محمد سهیمی، صفحه فیسیبوک، سی و یکم دسامبر 2020:… خانم شادی صدر: از زمان خروج از ایران، خانم صدر روز به روز بدتر شد. کار به جایی رسید که از اردوگاه فرقه مجاهدین در آلبانی نیز دیدن کرد، و مستقیم و غیر مستقیم از آنها حمایت میکند. از آخرین افاضات این خانم این است که “نوروز بر اعراب ایرانی به صورت خشونت باری تحمیل شده است.” این حرف بسیار بی اساس، غلط، و دشمن شاد کن، بخصوص اعراب عربستان، است. اگر یک مرد ایرانی این صحبت را مطرح کرده بود، بسیاری به او انتقاد میکردند. ولی گویا هرگونه انتقادی از خانم صدر به دلیل زن بودن ایشان مجاز نیست. چون به محض انتقاد از این حرف ضد میهنی ایشان، سیل فحش به طرف منتقدین سرازیر شد. وقتی اپوزیسیون قلابی برای مطرح ماندن هرکاری میکند
مزدوری رجوی جدید نیست – مجاهدین خلق سابقه دارند
وقتی اپوزیسیون قلابی برای مطرح ماندن هرکاری میکند
وقتی اپوزیسیون قلابی برای مطرح ماندن هرکاری میکند
دوستان سلام: با شکست آقای ترامپ و پایان قریب الوقوع سیاست “فشار حد…
Posted by Muhammad Sahimi on Wednesday, 30 December 2020
دوستان سلام: با شکست آقای ترامپ و پایان قریب الوقوع سیاست “فشار حد اکثری” ایشان، اپوزیسیون قلابی نیز به تلاش افتاده است که همچنان مطرح باشد. یک مساله این اپوزیسیون این است که هر لحظه یک “رهبر” جدید برای آن ظهور میکند، و هیچ “رهبری” حاضر به کار کردن با “رهبر” دیگری نیست. از طرف دیگر چهرههای مردمی در داخل کشور وجود دارند که مردم به آنها احترام میگذارند، ولی برای اپوزیسیون قلابی تره خورد نمیکنند. در نتیجه، اینها از یاد میروند، ولی برای اینکه همچنان مطرح باشند دست به هر کاری میزنند. به برخی از اینها نگاهی بیندازید:
آقای قاسم شعله سعدی: نماینده مجلس در دورههای سوم و چهارم، و کاندیدای ریاست جمهوری در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۹۶، حال از پاریس فراخوان میدهد، و خودرا “رهبر راه سوم” میداند. اگر کسی “راه اول” و “راه دوم” را توضیح دهد، ممنون خواهم بود.
خانم شادی صدر: از زمان خروج از ایران، خانم صدر روز به روز بدتر شد. کار به جایی رسید که از اردوگاه فرقه مجاهدین در آلبانی نیز دیدن کرد، و مستقیم و غیر مستقیم از آنها حمایت میکند. از آخرین افاضات این خانم این است که “نوروز بر اعراب ایرانی به صورت خشونت باری تحمیل شده است.” این حرف بسیار بی اساس، غلط، و دشمن شاد کن، بخصوص اعراب عربستان، است. اگر یک مرد ایرانی این صحبت را مطرح کرده بود، بسیاری به او انتقاد میکردند. ولی گویا هرگونه انتقادی از خانم صدر به دلیل زن بودن ایشان مجاز نیست. چون به محض انتقاد از این حرف ضد میهنی ایشان، سیل فحش به طرف منتقدین سرازیر شد.
علی جوانمردی: کار او، کرد تجزیه طلب، آنقدر افتضاح است که حتی صدای یکی از سردبیران وبسایت “گویا” را هم دراورده است. همین کافی است.
معصومه علینژاد قمی: ایشان مساله یکی دو تا ندارند. در داخل ایران خانم نسرین ستوده مطرح است که در خارج از ایران برای زندگی و فعالیتهای ایشان فیلم ساخته اند، و مطمئن هستم برخی ایشان را کاندیدای نوبل صلح نیز کرده اند. پامپئو و ترامپ هم در حال رفتن هستند، و احتمالا ایشان را از صدای آمریکا هم بیرون خواهند انداخت. با این ترتیب، دیگر کسی به علینژاد قمی توجه ندارد. پس باید چکار کند؟ دنبال تحریم تیمهای ورزشی ایران باشد.
متاسفانه آنهایی که میتوانند اپوزیسیون واقعی، مشروع، و میهندوست باشند نیز حرفهای عجیب و غریبی میزنند. آیت الله محمود امجد سخنان تندی علیه آقای خامنهای بیان کردند، و ایشان را “مسول تمامی خونریزیها از ۱۳۸۸ به بعد” دانستند. البته، به گمان من این صحبت درباره آقای خامنهای، بعنوان شخص اول مملکت، و بخصوص بعنوان کسی که قوه قضاییه و نیروهای امنیتی را کنترل میکند، صحیح است و بر حق.
ولی ایشان همچنین درباره مرحوم روح الله زم مطالبی را بیان کردند، که به گمان من برخی درست و برخی غلط بودند. بعنوان مثال، برخلاف ادعای ایشان مرحوم زم نه “شهید” است و نه “روزنامه نگار” یا “خبرنگار” بود. من، همانطور که در چندین پست در این صفحه نوشتم، از اعدام مرحوم زم به شدت ناراحت شدم. با این وجود، به گمان من موضع درست درباره ایشان این بود که اولا ربودن او در عراق را محکوم کنیم؛ ثانیا، بعد از آنکه به ایران برده شد خواهان محاکمه عادلانه و بر طبق موازین بین المللی حقوق زندانیان باشیم، و ثالثا با مجازات اعدام تحت هر شرایطی و به هر دلیلی مخالفت کنیم.
در عین حال آیت الله امجد کوچکترین اعتراضی به آنچه که بر سر آیت الله حسینعلی منتظری، و همچنین آیت الله یوسف صانعی آوردند نکرد و در سکوت کامل بود. اگر قرار است که مسئولیتهای رهبران را مشخص کنیم، مسول نهایی تمامی آنچه که در ایران در دوران رهبری آقای خامنهای افتاده شخص ایشان است. پس چرا دوران را به قبل از ۱۳۸۸ و بعد از آن تقسیم کنیم؟ آیا این بخاطر این موضوع نیست که اصولا تا قبل از ۱۳۸۸ آیت الله امجد روابط بسیار خوبی با آقای خامنهای داشت؟ بعد از ۱۳۸۸ ایشان ظاهرا اول به مالزی رفتند، و بعد به پاریس پیش فرزند خود، و اینطور موضع میگیرند.
حال، آقای محمد امجد، فرزند آیت الله امجد که در پاریس زندگی میکند، ظاهرا به نمایندگی از طرف پدر خود حرفهایی میزند که هزاران بار تکرار شده است، و همه میدانیم. تکرار آنها چه سودی دارد؟ چاره کار چیست؟
شما دوستان را نمیدانم، ولی من که به کلی از این به اصطلاح اپوزیسیون ناامید هستم.
وقتی اپوزیسیون قلابی برای مطرح ماندن هرکاری میکند
***
داستان کمپ اشرف. مجاهدین خلق، قربانیان اربابانی بی شمار
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/عفو-بین-الملل،-مجاهدین-خلق-و-علل-حملات/
عفو بین الملل، مجاهدین خلق و علل حملات سازماندهی شده اخیرشان علیه میرحسین موسوی
مسعود خدابنده، ایران اینترلینک، بیست و پنجم سپتامبر 2020:… مشکل میر حسین موسوی این است که بوی آزاد شدنش و رقیب شدنش به مشام میرسد. رقیبی که نه توبه کرده و نه حاضر شده از کشور فراری شود. ترس رجوی، افسار بدستانش، ولینعمتانش و همپالگی هایش از آپوزیسیونی است که “وابسته نباشد” و حضورش درب “دریوزگی خارج کشوری” را گل بگیرد. وحشت از “آزاد شدن میرحسین موسوی” است والا نباید فراموش کرد که همین رجوی و امثال رجوی زمانی که میرحسین موسوی امیدی به آزادی نداشت النگوی سبز بدست در خیابانهای نیویورک و لندن و پاریس سرود “یار دبستانی من” میخواندند. عفو بین الملل، مجاهدین خلق و علل حملات سازماندهی شده اخیرشان علیه میرحسین موسوی
اعتراضها به سوء استفاده سیاسی عفو بین الملل از گروگانگیری رجوی در آلبانی
عفو بین الملل، مجاهدین خلق و علل حملات سازماندهی شده اخیرشان علیه میرحسین موسوی
مطلبی از دکتر محمد سهیمی در صفحه فیسبوک ایشان خواندم که به باز نشر مطلبی قدیمی از عفو بین الملل توسط رها بحرینی (واسطه مجاهدین خلق در سازمان عفو بین الملل) بر میگشت. نامه ای هم توسط شصت تن از بزرگان در اعتراض به این نوشته منتشر شده است که خواستار تصحیح این مطلب تحت نام عفو بین الملل شده اند. اولین بار نیست که مثلت رها بحرینی، شادی امین و شادی صدر خطوط سازمان ضد بشری مجاهدین خلق را تحت نام “حقوق بشر” و “عفو بین الملل” تبلیغ می کنند. سابقه دارند.
در زیر متن پست دکتر محمد سهیمی تحت عنوان “وقتی فرقه مجاهدین از عفو بین المللی برای حمله به میرحسین موسوی و جعل تاریخ حمایت میکند” و متن نامه شصت تن از بزرگان تحت عنوان “عفو بینالملل موظف به اصلاح گزارش خود و اعادهی حیثیت به مهندس میرحسین موسوی است” را می آورم.
شخصا برایم جالب بود که در متن اطلاعیه آمده”
“… در بحبوحه كارزار دادخواهي هرگونه تعرض به عفو بينالملل به خاطر افشاء حقايق پيش بردن خط و انجام مأموريت برای وزارت اطلاعات آخوندها و آمران و عاملان قتلعام است… “
اقرار می کنم که بعنوان کسی که یک عمر روی نوشته های “سازمان مجاهدین خلق” کار کرده ام و کسی که باز یک عمر “نوشتارهای عفو بین الملل” را خوانده و گه گاه در آنها تاثیر گذار هم بوده ام میتوانم با قاطعیت خدمتتان بگویم که این جمله نه تنها انشاء آدم سیاسی نیست که صد در صد نوشته مجاهدین خلق و گردانندگان سایتهایی مثل ایران افشاگر است که بدون توجه صرفا کپی و تحت عنوان اطلاعیه منتشر شده است تا مردم را از بالازدن پرده و نشان دادن دستهای پشت آن در سازمان عفو بین الملل بترسانند. این ادبیات ایرانیان نیست این ادبیات “سرخپوستی” (بقول دکتر منوچهر هزارخانی) است. هیچ ایرانی معقولی این نوع نمینویسد. چه بلحاظ نوشتاری و چه بلحاظ محتوایی، این نوشته تنها میتواند در تاریکخانه فرقه ضد بشری مجاهدین خلق و تحت رهبری مادم العمر زوج منفور ناقض حقوق بشر مسعود و مریم رجوی نوشته شده باشد ولا غیر.
شاید بیاد داشته باشید اعتراضات پارسال خانواده های اسرای مجاهدین خلق در آلبانی به همکاری عفو بین الملل با سازمان مجاهدین خلق را. آش آنقدر شور شده بود که خیلی ها در عفو بین الملل سر در برف خودشان را به آن راه زدند که اینها را ما اصلا ندیده ایم و دیگران نوشته اند و ما نمیدانیم و … و تا جایی که انعکاس این کثافتکاری به صفحه عفو بین الملل در وکیپیدیا هم کشید.
در گزارش اعتراضی پارسال آمده بود که
“بررسی ها نشان می دهد که این گزارش توسط رها بحرینی، منصوره میلز و شادی صدر و البته اساسا توسط مجاهدین خلق در آلبانی نوشته شده و سپس برای انتشار به تأیید فیلیپ لوتر Philip Luther، مدیر تحقیقات عفو بین الملل برای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، رسیده است. “
و در اعتراض امسال میخوانیم
“… در عین حال خانم شادی صدر نیز که علیه میرحسین موضع گرفته است از کمپ فرقه در آلبانی دیدن کرده است. دو منبع معتبر به من گفته اند که بحرینی نیز از آلبانی دیدار کرده است. موضع خانم شادی امین نیز دقیقا شبیه صدر و بحرینی است و جعل تاریخ آنها را تکرار میکند. تمامی این حقایق نشان میدهد که برنامه ریزان واقعی این جریان چه کسانی هستند….”
بنظر میرسد حملات هماهنگ شده به میرحسین موسی نمی تواند صرفا بعد حقوق بشری داشته باشد چرا که قاتلین مختلفی در خارج کشور هستند که سهل الوصل ترند و کسی کاری به آنها ندارد. مثلا همین مجاهدین خلق که خودشان به قتل بیش از ۱۲ هزار نفر اقرار کرده اند. مشکل میر حسین موسوی این است که بوی آزاد شدنش و رقیب شدنش به مشام میرسد. رقیبی که نه توبه کرده و نه حاضر شده از کشور فراری شود (برخلاف خیلی ها که با توافق ننوشته ایران و آمریکا از زندان اوین مستقیم سر از واشنگتن در آورده اند) ترس رجوی، افسار بدستانش، ولینعمتانش و همپالگی هایش از آپوزیسیونی است که “وابسته نباشد” و حضورش درب “دریوزگی خارج کشوری” را گل بگیرد. وحشت از “آزاد شدن میرحسین موسوی” است والا نباید فراموش کرد که همین رجوی و امثال رجوی زمانی که میرحسین موسوی امیدی به آزادی نداشت النگوی سبز بدست در خیابانهای نیویورک و لندن و پاریس سرود “یار دبستانی من” میخواندند.
پیشنهاد می کنم حقوق بشری های خارج کشوری (بخصوص طرفداران و مواجب بگیران ترامپ و نتانیاهو در این مرحله) در کنار این حرکات سخیف ضد ایرانی شان تحت لوی “حمایت از حقوق بشر”، برای حفظ ظاهر هم که شده هر از گاهی یک سوزن به جنایتکارانی بزنند که در شهرهای واشنگتن و لندن و پاریس و تیرانا آزادانه می چرند و امروز همزمان با تداوم نقض فاحش حقوق بشر در قلب اروپا و امریکا به شکل زننده ای خودشان مدعی “حقوق بشر” شده اند.
مطالب دکتر سهیمی و اطلاعیه شصت نفر:
1- وقتی فرقه مجاهدین از عفو بین المللی برای حمله به میرحسین موسوی و جعل تاریخ حمایت میکند
(دکتر سهیمی، صفحه فیسبوک)
لینک به منبع
دوستان سلام: به تدریج روشن میشود که حملات گسترده سازماندهی شده اخیر علیه مهندس میر حسین موسوی توسط چه کسانی و چه گروهی در پشت پرده سازماندهی شده و حمایت میشود. پس از اعتراض بسیاری به سازمان عفو بین المللی بخاطر جعل تاریخ درباره کشتار ناجوانمردانه زندانیان سیاسی در ۱۳۶۷، در ۱۱ سپتامبر یعنی نزدیک به دو هفته پیش، ناگهان به اصطلاح “شورای ملی مقاومت” مریم رجوی بیانیه صادر نمود، به منتقدین شدید حمله کرد، و مطابق معمول آنها را “عاملین رژیم” نامید.
این فرقه در بیانیه خود اعلام کرد، “در بحبوحه كارزار دادخواهي هرگونه تعرض به عفو بينالملل به خاطر افشاء حقايق پيش بردن خط و انجام مأموريت برای وزارت اطلاعات آخوندها و آمران و عاملان قتلعام است.”
در بیانیه خود فرقه مجاهدین اینطور وانمود میکند که گویا منتقدین عفو بین المللی نمیخواهند عاملان واقعی آن کشتار ضد بشری کشف شود. نه تنها اینطور نیست، بلکه در حقیقت عاملان شناخته شده اند و همه میدانیم چه کسانی هستند، از خود آقای خمینی گرفته که دستور را صادر کرد، تا فرزند او احمد خمینی که در آن نقش کلیدی داشت، تا هیات مرگ که تصمیم میگرفت چه کسانی باید اعدام شوند، تا کسانی که از آن حمایت کرده و میکنند، و میکوشند آنرا “توجیه” کنند، تا دیگران. بیشتر آنها نیز زنده هستند، و حتی در حاکمیت مقام دارند.
خانواده خود من از اعدامها و زندانهای سالهای دهه ۱۳۶۰ صدمه بسیار دید. در میان قربانیان ۱۳۶۷ مرحوم تقی خان، دوست بسیار نزدیک سالهای دبیرستان من، زنده یاد مهندس حسن دشت آرا، همدوره و همکلاس، دوست بسیار خوب من، و یک انسان براستی دوست داشتنی، دو برادر دو نفر از نزدیکترین دوستان من در دانشکده فنی، و چندین هم دانشکدهای دیگر من هستند. چطور ممکن است که بعنوان مثال، من نخواهم عاملین این جنایتها مجازات نشوند؟ ولی کوششهای اخیر، که آغاز کننده آن عفو بین المللی بود، به نظر نمیرسد به دبال کشف حقیقت است، بلکه یک برنامه کاملا سازماندهی شده علیه میرحسین را دنبال میکند.
با وجودی که زوایا، انگیزه ها، و عاملین آن جنایتها کاملا روشن هستند، عفو بین المللی و به اصطلاح “پژوهشگر” آن خانم رها بحرینی به میر حسین چسبیده اند، و هر موضوعی را که درباره آن کشتار از طریق شبکههای اجتماعی منتشر میکنند با هشتگ میرحسین موسوی است. خود بحرینی نیز در شبکههای اجتماعی دائما درباره میرحسین مینویسد، و وقتی به او اعتراض میشود، ادعا میکند که نظرات شخصی خود را منتشر میکند. در حال حاضر انواع و اقسام مسائل حقوق بشری در ایران وجود دارند، و عاملین کشتار ۱۳۶۷ نیز همگی در قید حیات و فعال هستند، ولی عفو بین المللی به دنبال کسی که که هیچگونه نقشی در آن کشتار نداشت.
در عین حال خانم شادی صدر نیز که علیه میرحسین موضع گرفته است از کمپ فرقه در آلبانی دیدن کرده است. دو منبع معتبر به من گفته اند که بحرینی نیز از آلبانی دیدار کرده است. موضع خانم شادی امین نیز دقیقا شبیه صدر و بحرینی است و جعل تاریخ آنها را تکرار میکند. تمامی این حقایق نشان میدهد که برنامه ریزان واقعی این جریان چه کسانی هستند.
واقعیت این است که اخیرا حاکمیت به آقای مهدی کروبی آزادی بیشتری از زندان خانگی خود داد. آنهایی که از پاکدستی، صداقت، ایمان، میهندوستی و محبوبیت میرحسین در میان مردم ایران میترسند، بیش از پیش به وحشت افتاده اند که مبادا این شخصیت ملی که بخاطر وفاداری به قولهای خود به مردم نزدیک به ده سال است که در زندان خانگی بسر میبرد نیز سر انجام از زندان ظلم آزاد شود. در آن صورت فرقه مجاهدین و سلطنت طلبان که در ایران کاملا بی ابرو هستند و کوچکترین پایگاه اجتماعی قابل توجهی ندارند، بیش از پیش نزد مردم ایران منزوی میشوند. به همین دلیل است که حملات سازماندهی شده خودرا آغاز کرده اند. همکاری و همگامی عفو بین المللی و کسانی مانند شادی صدر و شادی امین با این طرح نیز ضد مردم ایران میباشد.
باید هوشیار بود و گول ظاهر فریبنده “حقوق بشری” اینها را نخورد. مدافعین واقعی مردم و حقوق شهروند و انسانی آنها البته با ماهیت فرقه مجاهدین و سلطنت طلبان کاملا آشنا هستند.
–
2- بیانیهی ٦٠ فعال مدنی و سیاسی ایرانی در اعتراض به تحریف حقیقت توسط سازمان عفو بینالملل؛
(سایت ایران امروز)
لینک به منبع
عفو بینالملل موظف به اصلاح گزارش خود و اعادهی حیثیت به مهندس میرحسین موسوی است
رؤسای محترم سازمان عفو بینالملل
بخش ایران سازمان عفو بینالملل در آذرماه سال ۱۳۹۷ گزارشی را با عنوان «اسرارِ به خون آغشته» دربارهی اعدام دسته جمعیِ زندانیان سیاسی ایران در سال ۱۳۶۷ منتشر کرد که هدف از آن علیالاصول میبایست عریان ساختن واقعیت یک جنایت هولناک میبود. اما متاسفانه این گزارش مهم در پارهای موارد با تحریفات آشکار و قلب واقعیت همراه بوده است که خود را موظف به بیان آن میدانیم.
باور داریم سازمان عفو بین الملل یک نهاد غیردولتی مدافع حقوق بشر است و از این رو نباید عملکردهای آن، شائبهی این را به وجود بیاورد که در عرصهی رقابتهای سیاسی کشورهای دیگر مداخلهای انجام میدهد یا اهداف حقوق بشری خود را آلوده به تسویه حسابهای سیاسی و اغراض جناحی و گروهی میکند.
اما شیوهای هم که این مدت مسئولان بخش ایران عفو بینالملل برای اطلاعرسانی دربارهی آن گزارش پیش گرفتهاند، این شائبه را تقویت میکند که گویی آنها بیش از آنکه مشتاق کشف حقیقت باشند، اهداف دیگری را دنبال میکنند، چه آن که در مصاحبهها و نوشتههای خود در شبکههای اجتماعی، آمران و عاملان آن جنایت و اعضای هیات مرگ را به نوعی رها کرده و میرحسین موسوی، نخستوزیر ایران در دههی شصت و از رهبران جنبش سبز ایران را بهطور مداوم هدف حمله قرار دادهاند که خود به جرم حقطلبی و همراهی با مردم در حصر خانگی است و امکانی برای دفاع ندارد.
برای نمونه بخش ایران عفو بینالملل روز ۲۹ مرداد امسال بار دیگر بخشی از همان گزارش را در شبکههای اجتماعی منتشر کرد و در تمام پلاتفرمها به جای نام بردن از اعضای هیات مرگ و آمران و عاملان جنایت، فقط هشتگ میرحسین موسوی را بهکار برد، گویی که او مسئول این رخدادهای اسفبار بوده است.
چنین رویکردی دیگر نه دفاع از حقوق آن کشتهشدگان و خانوادههایشان، بلکه سوءاستفاده از آنها در جهت اهداف گروهی و جناحی است. حال آن که ما، امضاکنندگان این نامه، باور داریم پیگیری جنایتهای سال ۱۳۶۷ یک ضرورت ملی و اخلاقی است و میباید فارغ از همهی حب و بغضها چنین رویکردی نسبت به آن داشت.
بر این سیاق ما به تاکید میگوییم هر زمان عفو بین الملل یا هر نهاد دیگری مستنداتی محکم و واقعی، دال بر همدلی میرحسین موسوی با اعدامهای تابستان ۱۳۶۷ یا نقش احتمالی او در این جنایت ارائه کند، ما نیز به هیچ وجه در صدد تخفیف و سلب مسئولیت از او بر نخواهیم آمد، چه باور داریم آن اعدامها زخم عمیقی است بر پیکر ملت ایران که التیام نخواهد یافت مگر با اجرای عدالت. اما آنچه تاکنون بخش ایران سازمان عفو بینالملل در این رابطه ارائه کرده یک روایت تحریفشده و جعلی بوده که با سر و صدا و تبلیغات میخواهد به همه بفروشد.
سازمان عفو بینالملل در گزارش دو سال قبل خود مدعی شده است که میرحسین موسوی در دوران نخستوزیریِ خود در مصاحبه با تلویزیون اتریش که در تاریخ ٢٢ آذر ٦٧ انجام شده، آن اعدامها را انکار و حتی توجیه کرده است. همچنین در این گزارش ادعا شده که خبرنگار تلویزیون اتریش از آقای موسوی دربارهی اعدامهای دسته جمعیِ آن سال سوال کرده است. هر دو این ادعاها بهدلایلی که خواهدآمد، کاملاً رد میشوند.
در حقیقت، این دو ادعا اساس اتهام به کسی است که خود چند ماه پیش از حصر غیرقانونی، در یک سخنرانی اعدامهای سال ۱۳۶۷ را به صراحت «جنایت» خواند و با یادآوری ساختار قدرت در نظام جمهوری اسلامی بر مبرا بودن خود از این اتهامات تاکید کرد، چنانکه همگان نیز میدانند در این ساختار، قوهی قضاییه بهطور مستقیم با نهاد رهبری جمهوری اسلامی در ارتباط است و از آن دستور میپذیرد.
اما گذشته از این، ویدیوی مصاحبهی تلویزیون اتریش با مهندس موسوی هم که سازمان عفو بینالملل در آذرماه ۱۳۹۷ منتشر کرد، اصلا چنین اتهامی را ثابت نمیکند، بلکه ما امضاکنندگان این نامه باور داریم که بخش ایران عفو بینالملل راه تفسیر به رای و تحریف واقعیت را در پیش گرفته است که نسبت به آن ابراز تاسف میکنیم.
در این ویدیوی کوتاه و تقطیعشده سوال خبرنگار تلویزیون اتریش شنیده نمیشود، چرا که روی آن صداگذاری شده است و از این رو اصالت نسخهی مورد استناد زیر سوال است. آنچه شنیده میشود صدای یک راوی غایب است که جملهای دربارهی تشدید نگرانی ایرانیان خارج از کشور از نقض حقوق بشر در ایران میگوید و سپس یک جملهی تیترگونه با این مضمون: «نخست وزیر دربارهی اتهام اعدام». زمان این صداگذاری و فاصلهی آن با مصاحبهی اصلی و همچنین میزان انطباقش با سوال یا سوالات مطروحه از جانب خبرنگار معلوم نیست.
اما پاسخ میرحسین موسوی قابل شنیدن است که در آن نه اعدام زندانیان سیاسی را انکار و نه از آن دفاعی میکند. او در این مصاحبه اساسا هیچ سخنی دربارهی اعدامها نمیگوید، بلکه به عملیات «مرصاد» در برابر حملهی سازمان مجاهدین خلق به ایران میپردازد.
حال پرسش ما این است که نسخهی اصلی ویدیو کجاست؟ چگونه بر اساس یک ویدیوی مبهم و صداگذاریشده به این اتهامات رسیدهاید و آن را ثابت شده هم فرض کردهاید؟ و این پافشاری و این همه تبلیغات پیرامون آن نشانهی چیست؟
همچنین عفو بینالملل در بیانیهی عمومی روز ۲۰ شهریور خود نیز این اتهامات علیه میرحسین موسوی را تکرار کرد، گو این که با تکرار مدام یک امر غیرواقعی، دیگر جایی برای پرسشگری باقی نمیماند. حال آنکه موثقترین اسناد دربارهی اعدام دسته جمعی زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ (از جمله خاطرات آیتالله منتظری، قائم مقام رهبری جمهوری اسلامی ایران در دههی شصت و نوار صوتی صحبتهای ایشان در افشای حقایق مربوط به اعدامها)، هیچ مدرکی دال برنقش داشتن مهندس میرحسین موسوی در آن اعدامها به دست نمیدهد.
آقای موسوی خود سال ۱۳۸۹ در یک سخنرانی که فایل صوتی آن در دسترس عموم قرار گرفته، میگوید: «ما در بیاطلاعی محض بودیم و وقتی هم خبردار شدیم، سعی در جلوگیری از آن اعدامها داشتیم. اینکه بنده نقش داشتم خلاف واقع است و اصلا به ما اجازهی ورود به این موضوع را نمیدادند. با این حال این جنایتی است که رخ داد و واقعیت این است که هنوز هیچ کسی از ابعاد واقعی آن خبر ندارد و شاید در آینده بتوان بیشتر و جامعتر به این واقعه و ابعاد آن پرداخت.»
این بخش از سخنرانی همچنین نشان میدهد که بر خلاف ادعای مسئولان بخش ایران عفو بینالملل، موسوی خود تایید کرده که جایی در میانهی فاجعه از آن مطلع شده و بیخبری او مربوط به شروع اعدامها با حکمی بوده که از عالیترین نهاد جمهوری اسلامی صادر شده، نهادی که اساسا نیازی نمیدیده برای تصمیمات خود به نخست وزیر وقت توضیح بدهد.
با این همه ما باور و تاکید داریم که باید کمیتهی حقیقتیاب مستقلی شکل بگیرد تا ابعاد مختلف این جنایت عیان گردد و نوع و حدود مسئولیت هر فرد نیز روشن شود، نه این که مسئله به گونهای تبلیغ شود که آمران و عاملان و مباشران جنایت، همه در سایه پنهان بمانند و کسی که تاکنون هیچ گونه مدرکی علیه او کشف نشده، به یکباره مسئول اصلی جلوه داده شود؛ این در واقع همان موجی است که بخش ایران سازمان عفو بین الملل از دو سال پیش که فضای سیاسی در ایران آشفتهتر از همیشه شده است، سعی میکند به آن دامن بزند.
در پایان باید یادآور شویم که نهادی نظیر عفو بینالملل متعلق به یک گروه سیاسی خاص نیست، بلکه متعلق به تمام انسانهای آزادهای است که دغدغهی دفاع از حقوق بشر را دارند و از این رو انتشار گزارشهایی که چنین تحریفهای آشکاری در آن وجود دارد، ضربهای به این آرمان است. بنابراین، سازمان عفو بینالملل را موظف به اصلاح هر چه سریعتر گزارش و بیانیههای فوقالذکر در بخشهای مربوط به مهندس میرحسین موسوی و همچنین اعادهی حیثیت به شخص ایشان میدانیم.
با تشکر
به پیوست نظر دو کارشناس ارشد کنونی و سابق سازمان عفو بینالملل نیز ارسال میشود که هر کدام سالها در بخش ایران آن سازمان فعال بودهاند و نظرات آنها سخنان ما را تایید میکند.
امضاكنندگان:
۱- سیامک آرام (تحلیلگر و استاد دانشگاه هریسبرگ)
۲- آریا آرامنژاد (موزیسین و فعال اجتماعی)
۳- هاشم آقاجری (استاد دانشگاه تربیت مدرس و تاریخنگار)
۴- سید احمدرضا احمدپور (روزنامهنگار و فعال سیاسی)
۵- پیمان احمدی (فعال مدنی)
۶- بهمن احمدی امویی (نویسنده و روزنامهنگار)
۷- حسن اسدی زیدآبادی (روزنامهنگار و فعال سیاسی)
۸- سهیلا اصغری (فعال مدنی)
۹- علی افشاری (استاد مدعو دانشگاه جورج واشنگتن و پژوهشگر سازمان استاندارد دارو و مواد غذایی آمریکا)
۱۰- محمد جواد اکبرین (دینپژوه و روزنامهنگار)
۱۱- اردشیر امیر ارجمند (حقوقدان، استاد دانشگاه و مشاور ارشد میرحسین موسوی)
۱۲- سولماز ایکدر (روزنامهنگار)
۱۳- مسعود باستانی (روزنامهنگار)
۱۴- رسول بداقی (فعال صنفی/ عضو کانون صنفی معلمان)
۱۵- محمد برقعی (فعال ملی مذهبی)
۱۶- قربان بهزادیاننژاد (استاد دانشگاه و مشاور ارشد میرحسین موسوی)
۱۷- علیرضا بهشتی (عضو هیأت علمی دانشکدهی علوم انسانی و مشاور ارشد میرحسین موسوی)
۱۸- علیرضا بهشتی شیرازی (روزنامهنگار و مشاور ارشد میرحسین موسوی)
۱۹- رضا بهشتی معز (عضو انجمن فلسفهی فرانسه)
۲۰- حبیب الله پیمان (عضو کمیتهی رهبری «شورای فعالان ملی مذهبی» و از اعضای مؤسس و دبیرکل «جنبش مسلمانان مبارز»)
۲۱- زهره تنکابنی (همسر یکی از جانباختگان اعدامهای دستهجمعی سال ۶۷)
۲۲- مهدی جامی (روزنامهنگار)
۲۳- سپیده جدیری (شاعر و فعال زنان)
۲۴- امیر خرم (فعال سیاسی)
۲۵- مازیار خسروی (روزنامهنگار)
۲۶- سروش دباغ (پژوهشگر عرفان، فلسفه و روانشناسی)
۲۷- مجید دُری (فعال مدنی)
۲۸- طیبه دهباشیزاده (همسر یکی از جانباختگان اعدامهای دستهجمعی سال ۶۷)
۲۹- علیرضا رجایی (پژوهشگر جامعهشناسی سیاسی و فعال ملی مذهبی)
۳۰- احسان رضایی (فعال اجتماعی و ملی مذهبی)
۳۱- حسین رفیعی (استاد بازنشستهی دانشگاه تهران و فعّال ملّیمذهبی)
۳۲- حسین زمان (موزیسین و فعال مدنی)
۳۳- عیسی سحرخیز (فعال سیاسی و مطبوعاتی)
۳۴- محمد سهیمی (استاد دانشگاه، فعال سیاسی و از خانوادهی جانباختگان اعدامهای سیاسی دههی شصت)
۳۵- علی شاکری (عضو شورای «ابتکار شهروندان برای صلح» در دانشگاه ارواين، از اعضای مؤسس «اتحاد جمهوریخواهان ایران»)
۳۶- علی شریعتی (فعال مدنی)
۳۷- کیوان صمیمی (روزنامهنگار و فعال ملی مذهبی)
۳۸- ریحانه طباطبایی (روزنامهنگار)
۳۹- حمیدرضا عابدیان (فعال ملی مذهبی)
۴۰- علی فاتحی (مستندساز/سینماگر)
۴۱- مهدی فتاپور (از اعضای شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) و مسئول کنونی هیئت سیاسی اجرایی اتحاد جمهوریخواهان ایران)
۴۲- پروین فهیمی (مادر شهید سهراب اعرابی (از جانباختگان سال ۸۸) و عضو «مادران صلح»)
۴۳- مهین فهیمی (همسر یکی از جانباختگان اعدامهای دستهجمعی سال ۶۷)
۴۴- عزیز قاسمزاده (موزیسین، فعال صنفی، فعال ملی مذهبی)
۴۵- ابوالفضل قدیانی (فعال سیاسی)
۴۶- محسن کدیور (استاد دانشگاه و اندیشمند دینی)
۴۷- حسین کمالی (دانشیار مدرسه ادیان هارتفورد)
۴۸- فاطمه گوارایی (فعال حقوق زنان/ عضو شورای فعالان ملی مذهبی/ خواهر یکی از جانباختگان اعدامهای دستهجمعی سال ۶۷ )
۴۹- مجتبی لطفی (روزنامه نگار و مسئول واحد اطلاع رسانی دفتر آيتالله منتظری)
۵۰- داریوش محمدپور (پژوهشگر علوم سیاسی)
۵۱- ملیحه محمدی (از اعضای سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) و عضو خانوادهی یکی از جانباختگان اعتراضات ۸۸)
۵۲- مهدی محمودیان (فعال مدنی)
۵۳- سعید مدنی (پژوهشگر، جامعهشناس و فعّال ملّی مذهبی)
۵۴- عبدالله مومنی (فعال مدنیسیاسی)
۵۵- یاسر میردامادی (پژوهشگر دین و فلسفه)
۵۶- مهدی نوربخش (تحلیلگر سیاسی و استاد دانشگاه)
۵۷- ن. نوریزاده (نویسنده و مترجم حوزهی سیاست)
۵۸- محمدامین هادوی (فعال دموکراسیخواه و نویسندهی حوزهی اقتصاد)
۵۹- حسین یزدی (فعال رسانهای)
۶۰- حسن یوسفی اشکوری (نویسنده، محقق، دینپژوه و روزنامهنگارِ ملی مذهبی)
عفو بین الملل، مجاهدین خلق و علل حملات سازماندهی شده اخیرشان علیه میرحسین موسوی
***
وبگاه البوابه از حمایت مالی عربستان سعودی از گروهک تروریستی منافقین که شامل اهدای سه تُن شمش طلا میشود، خبر داد.
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/دیدار-عفو-بین-الملل-از-مجاهدین-خلق-آلبا/
دیدار بحث برانگیز عفو بین الملل از اردوگاه مجاهدین خلق در آلبانی
انجمن نجات، به نقل از ویکپیدیا، دانشنامه آزاد، دهم ژانویه 2019:… عفو بین الملل سه سفر میدانی به اردوگاه مجاهدین داشته . انجمن نجات نماینده خانواده های اعضای مجاهدین خلق شکایت نموده است که عفو بین الملل هرگز نباید در نقض حقوق بشری که در اردوگاه رخ می دهد، با نزدیک شدن به اعضایی که احتمالا برای شهادت دادن تحت فشار قرار دارند، شرکت نماید. ایران اینترلینک، یک ارگان خیریه ای هم از انتقاد انجمن نجات از عفو بین الملل برای دیدار از اردوگاه پشتیبانی نموده است …
The Amnesty International Report Which Whitewashes The MEK (Mojahedin Khalq, Rajavi cult)
دیدار بحث برانگیز عفو بین الملل از اردوگاه مجاهدین خلق در آلبانی
توسط انجمن نجات مرکز تهران آخرین بروزرسانی 20 دی 1397
از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
مطلبی در دانشنامه ویکیپدیا منتشر شده که ترجمه آن عینا در زیر آورده می شود:
دیدار بحث برانگیز عفو بین الملل از اردوگاه مجاهدین خلق در آلبانی
در دسامبر 2018، عفو بین الملل گزارشی با عنوان “اسرار غرقه به خون” منتشر نمود که ایران را به اعدام جمعی زندانیان سیاسی در سال 1988 متهم کرد.
بسیاری از مدارک مورد استفاده بر اساس شهادت های اعضای مجاهدین خلق که در حال حاضر در مجموعه اردوگاهی مستقر در آلبانی، خارج از پایتخت تیرانا، اقامت دارند می باشد.
بر اساس این گزارش، محققین عفو بین الملل، “سه سفر میدانی به تیرانا در آلبانی، جایی که تعداد قابل توجهی از نجات یافتگان و خانواده ها مستقر هستند، داشته است”.
بهرحال، بسیاری گزارشات نشانگر این است که نقض حقوق بشر در داخل اردوگاه وجود دارد و اعضا مغزشویی و شکنجه می شوند.
یک سازمان غیر دولتی، انجمن نجات، که نماینده خانواده های اعضای مجاهدین خلق، که محروم از دیدار با آنان هستند، می باشد، شکایت نموده است که عفو بین الملل هرگز نباید در نقض حقوق بشری که در اردوگاه رخ می دهد، با نزدیک شدن به اعضایی که احتمالا برای شهادت دادن تحت فشار قرار دارند، شرکت نماید.
ایران اینترلینک، یک ارگان خیریه ای تحت مدیریت دو عضو سابق مجاهدین خلق، همچنین از انتقاد انجمن نجات از عفو بین الملل برای دیدار از اردوگاه برای کسب اطلاعات پشتیبانی نموده است.
لینک به اصل مطلب:
Amnesty’s controversial visits to the camp of the People’s Mujahedin in Albania
In December 2018, Amnesty published a report entitled, ‘Blood-soaked Secrets,’ that accused Iran of carrying out the mass executions of political prisoners in 1988. [62] Much of the evidence used in the report was based on the testimonies of members of the People’s Mujahedin who are now resident at a camp complex located in Albania, just outside of the capital, Tirana. According to the report, Amnesty’s researchers, “undertook three field trips to Tirana, Albania, where a substantial number of survivors and family members are based.” However, many reports indicate that human rights abuses take place at this camp and that members are allegedly subjected to indoctrination and torture. [63] An NGO, the Nejat society, which represents the families of members of the People’s Mujahedin who have been denied access to meet them, has complained that Amnesty should never have been complicit in human rights abuses that occur at the camp by approaching members that have likely offered testimonies under duress. [64] Iran Interlink, a charity run by two former members of the People’s Mujahedin, has also lent weight to the criticism by the Nejat Society of Amnesty for visiting the camp in order to elicit information. [65]
(پایان)
***
همچنین:
مسعود خدابنده، ایران اینترلینک، بیست و پنجم سپتامبر 2020:… مشکل میر حسین موسوی این است که بوی آزاد شدنش و رقیب شدنش به مشام میرسد. رقیبی که نه توبه کرده و نه حاضر شده از کشور فراری شود. ترس رجوی، افسار بدستانش، ولینعمتانش و همپالگی هایش از آپوزیسیونی است که “وابسته نباشد” و حضورش درب “دریوزگی خارج کشوری” را گل… اپوزیسیون قلابی برای مطرح ماندن هرکاری میکند
فرامرز دادرس، محمد سهیمی و الناز کیان، صفحات فیسبوک، پنجم فوریه 2019:… کجا هستند لابی های فرقه رجوی که میلیون ها دلار از فرقه رجوی پول گرفته اند ؟ این کار آقای پمپئو عالی بود ، آب پاکی را روی دست این انگل های اپوزیسیون قلابی ریخت. البته پیش از این خانم، رهبران گروه های تروریست و تجزیه طلب کرد با این… اپوزیسیون قلابی برای مطرح ماندن هرکاری میکند
محمد سهیمی به نقل از لوبلاگ، صفحه فیسبوک، چهاردهم نوامبر 2018:… همانطور که آقای پال پیلار که برای ۲۸ سال مامور سازمان سیا بود، و حال یکی از مهمترین و واقع بینترین تحلیلگران و منتقدین سیاستهای امپریالیستی آمریکا هستند، در مقاله بسیار خوب زیر مینویسند، کافی است بدانیم که فرقه مجاهدین چه نقشی در سیاست ترامپ درباره ایران دارد تا متوجه… اپوزیسیون قلابی برای مطرح ماندن هرکاری میکند
ایران اینترلینک، بیست و دوم ژوئیه 2018:… طبق اخبار رسیده از شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال لندن، وابسته به عربستان سعودی، پخش مستقیم کاراناوال مجاهدین خلق از ویلپنت پاریس باعث اعتراض قریب باتفاق کارکنان این شبکه شده است. اختلافات درونی تا کنون باعث اخراج (یا استعفا) بیش از چهار تن از کارکنان این شرکت عربستانی شده است. اکنون مطلع شدیم که پرداخت… اپوزیسیون قلابی برای مطرح ماندن هرکاری میکند
محمد سهیمی، خبرنامه گویا، چهاردهم ژوئیه 2017:… فراموش نکنیم که اسرائیل و عربستان دشمن جمهوری اسلامی نیستند، بلکه دشمن موجودیت کشور بعنوان یک کشور مستقل هستند. از دهها سال قبل اسرائیل بدنبال تجزیه خاورمیانه بوده است و به همین دلیل از استقلال کردستان عراقحمایت کرده است. این سخن معروف را که به آریل شارون نخست وزیر سابق اسرائیل و یا … اپوزیسیون قلابی برای مطرح ماندن هرکاری میکند
محمد سهیمی، خبرنامه گویا، چهارم ژوئیه 2017:… از همه مضحکتر سخنرانی ترکی بن فیصل ال-سعود، رئیس سابق دستگاه امنیت داخلی و جاسوسی عربستان و سفیر سابق آن کشور در آمریکا بود. او که حال رابط مستقیم رژیم عربستان و مجاهدین است، و نماینده رژیمی است که مردم کشور آن نه انتخابات میدانند چیست، نه صندوق رأی دیده اند، و نه کمترین حقوق… اپوزیسیون قلابی برای مطرح ماندن هرکاری میکند
محمد سهیمی، خبرنامه گویا، هشتم ژانویه 2016:… یکی از زشتترین نکات درباره اوضاع کنونی خاورمیانه حمایت مستقیم و یا غیر مستقیم برخی از ایرانیان از رژیم عربستان سعودی است. از انهأییکه در موسساتی که بودجه آنها توسط عربستان تامین میشود کار میکنند ، و یا برای وبسایت، رادیو، و تلویزیون خود از عربستان کمک مالی دریافت میکنند، انتظاری بیش از این… اپوزیسیون قلابی برای مطرح ماندن هرکاری میکند
محمد سهیمی، خبرنامه گویا، پانزدهم دسامبر 2015:… اپوزیسیون قلابی . غرب و اپوزیسیون ایرانی همسوی با آن باید سیاست یکسانی نسبت به تروریسم و مداخله نظامی در کشورهای دیگر داشته باشند. آنها در سوریه طرفدار ترویسم بودند و نتایجش را اینک می بینند. تروریسم خوب و بد نداریم. بر دولت های غربی حرجی نیست، اما آنان که خود را همچنان ایرانی قلمداد می… اپوزیسیون قلابی برای مطرح ماندن هرکاری میکند
محمد سهیمی، خبرنامه گویا، اول ژوئیه 2015:… اپوزیسیون قلابی . وقتی امثال نگارنده به سرنگونی طلبان پیشنهاد مبارزه مسلحانه در ایران را میکنند، پاسخ میدهند که امثال نگارنده بی شرمانه می خواهند آنها را قربانی جمهوری اسلامی کنند. اگر سرنگونی طلبان مایل نیستند که قربانی اجرائی شدن مشی خود شوند، چه کسی باید بجای آنها قربانی شود؟ اصلاح طلبها؟ مردم بیچاره درمانده و… اپوزیسیون قلابی برای مطرح ماندن هرکاری میکند
محمد سهیمی، خبرنامه گویا، هجدهم مارس 2015:… اپوزیسیون قلابی . دیگر کمتر کسی وجود دارد که راجع به حمایت عربستان از تروریستهای سنی، از جمله داعش و جبهه نصرت در سوریه نداند، و یا آنرا انکار کند. تنها استثنای این حقیقت اپوزیسیون ایرانی طرفدار تحریمهای اقتصادی کمرشکن بر ضدّ مردم ایران وهمسو با دست راست افراطی در اسرائیل و نئوکان های آمریکا است.… اپوزیسیون قلابی برای مطرح ماندن هرکاری میکند
محمد سهیمی، خبرنامه گویا، هشتم مارس 2015:… اپوزیسیون قلابی . سناتور منندز، که طرفدار سازمان مجاهدین است و از آن مبلغ بزرگی برای انتخاب خود دریافت کرده است، لاف زده است که تحریمهای آمریکا که ایشان و آقای کرک پیشرو آن بودند “کمر شکنترین تحریمها در تاریخ بوده اند.” ایشان بخاطر خوش خدمتی خود مبلغ ۳۴۰،۱۷۱ دلار از گروههای حامی اسرائیل برای انتخاب… اپوزیسیون قلابی برای مطرح ماندن هرکاری میکند
محمد سهیمی، خبرنامه گویا، سیزدهم ژانویه 2015:… اپوزیسیون قلابی . این ادعا که داعش، و بطور کلی تر گروههای تروریست سنی، محصول جمهوری اسلامی، نتیجه سیاستهای آن، میوه انقلاب ۱۹۷۹ ایران، و یا همه اینهاهستند نه تنها هیچگونه پایه و اساسی در تاریخ ندارد. هدف آنها که این ادعا را دارند یافتن بهانه دیگری برای تحریک غرب و بخصوص آمریکا برای ادامه تحریمهای… اپوزیسیون قلابی برای مطرح ماندن هرکاری میکند