سام قندچی، ایرانسکوپ، پانزدهم اوت 2017:… کافی است به عکسهای شهرهای سوریه نگاهی بکنیم و ببینیم اپوزیسیونی که در آغاز بهار عربی در میان مردم از اعتبار بالایی برخوردار بود، چگونه بی اعتبار شده است. سازمان مجاهدین نظیر اخوان المسلمین در مصر و داعش در سوریه می خواهد بخاطر داشتن سازمانی متشکل ثمره سالها مبارزات مردم ایران را تصاحب کند، و بدتر از آن، اینکه نظیر داعش، در ایران …
عملیات مشترک موساد و مجاهدین خلق در ترور اساتید دانشگاههای ایران
از کمین مجاهدین سر کوچه ها برای کشتار مستشاران امریکائی تا گماشتگی برای جنگ طلبان امریکائی
برنامه مجاهدین نظیر طرح داعش در سوریه است
در یکساعت گذشته دوباره حملات سایبری به وبسایت قندچی دات کام شروع شده است
در یک ماه گذشته به رغم همه حملات شخصی که توسط عوامل سازمان مجاهدین خلق (1) به این قلم در اینترنت شده است، هشدار دادم که مجاهدین مانند داعش در سوریه می خواهد ایران را در بازی ارتجاعی و فاشیستی خود به خاک و خون کشد.
کافی است به عکسهای شهرهای سوریه نگاهی بکنیم و ببینیم اپوزیسیونی که در آغاز بهار عربی در میان مردم از اعتبار بالایی برخوردار بود، چگونه بی اعتبار شده است. سازمان مجاهدین نظیر اخوان المسلمین در مصر و داعش در سوریه می خواهد بخاطر داشتن سازمانی متشکل ثمره سالها مبارزات مردم ایران را تصاحب کند، و بدتر از آن، اینکه نظیر داعش، در ایران حمام خون راه اندازد و مردم را از هرچه اپوزیسیون است، متنفر کند. فقط به عملکرد اینها در اینترنت نگاه کنید و ببینید فردی نظیر این قلم با همه تجربه ام، از پس اینها بر نمی آیم و مرا عامل جمهوری اسلامی می خوانند چون یک ژورنالیست هستم و سفری شخصی به ایران داشته ام، و کسی هم مچ مرا نگرفته بود و خودم سالهاست سفرهای شخصی ام به ایران را اعلام کرده ام، ولی چون با اینها مخالفم، عامل رژیم معرفی می شوم و گویی باید اعدام شوم، بجای آنکه بگویند هر کسی حقش است که بدون مزاحمت رژیم، به کشورش سفر کند و وقتی رژیم مزاحم کسی شد، رژیم را محکوم کنند و نه برعکس. تازه فردی شناخته شده هستم که حتی همه آنهایی که در جنبش سیاسی عوامل رژیم را معرفی می کنند، یکبار حرفی ناصواب در مورد این قلم نگفته اند، و حتی سالها پیش مهدی خانباباتهرانی (2) که در اپوزیسیون ایران معروف است چون از شورای مقاومت خارج شد، فردای آن روز از سوی مجاهدین عامل رژیم خوانده شد. این رفتار مجاهدین با آدمهای شناخته شده سیاسی در جنبش نظیر ما است، خدا به داد بقیه برسد. لابد فردا هم نظیر داعش که هر مخالفی را کافر و حامی بشار اسد می خواند، اگر فرصتی به دست آورند، هر کسی را به مذاقشان خوش نیاید، عامل این و آن می خوانند و برایش حکم تیرباران صادر کنند. نمی دانم که امثال امیر عباس فخرآورها (3) نیز برای سازمان مجاهدین خلق کار می کنند یا نه، اما بسیاری افراد سودجو از این تشکیلات مافیایی فاسد پول می گیرند. مجاهدین خلق دیگر سازمانی نیست که پیش از سال 1360 از حمایت مردمی برخوردار بود (4). جنایات جمهوری اسلامی را در مورد مجاهدین نمی توان انکار کرد، همانگونه که جنایات بشار اسد را در حق داعش نمی شود انکار کرد، اما همکاری مجاهدین با صدام حسین و کشتن سربازان ایرانی و بعد هم انقلاب ایدئولوژیکی که با ازدواج مسعود و مریم رجوی آغاز شد، این تشکیلات را به سازمانی مافیایی بدل کرده، که تشنه خون است. مریم رجوی امروز با سناتورهای آمریکایی می نشیند (5) و چند هفته پیش از آنهم به آقای نوت گینگریچ (6)، تصور جرج واشنگتن از خود داده بود در حالیکه ما در جنبش سیاسی ایران همه این سالها استبداد و حملات شخصی این تشکیلات به خود را به یاد داریم، که یادآور داعش است و نه جرج واشنگتن، و داعش را هم آقای مک کین (7) اول حمایت کرد.
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران
سام قندچی، ناشر و سردبیر ایرانسکوپ
http://www.iranscope.com
بیست و سوم مرداد ماه 1396
August 14, 2017
پانویس:
1. سازمان مجاهدین خلق
http://goo.gl/5j6W2R
Mojahedin Khalgh Organization, MEK, PMOI
http://goo.gl/rjxH1
2. آشنایی ام با مهدی خانبابا تهرانی
http://www.ghandchi.com/1146-mehdi-khanbaba-tehrani.htm
3. داستان شاهپور امیر عباس فخرآور
http://www.ghandchi.com/1533-amir-abbas-fakhravar.htm
4. سازمان مجاهدین خلق حمایت مردمی در ایران ندارد
http://www.ghandchi.com/1532-pmoi-faaliat.htm
5. دیدار هیئتی از سنای آمریکا با مریم رجوی در آلبانی
https://www.radiofarda.com/a/rajavi-us-senate/28673687.html
6. آینده نگری نوت گینگریچ برای ایران
http://www.ghandchi.com/1507-newt-gingrich.htm
Newt Gingrich’s Futurism for Iran
http://www.ghandchi.com/1507-newt-gingrich-english.htm
7. مسؤلیت مککین در گسستن عنان بیماران روانی مجاهدین
http://www.ghandchi.com/1393-mccain-pmoi.htm
McCain Responsible for Unleashing PMOI Psychopaths
http://www.ghandchi.com/1393-mccain-pmoi-english.htm
–
سازمان مجاهدین خلق حمایت مردمی در ایران ندارد
سازمان مجاهدین خلق مدعی است که بزرگترین تشکیلات سیاسی در ایران است و در عین حال می گوید که کار چریکی را کنار گذاشته، و البته جدا از حرفشان، سالهاست که عملیات نظامی در ایران نداشته اند. در نتیجه اگر فعالیت نظامی ندارند، فقط می ماند فعالیت سیاسی یا مدنی. در همه جنبش سیاسی و مدنی در داخل کشور هیچکسی خط مشی مجاهدین را دنبال نمی کند و در اینجا منظور حرفهای دولت جمهوری اسلامی نیست که اتفاقاً دوست دارند بسیاری از قربانیان خود را عضو مجاهدین معرفی کنند. اما فعالین جنبش با شم سیاسی خود تشخیص می دهند که چه جریاناتی واقعاً در صحنه سیاسی و مدنی اپوزیسیون حضور دارند و تشکیلات مجاهدین سالهاست که در ایران مرده است.
در نتیجه همه تبلیغات سازمان مجاهدین خلق در خارج کشور، بازار گرمی برای دولتهای خارجی است که پول بگیرند و همه این کارها هم از زمانی شروع شد که بخشی از نئوکانهای هوادار اسراییل اعلام کردند که سازمان مجاهدین خلق می تواند جاده صاف کن برای اهداف آنها شود، گرچه خودشان اعتمادی به مجاهدین ندارند و همچنان بیشترین اعتماد نئوکانها به بازماندگان سلطنت پهلوی است، هرچند با سازمان مجاهدین خلق و اصلاح طلبان هم از نزدیک کار می کنند. آنچه نوشتم واقعیت توجه مردم ایران به این جریان حتی در نهان است، که در ایران وجود خارجی ندارند؛ پس از خیانت مجاهدین خلق در همکاری با صدام حسین برای کشتار مردم ایران دیگر مجاهدین هرگونه حمایت مردمی را در داخل ایران از دست داده اند. شخصاً آرزو داشتم همه تشکیلاتهای سیاسی، چه سلطنت طلب، چه هوادار سازمان مجاهدین خلق، چه هر دیدگاه سیاسی و مذهبی دیگری آزاد بودند که در ایران فعالیت کنند چون دقیقاً همین استبداد و نبود آزادی در زمان شاه بود که باعث شد امروز ما گرفتار جمهوری اسلامی شده ایم.
حقیقت این است که مأموران امنیتی رژیم بعد از سال 1360، مخالفین را، چه مجاهد بودند چه نبودند، می بردند دم صخره و هل می دادند و اینگونه می کشتند و این شکلی بود که در جامعه ایران در دهه شصت رعب و وحشت ایجاد کردند. جنایات رژیم جمهوری اسلامی علیه مجاهدین غیر قابل انکار است. اما مجاهدین بعد از همکاری با صدام حسین در کشتن سربازان ایرانی و بعد هم واقعیات تشکیلاتی شان نظیر انقلاب ایدئولوژیک مسعود و مریم رجوی، برای مردم ایران تمام شدند. دیگر هم نمیتوانند از جنایاتی که در دهه شصت علیه آنها شده برای توجیه خود استفاده کنند، همانگونه که داعش نمی تواند از جنایات بشار اسد علیه آن تشکیلات، برای توجیه خود استفاده کند، و مؤتلفه و رژیم جمهوری اسلامی نمی توانند از جنایاتی که در دوران شاه نظیر خرد کردن جمجمه آیت الله سعیدی صورت گرفته، برای توجیه خود استفاده کنند. واقعیت امروز این است که رژیم جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین خلق هر دو برای مردم ایران تمام شده اند و راه آینده هم جمهوری سکولار و دموکراتیک است.
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران
سام قندچی، ناشر و سردبیر ایرانسکوپ
http://www.iranscope.com
بیست و دوم مرداد ماه 1396
August 13, 2017
پانویس:
1. سازمان مجاهدین خلق
http://goo.gl/5j6W2R
Mojahedin Khalgh Organization, MEK, PMOI
http://goo.gl/rjxH1
(پایان)
***
How do you explain this to the families of over 4000 US servicemen Killed in Iraq?
(مسعود رجوی و مهدی ابریشمچی در خدمت استخبارات صدام حسین)
هفت تیر، سی سال پس از بمب گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی
(مجتبی واحدی و مسعود خدابنده در برنامه افق، صدای امریکا)
مسعود و مریم رجوی زهره قائمی مسئول ترور شهید صیاد شیرازی را به همراه دیگران در قرارگاه اشرف باقی گذاشتند تا کشته شوند
***
***
خروج سازمان مجاهدین خلق از عراق بعد از ۳۰ سال
لینک به ویدئو در سایت بی بی سی
***
کیهان لندن – خداحافظ بغداد، سلام تیرانا
***
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=29857
درخشش حقایق انکارناپذیر در پی تروریسم کور داعش در تهران
میلاد آریایی، وبلاگ مزرعه خوبی ها، یازدهم ژوئن ۲۰۱۷:… جانورانی به اسم داعش در تهران ترور کور انجام میدهند ، اینها همان کسانی هستند که حمایت مجاهدین را از سالهای گذشته بویژه در تسخیر آسان شهر موصل عراق توسط ابوبکر بغدادی به نام « عشایر انقلابی » را در کارنامه سراسر از جنایت و مکافات خود داشته و مجاهدین قادر به انکار و تکذیب آن نیستد . اکنون که مزدوران و جانیان همین نیرو صبوعانه …
امریکایی ها مسئولیت عملیات تروریستی مشترک عربستان/داعش/مجاهدین خلق را بعهده گرفتند
درخشش حقایق انکارناپذیر در پی تروریسم کور داعش در تهران
خیلی علاقه مند بودم از زاویه ای دیگر نگاهی به نتایج عملیات کور داعش وهمدستان تاریخی ترور در تهران بیندازم ، نگاهی که به همسویی ها و همزادی گروههای تروریستی چون داعش و مجاهدین با پدر خواندگی عربستان سعودی نمیپردازد ، بلکه به عبور یک جامعه و کشوری رنگارنگ چون ایران از عبوری پیروزمندانه از ترور و تروریسم نظر دارد .
دقت کرده باشید کمتر از یک ماه پیش در همین جامعه بیش از ۴۲ میلیون نفر با نظر گاههای متفاوت پای صندوق رای آمدند تا در سرنوشت سیاسی مملکت شان تاثیر گذار باشند و پشیزی هم برای لودگی و خیمه شب بازی وابسته به بیگانگان ارزش قایل نشدند .
از سویی دیگر بویژه تحرکات سیاسی هموطنان مان در خارج از کشور نشان از درک سیاسی بالا برای تاثیر گذاری در سرنوشت خودشان با استفاده از ابزار در دسترس دمکراسی حقیقتا فصلی نو در تاریخ سیاسی گشوده بودند.
همزمان میدانید که خیلی از جریانات بی دنباله و وابسته چون مجاهدین انتخابات ایران را تحریم کرده بودند و جالب تر اینکه در حالیکه تمام خبرگزاری ها و رسانه های بین المللی و فارسی زبان ۲۴ ساعته اخبار شراکت سیاسی مردم ایران در سرنوشت شان را نشان می داد مجاهدین از کسادی شعبه های رای دروغ سر هم میکردند تا خلق را آگاه کنند .
حال جانورانی به اسم داعش در تهران ترور کور انجام میدهند ، اینها همان کسانی هستند که حمایت مجاهدین را از سالهای گذشته بویژه در تسخیر آسان شهر موصل عراق توسط ابوبکر بغدادی به نام « عشایر انقلابی » را در کارنامه سراسر از جنایت و مکافات خود داشته و مجاهدین قادر به انکار و تکذیب آن نیستد .
اکنون که مزدوران و جانیان همین نیرو صبوعانه در تهران مردم بیگناه را هدف قرار میدهند ، مریم رجوی و رهبری مجاهدین نه تنها آنها را محکوم نکردند بلکه از خلقی که این چنین به شهادت فیلم ها مورد اصابت تیرهای زهر آگین آنان قرار گرفتند حتی کلامی ساده در همدردی با آنها به میان نیاوردند .
به این عملکرد شنیع و ضدبشری به بیانی بسیار ساده و قابل فهم میگویند وابستگی و مزدوری و پاچه ور مالیدگی سیاسی برای شارژکنندگان مالی مجاهدین که اتفاقا هم داعش و هم مجاهدین را یک کشور به نام عربستان پذیرایی و ساپورت میکند .
خوشبختانه پس از آخرین عمیلات و ترور سازمان یافته مجاهدین بیش از ربع قرن میگذرد و از آن پس جالب اینجاست که داعش مزدوران وحشی انسان نما ، پرچم مجاهدین را در تهران بالا میبرند و خلف شایسته آنان برای دیالوگ سیاسی میشوند .
این بلحاظ تاریخی بسیار با ارزش است که چه کسانی راه و آیین شما را پی میگیرند . و از سویی دیگر برخورد جانانه مردم تهران و سراسر ایران است که چگونه تمام قد ، متحد و یک صدا در تمام کانال های مجازی و خبری پشت سر هم ایستاده و ترور و تروریسم را محکوم کردند.
این هم به لحاظ شناخت جامعه ایران امروز بسیار با ارزش و قابل افتخار است که اگر یک ماه پیش این چنین پای صندوق رای آمدند ، هم امروز هم آوا و متحد علیه بیگانه و بیگانه پرستی یک صدا می ایستند . مجاهدین چقدر کور هستند که این حقایق را نمی بینند .
تاریخ سیاسی ایران راهی جدا از خشونت و تروریسم را برای آینده سیاسی اش برگزیده و آرا سیاسی را برای راه برون رفت از مشکلات انتخاب می کنند . مهمتر اینکه دریوزگی و وابستگی به بیگانگان و دول عرب سوسمار خورها هم قطعا محکوم به فنا میدانند .
مجاهدین باید در آیینه بیشتر به خود خیره شوند تا عقب ماندگی و در غار ماندگی خود را که محصول سالیان خود شیفتگی است بهتر درک کنند وگرنه مردم ایران هم تروریسم را خوب شناخته اند و هم پرورش دهندگان خشونت سازماندهی شده که در تمام سالهای عمر به بطالت گذشته آنان تنها حرف سیاسی شان بوده است .
***
عملیات مشترک موساد و مجاهدین خلق در ترور اساتید دانشگاههای ایران
Iran: MKO, Saudi behind terror attacks – Saudi Minister Refuses to Condemn Tehran Shootings
Albania’s destabilization? You have forgotten hundreds of Mojahedin!
Debate in the European Parliament ‘What is to be done about the Iranian Mojahedin Khalq (MEK)?’
Trump Is At War With Iran, Not ISIS
Wesley Martin at a paid gathering of Mojahedin Khalq Rajavi cult promoting Saddam’s Private Army
The Life of Camp Ashraf,
Mojahedin-e Khalq Victims of Many Masters
Link to the full description of Mojahedin (MEK, MKO) Logo (pdf file)
link to one of the Mojahedin Khalq songs
advocating terror and killing Americans
(In Persian written and distributed after the Iranian Revolution)
Mojahedin Khalq (MKO, NCRI, Rajavi cult) terrorists openly declare support for ISIL, terror acts
Grand Controversy as MEK can’t prove leader Massoud Rajavi is dead or alive
Maryam Rajavi — MEK Propaganda Queen — Advertises Her Serives For Iran’s Enemies
BBC: Who are the Iranian dissident group MEK? (Mojahedin Khalq, MKO, PMOI, …)
Iran destroys 4 overseas terror groups, invites Saudi Arabia to be rational
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=29713
سیرک سعودی ها با بازیگری مریم رجوی علیه ایران و ایرانی
میلاد آریایی، وبلاگ مزرعه خوبی ها، چهارم مارس ۲۰۱۷:… پر واضح جریان دریوزگی سیاسی و وابستگی رنگارنگ مجاهدین هرگز نخواهد توانست در خاک ایران ریشه کند و سالهاست که مجاهدین رجوی بیشتر رنگ و رخ عراقی را به خود گرفته اند تا ایرانی چرا که بیشتر تاریخ زندگی ننگ آلود خود را در خارج از خاک ایران بسر برده اند . خیمه شب بازی و نقش منجی ایرانیان را با دلار های سعودی بازی کردن مدت هاست …
شهید فروشی (اهدای کتاب شهدای مجاهد خلق به جان مک کین)ا
سیرک سعودی ها با بازیگری مریم رجوی علیه ایران و ایرانی
در شرایطی که سعودی ها با پرداخت رشوه ۴۰۰ میلیارد دلاری به ترامپ و جنگ طلبان آمریکایی و نزدیک به یک میلیارد دلار فقط هدیه شخصی چون کشتی تفریحی ۸۰۰ میلیون دلاری و شمشیر ۲۵ کیلویی از طلا به شخص ترامپ و دخترش ، در تلاشی دیوانه وار خواهان نقش پر رنگ تری در خاورمیانه و رهبری دول عرب دارند .
مجاهدین خاکستر نشین به رهبری مریم رجوی چون سالیان گذشته قصد برگزاری مراسم سالیانه در فرانسه بوده چرا که بهترین گزینه مزدوری و تبلیغ علیه ایران و ایرانی هستند و از سویی دیگر هیچ ایرانی وطنپرستی در خارج از کشور این چنین خود را به حراج طمع کنندگان خاک ایران نگذاشته است.
مجاهدین دربدر تلاش دارند تا بادعوت از پناهندگان درمانده افغانی و تاجیک و سوری و همچنین دانشجویان رومانی و لهستانی از شرق اروپا با بهایی اندک همگی آنان را برای لقمه نانی و گردشی در شهر پاریس به اسم مردم ایرانی و قطعا با فریب بی مانند به مراسم خود کشیده و بلافاصله هزینه این خیمه شب بازی خسته کننده را از شیخنشینان سعودی دریافت کنند .
جریان ضد ملی مجاهدین اکنون رسوا تر از همیشه به عنوان مزدور پیشانی سفید آمریکاییان بیشتر و بیشتر تحت حمایت مالی و لجستیکی قرار گرفته و خوشبختانه رهبری مریم رجوی با کودنی سیاسی و مادر زادی اش بیشتر وبیشتر این جریان رسوا شده برای ایران و ایرانی را به قعر گرداب نابودی سوق میدهد.
ما جدا شدگان از این جریان دروغ و تزویر و وابستگی مشمئزکننده کننده بار دیگر خدا برای رهایی از چنگال خونریز این جانیان به خلق شکر گذاری نموده و تمام تلاش خود را افشای چهره بزک کرده آنان در برابر نمایندگان غرب و بویژه جوانان ایرانی به رشته تحریر در خواهیم آورد .
این تنها دین ما به مردم ایران و تاریخ سراسر شکوه و عظمت ایرانی است که در طول تاریخ زهر وابستگی را از خود ستوده و تاریخ پر از مهر و مهربانی خود را در دستان خود گرفته است .
پر واضح جریان دریوزگی سیاسی و وابستگی رنگارنگ مجاهدین هرگز نخواهد توانست در خاک ایران ریشه کند و سالهاست که مجاهدین رجوی بیشتر رنگ و رخ عراقی را به خود گرفته اند تا ایرانی چرا که بیشتر تاریخ زندگی ننگ آلود خود را در خارج از خاک ایران بسر برده اند .
خیمه شب بازی و نقش منجی ایرانیان را با دلار های سعودی بازی کردن مدت هاست که رنگ باخته و مردم ایران بویژه جوانان سالیان از که از آنان دست شسته اند. و تاریخ دمکراسی و دمکراسی طلبی خود را در مسیری به غیر از وابستگی و مزدوری جستجو میکنند .
نمایندگان و دولت مردان غربی بویژه فرانسه نیز بدانند که حمایت از حقوق بگیران سعودی و پذیرایی آنان در خاک شان تاکنون ضربات و صدمات جبران پذیری در دوستی و مودت با مردم ایران زده است و البته تاریخ آینده بهترین قاضی برای روابط گذشته ملت های ایران و فرانسه بوده وهست .
***
بازخوانی “استراتژی تغار” ده سال بعد، نوشته آقای قاسم قزی، نروژ، سال ۲۰۰۷
شاهزاده ترکی الفیصل رابط مریم رجوی با اسرائیل هم شد!!
مریم رجوی – ملکه تبلیغات مجاهدین خلق – خدمات خود برای دشمنان ایران را آگهی میکند
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=29545
عجز، ناتوانی، در گل ماندگی. تمام قد مجاهدین در آیینه انتخابات ایران
میلاد آریایی، وبلاگ مزرعه خوبی ها، بیست و پنجم می ۲۰۱۷:… اینکه میگوییم عجز،ناتوانی، در گل ماندگی اصلا توهین نیست بلکه تعریف شرایطی است که آنها در آن محصور شده اند. پس بنابراین دروغ میگویند ، سعی میکنند در دالان ها و سالن ها نمایندگان دیگر کشور ها را فریب بدهند ، آویزان ترامپ میشوند ، از عبا و ردای شاهزادگان شهوت پرست سعودی بالا میروند و آبروی خود را در چهارراه حوادث سیاسی ایران – چون انتخابات ایران – به حراج میگذارند با چه هدفی؟ …
نگاهی به پیام رسوای مریم رجوی به کنفرانس سران مرتجع عرب و ترامپ
عجز، ناتوانی، در گل ماندگی. تمام قد مجاهدین در آیینه انتخابات ایران
۲۹ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ حادثه بزرگ دیگری در تاریخ سیاسی مردم ایران با انتخاب مجدد حسن روحانی رقم زد و برای اولین بار بود که حتی بالاتر از سال ۷۶ و انتخاب بین خاتمی و ناطق نوری شکست تحلیل های غیرواقعی و تخیلی مجاهدین که سر برآورده از ذهن علیل و در گل مانده و نه برآمده از واقعیت روز است ، را برملا ساخت.
همچنان در گذشته تاکید کرده ام که مجاهدین جهان پیرامون خود را آنگونه می بینند که دوست دارند ببیند و این یک بیماری کاملا شناخته شده ای است که مریم رجوی و مسئولین درجه اول مجاهدین سالهاست که بدان مبتلا بوده و این بیماری را از مسعود رجوی به آنها سرایت کرده است و این مهم یکبار دیگر بشکل تمام قد در آیینه انتخابات ایران خیلی خوب خودش را نشان داد.
مریم رجوی دل خود را خوش کرده بوده که ابراهیم رییسی چون منتخب رهبر است، رئیس جمهور میشود که نشد.
تحلیل آب دوغ خیاری کرده بوده که درگیری و زد و خورد پس از انتخابات در تمام شهرها صورت میگیرد که نگرفت.
خواب دیده بودند که شرایط طلایی برای مجاهدین پدیدار میشود و قادر به تحرکات جدیدی در ایران بودند که اصلا نشد .
خودشان را کاندید ورود به شرایط به هم ریخته شهری پس از انتخابات کرده بودند و ذهن افراد گرفتار در آلبانی را فریب داده که از آن هم برایشان آبی گرم نشد.
وابستگانی که با دریافت پول در ایران چند عکس و پلاکارد مریم رجوی را در انبوه دهها هزار پلاکارد کاندیداهای زن شورای شهر را از روی پل ها آویزان کرده الکی و به دروغ وعده داده بودند که ما چنین و چنان میکنیم که آن هم نشد.
این اشارات بدان جهت است تا صد باره مطمئن شویم که مجاهدین با مریم رجوی هیچ چیزی در چنته ندارند و فقط و فقط دروغ به هم می بافند تا این روزمرگی گرفتار شده در آن را بگونه ای سپری کنند.
مجاهدین به رهبری مسعود رجوی و داشتن صدها توپ و تانک در کنار مرز ایران و منتهای وابستگی به عراق و شخص صدام حسین و صدها فریب خلق کاری نتوانستند بکنند ، الان که مریم رجوی کودن جانشین مسعود رجوی شده آن هم بدون صدها توپ و تانک، دور از مرز ایران و در حیاط خلوت آمریکا در اروپا یعنی آلبانی چه غلطی میتوانند بکنند؟.
اینکه میگوییم عجز،ناتوانی، در گل ماندگی اصلا توهین نیست بلکه تعریف شرایطی است که آنها در آن محصور شده اند.
پس بنابراین دروغ میگویند ، سعی میکنند در دالان ها و سالن ها نمایندگان دیگر کشور ها را فریب بدهند ، آویزان ترامپ میشوند ، از عبا و ردای شاهزادگان شهوت پرست سعودی بالا میروند و آبروی خود را در چهارراه حوادث سیاسی ایران – چون انتخابات ایران – به حراج میگذارند با چه هدفی ؟؟
فقط برای اینکه کمی دیده شوند ، کمی آدم به حساب آورده شوند و کمی کسی یا کسانی به بودن آنها دلخوش کنند.جدا میگویم و روزگار بی پرنسیپی سیاسی را اینچنین شب می کنند.
این همه وعده ها فقط برای این است که در ساعات باقی مانده عمر ، نشکافند و فرو نریزنند و آوار این همه سالیان دروغ دیرتر بر سرشان فرود آید.
حال همه و همه آن تحلیل های الکی و دروغین ، ناکارآمدی و به هویتی اش در صحنه عمل به اثبات رسیده است .بیش از ۴۱,۲۲۰,۱۳۰ رای نشانگر عزم مردم ایران برای تاثیر گذاری و مراجعه به آرای عمومی برای تعیین سرنوشت شان با حداکثر امکانات در دسترس است .
و این یعنی بیش از ۴۱,۰۰۰,۰۰۰ میلیون آجری است که بر سر مریم رجوی فرود آمده است . آن هم نه در سال ۷۶ بلکه در سال ۹۶ یعنی بیست سال پس از شروع حرکت قطار اصلاحات در ایران و حضور بخش عظیمی از جوانان در ایران.
انتخابات ایران هر چه که نداشته باشد سایه جنگ بر سر مردم ایران به مدت یک دوره چهار ساله دور کرده و آین بزرگترین پیشرفت و پیروزی برای مردم ایران و در عین حال بزرگترین شکست برای مریم رجوی و سازمان علیل و درگل مانده مجاهدین است .
(پایان)
***
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=29281
اردیبهشت ماه ۱۳۶۱و غروب ماندگار و پایدار فرقه رجوی در تهران
میلاد آریایی، وبلاگ مزرعه خوبی ها، پنجم می ۲۰۱۷:… در کمتر از یکسال پس از برافروختن آتش ترور های شهری مجاهدین در تهران و سایر شهرها در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ ، در اردیبهشت ماه ۱۳۶۱ بود که با کشته شدن محمد مقدم مسئول بخش اجتماعی مجاهدین و دهها کادر با سابقه مجاهدین ، پرونده ترورهای کور مجاهدین در تهران و دیگر شهرها بسته شد و الباقی مجاهدین دستور ترک خاک ایران به هر قیمت ممکن را از مسعود رجوی …
اردیبهشت ماه ۱۳۶۱و غروب ماندگار و پایدار فرقه رجوی در تهران
میلاد آریایی
در کمتر از یکسال پس از برافروختن آتش ترور های شهری مجاهدین در تهران و سایر شهرها در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ ، در اردیبهشت ماه ۱۳۶۱ بود که با کشته شدن محمد مقدم مسئول بخش اجتماعی مجاهدین و دهها کادر با سابقه مجاهدین ، پرونده ترورهای کور مجاهدین در تهران و دیگر شهرها بسته شد و الباقی مجاهدین دستور ترک خاک ایران به هر قیمت ممکن را از مسعود رجوی در پاریس دریافت کردند .
واقعه نگاری حوادث تعیین کننده و شومی که مجاهدین برای ایران و مردم ایران در دهه شصت رقم زدند از این جهت احتیاج به بررسی مجدد و واکاوی دارد که در نهاد خود مشمول دهها تجربه گرانبار برای تاریخ مردم ایران است
اکنون این مجاهدین هستند که تا آنجایی که میتوانند و از دست شان بر میآید دوست دارند هرگز کسی به گذشته آنان اشاره ای نکرده و به صدها و هزاران شعار دروغینی که جوانان این مرز و بوم را به تباهی سیاسی کشیدند حرفی نزند علی رقم اینکه رهبران مجاهدین خود در کام خون های ریخته شده قربانیانشان غرق کشتند ،کما اینکه اگر دقت کنید خودشان که باعث و بانی همه این فجایع هستند اصلا و قطعا آگاهانه به این وقایع اشاره ای نمی کنند.
به لحاظ تاریخی پس این واقعه بود که مسعود رجوی رهبر ناکام مجاهدین متوجه شکست تمام عیار ترقه بازی ۳۰ خرداد شد و دقیقا به همین دلیل ترک خاک برای مجاهدین را صادر کرد .
پس این واقعه بود که گرد و غبار ترورهای شهری فرو نشست و علی رقم عملیات ترور جمعی در مرکز حزب جمهوری و یا نخست وزیری و همچنین عملیات ترور انتحاری امام جمعه های تهران ، نه تنها حاصلی برایش نداشت بلکه با معضلات بسیار دشواری روبرو گشت که ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۱ نشانگر پایان حضور آنان در تهران بود .
چند نکته بسیار مهم و تاریخی
۱-غروب ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۱ همه چیز در تهران برای مسعود رجوی بطور اخص وبرای مجاهدین بطور اعم در تهران تمام شده است و فصل نوین و بسیار طولانی در وابستگی به بیگانگان با طراحی و برنامه ریزی شخص رجوی از جانب مجاهدین آغاز میگردد.
۲-وابستگی عریان مسعود رجوی به صدام حسین و استقرارش در عراق دقیقا به لحاظ تاریخی پس از این شکست در تهران شتاب چند برابر گرفته و میتوان این واقعه را حادثه ای بزرگ در مسیر در غلتیدن آنان به صدام و عراق شاخص گذاری نمود ، همان واقعه ای که نهایتا با ملاقات طارق عزیز معاون اول صدام و وزیر خارجه وقت عراق در پاریس منجر گشته و آبروی نداشته مجاهدین به تاراج میرود .
۳- کلاف سلسله شکست های اجتماعی – سیاسی و پایان ماجراجویی و ترقه بازی های مسعود رجوی در تهران در سال های ۱۳۶۰-۱۳۶۱ دقیقا از همین نقطه آغاز میشود و پاسخ خیلی از ناکامی ها و تنش های بزرگ درون تشکیلاتی که حتی به حذف -علی زرکش- می انجامد را میتوان در ماجرای ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۱ جستجو کرد .
بیش از سی و پنج سال از این ماجرا گذشته است و با صدهها اتفاقی که پس از ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۱ شاهدش هستیم ، با دوندگی های بسیار در مسیر وابستگی و در یوزگی سیاسی مریم رجوی ، در شرایطی که مسعود رجوی به لحاظ فیزیکی و سیاسی مرده است ، هرگز مجاهدین نتوانسته اند خودشان را به نقطه قبل از ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۱ برسانند .
از آن شعارهای چپ روانه و میان تهی هم خبری نیست و هرچه هست آرزوهای بر باد رفته ای است که مسئول اول و آخر آن بی تردید رجوی است .
نتیجه گیری
بسیاری از سیاسیون آن زمان ایران، ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ را پایان یک دوره طلایی کار سیاسی و حزبی در ایران میشمارند و مسئول اصلی و شماره یک ، انسداد سیاسی و بسته شدن این شرایط را نیز قطعا مجاهدین معرفی کرده که با اعلام مبارزه خشونت آمیز و بسیار بسیار زود هنگام ، بهانه لازم و کافی برای سرکوب گسترده را به رژیم پیشاپیش داده بودند.
کادر مسئول و دفتر سیاسی مجاهدین به رهبری رجوی ،هیچ برنامه ریزی کوتاه مدت و میان مدت واقع بینانه از شرایط شروع این ترقه بازی ماجراجویانه نداشتند و همه چیز را به نظر میرسید با بازی تخته نرد و امکان اینکه شاید ، احتمالا با حضور توده های خیالی ، جفت شش بیاورند ، اشتباه گرفته بودند .
و این منتهای بی مسئولیتی و منش قدرت طلبانه مسعود رجوی را بیش از هر چیز بر ملا کرده است .
طبیعی است که گروههای دیگر سیاسی هرگز برای چنین شرایطی آماده نبودند و بالطبع با تهاجم حکومت بسرعت گروهها مختلف سیاسی با ضربات سختی از همه جهت روبرو شدند و به همین جهت رهبران این گروهها نیز بسرعت مجبور ترک خاک ایران شده و زمین بازی سیاست ایران را – ده بر هیچ – به نفع حکومت تا سالیان دراز خالی باقی گذاردند و مسئول این شرایط تاسف بار صد البته مجاهدین بودند و اکنون نیز از پاسخگویی پیرامون این ضربه بزرگ و تاریخی به مردم ایران طفره میروند .
ماجراجویی بزرگی که در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ بشکلی طوفانی با ترور رهبران حکومت آغاز شده بود در غروب ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۱ کمتر از تنها یکسال به تمامیت خاموش شد و این خود خبر از بی ریشگی و بی مایگی این حرکت نظامی میداد چرا که مردم از آن هیچ حمایتی نکردند و چون برف در زیر آفتاب تردید ها ذوب گردید و ثمره اش تنها وابستگی بیشتر و بیشتر برای مجاهدین بود و نسلی که هزار هزار قربانی این کج فهمی و تلاش احمقانه مسعود رجوی شده بود .
(پایان)
***
همچنین:
چرا نداد هیچ پیامی ، برادر در سال جدید؟

اندر مزایای بودن در لیست گروههای تروریستی

چهارشنبه سوری و گردان های انقلاب !



