غلامعلی میرزایی، نجات یافتگان در آلبانی، چهارم فوریه 2020:… در یک گوشه ای همان اطراف اشپزخانه منتطر ماندیم تا بقیه نفرات آمدند. چون از بازرسی خبری نبود، همین باعث شد که روزهای بعد زودتربرویم و همان اطراف باشیم تا شاید محل جدیدتری بردند و چیزی پیدا کنیم. چند زوذی گذشت با یک روز ما را بردند به پشت سیاج کمپ که درآنجا یک ساختمان بود که از قبل ما دیده بودیم ، ساختمانی با دیوارهای بلند و پنجره های طوری دار . آن روز ما را به آن محل بردند و چند بیل و کلنگ آوردند که زمین را بکنیم و خاک انجا را به محلی دیگر انتقال دهیم در همان رمان که مشغول کاربودیم یک خودرو آیفا آمد جلو درب ساختمان توقف کرد و درب ساختمان باز شد که به ناگهان متوجه شدیم تعدادی زندانی هم آنجاست ( البته عرافی ) که معلوم بود مدتهاست که حتی صورتشان را هم اصلاح نکردند و در همین حین نگهبانها امدند و ما مشغول کندن زمین شدیم . در همان حال که زمین را می کندیم و خاک را جمع می کردیم متوجه شدیم که تعدادی استخوان جمجمعه سر انسان و دندان در زمین دفن شده و چیزهای دیگر… هنوز در حین کار بودیم که امدند ما دو نفررا به محلی دیگر بردند که آنجا تعدادی خودرو شخصی افسران یا درجه داران بود که بایستی تمیز می کردیم. خاطرات غلامعلی میرزایی
مجاهدین خلق در آلبانی . گروهی که اعضایش نباید به سکس فکر کنند
برای آنهایی که هنوز مجاهدین خلق را نمی شناسند ، خاطرات غلامعلی میرزایی ـ قسمت چهاردهم
دسترسی مخفیانه به رادیو در زندان صدام حسین
غلامعلی میرزایی، تیرانا ـ سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ 03.02.2020
در همان حال که در آشپزخانه کارها را ادامه می دادم بطور روزانه متوجه شدم که هر روز صبح بعد از اینکه خودروحمل غذا و تخلیه زباله خارج می شوند .که بعد دریها را برای بقیه باز می کردند سربازان عراقی تعداد نفراتی را به بیرون اردوگاه برای کار بیگاری می بردند و بعد ازچند ساعت بر می گشتند. کار اینها هم بیشتر کندن رمین ودر اوردن خاک برای ساختن خانه های گلی برای سربازان عراقی بود که نگهبانی اطراف اردوگاه بودند .با یکی ازدوستانم صحبت کردم ومی خواستم نطر او را هم بپرسم . موضوع از این قرار بود که ما از هیچ جایی اطلاع نداشتیم و گفتم که بهتر نیست که بعد از تحویل گیری مواد غذایی ما هم برویم جلو درب اردوگاه که شاید ما را هم بیرون ببرند که اگر امکانش بود خبری یا وسیله ای برای بدست آوردن اخبار پیدا کنیم.
یکی از روزها بطور ناگهانی همان جلو آشپزخانه که ایستاده بودیم و هنوز نفرات مشغول کارهایشان بودند یکی از نایب ضابط ها (استوار) آمد و با عجله با اشاره دست مارا صدا زد وبه بیرون کمپ برد در آن موقع هیچ ترددی نبود و ما را برد چند اتاق را به ما نشان داد که نظاقت کنیم و سپس مارا با سمت پارکینگ خودروها برد و گفت بعد از اتاقها بیایید این چند خودرو را که ماشین های شخصی خودشان بودند نظافت کنید.
سپس ما را به سمت همان اتاقها برد که یک مجموعه اتاق کار بود و خودش رفت .ما شروع به نظافت کردیم ولی بیشتر دنبال رادیو بودیم که بتوانیم اخباری از بیرون بدست بیاریم چون ار همه جا بی خبر بودیم .در همان اتاقها که وار می کردیم چند عدد باتری فلمی پیدا کردیم ومقداری پول البته پولی که فقط داخل کمپ اعتبار داشت کاغذ معمولی بود فقط مقدار با مبلغ را روی ان نوشته بودند (که به ما یاد داده بودند اینها فلس هستند که هر هزار فلس می شد یک دینار (پول یا حقوق ماهیانه ای که به یک سرباز اسیر می دادند هزار و پانصد فلس بود که می شد یک و نیک دینار ( البته حفوق درجه داران و افسران اسیر بیشتر بود.ولی فلسی که پیداکردیم یا به نوعی دزدیدم تقریبی حقوق 1 سال یک نفر می شد .
در همان موقع که مشغول بودیم وخودمان را سرگرم کرده بودیم همان استوار دوبار آمد ویک بار برایمان چای آورد وبار دیگر سیگار. تا اینکه کار تمام شد .گفت به داخل کمپ برگردید .حال ترس ازاین بود که اگر بازرسی بدنی بشود چه بلایی سرمان خواهند اورد .مسایل را مخفی کردیم ولی به هر صورت اگر بازرسی بدنی انجام می شد پیدا می کردند .
ولی همانطور بدون بارزسی فرستادند داخل کمپ . این شدیک تجربه که ار این به بعد هم همینطورخواهد بود. ولی به خاطر اینکه اظمینان کسب کنیم منتظرماندیم تا گروهای دیگر که برای بیگاری برده بودند موقع برگشت با آنها چی کار می کنند .
در یک گوشه ای همان اطراف اشپزخانه منتطر ماندیم تا بقیه نفرات آمدند. چون از بازرسی خبری نبود، همین باعث شد که روزهای بعد زودتربرویم و همان اطراف باشیم تا شاید محل جدیدتری بردند و چیزی پیدا کنیم. چند زوذی گذشت با یک روز ما را بردند به پشت سیاج کمپ که درآنجا یک ساختمان بود که از قبل ما دیده بودیم ، ساختمانی با دیوارهای بلند و پنجره های طوری دار . آن روز ما را به آن محل بردند و چند بیل و کلنگ آوردند که زمین را بکنیم و خاک انجا را به محلی دیگر انتقال دهیم در همان رمان که مشغول کاربودیم یک خودرو آیفا آمد جلو درب ساختمان توقف کرد و درب ساختمان باز شد که به ناگهان متوجه شدیم تعدادی زندانی هم آنجاست ( البته عرافی ) که معلوم بود مدتهاست که حتی صورتشان را هم اصلاح نکردند و در همین حین نگهبانها امدند و ما مشغول کندن زمین شدیم . در همان حال که زمین را می کندیم و خاک را جمع می کردیم متوجه شدیم که تعدادی استخوان جمجمعه سر انسان و دندان در زمین دفن شده و چیزهای دیگر… هنوز در حین کار بودیم که امدند ما دو نفررا به محلی دیگر بردند که آنجا تعدادی خودرو شخصی افسران یا درجه داران بود که بایستی تمیز می کردیم . اولین خودرو را می خواستیم شروع کنیم یک رادیو داخل آن دیدیم و سریع آن را مخفی کردیم بعد از چند خودرو رادیو دومی را هم که گوشه صندلی افتاده بود دیدیم و برداشتیم و سراغ ماشین بعدی رفبیم که لو نرویم و بعد از پایان کار مانند روزهای گذشته بدون بازرسی وارد کمپ شدیم ( البته در ابتدا عراقی ها این چیزها را نمی دانستند ) که هر کس وارد کمپ می شود بازرسی شود بعدها این ها را از طریقی دیگر متوجه شدند )رادیوها را آمدیم مخفی کردیم وشب بعد از آمارگیری یک از ما نگهبانی داد ونفر دیگر در زیر پتو باتری را انداخت و راه اندازی کرد آن شب یعد ار چند ماه احبار جنگ و کشور را شنیدیم و یاداشت کرده به نفرات دادیم.
ادامه دارد
برای آنهایی که هنوز مجاهدین خلق را نمی شناسند ، خاطرات غلامعلی میرزایی ـ قسمت چهاردهم
***
The shadowy cult Trump advisors tout as an alternative to the Iranian government
Canadian family asks Top Channel’s “Fiks Fare for help: “MEK mujahedeens took our daughter”
Albania: MEK rebrands by assassinating unwanted members
The MEK’s man inside the White House (Maryam Rajavi cult, Mojahedin Khalq)
US Forces Albania To Take IS Fighters After Hosting MEK
MEPs discuss Mojahedine-E Khalq (MEK) Threat in #Albania
گردهمایی سالانه سازمان مجاهدین در پاریس با ایرج مصداقی و مسعود خدابنده و علیرضا نامور حقیقی
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/مجاهدین-خلق-در-آلبانی-غلامعلی-میرزایی/
مجاهدین خلق آلبانی و مشکلات و تناقضات
نجات یافتگان در آلبانی به نقل از بی بی سی، نهم نوامبر 2019:… آقای غلامعلی میرزایی از اعضای جداشده از مجاهدین خلق در آلبانی در مصاحبه با بخش انگلیسی رادیو بی بی سی به زوایای پنهان و عریان در تشکیلات فرقه مجاهدین خلق به رهبری رجوی پرداخت که موجب شگفتی مصاحبه کننده رادیو بی بی سی شد. آقای میرزایی در این مصاحبه اشاره کرد که فرزند خود را از زمانیکه شش ماهه بوده تا کنون از نزدیک ندیده است و بیش از سی سال در عضویت سازمان مجاهدین خلق بوده است تا اینکه در آلبانی از آنها جدا می شود. او در طول این مدت سازمان مجاهدین اجازه نمی داد که وی با خانواده اش چه در عراق و چه در آلبانی حتی ارتباط تلفنی داشته باشد. مجاهدین خلق آلبانی . مشکلات و تناقضات
Mojahedin Khalq MEK Testimonies: How to brainwash young Albanians
مجاهدین خلق آلبانی . مشکلات و تناقضات
آقای میرزایی در مصاحبه با رادیو بی بی سی در مورد فرقه مجاهدین در آلبانی روشنگری کرد
من 38 سال است که اجازه ندارم فرزند و همسرم را ببینم
آقای غلامعلی میرزایی از اعضای جداشده از مجاهدین خلق در آلبانی در مصاحبه با بخش انگلیسی رادیو بی بی سی به زوایای پنهان و عریان در تشکیلات فرقه مجاهدین خلق به رهبری رجوی پرداخت که موجب شگفتی مصاحبه کننده رادیو بی بی سی شد.
Albania’s Iranian guests. The Mujahedin-e Khalq (MEK), or People’s Mujahedin Organisation of Iran (PMOI) have been a leading opposition voice against the Islamic Republic of Iran, now relocated to Albania
آقای میرزایی در این مصاحبه اشاره کرد که فرزند خود را از زمانیکه شش ماهه بوده تا کنون از نزدیک ندیده است و بیش از سی سال در عضویت سازمان مجاهدین خلق بوده است تا اینکه در آلبانی از آنها جدا می شود. او در طول این مدت سازمان مجاهدین اجازه نمی داد که وی با خانواده اش چه در عراق و چه در آلبانی حتی ارتباط تلفنی داشته باشد. پسر خردسال وی اکنون 38 ساله شده است در حالیکه این پدر و پسر نتوانسته اند یکدیدگر را ببینند از سوی دیگر همسر آقای میرزایی نیز در این دوره رنج مستمر کشیده است . لازم به یادآوری است که غلامعلی میرزایی که از خردادماه سال 1367 به مدت نزديك به سي سال در تشکیلات فرقه رجوی بود. وی در همان اوایل سال 1359 در 11 مهر ماه در مرزهای جنوب كشور توسط ارتش صدام حسین اسیر شد و نزدیک به نه سال در اردوگاهای مختلف عراق با سخت ترین شرایط سپري شد و در همین سالها بودکه با یک سری تبلیغات فرقه رجوی که در اردوگاه های و زندان هاي صىدام حسين جهت جذب وکشاندن اسراي جنگي به سمت خودشان بود، جذب فرقه مجاهدین خلق شد.
تیرانا ـ سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ 09.11.2019
مجاهدین خلق آلبانی . مشکلات و تناقضات
***
مجاهدین خلق ایران، فرقه مریم رجوی در آلبانی
مجاهدین خلق و مریم رجوی از تسخیر سفارت آمریکا تا لهستان (۵۷-۹۷)ا
محمد محدثین شورای ملی مقاومت ایران یا عربستان؟
همچنین:
غلامعلی میرزایی، نجات یافتگان در آلبانی، بیست و سوم سپتامبر 2019:… بخاطر همین است که این عنصر چنگ طلب از سیاست فقط این را یاد گرفته که کت شلوار بپوشد وحرفهای نامربوط بزند که تنها خریدارش هم فقط همین فرقه رجوی است حتی خود مردم آمریکا هم از این مردک با آن قیافه کریهش نفرت دارند. نفری که تنها چیزی… برای آنهایی که هنوز مجاهدین خلق را نمی شناسند خاطرات غلامعلی میرزایی
غلامعلی میرزایی، نجات یافتگان در آلبانی، بیستم اوت 2019:… تعدادی از اعضای سازمان مجاهدین که برای ماموریت تشکیلاتی میان افراد فاصله گرفته از سازمان مجاهدین هستند تا علیه اعضای جداشده در آلبانی جاسوسی و مقدمات ترور و خشونت علیه آنها را سازماندهی می کند، چرا این را می گویم؟ امروز با دوستانم رفته بودیم دریک کافه قهوه ای بخوریم که… برای آنهایی که هنوز مجاهدین خلق را نمی شناسند خاطرات غلامعلی میرزایی
غلامعلی میرزایی، نجات یافتگان در آلبانی، یازدهم اوت 2019:… اما سومین گروه به حساب زنان با صلاحیتی بودند که با یک تلفن سحر آمیز در طی چند روز تعداد زیادی نیروی جوان ازداخل وخارج جذب می کردند. امثال فهیمه اروانی و دیگران که این هم برنامه از پیش تعیین شده ای بود که تو سر بقیه بزنند و بگویند حال… برای آنهایی که هنوز مجاهدین خلق را نمی شناسند خاطرات غلامعلی میرزایی
غلامعلی میرزایی، نجات یافتگان در آلبانی، شانزدهم ژوئیه 2019:… گفتم با بحال جلو دوربین صحبت نکردم ونمی دانم چه چیزی بگویم.تا فردای آنروز بعد از کلی رنگ آمیزی به سروسبیل من را به کتابخانه همان قسمت خودمان بردند. حال غرض از این خاطره این بود که در شرایطی که خانواده ها درب اشرف بودند نمی گذاشتند به ما واقعیت را… برای آنهایی که هنوز مجاهدین خلق را نمی شناسند خاطرات غلامعلی میرزایی
غلامعلی میرزایی، نجات یافتگان ار آلبانی، سوم ژوئیه 2019:… صبح درب را باز کردند ومقداری نان ویک ظرف که داخل آن چای شیرین بود آوردند با تعدادی لیوان پلاستیکی . بعد از 24ساعت بدون چای وشب سرد را گذراندن خود این نعمتی بود. با تاریکی هواآنجا بودیم سپس یک اتوبوس جلو درب سوله پارک کرد وبه ما بدون اینکه بگویند… برای آنهایی که هنوز مجاهدین خلق را نمی شناسند خاطرات غلامعلی میرزایی
انجمن نجات تهران و انجمن نجات یافتگان در آلبانی، بیست و پنجم ژوئن 2019:… مسعود رجوی خود و سازمان مجاهدین خلق را به سربازان ترامپ و نتانیاهو و بن سلمان تبدیل کرده است . درسالگرد 30 خرداد امسال کشورهای اروپایی از فرانسه گرفته تا آلمان از برگزار شدن هرگونه مراسمی برای مریم رجوی و سازمان مجاهدین خلق جلوگیری بعمل آوردند.… برای آنهایی که هنوز مجاهدین خلق را نمی شناسند هنوز مجاهدین خلق ایران را نمی شناسند خاطرات غلامعلی میرزایی
غلامرضا میرزایی، نجات یافتگان در آلبانی، هشتم ژوئن 2019:… توپ و تانک را به اسم« گرد آوری سلاح» بجای «خلع سلاح » ( اسمی که رجوی با شارلاتانیزم و برای تحمیق افراد روی خلع سلاح گذاشت؛ وبا وقاحت می گفت نه ما تسلیم نشدیم و ما راخلع سلاح نکردند ما خود داوطلبانه سلاحها را جمع آوری کردیم) و با تشریفات… برای آنهایی که هنوز مجاهدین خلق را نمی شناسند هنوز مجاهدین خلق ایران را نمی شناسند خاطرات غلامعلی میرزایی
غلامعلی میرزایی، نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی، بیستم می 2019:… شب غذا و پتو آوردند، ولی در تاریکی کامل . شب به هر تربیبی که بود، گذشت . صبح درب اتاق را باز کردند و من را پیش نفرات دیگر بردند. از این وضیعت احساس خوبی داشتم که لااقل تنها نیستم و آنها هم سربازان خودم بودند. نیم… برای آنهایی که هنوز مجاهدین خلق را نمی شناسند خاطرات غلامعلی میرزایی هنوز مجاهدین خلق ایران را نمی شناسند
غلامعلی میرزایی، نجات یافتگان در آلبانی، سی ام آوریل 2019:… برای آنهایی که هنوز مجاهدین خلق، فرقه رجوی را نمی شناسند ساعت حدود 7 یا 8 شب 11مهرماه 59 بود . در مسیر می دیدم که جنازه دوستانم روی زمین افتاده است ولی جز افسوس کاری نمیشد کرد.حدود یک ساعت و نیم بعد به پاسگاه نهرعنبر رسبدیم. درهمان تاریکی که… برای آنهایی که هنوز مجاهدین خلق را نمی شناسند خاطرات غلامعلی میرزایی هنوز مجاهدین خلق ایران را نمی شناسند
غلامعلی میرزایی، نجات یافتگان در آلبانی، هجدهم مارس 2019:… عدس پلو بدون ظرف یک پلاستیک پیدا کردیم .شستیم .غذا را گرفتیم .بردیم داخل سنگر هنوز چند لقمه ای آنهم با دست نخورده بودیم.که صدای شلیک وصدای تانک می آید فکر کردیم کمکی آمده ولی متاسفانه در طرف دشمن بود . آماده باش را دادیم و شلیک ولی تعداد ما با… برای آنهایی که هنوز مجاهدین خلق را نمی شناسند خاطرات غلامعلی میرزایی هنوز مجاهدین خلق ایران را نمی شناسند
غلامعلی میرزایی، سایت نجات یافتگان در آلبانی، دهم مارس 2019:… سخنگوی فرقه مجاهدین ادعا می کند که در اشرف یا لیبرتی همه آزاد بودند که با نیروهای آمریکایی یا کمیساریا تماس بگیرند.انگار سخنگو فراموش کرده بگوید تعدادی را با يكديگردریک اتاق جمع می کردیم ومی گفتیم که اسامی شماها داده شده توسط کمیساریا، ولی نمی دانیم برای چه کاری است.ولی… برای آنهایی که هنوز مجاهدین خلق را نمی شناسند خاطرات غلامعلی میرزایی هنوز مجاهدین خلق ایران را نمی شناسند
غلامعلی میرزایی، نجات یافتگان در آلبانی، بیست و هشتم فوریه 2019:… بعد از دوهفته مارا اعزام کردند به شاه عبدالعظیم برای حفاظت از یک گردان توپخانه که از مراغه آمده بود .برای حفاظت قبر رضا شاه بطور مشترک که تاریخ ها را بخاطر نمی آورم ولی مدتی آنجا بودم هیج اتفاقی نیفتاد تا اینکه یک روز با یکی از دوستام… برای آنهایی که هنوز مجاهدین خلق را نمی شناسند خاطرات غلامعلی میرزایی هنوز مجاهدین خلق ایران را نمی شناسند