ف. ج. بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، ششم ژوئن 2017:… قبل از هر چيزي ميخوام بگم كه از نظر من و تقريبا همه، هر دو گروه، یعنی هم مجاهدین خلق و هم داعش، افراطي و غيرقابل قبول هستند و نمي خوام بگم كه كدوم بهتر است. هدف از بررسي، انتخاب بين بد و خوب نیست. سوال اينكه آيا واقعا داعش بدتر است یا مجاهدین خلق؟ بعنوان مثال: مجاهدين خلق ميگند ما به آزادي بيان و آزادی انديشه ايمان و اعتقاد داريم …
سرنوشت مشترک باند رجوی و تروریست های داعش در عراق
Debate in the European Parliament ‘What is to be done about the Iranian Mojahedin Khalq (MEK)?’
داعش بدتر است یا مجاهدین خلق؟
مقاله ای به قلم ف. ج. جداشده اخیر در آلبانی
قبل از هر چيزي ميخوام بگم كه از نظر من و تقريبا همه، هر دو گروه، یعنی هم مجاهدین خلق و هم داعش، افراطي و غيرقابل قبول هستند و نمي خوام بگم كه كدوم بهتر است. هدف از بررسي، انتخاب بين بد و خوب نیست. سوال اينكه آيا واقعا داعش بدتر است یا مجاهدین خلق؟
در این جدول در 12 مورد دو گروه را مقایسه می کنم:
مجاهدين خلق و داعش | ||
عنوان | داعش | مجاهدين خلق |
نوع تشکیلات | فرقه تروریستی با ظاهر مذهبی | فرقه تروریستی با ظاهر مذهبی |
دین و مذهب مورد استفاده | اسلام ظاهرا سنی | اسلام ظاهرا شیعه |
مرکز فرماندهی | رقه (سوریه) | اور سور واز(فرانسه) |
جذب نیرو | آمریکا و اروپا و ایران | آمریکا و اروپا و مسلمانان جهان |
رهبر فرقه و عملکرد | ابوبكر البغدادی (جهاد النکاح) | مسعود رجوي (انقلاب طلاق) |
نخست وزير/ رئیس جمهور | ابوعبدالله الحسيني | مريم رجوي |
حمایت مالی بین المللی | آمریکا، عربستان، اسرائیل | آمریکا، عربستان، اسرائیل |
ترانزیت نیروهای اروپا | از ترکیه به سوریه | از ترکیه به عراق |
عملیات اشغالی | حلب (سوریه) – موصل (عراق) | فروغ جاویدان (اسلام آباد) |
بکار گیری سبعیت | سر بریدن در حلب و موصل | اعدام مجروحین در اسلام آباد |
نوع حكومت ادعائی | خلافت اسلامي | جامعه بی طبقه توحیدی |
ارتباط با خانواده | ممنوع و گناه کبیره است | ممنوع و گناه کبیره است |
.
بعنوان مثال: مجاهدين خلق ميگند ما به آزادي بيان و آزادی انديشه ايمان و اعتقاد داريم، ولي در درون تشكيلات جهنمي خودشون، اصلا به هيچ كس اجازه نظر دادن و حرف زدن خلاف حرف سازمان رو نميدند، كه من خودم در طي ساليان شاهد و ناظرش بودم.
مثال دوم: مجاهدين خلق ميگند، ما از استفاده از هر امكاني كه باعث پيشرفت و ارتقا ميشه استقبال ميكنیم، از جمله ماهواره، اينترنت، كامپيوتر و موبايل و…. ولي در درون تشكيلات لعنتي، حتي تحمل يك گوشی موبايل و پخش يك كانال ديگه بجز سيماي آزادي از طريق ماهواره رو ندارند و نفرات براي ديدن يك بازي فوتبال بايد برند از سازمان التماس كنند كه تو رو خدا بذار ما فوتبال ببينيم. اينترنت كه اصلا و مطلقا غير قابل دسترس است و تماس با خانواده و با دوستان اصلا وجود نداره و جرم محسوب ميشه….
مثال سوم: مجاهدين خلق ميگند، ما بالاترين روابط وعواطف و احساسات پاك انساني رو در درون خودمون داريم، ولي واقعيت يك چيز ديگريست. واقعيت اينكه، در درون اين سازمان لعنتي چيزي به اسم عاطفه و احساسات وجود نداره و بايد مثل يك رباط باشي و به فرامين گوش كني و اجرا كني و حتي سازمان مشخص ميكنه كه تو با كي بايد رابطه داشته باشي و با كي نداشته باشي. پس اين عواطفي كه اينا ميگند كجاست؟ اونا ميخواند كه تمام عواطف و احساسات خودمون رو نثار مريم و مسعود بكنيم …
مثال چهارم: مجاهدين خلق ميگند سرلوحه سر در سازمان صداقت و فداست. ولي واقعيت اين نيست بلكه همش دروغ و بی صداقتی و نامردمي است. چون وقتي ظاهر با باطن يكی نباشه يعني صدقي وجود نداره، هر چي هست كذب محضه، چون درون با بيرون سازمان ناسازگاره و اين سيستم ناپايداره و نميتونه دوام بياره.
الان كه دارم اين رو مينويسم خودم به ياد اون لحظات سختي كه در درون اين سازمان داشتم افتادم كه چرا بي جهت گول حرف اينا رو خوردم و اين همه سال زندگي ام رو خراب كردم. اميدوارم كه تا حدودي توانسته باشم، يك تصويري از مجاهدين خلق براي شما ارايه كنم و تمام تلاش من همينه كه شما بيشتر به سازمان مجاهدين خلق اشراف پيدا بكنيد و گول حرف هاي اونا رو نخوريد.
با تشكر از اينكه به حرف هايم توجه كرديد.
ف. ج. عضو جدا شده مجاهدين خلق – تيرانا
بنیاد خانواده سحر: فرقه های مخرب کنترل ذهن، تا جائی که به اعضای خودشان بر می گردد ابتدائی ترین حقوق آنان را نقض می کنند. این نقض آشکار حقوق انسانی در درون فرقه ها را می توان در پنج ممنوعیت کلی دسته بندی نمود:
1. عشق و عاطفه و علاقه ممنوع
2. خروج و جدا شدن از فرقه ممنوع
3. مخالفت با فرقه و سرپیچی از دستورات ممنوع
4. ارتباط با بیرون بویژه با خانواده ممنوع
5. داشتن حریم شخصی و خصوصی ممنوع
که این خصوصیات در مجاهدین خلق و داعش و بسیاری فرقه های تروریستی دیگر مشترک است.
برای مطالعات بیشتر و کاملتر حول مقایسه تطبیقی مجاهدین خلق و داعش و یافتن مشترکات آنان می توانید به لینک های زیر مراجعه نمائید:
گروهک داعش و منافقین محصول یک ایده هستند/ سقوط صدام حسین آغازی بر پایان مجاهدین خلق بود
حس مشترک – مقایسه سازمان مجاهدین و گروههای تروریستی داعش و النصره
رفتار سازمان مجاهدین باعث شد تا هر منتقدی انگِ برانداز بخورد (ریشه مجاهدین و داعش یکی است(
جنایات داعش و مجاهدین یکی است؛ آتش زدن انسانها توسط رجوی و بغدادی
شباهت عملکرد منافقین با داعش عربی
داعش نسخه کپی شده از تروریستهای دهه شصت
جنایات مریم رجوی و جنایات مجاهدین خلق را با جنایات داعش مقایسه کنید
بررسی دقیق نقاط مشترک منافقین و داعش
نشست بررسی تشابه اقدامات مجاهدین و داعش در عملیات مرصاد
مجاهدین خلق، نوع شیعی داعش
کمال تبریزی: مجاهدین خلق داعش دهه 60 هستند
عربستان میان داعش و مجاهدین خلق
(پایان)
***
مسعود رجوی جیشالعدل را برادر خود خواند
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=29270
درخواست کمک مالی فرقه رجوی از جداشدگان در آلبانی
بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، سوم می ۲۰۱۷:… بر اساس اطلاعات واصله از جانب چندین نفر از جداشدگان فرقه رجوی در آلبانی بصورت جداگانه، دیروز هنگام دادن مستمری ماهیانه به آنان، اسماعیل مرتضائی با نام مستعار جواد خراسان نفرات را تک به تک توجیه می کرده که تحت هیچ شرایطی حق ندارند با نفراتی که نام آنان به عنوان “مزدوران وزارت اطلاعات آخوندی” منتشر شده ارتباط داشته باشند وگرنه حقوق آنان …
مزدوران و شکنجه گران ارتش خصوصی صدام، فعال در کشور آلبانی
درخواست کمک مالی فرقه رجوی از جداشدگان در آلبانی
۱۳ اردیبهشت ۹۶
بر اساس اطلاعات واصله از جانب چندین نفر از جداشدگان فرقه رجوی در آلبانی بصورت جداگانه، دیروز هنگام دادن مستمری ماهیانه به آنان، اسماعیل مرتضائی با نام مستعار جواد خراسان نفرات را تک به تک توجیه می کرده که تحت هیچ شرایطی حق ندارند با نفراتی که نام آنان به عنوان “مزدوران وزارت اطلاعات آخوندی” منتشر شده ارتباط داشته باشند وگرنه حقوق آنان نیز مانند آنان قطع خواهد شد.
اگر چه این افراد از ترس قطع شدن تنها ممر زندگی خود و از سر ناچاری چنین قولی داده اند اما بعدا در میان خود نسبت به این ترفند کثیف ابراز تنفر و انزجار نموده اند. یکی از نفرات گفته است که در اینجور مواقع دست سازمان و آن روی سرکوبگر و ضد بشری اش رو میشود. یکی از نفرات نوشته است که از این به بعد باید مخفیانه با این نفرات ارتباط داشته باشیم و البته حاضریم از مستمری خود به آنان کمک کنیم تا تحت فشار قرار نگیرند.
در ضمن گزارش شده است که سازمان تلاش دارد درست مانند درون تشکیلات فضای کاملا پلیسی در میان جداشدگان ایجاد کند به نحوی که همه ترس و واهمه از لو رفتن و قطع شدن مستمری داشته باشند و فضای بی اعتمادی دامن زده شود. همچنین از برخی جداشدگان هنگام پرداخت مستمری سؤال می کنند که چه کسانی با خانواده های خود در ایران یا با بنیاد خانواده سحر در ارتباط می باشند.
یک مورد عجیب دیگر در جریان پرداخت مستمری ماهیانه روز گذشته این بود که به تک تک نفرات اعلام می کردند که وضع مالی سازمان خوب نیست و از آنان از همان مختصر حقوقی که کمتر از نصف استاندارد کمیساریا است کمک مالی درخواست کرده اند که با تمسخر و البته جواب منفی همه افراد مواجه شده اند.
در این خصوص نیز یکی از جداشدگان نوشته است که مریم رجوی مهمانی و جشنش را با ترکی فیصل و جان مک کین برگزار می کند و خرجش را از جیب ما پناهندگان بی چیز می خواهد. از الان معلوم است چه نوع حکومتی را قرار است در ایران برقرار نماید.
بنیاد خانواده سحر – ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶
(پایان)
***
اسامی تعدادی از فرماندهان نظامی اطلاعاتی مجاهدین که به آلبانی گسیل شده اند + تصاویر
گزارش انستیتوی تحقیقات دفاع ملی (RAND) (گزارش کامل بعلاوه پیوست ها)
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=29266
مشکلات جدا شده ها در آلبانی
بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، اول می ۲۰۱۷:… از روزی که پا به عرصه دنیای بیرون گذاشته و از سازمان جدا شدیم اولش در تصورمان این بود که با اندوخته ای که طی این سالیان کسب کردیم دنیا زیر دست ما است و از پس هر مشکل و هر تضادی بر میاییم. صد البته اشتباه میکردیم. موقعی که خود را در بیرون یافتیم و تغییراتی را که ما در خواب هم نمیدیدیم با چشم دیدیم تمام تصوراتی که داشتیم محو شد. من فردی …
Open Letter of 72 former Mojahedin Khalq members in Europe and North America to the UNHCR
صدای جداشدگان فرقه رجوی در آلبانی را به گوش جهانیان برسانید (قسمت اول، دوم و پایانی)
مشکلات جدا شده ها در آلبانی
نامه وارده از جانب یکی از جداشدگان از فرقه رجوی در آلبانی
در آلبانی جداشدگانی از سازمان مجاهدین خلق هستند که بطور متوسط بیست سال و بعضا قریب به سی و پنج سال و کمترینش پانزده سال در این سازمان به صورت شبانه روزی و دور از جامعه عادی خدمت کرده اند. داستانی که خیلی به ما شباهت دارد داستان اصحاب کهف است که بعد از سیصد و اندی سال که در غار به خواب رفتند و موقعی که بیدار شدند و به شهر رسیدند دیدند همه چیز تغییر کرده و هیچ آثاری از زمانه خودشان نیست. بله داستان ما شباهت زیادی به آنها دارد.
از روزی که پا به عرصه دنیای بیرون گذاشته و از سازمان جدا شدیم اولش در تصورمان این بود که با اندوخته ای که طی این سالیان کسب کردیم دنیا زیر دست ما است و از پس هر مشکل و هر تضادی بر میاییم. صد البته اشتباه میکردیم. موقعی که خود را در بیرون یافتیم و تغییراتی را که ما در خواب هم نمیدیدیم با چشم دیدیم تمام تصوراتی که داشتیم محو شد.
من فردی هستم با تجربه های زیاد ولی متاسفانه این تجارب با عصر حاضر نمیخواند. ما تمام ابزاری که در سازمان استفاده میکریم مربوط به عصر قدیم بود و من فهمیدم که با این همه ادعا هنوز نمیتوانم با موبایل که کمترین وسیله ای است که دست حتی بچه پنج ساله میبینی کار کنم و مدتها طول کشید تا بتوانم خودم با خانواده ام تماس بگیرم چه برسد به استفاده از وسایل دیگر.
در فرقه این ابزار فقط در دست مسئولین بالا بود و برای ما بورژوائی و به دور از انقلابی گری بود. من ماهها طول کشید تا بتوانم با موبایل و کارکرد آن آشنا بشوم و این مشکل اکثر نفراتی است که از مناسبات بیرون میایند و خودم احساس این را میکردم که چقدر از دنیای امروزی عقب هستیم و حتی در این باور هستم که ما و نفرات داخل مناسبات حداقل بیست سال از دنیای امروزی فاصله داریم.
یکی دیگر از مشکلات نفرات در بیرون که ماهها طول کشید تا این مشکل حل شود این بود که اگر خانمی را میدیدیم ناخوداگاه سر خود را پایین میاوردیم و خیلی زود از فاصله ده متری از کنار هر خانمی رد میشدیم چون در تشکیلات که بودیم حق برخورد تکی با جنس مخالف را نداشتیم و باید دو نفره پیش خانم و یا به اصطلاح خواهری که آنها در دستگاه خودشان میگویند میرفتیم و فاصله خود را حفظ میکردیم چون اینها در حریم مسعود بود و فقط او محرم به همه زنها بود و این در وجود و اخلاقیات ما شکل گرفته و در ما ریشه کرده بود.
من ماهها تلاش کردم تا به خودم بقبولانم که در دنیای آزاد هستم و نه در مناسبات مجاهدین خلق، مناسباتی که حتی به خواهر و برادرش شک دارند که این مسائلی را که گفتم رعایت کنند. بعد از مدتی تلاش توانستم با جنس مخالف خود رودررو به صحبت بپردازم و مانعی در برابر آن نبینم و یا اینکه بتوانم در خیابان بدون فاصله گرفتن از کنار زن ها رد بشوم. شاید بخندید ولی این ها در ما شکل گرفته و در وجود ما بود.
یکی دیگر از مشکلات ذهنی که مدتها باز مرا اذیت میکرد و مثل بختک اسیر آن بودیم زمان بندیها بود. همیشه حس میکردم که باید به کسی پاسخگو باشم و الان است که دیر کردم و الان است که مورد حسابرسی قرار بگیرم. در صورتی که من خودم تنها هستم و پاسخگو به کسی نیستم. از آنجا که سر همین مسائل سالها اذیت میشدیم و دنیا با همین زمانبندیها برای ما تکراری شده و مثل ربات بودیم که از بالا ما را برنامه ریزی کرده و طی سالها که در مناسبات بودم در من تنیده شده بود و بعد از آزادی صبحها از خواب میپریدم و میگفتم که دیر شده و بیدار باش را رعایت نکردم و شب که تا دیر وقت بیرون بودم همیشه احساس میکردم باید بگردم تا مورد حسابرسی قرار نگیرم و این هم ماهها طول کشید تا از آن کنده شویم.
بیشترین تضادی که ما را اذیت میکرد و شبها حتی نمیخوابیدیم این بود که نمیتوانستیم به نفری که سالها با او بودیم و یا میشناختیم اعتماد کنیم و هنوز هم ذهنیت خوبی نسبت به همدیگر نداریم که این هم ساخته و پرداخته تفکرات این فرقه و از اثرات انقلاب مریم است. در درون تشکیلات همه می بایست روی دیگران جاسوسی کرده و گزارش بدهند و به این ترتیب حسن اعتماد را از بین برده اند.
همچنین تعداد معدودی از جداشدگان برای اینکه پول بیشتری از سازمان برای امرار معاش خود در شرایط سخت قربت بگیرند زیراب برادر خود و دوست خود را میزنند و حتی گاه گزارشات دروغ می دهند، یا اینکه نفری از فرقه جدا میشود و به دنیای بیرون میاید که باید به او کمک کرد و تجربه خود را به او بگویند و مثل یک انسان دلسوز باشند اما نفراتی هستند قدیمی که تا او به خود بجنبد از سر احتیاج پولش را میزنند و خود من و نفرات زیادی در دام همین نفرات باصلاح دوست و برادر گیر افتادیم.
باز من تقصیری نمیبینم چون این هم از آثار انقلاب مریم است که باید سالها جان خود را بگذاری برای ژست گرفتن ایشان در بین نمایندگان و پز دادن در میان به اصطلاح دوستان مقاومت ولی موقعی که میخواهی از این فرقه جدا بشوی و در دنیای آزاد باشی در دستگاه آنها زالویی بیش نیستی (مسعود رجوی همه جداشدگان را زالو خطاب کرد که از خون سازمان می مکند) در صورتی که بعد از بیست الی سی سال جوانی را دادن و در همه خطرات سینه سپر کردن دستمزدت این است؛ در صورتی که همین مجاهدین خلق بقدری پول و امکانات در اختیار دارند که میتوانند تضاد نفرات را طوری حل کنند که هیچ کس هیچ مشکلی نداشته باشد ولی البته برای تعدادی انگشت شمار و نفرات خاص که خبرچین هستند این کار را می کنند.
یک مشکل دیگر که باز زائیده انقلاب مریم است و از همه نفرات سوال میکردم و تأیید میکردند این بود که تا مدتها که در بیرون قدم میزدیم این حس و ترس را داشتم که نفراتی دارند من را تعقیب میکنند و یا چشمی ما را نگاه میکند و با برگشتن به عقب و مستمر نگاه کردن دنبال آن سایه میگشتیم واگر نفر عادی ما را میدید میگفت حتما مشکلی دارد.
در مناسبات که بودیم چون دستگاه پلیسی بود مستمر تحت تعقیب و زیر ذره بین بودیم و همیشه یکی از دعواهای من و دیگران در مناسبات این بود که چرا به ما اعتماد ندارند و هر جا میرویم تحت تعقیب هستیم. البته جوابی نمیگرفتیم و این در بیرون هم ماهها من را اذیت میکرد تا توانستم به خودم بفهمانم که باید تفکرات مریم را از خودم دور کنم.
این مسائل که گفتم از مشکلات من و دیگران است و از این موارد بسیار و بسیار است. تازه میفهمم که وقتی بیرون میایی و پا به دنیای آزاد میگذاری باید ماهها تلاش کرد تا این تفکرات را ریشه کن نمود و هنوز هم در مواردی از این مشکلات مانند تارعنکبوت به دست و پای من پیچیده و من البته تمام تلاش خود را میکنم تا به خودم بقبولانم که دیگر آزاد هستم.
امضاء محفوظ
***
عکس فوق: مریم رجوی در کنار سناتور جان مک کین آمریکائی
عکس زیر: خواهران و برادران مجاهد خلق به صف در مقابل پرچم آمریکا
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=29190
زمین گیر شدن مریم رجوی در آلبانی و واکنشی از سر استیصال
بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، بیست و هفتم آوریل ۲۰۱۷:… سازمان مجاهدین خلق در مطلبی با عنوان “تشبثات کثیف وزارت اطلاعات آخوندها در لانه جاسوسی رژیم در آلبانی علیه مجاهدین” که در یکی از سایت هایش درج نمود تلاش کرد تا بر موج فزاینده نارضایتی و درخواست برای جدایی در درون فرقه و همچنین فعال شدن جداشدگان برای احقاق حقوق حقه خود در برابر فرقه و کمیساریا غلبه نموده و به اصطلاح بحران …
طرح شکایت از عملکرد پرسنل کمیساریا در آلبانی (قابل توجه جداشدگان و فعالان حقوق بشری در اروپا)ا
احسان بیدی: چرا کمیساریای عالی پناهندگان در آلبانی درجبهه این فرقه بی رهبر است
Ehsan Bidi and Siavosh Rastar – who have no accommodation or money because this is supposed
زمین گیر شدن مریم رجوی در آلبانی و واکنشی از سر استیصال
طی ماه های اخیر، اوج گیری نارضایتی در درون فرقه رجوی، بعلاوه فعال شدن مجدد بنیاد خانواده سحر، همراه با فشارهای فعالان در اروپا بر کمیساریا برای کوتاه کردن دست فرقه رجوی از سر جداشدگان، بالاخره کار را به جایی رساند که سازمان مجاهدین خلق به صورتی کاملاً ناشیانه و خود افشاگرانه واکنش نشان داد و تلاش نمود تا با اتهام زنی و جوسازی عجولانه علیه تعدادی از جداشدگان، از مسئله داران داخلی که خواهان جداشدن هستند زهر چشم بگیرد و شکایت تعدادی از جداشدگان به کمیساریا را به زعم خود خنثی نماید.
سازمان مجاهدین خلق در مطلبی با عنوان “تشبثات کثیف وزارت اطلاعات آخوندها در لانه جاسوسی رژیم در آلبانی علیه مجاهدین” که در یکی از سایت هایش درج نمود تلاش کرد تا بر موج فزاینده نارضایتی و درخواست برای جدایی در درون فرقه و همچنین فعال شدن جداشدگان برای احقاق حقوق حقه خود در برابر فرقه و کمیساریا غلبه نموده و به اصطلاح بحران رو به گسترش درونی را به بیرون و طبق معمول رژیم ایران مصادره کند.
لینک به مطلب مربوطه که مستقیماً به سایت سحر نیز اشاره داشته و در واکنش به شکایت سه نفر از جداشدگان به کمیساریا تنظیم شده در زیر آورده شده است.
https://www.mojahedin.org/news/197420
در این مطلب فرقه رجوی با توسل به نامه های دیکته شده به چند نماینده آمریکایی حامی گروه های تروریستی تلاش کرده تا جداشدگان و ناراضیان را عاملان وزارت اطلاعات ایران معرفی نموده و به این وسیله هر گونه ابراز نارضایتی و مسئله داری را سرکوب نماید. این شگرد کهنه و نخ نمای فرقه رجوی طی سالیان سال بوده و هست که با جار و جنجال و با هوچیگری توجهات را از درون به بیرون منتقل کند.
پر واضح بود که بالاخره کارد به استخوان مریم رجوی زمین گیر شده در آلبانی خواهد رسید و غیض خود از جداشدگان را با فشار گذاشتن بر یکی دو نفر و خریدن کسانی که در غربت در تنگنای معیشتی قرار دارند بیرون خواهد ریخت. فعال شدن جداشدگان در اروپا و تحت فشار قرار گرفتن کمیساریا که عملاً در آلبانی کارت فرقه رجوی را بازی می کند عرصه را بیش از پیش بر فرقه رجوی تنگ نموده که نهایتاً موجب چنین واکنش نابخردانه ای شده است.
واقعیت اینست که عناصر فرقه رجوی، بر اساس نقشه ای از قبل طراحی شده، به سه نفر از جداشدگان در آلبانی به اسامی هادی ثانی خانی، غلامرضا شکری، و سرفراز رحیمی در روز یکشنبه ۳ اردیبهشت اعلام نمود به دلیل این که با خانواده خود در ایران در ارتباط هستند و این به معنی ارتباط با رژیم تلقی می شود، حق پناهندگی آنان را که به صورت غیر قانونی به جای کمیساریا توسط فرقه رجوی پرداخت می شود قطع می نماید. فرقه شرط برقراری مجدد پرداخت حقوق پناهندگی آنان را نوشتن مطالبی به صورتی که فرقه دیکته می کند قرار داد.
این سه نفر روز بعد به دفتر کمیساریا در تیرانا رفته و ماجرا را تعریف و طرح شکایت کردند و سپس به توصیه کمیساریا به مقر اصلی مجاهدین خلق مراجعه نمودند که گزارش آن در سایت سحر با عنوان “اعمال فشار مستمر فرقه رجوی بر جداشدگان” آورده شده است.
لینک به مطلب مربوطه در زیر آمده که خود گویای همه قضایاست:
http://www.saharngo.com/fa/story/4216
ظاهراً آقای سرفراز رحیمی از میان این سه نفر از سر ناچاری و ناامید شدن از حمایت کمیساریا، در برابر تهدیدات فرقه رجوی عقب نشینی کرده و به خواست آنان تمکین نموده و مطالبی علیه دو نفر دیگر همانطور که توسط سران فرقه رجوی دیکته شده نوشته است تا به زعم فرقه، شکایت آنان به کمیساریا بی اثر گردد. بعد از این واقعه تعداد زیادی از جداشدگان در آلبانی برای سایت سحر پیام داده و انزجار و خشم خود را از این خود فروختگی ابراز نمودند.
البته شرایط پیچیده آقای سرفراز رحیمی برای ما که به اوضاع و احوال واقف هستیم تا حدودی قابل درک است. اگر هر کس خود را به جای کسانی که در کشور غریب در تنگنا و تحت فشار قرار دارند و دستشان از همه جا کوتاه است بگذارد، شاید به نوعی به آنان حق بدهد که نتوانند تحمل کرده و در برابر این تهدیدات مقاومت نمایند.
اما واقعیت اینست که همین اقدام فرقه رجوی به ضد خود تبدیل شد و نه تنها از این ترفند طرفی نبست بلکه انزجار عمومی جداشدگان و فعالان و خانواده ها را بیش از پیش برانگیخت. حتی گزارشاتی داریم که بسیاری از هواداران سازمان در اروپا نسبت به این تشبثات کثیف فرقه رجوی ابراز تنفر و بیزاری نموده و علناً ابراز داشته اند که تا کجا باید یک سازمان به اصطلاح انقلابی و مردمی به حضیض ذلت و انحطاط افتاده باشد که دست به چنین ترفندهایی علیه کسانی بزند که عمر خود را به پای این سازمان گذاشته اند.
یقیناً اینگونه اقدامات مشکلی از بی شمار مشکلات فرقه در حال فروپاشی رجوی حل نخواهد کرد. زمستان خواهد رفت و روسیاهی به ذغال خواهد ماند. کسانی که امروز در برابر فشارها و تهدیدات سازمان تن به خواسته های این فرقه می دهند قطعاً خشم و کینه خود از سران این فرقه را در سینه حفظ خواهند کرد و زمانی نه چندان دور که اوضاع دگرگون شود آن را بیرون خواهند ریخت.
در ضمن در پیام خانمی از جداشدگان در هلند آمده است: “راستی چگونه است که هر کس حتی با سوابق دو تا سه دهه به صورت تمام وقت در درون سازمان مجاهدین خلق، به محض جداشدن به مزدور دست اول رژیم بدل می شود؟ از دو حالت خارج نیست. یا سازمان دروغ می گوید یا این افراد در داخل مناسبات، درس مزدوری را فرا گرفته اند.”
بنیاد خانواده سحر
۷ اردیبهشت ۱۳۹۶
دریای آلبانی برای ایتالیا، هوا برای ناتو و زمین در اختیار آمریکا است
زمین گیر شدن مریم رجوی در آلبانی
بازهم حرف مفت و بی مالیات مریم رجوی!
مروری مختصر بر فرقه های مخرب کنترل ذهن (۱۰) – قسمت پایانی
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=29176
زمین گیر شدن مریم رجوی در آلبانی
بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، بیست و ششم آوریل ۲۰۱۷:… به قرار اطلاعات بدست آمده از درون تشکیلات فرقه رجوی در آلبانی، موج نارضایتی و مسئله داری آنچنان در میان اعضا شدید است که یکی از مسئولین اعزامی از پاریس ابراز داشته است که آتش باری مسئله دارها در مقرات مجاهدین خلق در آلبانی از جمله مقر مفید خواهر مریم و سایر مسئولین بسیج شده از پاریس را زمین گیر کرده است. مسئولی دیگر همچنین ابراز …
مجاهدین دیگر به هدف نمی رسند و مبارزه شان به پایان رسید
این مسیر رجوی به بدتر ازناکجا آباد منتهی شد!
زمین گیر شدن مریم رجوی در آلبانی
به قرار اطلاعات بدست آمده از درون تشکیلات فرقه رجوی در آلبانی، موج نارضایتی و مسئله داری آنچنان در میان اعضا شدید است که یکی از مسئولین اعزامی از پاریس ابراز داشته است که آتش باری مسئله دارها در مقرات مجاهدین خلق در آلبانی از جمله مقر مفید خواهر مریم و سایر مسئولین بسیج شده از پاریس را زمین گیر کرده است.
مسئولی دیگر همچنین ابراز نگرانی کرده است که بزودی می بایست جلسه سالانه مریم رجوی در ویل پنت پاریس برگزار شود اما ظاهرا خواهر مریم و دیگر مسئولین از آلبانی خلاصی ندارند و بدجوری گیر افتاده اند.
مریم رجوی دست به یک سری اقدامات برای کاهش این فضای نارضایتی زده و مسئولین قبلی در آلبانی را به زیاده روی و شدت عمل متهم کرده و به نوعی کاسه و کوزه را سر آنها شکسته است. در همین راستا گفته شده است که عملیات جاری روزانه با شدت و حدت گذشته کنار گذاشته شده و مریم رجوی شخصا گفته است که احتیاجی به آن نیست و همان غسل هفتگی کافی است که آنهم در حد ارائه چند فاکت و نمونه کفایت می کند و نیازی به برخورد جمع ندارد.
واقعیت اینست که هم اکنون با وجود تمامی نشست ها و وعده و وعید های مریم رجوی بیش از ۱۰۰ نفر رسما خواهان جدائی هستند و حتی حاضر نیستند تا انتخابات ریاست جمهوری در ایران که مریم رجوی پیش بینی شورش و سرنگونی نظام را کرده صبر نمایند. وحشت مریم رجوی اینست که اگر یک مرتبه ۱۰۰ نفر جدا شوند سر کلاف باز شود و دیگر ریزش نیرو قابل کنترل نباشد.
مریم رجوی ظاهرا خود نسبت به سخت گیری های مسئولین قبلی در آلبانی ابراز پشیمانی و البته نگرانی کرده و اعلام نموده است که شرایط را در مناسبات بسیار راحت تر خواهد کرد. او حتی به این راضی شده که جداشدن ها به صورت قطره ای و نه یکجا صورت گیرد.
خبرها حاکی است که حدود شش ماه قبل پیامی از جانب مسعود رجوی برای افراد رده بالاتر در آلبانی خوانده شد که وی اعلام کرده بود شواهد جدی در دست دارد که رژیم در انتخابات پیش رو در جریان قیامی بزرگ سرنگون خواهد شد و به این ترتیب تلاش نمود تا به افراد سرخورده و ناامید و خواهان جدائی روحیه بدهد و چند روز دیگر آنها را در داخل مناسبات نگاه دارد.
بنیاد خانواده سحر
۶ اردیبهشت ۱۳۹۶
***
بنیاد خانواده سحر: نامه به نخست وزیر آلبانی
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=29143
صدای جداشدگان فرقه رجوی در آلبانی را به گوش جهانیان برسانید (قسمت اول، دوم و پایانی)
بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، بیست و چهارم آوریل ۲۰۱۷:… سه مقاله از یکی از جداشدگان فرقه رجوی در آلبانی با عنوان الف دال با رده M جدید که فردی قدیمی در سازمان مجاهدین خلق است به دستمان رسید که هر سه مقاله را عینا در زیر نقل می کنیم: مدت چند ماهی است که از بعد از رهایی از قتلگاه لیبرتی بمحض آمدن به کشور آلبانی بلافاصله از این فرقه جدا شدم. در ابتدای امر آنها مرا به هتلی که خودشان …
Mojahedin Khalq (MKO, MEK, Rajavi cult) members in Albania feel invisible, they go unheard by the authorities
صدای جداشدگان فرقه رجوی در آلبانی را به گوش جهانیان برسانید (قسمت اول، دوم و پایانی)
سه مقاله از یکی از جداشدگان فرقه رجوی در آلبانی با عنوان الف دال با رده Mجدید که فردی قدیمی در سازمان مجاهدین خلق است به دستمان رسید که هر سه مقاله را عینا در زیر نقل می کنیم:
مقاله اول: پرداخت پول ماهانه پناهندگان
بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، بیست و چهارم آوریل ۲۰۱۷:
لینک به منبع
باعرض سلام خدمت مسئولین بنیاد خانواده سحر، مطالبی که در این مقاله میخوانید واقعیت تلخ اما عبرت آموز ما جداشدگان از فرقه رجوی میباشد. صرف نظر از اینکه چه کسی درست میگوید و چه کسی خود شیطان مجسم است، ولی تمامی تلاشم را خواهم نمود تا در سلسله مقالاتی قضاوت واقعی را برعهده خوانندگان بگذارم تا عصیانی براینهمه ستم و باج خواهی این فرقه حتی الان که جدا شده ام و یک شخص حقیقی مستقل میباشم باشد.
مقاله نخست در خصوص فریب کاری فرقه رجوی مبنی بر قبول هزینه ماهانه جدا شدگان است.
من الف دال میباشم. مدت چند ماهی است که از بعد از رهایی از قتلگاه لیبرتی بمحض آمدن به کشور آلبانی بلافاصله از این فرقه جدا شدم. در ابتدای امر آنها مرا به هتلی که خودشان از مدتها قبل روی آن کار کرده بودند معرفی و فرستادند. نام این هتل آلبریا واقع در خیابان الباسان است.
مرا بمدت سه روز در این هتل نگاه داشتند تا اینکه یکی از جدا شدگان متوجه موضوع شد و شبانه با تاکسی مرا به خانه خودش برد. موضوع حالا به این صورت بود، همه اش طرح و برنامه رذیلانه برای درس عبرت دادن به جداشدگان و تحت فشاد قرار دادن هرچه بیشتر از نظر مالی.
هتل را خودشان قرارداد بسته اند که ما برایتان نفر می آوریم. سپس نفر جدا شده از همه جا بی خبر چند شب را در آنجا اقامت میکند. بی خبر از اینکه همان چند شب کلی از پولش بابت پرداخت به هتل را از دست میدهد. سپس اگر خوش شانس باشد یکی از همین جداشدگان دلش را به دریا میزند و شبانه سراغش می آید و موضوع را به فرد میگوید. ولی اگر نبود بعد از سه روز در هتل همان نفر دفتر فرقه زنگ میزند و میگوید ما برایت پیش یکی از جداشده ها خانه گرفتیم و بدین ترتیب با منت گذاری و برای اینکه ظلمی که در همان ابتدا در حق جدا شده کرده اند را بپوشانند راهی خانه و دنیای بیرون میشوی. ای بابا این فرقه چقدر حقوق ما به اصطلاح جدا شده ها را ارج و احترام میگذارد!
موضوع اما باز متاسفانه فاجعه بارتر از این حرفهاست. در معامله و قراردادی که بین خودشان و سازمان ملل و دولت آلبانی امضا نمودند با فریب کاری و دجالگری تمام به آنها تضمین دادند که ما خودمان هزینه هر جداشده را طبق استانداردهای سارمان ملل فراهم میکنیم. هزینه قبلا ۵۰۰ یورو بود با یک دستگاه آپارتمان با امکانات زندگی و رفاه نسبی. بعد از چند ماه که دیدند اوضاع خیلی خراب است و تشکیلات این فرقه هر روز در حال ریزش انسانی و نیرویی است ۵۰۰ یورو را به ۳۳۰ یورو تنزل دادند آپارتمان و امکانات استقرای را هم حذف نمودند.
فرد جدا شده الان با ۳۲۰ یورو باید اجاره خانه را بدهد، هزینه خورد و خوراک یکماه را هم بدهد، دست آخر اگر پولی باقی ماند یک دست پیراهن برای خودش بخرد، چرا که هزینه آب و برق و اینترنت نیز برعهده خود فرد است و این تمام ماجرا نیست، و حالا از این نقطه فقط ملاحظه کنید که چه بر سر جداشدگان در می آوردند آنهم هر ماه.
همه جای دنیا یک روز مانده به آخر ماه هزینه ماهیانه فرد پناهنده را پرداخت میکنند. در این فرقه اما سرماه که هیچ میگذارند سه الی چهار روز از سرماه میگذرد سپس زنگ میزنند میگویند فلان ساعت بیا دفتر وقتی آنجا رفتی فردی به نام عبدالله اول صدایت میکند و سوالات خودش را شروع میکند. فلانی با چه کسی هست؟ خانه فلانی کجاست؟ فلانی با فلانی چه رابطه ای دارد؟ تو آیا مشکلی نداری؟ تو اگر کارکرد خودت را بهتر بکنی ما کمک کارت خواهیم بود و …!
بدین ترتیب زمان پرداخت کمک مالی تبدیل به گزینش انتخاب مزدوری برای آنها میشود. اگر پاسخ مثبت دهی طبیعی است که وسط ماه صدایت خواهند کرد و ابتدا بعنوان کمک هزینه به تو پرداخت میکنند. اگر هم که در همان اولین جلسه توی دهنشان بزنی در ماه بعد حالت را خواهند گرفت، و تو آخرین نفری خواهی بود که پولت را دریافت خواهی نمود. آری حقایقی که به دلیل گرو گرفتن نیاز مالی نفرات کمتر کسی حاضر به بیان آنها میباشد، یا اگر هم گفته میشود از طریق غیر مستقیم تا کمک مالی ماهانه اش آسیبی نبیند.
ولی تف به این زندگی، تف به این روزگاری که برایمان تبدیل به جهنم نموده اند، بدون شک هر انسان آزاده ای روزی براین زورگویی این باند مافیائی شورش خواهد نمود، چراکه ابعاد کار و نیرنگ کثیفی که برعلیه ما اعمال نموده اند تنها به اینجا ختم نمی شود و پهنه گسترده تری دارد که ذیلا چند نمونه را برایتان بازگو مینمایم.
با اعمال این ترفند کثیف، اولین نمود بیرونی آن تفرقه اندازی بین جدا شدگان، تولید خبرچین بین جداشدگان، گرفتن قدرت انتخاب از فرد و از همه مهمتر جلوگیری از اتحاد و شکل گیری هرگونه تشکلی که مخالف این فرقه در بیرون میباشد است. این بالاترین خیانتی است که در حق ما قبل از بحث مالی در حال حاضر اعمال میکنند. همان بحثی که تا روزی که در آن فرقه هستی از قبل تو نانش را میخورند، همان بحث جمع، همان بحثی که هر گاه فرد طغیان می کرد به میان جمع میکشانندش و میگفتند جمع معجزه میکند، همان بحث جمعی که هرگاه زبان اعتراض بلند میکردی با فحش و ناسزا میگفتند این موضوع را جمعی بکن، سیاسی بکن، ببین دیگر چه میماند.
حالا دست برقضا روزگار را ببین که این فرقه تا چه حد حتی از تشکیل یک تشکل دونفره ترس و وحشت دارد. واقعیت اینست که اساس این فرقه بر جهل و دروغ و تفرقه افکنی بنا شده است. دروغ مجسم.
ادامه دارد……………
الف – دال
تیرانا – آلبانی
–
صدای جداشدگان فرقه رجوی در آلبانی را به گوش جهانیان برسانید (قسمت دوم)
مقاله دوم: پرداخت پول ماهانه پناهندگان
بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، بیست و چهارم آوریل ۲۰۱۷:
لینک به منبع
در قسمت اول مقاله جهت اطلاع خوانندگان نحوه به زنجیر کشیدن اعضای جدا شده را به عرض رساندم. در این قسمت اما نمی دانم بگویم متاسفانه یا خوشبختانه خبر جدیدی را دوستانم به من رساندند که میخواهم در قسمت دوم این مقاله به عرض شما برسانم.
با آمدن به آلبانی و رو شدن فریبکاریها و دجالگریهای فرقه رجوی، هرروز که میگذرد موج معترضین و جداشدگان بیشتر و بیشتر میشود تا جاییکه مریم رجوی بعد از تعطیلات نوروزی مجبور به زمین گیر شدن در آلبانی شده و از کاخ اورسورواز خود جدا گردیده و به ناچار در دهکده فرقه در تیرانا اقامت گزیده است، شاید که با حضور خود مانع خروج روزمره نوامیس ایدئولوژیک و گوهران بی بدلیل مسعود رجوی گردد.
در همین خصوص در سلسله اقدامات ادامه دار باج گیری این فرقه از اعضای ناراضی و جدا شده مستقر در آلبانی، در یک اقدام زشت و بغایت ضدانسانی دیگر به اعضایی که جدیدا جدا میشوند گفته اند که حقوق ماهانه شما ۲۲۰ یورو در ماه میباشد و طی یک هفته اخیر همین مبلغ را پرداخت نموده اند و این سناریو را از سال گذشته یعنی ۵۰۰ یورو به ۳۳۰ یورو و اکنون به ۲۲۰ یورو کاهش دادند بدین صورت راه را برای گسترش این زورگویی آشکار به روی سایر جدا شدگان سابق نیز باز و هموار نموده اند. در همین راستا درخواست از خوانندگان گرامی اینست که زبان اعتراض بگشایید و ندای ما جداشدگان را به گوش جوامع حقوق بشری جهان برسانید.
این موضوع به همین جا هم ختم نمی شود و توجه شما را به موضوع دیگری که در خلال نوشتن مقاله اتفاق افتاد جلب مینمایم.
همین دیروز مجددا یکی از جداشدگان را در همان محلی که اسمش دفتر است و محل باج خواهی این فرقه است، فردی که آنرا اداره میکند و خط و خطوط کثیف این فرقه را اعلام و به نفرات ابلاغ میکند فردیست بنام عبداله تهرانچی – یکی از جداشدگان را صدا نمودند و به او با فحاشی و اهانت گفته اند که تو رفته ای با ایران همکاری کردی لذا از این لحظه به بعد دیگرما با تو رابطه ای نداریم و پول ماهیانه تو را هم قطع میکنیم. او در پاسخ به این حق خوری و زورگویی آشکار اعتراض کرده و بیان نموده است که مدرک و سند شما مبنی بر این کارتان چیست و یا مگرشما میتوانید جلوی نفرات جدا شده را بگیرید که با چه کسی قدم بزند یا با چه کسی راه نرود در ثانی مدرکتان چیست؟ که مجددا توهین نموده و به او گفته اند که ما فقط به تو ابلاغ میکنیم و دیگر کاری و رابطه ای با تو نداریم.
آری این است واقعیت تلخ ما جداشدگان در این کشور غریب. یادم هست که یکی از حرفها و تکیه کلام همان مریم رجوی این بود که به نفرات میگفت دنیا خبر دار نشد که بر ما چه گذشت. آیا بحق و بجا نیست که همین گفته خودش را جلوی رویش بگذاریم و به او بگوییم دنیا هم خبر دار نشد که شما فرقه جهنمی در آلبانی چه ظلم و ستمی که در حق ما روا نکردید. معذالک خوانندگان عزیز میخواهم بگویم که سالیان بر ما ستم رفت تنها و تنها شما بی طرفانه شاهد باشید که ما فقط بعد از نمایان و عریان شدن فریبکاری های این فرقه تنها و تنها بدنبال زندگی مطلوب خود بوده و هستیم ولی چنگالهای این فرقه همچنان بر پیکر تک تک ما فرو رفته است.
بی گمان تا آنجا که مقدور ما باشد ما نیز در صدد برخاستن و بلند نمودن صدای اعتراض خود خواهیم بود ولو در یک اجتماع کوچک و اندک ولی مطمئن باشید همگیمان دست در دست هم شورش و طغیان خواهیم نمود.
ادامه دارد……………
الف – دال
تیرانا – آلبانی
–
صدای جداشدگان فرقه رجوی در آلبانی را به گوش جهانیان برسانید (قسمت سوم)
مقاله سوم: صدا زدنهای روتین مرکز باج خواهی فرقه رجوی
بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، بیست و چهارم آوریل ۲۰۱۷:
لینک به منبع
این مرکز با موج فزاینده جداشدگان براه افتاده و در منطقه ای بنام کشار واقع در مجموعه آپارتمانی مسکونی از شهروندان آلبانیائی تشکیل شده است. این مرکز شامل سه اتاق، اول محل به اصطلاح پذیرش است که فرد وارد میشود و تا یک حتی دو ساعت آنجا معطل می ماند و با پخش مراسم آن فرقه و اخبار جعلی و دروغ سعی در به یاد آوردن گذشته در درون فرد را میکنند و بدین ترتیب هم شکنجه روانی میدهند و هم زیر نظر دارند که آیا فرد توجهی به پخش برنامه ها میکند یا خیر تا بدین ترتیب تحلیل خود را از نزدیک به روی فرد داشته باشند.
اتاق دوم مربوط به پرداخت حق پناهندگی جداشدگان میباشد که به ناحق در دستان این حق خوران افتاده است. اتاق سوم اما اتاق محل تطمیع و تهدید اعضای جداشده است که همان فرد یعنی عبداله تهرانچی صحنه گردان آن میباشد در حالیکه این کارشان هم بلحاظ قانونی جرم محسوب شده و میتوان اعتراض و شکایت رسمی به یک ارگان بین المللی نمود ولی بدلیل در گرو نگه داشتن هزینه ماهانه افراد کسی حاضر به اینکار نمیشود.
به طور خاص در این اتاق سوم در ساعات غیراداری هم نفرات نفوذی خودشان را صدا میکنند و هم آخرین اطلاعات جداشدگان را از فرد خودشان میگیرند و هم آخرین توجیهات و خطوط جدید را برای اعمال فشار بیشتر بر روی افراد جدا شده به عمل آورده و فرد خودشان را توجیه و در آخر هم حق مزدوری و فروختن جداشدگان به این فرقه را به فرد جدا شده پرداخت می نمایند.
بطور خاص در این هفته چندین تن از نفرات جدا شده که اتفاقا هیچ ربطی به یکدیگر ندارند را صدا زده و به آنها ابلاغ نموده اند که دیگر به شما هزینه ماهانه نخواهیم داد و به اینجا مراجعه نکنید.
من از بیان اسامی خودداری میکنم چون نمی خواهم دوستان خودم را روی آنتن ببرم ولی میخواهم دراین مقاله که قسمت سوم است شما را به موضوع جالبی توجه دهم تا عمق کینه و البته وحشت این فرقه از ما جداشدگان بیشتر برایتان روشن گردد.
دقیقا بعد از حدود یکماه یکی از نفرات با یکی از شهروندان آلبانیایی ازدواج نمود و عکس و فیلم مراسم ازدواجش را هم در فیس بوک قرار داد. بعد از چند روز او را به همین دفتر صدا نمودند و گفته اند تو با ایران همکاری داری بهمین خاطر هزینه ماهانه ترا دیگر نمی دهیم.
بی گمان برای همگان روشن است که از کجای قضیه در حال سوختن میباشند. آری نفری که هنوز یکماه بیشتر نیست که آزاد شده و پا به دنیای بیرون نهاده است برخلاف اراجیف آنها که مستمر به نفرات داخل تشکیلات دروغ میگویند و آماج لجن پراکنی قرار میدهند که جداشدگان بدبخت و فاسد شده اند، معتاد و بی خانمان شده اند، آری وقتی چنین سنت شکنی و تودهنی محکمی آنهم از طرف جداشده ای که هنوز یکماه نیست که بیرون آمده نوش جان و دریافت میکنند، بله اینچنین بغض و کینه حیوانی خود را بر سر این فرد تخلیه میکنند و بر همگان مخصوصا افراد جدا شده پر واضح است که آنها چقدر به خود پیچیده و در خود میسوزند.
الف – دال
تیرانا – آلبانی
(پایان)
***
Anne Singleton: Key to de-radicalization of MEK hostages in Albania are their families
IMPAKT 55 – Muxhahedinet iraniane ne Shqiperi. Interviste eksluzive me Anne Singleton
https://youtu.be/8v-Q7UWfN3M
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=29040
فوران نارضایتی از دیدار با مک کین در فرقه رجوی (مک کین بجای مسعود رجوی آمد)ا
بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، هجدهم آوریل ۲۰۱۷:… بر اساس اطلاعات واصله از درون تشکیلات فرقه رجوی در آلبانی، به دنبال دیدار مریم رجوی با عنصر جنگ طلب و حامی عینی و عملی داعش و القاعده یعنی سناتور جان مک کین آمریکائی، نارضایتی اعضا به اوج خود رسیده و به نوعی تمامی رشته های تشکیلاتی و کار روانی مریم رجوی طی این ماه ها برای حفظ نیروها و ممانعت از خروج آنها و فرونشاندن موج روز افزون مسئله داری پنبه شده است …
عکس فوق: مریم رجوی در کنار سناتور جان مک کین آمریکائی
عکس زیر: خواهران و برادران مجاهد خلق به صف در مقابل پرچم آمریکا
فوران نارضایتی از دیدار با مک کین در فرقه رجوی
تیرانا – ۲۹ فروردین ۱۳۹۶
در مقاله قبلی با عنوان “دعوت مریم رجوی از مک کین و خشم اعضا” به تاریخ ۲۷ فروردین سال جاری به شمه ای از واکنش اعضای فرقه رجوی به دیدار مریم رجوی با مک کین در تیرانا اشاره کردیم.
بر اساس اطلاعات واصله از درون تشکیلات فرقه رجوی در آلبانی، به دنبال دیدار مریم رجوی با عنصر جنگ طلب و حامی عینی و عملی داعش و القاعده یعنی سناتور جان مک کین آمریکائی، نارضایتی اعضا به اوج خود رسیده و به نوعی تمامی رشته های تشکیلاتی و کار روانی مریم رجوی طی این ماه ها برای حفظ نیروها و ممانعت از خروج آنها و فرونشاندن موج روز افزون مسئله داری پنبه شده است.
یکی از اعضا گفته بود: “سالن اصلی را طوری تزیین کرده و طوری تدارک چیده بودند که برخی حتی تصور کرده بودند که شاید قرار است مسعود رجوی بیاید.”
از قبل همه نفرات را نسبت به حضور مک کین توجیه کرده و نسبت به اهمیت این دیدار توضیح داده بودند. جالب است که این اقدام را برداشتن گامی کیفی به سوی سرنگونی رژیم برای اعضا عنوان نموده بودند که البته موجب تمسخر آنان در محافل خودشان شده بود.
در گزارشات آمده است که حتی تعدادی در گوشه و کنار بی آنکه کسی بفهمد بعد از تجلیلی که مریم رجوی از مک کین جنگ طلب و حامی تروریسم نمود گریه می کردند. برخی می گفتند که شهدا از محمد حنیف نژاد و موسی خیابانی گرفته تا شهدای ۱۹ فروردین و قرارگاه اشرف باید باشند و ببیند که سازمان مجاهدین خلق به چه روزی افتاده است.
همچنین اطلاع داریم که تعدادی حاضر به شرکت در جلسه نشدند و فشار و تهدید مسئولین هم کارساز نبود. برخی عنوان نموده بودند که از اینهمه چاپلوسی نسبت به کسی که جانی تر و جنگ طلب تر از او در دستگاه امپریالیسم یافت نمی شود حالت تهوع پیدا کرده اند. ظاهرا خود مک کین هم از اینهمه تملق گوئی مریم رجوی تعجب کرده بود.
جالب است که هنگام سخنرانی مک کین مدام پرچم آمریکا را روی صفحه ویدئویی بزرگ به نمایش در می آوردند و افراد را وادار می کردند تا کف زده و ابراز احساسات نمایند که واقعا رقت انگیز ترین و دردناکترین صحنه ای بود که خواهران و برادران انقلابی مجاهد خلق که عمری را در مبارزات ضد امپریالیستی صرف کرده اند می توانستند مشاهده کنند.
از قرار معلوم مسئولین در تیرانا همچنان مشغول مقابله با تبعات حضور مک کین در کنار مریم و خصوصا تعریف و تمجید های مریم رجوی از وی هستند. ظاهرا کادرهای قدیمی و باسابقه بیش از همه در این خصوص مسئله دار شده اند.
بنیاد خانواده سحر
۲۹ فروردین ۱۳۹۶
با ما در ارتباط باشید و نظرات خود را برای ما ارسال نمائید.
saharfamily@yahoo.com
***
از کمین مجاهدین سر کوچه ها برای کشتار مستشاران امریکائی تا گماشتگی برای جنگ طلبان امریکائی
McCain Is the MEK’s Newest Fan (aka Mojahedin Khalq, Rajavi cult)
grooming Mojahedin Khalq (MEK, Rajavi cult) in Tirana part of bigger agenda for Albania
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=29028
حربه ای به نام مستمری پناهندگی
بنیاد خانواده سحر، تیرانا، آلبانی، شانزدهم آوریل ۲۰۱۷:… بعد از تحقیق از نفرات دیگر فهمیدم که قبلا کمیساریا خودش نزدیک به ۵۰۰ دلار در ماه به نفرات پول میداد و سازمان به دنبال این موضوع بود که این را از دست کمیساریا در بیاورد و خودش پول جدا شده ها را بپردازد و طبق توافقاتی که در ژنو با کمیساریا امضا شد قرار شد که تا موقعی که نفرات جدا شده در آلبانی هستند ماهیانه حقوق آنان را پرداخت کند …
Sahar Family Foundation: Letter to the Albanian Prime Minister
حربه ای به نام مستمری پناهندگی
تیرانا – ۱۹ اسفند ۱۳۹۵
مطلب حاضر توسط یکی از جداشدگان فرقه رجوی در آلبانی مدت ها قبل نوشته شده و به مسئولین بنیاد خانواده سحر تحویل گردیده است که ضمن پوزش از بابت تأخیر، با قدری ویراستاری در زیر نقل می شود. ما برای پرهیز از بروز هرگونه مشکل، نگارنده را با عنوان ز. ش. معرفی می کنیم.
حربه ای به نام مستمری پناهندگی
تیرانا – ۱۹ اسفند ۱۳۹۵
تک تک کلماتی را که میگویم عین حقیقت است. مسئولین سایت سحر قبل از اینکه شروع به نوشتن کنم اولین جمله ای را که گفتند این بود: “ما از تو فقط حقیقت را میخواهیم ونه چیز دیگری.” بعد از شنیدن این جمله از مسئولین سایت ذهنم در لحظه به جملاتی رفت که موقعی که در سازمان مجاهدین خلق بودم همیشه در نشستها تاکید میکردند که مقاله هایی که در سایت سحر و دیگر سایت ها نوشته میشود همه اش دروغ و با فشار گذاشتن و ترساندن نفرات جدا شده این مقاله ها نوشته میشود ولی الان که خودم با آن مواجه شدم فهمیدم برعکس است و موضوعاتی که در سایت های سازمان نوشته میشود دروغ و از روی اجبار است و من به خودم اجازه نخواهم داد که نوشته ای اگر مینویسم از روی اجبار باشد بلکه عین حقیقت است که الان هم با این مشکلات مواجه هستیم.
من یکی از جدا شده های سازمان مجاهدین خلق هستم که از روز اول که فهمیدم این سازمان با نفرات چکار میکند تصمیم گرفتم که از سازمان جدا شوم، ولی به هر دلیلی نمیشد یا شاید میترسیدم که بعد از جدا شدن برای من چه اتفاقی خواهد افتاد. موقعی که از جهنم لیبرتی رها شدیم و به کشور آلبانی آمدیم دیگر برای خودم بهترین زمان را برای رها شدن از دست این فرقه میدیدم ولی باز هم مردد بودم که بعد از جدایی مشکلات مالی خود را چگونه تامین کنم. بعد شنیدم که کمیساریا به نفرات جدا شده به عنوان حق پناهندگی پول میدهد و بعد از تحقیق در این مورد کار خود را عملی کرده و از دست این فرقه آزاد شدم.
ولی موقعی که بیرون آمدم فهمیدم که پول پناهندگان را در نهایت خود فرقه میپردازد. شک کردم که چرا سازمان باید پول را بدهد و بعد از تحقیق از نفرات دیگر فهمیدم که قبلا کمیساریا خودش نزدیک به ۵۰۰ دلار در ماه به نفرات پول میداد و سازمان به دنبال این موضوع بود که این را از دست کمیساریا در بیاورد و خودش پول جدا شده ها را بپردازد و طبق توافقاتی که در ژنو با کمیساریا امضا شد قرار شد که تا موقعی که نفرات جدا شده در آلبانی هستند ماهیانه حقوق آنان را پرداخت کند. اول از همه حقوق نفرات از ۵۰۰ دلار به ۳۵۰ دلار تنزل پیدا کرد. دلایل پرداخت پول توسط این فرقه این بود که در آن زمانی که کمیساریا حقوق نفرات را پرداخت میکرد نفرات آزادانه حرفهای خودشان را میزدند و واقعیاتی که در سازمان بود را افشا میکردند و از لحاظ اجتماعی چهره واقعی سازمان را در بین مردم آلبانی نشان می دادند و همینطور از لحاظ سیاسی به ضرر این فرقه بود که مشکلات متعددی برای سازمان ایجاد شده بود. الان با دادن پول توسط این فرقه به نفرات، دیگر هر کسی کمترین جمله ای را علیه این سازمان بگوید حقوقش قطع خواهد شد و نفرات هم از ترس نداشتن پول و آوارگی در کشور غریب مجبور به سکوت شدند در صورتی که همین نفرات که در حال حاضر تعدادشان در آلبانی نزدیک به ۱۵۰ نفر میشود حقایقی برای گفتن دارند که اگر به گوش مردم برسد این سازمان دیگر منفورتر از قبل میشود ولی الان با امضا کردن زوری برگه هواداری دیگر مجبور به سکوت میشوند.
خودم از جمله این نفرات هستم که ترس دارم. سازمان با صدا کردن نفرات به آنها گوشزد میکند که نباید با هم بگردید و نباید دور هم جمع شوید و سازمان با تفرقه انداختن بین نفرات و به دروغ حرفهای ضدی از این نفر به آن نفر گفتن امیال شوم خودش را پیش برده که الان که در اینجا هستم قبلا نفرات با هم دوست بودند و برای هم جان میدادند الان طوری شده که نفر جرات نمیکند به برادرش هم اعتماد کند و دیگر کمک کردن به هم آرزو شده و این فرقه با کارکردن روی چند نفر آنها را جذب کرده و با دادن حقوقی بالاتر آنها را به استخدام خود در آورده که بین نفرات تفرقه انداخته و به دروغ حرفهایی بگویند که ترس بین نفرات ایجاد شود و با نشستن در کافه هایی که نفرات جدا شده بخاطر کارهای خودشان بیشترین رفت و آمد را میکنند نفرات را زیر نظر داشته باشند که نفرات چکار میکنند و اطلاعات تک تک نفرات را به سازمان داده و با خود شیرینی و رذالت پیشگی حقوق و مزایای بیشتر خود را دریافت کنند ولی این نفرات باید بدانند که این کارشان مکیدن خون جداشدگان است که حتی بعد از آزادی حق گفتن جمله ای را ندارند.
این بیشترین درگیری ذهنی نفرات جدا شده است که بعد از آزادی از زندان رجوی هنوز گرفتار هستند و روزانه خودم و نفرات دیگر که با همه آنها در ارتباط هستیم مشغله ذهنی ما این است و اگر ما نفرات جدا شده میتوانستیم ترس را به کنار گذاشته و با جمع شدن در کنار هم نه تنها حقمان را میگرفتیم بلکه این امید را به نفرات داخل مناسبات میدادیم چون خودم رفقا و دوستان بسیار زیادی دارم که میخواهند از این فرقه جدا شوند ولی ترس از دنیای بیرون و همین مشکلاتی که ما داریم باعث وحشت آنان هم شده ولی باید به همین رهبر فرقه گفت با هر فشاری که روی ما میگذاری نمیتوانی انسانیت ما را بخری و من این حق را دارم که اتفاقاتی که چه در داخل فرقه و چه در بیرون فرقه افتاده را افشا کنم و درخواست من و همه نفرات جدا شده از سازمانهای بین المللی مخصوصا کمیساریا این است که مثل قبل مستمری پناهندگی ما را پرداخت کند و نگذارد که این سازمان با پرداخت پول هویت یک انسان را به لجن بکشاند.
من از همه ارگان های حقوق بشری و جداشدگان در اروپا می خواهم که به کمیساریا مراجعه کنند و بپرسند که چرا فرد در آلبانی حتی وقتی از سازمان جدا میشود اختیارش باید همچنان در دست سازمان باشد و چرا کمیساریا اینقدر به رجوی باج می دهد و چرا خلاف قوانین عمل میکند. جداشدگان در آلبانی عاجزانه می خواهند که کمیساریا به وظیفه قانونی خود عمل کند.
نگارنده : ز. ش.
بنیاد خانواده سحر – مطالب خود را برای ما ارسال نمائید
saharfamily@yahoo.com
***
مزدور کیست؟ من یا مسعود و مریم رجوی؟!ا
گروهک منافقین (مجاهدین خلق، فرقه رجوی) رسما از داعش حمایت کرد
فرقه ی رجوی ، سرهنگ سناتور جان مک کین و حمایت از وجدان بشری؟!
همچنین:
۲۰۱۶/۰۸/۰۴ حضور خانواده ها در پارلمان عراق (+ نامه به نخست وزیر عراق)
بنیاد خانواده سحر، بغداد، سوم اوت ۲۰۱۶:… آقای عدنان شهمانی نماینده مجلس و رئیس کمیته رسیدگی به پرونده مجاهدین خلق در کمیسیون حقوق بشر پارلمان عراق در جمع خانواده ها سخنرانی نمود. او به آنان اطمینان داد که هر آنچه در توان او و همکارانش باشد برای احقاق حق مسلم خانواد
۲۰۱۶/۰۸/۰۳ مراجعه سوم در سفر ششم (+ گزارش دوم از روز ششم)
ینیاد خانواده سحر، بغداد، سوم اوت ۲۰۱۶:… و باز هم تنها بدرقه کننده خانواده های بی دفاع آفتابی بود که از شرم رفتارهای وحشیانه سوات کم مقدار مدافع ناحق فرقه با پشتیبانی کمیساریا که حایل عشق و محبت بودند به سرخی میزد و به آن سوی دنیا پناه میبرد. بنیاد خانواده سحربار دیگر از تمامی فعالا
۲۰۱۶/۰۸/۰۲ سفر ششم، روز دوم. دوشنبه ای لبریز از خاطره (+ منتخب عکسها)
بنیاد خانواده سحر، بغداد، دوم اوت ۲۰۱۶:… خواهران غریب این برادر تمام مسیر را اشک ریختند و بقیه هم سفرهای صبور و دوست داشتنیشان به دلداری شان پرداختند. بخصوص سیستانیهای با محبت وبا صفا و دوست داشتنی و در این فضا با تمام وجود حس شد که هیچ نیرویی نمیتواند بین اهل تسنن و شیع جدایی بینداز
۲۰۱۶/۰۸/۰۱ ششمین تلاش خانواده ها برای دیدار با عزیزانشان (+گزارش تکمیلی و نوشته “قاصدک”)
بنیاد خانواده سحر، بغداد، اول اوت ۲۰۱۶:… گروهی شامل حدود ۲۰۰ تن از خانواده های اسرای ذهنی و عینی گرفتار در فرقه رجوی در اردوگاه لیبرتی، جهت دیدار با عزیزاشن خود به بغداد آمده و امروز بعد از ظهر به عنوان ششمین تلاش مستمر خانواده ها به مقابل درب اردوگاه مراجعه کردند. این خانواده ها ک
۲۰۱۶/۰۷/۲۹ مادران، قربانیان فراموش شده فرقه رجوی – قسمت هشتم
انجمن نجات، تهران، بیست و نهم ژوئیه ۲۰۱۶:… خانم فاطمه جعفری، مادر طیبه نوری میگوید: چهارده سال است که سران فرقه رجوی دخترم را به اسارت گرفته اند و طی این سال ها به او اجازه نداده اند تا با من تماس بگیرد. دخترم را با فریب از ترکیه به عراق بردند. دختر من شناختی از ا
۲۰۱۶/۰۵/۲۷ تلاش پنجم خانواده ها برای دیدار با عزیزانشان در لیبرتی (روز ششم)
بنیاد خانواده سحر، کمپ لیبرتی، عراق، بیست و هفتم می ۲۰۱۶:… بلافاصله بعد از این واقعه درگیری بوجود آمد و در این حین تعداد دیگری از اعضای فرقه رجوی خود را به محل درگیری رساندند. در خلال این ماجرا سایر پرده ها هم توسط بقیه خانوادهها کنده شد. کنترل اوضاع از دست پ
۲۰۱۶/۰۵/۲۷ تلاش پنجم خانواده ها برای دیدار با عزیزانشان در لیبرتی (روز پنجم)
بنیاد خانواده سحر، کمپ لیبرتی، عراق، بیست و هفتم می ۲۰۱۶:… عصر ۶/۳/۹۵ در میان جمع خانواده ها از خودروی ون پیاده شدم. پس از کسب اجازه از نظامیان عراقی وارد ورودی درب جنوب غربی لیبرتی گردیدم. دستانم را برای دوربین به دستان آماده به تصویر برداری بالا بردم. س
۲۰۱۶/۰۵/۲۶ تلاش پنجم خانواده ها برای دیدار با عزیزانشان در لیبرتی (روزهای سوم و چهارم)
بنیاد خانواده سحر، بغداد، بیست و ششم می ۲۰۱۶:… دیروز برخی از خانواده ها تعدادی ملاقات از پیش برنامه ریزی شده در بغداد انجام دادند که نتایج بسیار خوبی داشت. گزارش این ملاقات ها و دستاوردها و تصمیمات گرفته شده در فرصت مناسب گزارش خواهد شد. امروز خانواده ها از ساعت ۳ بعد از ظهر تا غرو
۲۰۱۶/۰۵/۲۴ تلاش پنجم خانواده ها برای دیدار با عزیزانشان در لیبرتی – روز دوم (+ گزارشی از خواهران ایرانپور)
بنیاد خانواده سحر، بغداد، بیست و چهارم می ۲۰۱۶:… خانواده ها باز مثل روز قبل گل و شیرینی و بستههایی از خاک مقدس وطن را سوغات آورده بودند. پس با اذن افسر عراقی جلو رفتند اما باز با عتاب و هتاکی برخی از ساکنان مغزشوئی شده اردوگاه روبرو شدند. آنان ناگزیر بست
۲۰۱۶/۰۵/۲۲ تلاش پنجم خانواده ها برای دیدار با عزیزانشان در لیبرتی (گزارش تکمیلی)
بنیاد خانواده سحر، کمپ لیبرتی، عراق، بیست و دوم می ۲۰۱۶:… یکی از آنان با لگد زیر ظرف شیرینی و گل ها زد و آنان را لگدمال نمود و شروع به فحاشی کرد. خانواده ها همچنان با متانت و خونسردی و البته با منتهای مهربانی خواسته های خود را باز هم تکرار نمودند و اعلام
۲۰۱۶/۰۵/۲۲ تلاش پنجم خانواده ها برای دیدار با عزیزانشان در لیبرتی
بنیاد خانواده سحر، کمپ لیبرتی، عراق، بیست و دوم می ۲۰۱۶:… امروز یکشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۵، برای پنجمین بار جهت دیدار با عزیزانشان و کسب اطلاع از وضعیت جسمی و روحی آنان به مقابل این اردوگاه مراجعه کرده و بار دیگر خواست برحق خود را در این رابطه مطرح
۲۰۱۶/۰۴/۱۹ حاج مسعود رجوی! چرا سالها به حریم مقدس خانواده تجاوز و حرمت ها را هتک نمودی
مجید روحی، ایران اینترلینک، نوزدهم آوریل ۲۰۱۶:… حاج مسعود رجوی هیچگاه از تجربه صدام حسین درس نگرفتند و نخواهد گرفت چرا که حاج مسعود رجوی ماهیت و خوی انسانی خود را از دست داده. کسی که پدر و مادران سالخورده را با موهای سفیدشان و با عصا در دستان شان مورد هتاکی قرار میدهد بی شک دیگر انسانی با طینت
۲۰۱۶/۰۳/۳۰ گوشه ای از واقعیتهای بیانیه های افشاگری صادره از جانب فرقه رجوی (هتل مهاجر بغداد)
ساسان (امضاء محفوظ)، سی ام مارس ۲۰۱۶:… آقای رجوی و شاخه اطلاعات فرقه و صادر کنندگان این بیانیه عمدا یا سهوا فراموش کرده اند که اطلاعات ریزتر و دقیق تر و مهمتر مربوط به هتل مهاجر بغداد را بیان کنند. از جمله اینکه این هتل یک هتل معمولی در وسط شهر بغداد است که روزانه م
۲۰۱۶/۰۳/۱۰ سفرنامه انتظار و امید- قسمت پایانی
راحله ایرانپور، بنیاد خانواده سحر، بغداد، دهم مارس ۲۰۱۶:… از حال و روز برادران جدا شده ام که در چند روز گذشته به همراه بعضی از اعضای خانواده شان در هتل اقامت داشتند و اکنون باید خداحافظی کنند نمی دانم چه بگویم، مانند پرندگان سرکنده بی قرار، چون پروانه دور شمع وجود خانو
۲۰۱۶/۰۳/۰۶ در نجف، زیر پرچم سرخ (+ گنبدهای آرامش)
بنیاد خانواده سحر، بغداد، ششم مارس ۲۰۱۶:… حدود ۳۰ سال پیش پس از چند سال بی خبری, خبر آوردند که عمویم (اسم عمویم عبدالرضا زبیدی است) که برای تحصیل به آمریکا رفته بود اکنون در عراق و با گروهک منافقین است. این برای همه خانواده شوک بزرگی بود. از آن روز کابوس ها شروع شد که سرانجام
۲۰۱۶/۰۳/۰۵ انعکاساتی از مراجعه خانواده ها بامید ملاقات با عزیزانشان (مطبوعات عراق)
بنیاد خانواده سحر، بغداد، پنجم مارس ۲۰۱۶:… روز جمعه ۲۲۵ خانواده ایرانی اسرای دست سازمان تروریستی مجاهدین خلق ضد رژیم سیاسی ایران که تعدادشان بالغ بر ۲۰۰۰ اسیر دست این سازمان در اردوگاه لیبرتی می باشد با حضور چندین کانال تلویزیونی به این اردوگاه رسیدند ولی این سازمان به
۲۰۱۶/۰۳/۰۲ سفرنامه انتظار و امید – قسمت چهارم
راحله ایرانپور، بنیاد خانواده سحر، بغداد، دوم مارس ۲۰۱۶:… از پنجره یکی از بنگال ها اسیری مخفیانه ما را نگاه می کند. پیداست که عزیزانمان هم مشتاق دیدار با ما هستند. تنها خدا می داند که ما رسولان عشق با حضور پر شور خود و با فریاد های جگر سوز خود تا چه اندازه امید به رهایی را
۲۰۱۶/۰۲/۲۸ سفر نامه انتظار و امید – قسمت سوم
راحله ایرانپور، بنیاد خانواده سحر، بغداد، بیست و هشتم فوریه ۲۰۱۶:… خواهر مجاهدم، مهر خواهریت کجاست، آیین مادری چه شد، رسم همسری کجا رفت؟ باز آ و دلتنگ مرا مونس جان باش. وین سوخته را محرم اسرار نهان باش. مجاهدین در سکوت به مقابله می آیند و پلاکاردهای عریض خود را در مقابل دیدگانمان م
۲۰۱۶/۰۲/۲۷ دیدار اصغر باباپور با برادر و خواهرش بعد از ۲۸ سال
بنیاد خانواده سحر، بغداد، بیست و هفتم فوریه ۲۰۱۶:… اصغر باباپور، در میان عطر صلوات، برای دیدار با خواهر و برادرش، با بار بیست و هشت سال ندیدنشان بر دوش، از زمان سربازی و اسارت و انتقال سیاه به پادگان اشرف، به جمع خانوادههای اسیران سازمان مجاهدین خلق در هتل وارد شد.گفت که چقدر از دیدار خانواده ها خوش
۲۰۱۶/۰۲/۲۶ سفرنامه انتظار و امید- قسمت اول و دوم (+ حضور آخرین نجات یافتکان در جمع خانواده ها)
راحله ایرانپور، بنیاد خانواده سحر، بغداد، بیست و ششم فوریه ۲۰۱۶:… بازهم خانواده هاوسوالهای پیاپیشان از تازه جدا شده ها درباب عزیزانشان وبازهم جوابهای دل نشین وآرامش بخش آقایان. این چهار مرد امشب با هنر گفتمانشان آرامش را برای خانواده ها به ارمغان آوردند.توانستند ثابت کنند که بعدا
۲۰۱۶/۰۲/۲۵ شور آشور… ملاقات آشور ورشی با برادرش بعد از ۲۸ سال
راحله ایرانپور، بنیاد خانواده سحر، بغداد، بیست و پنجم فوریه ۲۰۱۶:… گریستند به پهنای صورت جمع بیش از صد نفره خانوادههای اسیران در بند فرقه رجوی. خانواده ها همراهیشان کردند با های های گریستن برای پدر و مادر و برادر و خواهر و فرزندان اسیر خود. های های گریستند بجای پدر و مادر از
۲۰۱۶/۰۲/۲۴ چهارمین اقدام خانواده ها برای دیدار با عزیزانشان در لیبرتی
بنیاد خانواده سحر، بغداد، بیست و چهارم فوریه ۲۰۱۶:… تعداد ۱۱۱ نفر از خانواده ها از سراسر ایران و از استان های مختلف در اقدامی هماهنگ و البته ستودنی دیشب وارد بغداد شده و امروز صبح عازم اردوگاه لیبرتی، محل استقرار افراد گرفتار در فرقه رجوی، در عراق شدند.
۲۰۱۶/۰۲/۲۳ نامه دوم آشور ورشی به بنیاد خانواده سحر
بنیاد خانواده سحر، بغداد، بیست و سوم فوریه ۲۰۱۶:… در زمانی که در اردوگاه لیبرتی بودم، سران فرقه رجوی در نشست ها توصیف شان از هتل مهاجر یک زندان مخوف با اتاقهای باریک و تنگ و تاریک بود که پلیس عراق هم مدام با آنها بد رفتاری می کند. آنها می گفتند: “هر کس که آنجاست دائما تحت فشار است تا با رژیم ایر
۲۰۱۶/۰۲/۱۹ آزادی آشور ورشی از فرقه رجوی
بنیاد خانواده سحر، بغداد، نوزدهم فوریه ۲۰۱۶:… رای من هر روز شکنجه روانی درست می کردند که از حرف های خود دست بردارم. من همیشه از اتاق نشست آنها بیرون می رفتم چون برایم مسجل شده بود که فقط شکنجه ام می کنند. ترجیح می دادم هرروز موشک بخورم و به سمتم گلوله شلیک شود ولی با یک مشت آدم مغز شویی شده
۲۰۱۶/۰۲/۰۲ سفرنامه رنج و دلتنگی (قسمتهای چهام و پایانی)
راحله ایرانپور، بنیاد خانواده سحر، بغداد، دوم فوریه ۲۰۱۶:… ما در ماشین نشسته و منتظریم .لحظه به لحظه زمان می گذرد. نفر عراقی که قرار است با ما همراه شود تا بتوانیم وارد مقر نظامی شده و به لیبرتی برویم نمی آید. لحظه ها سنگین می شوند، ثانیه ها کند می گذرند و انت
۲۰۱۶/۰۱/۲۹ ترجمه کامل انعکاس روزنامه “کل الاخبار”
بنیاد خانواده سحر، بغداد، بیست و نهم ژانویه ۲۰۱۶:… خانم رقیه گویا خواهر محمد رضا گویا داستان واقعا غم انگیز خود را اینگونه تعریف می کند که برادرش قبل از پایان جنگ عراق و ایران در سال ۱۹۸۸ به اسارت درآمد و او در سازمان مجاهدین خلق اسیر بود. در سال ۲۰۰۲ ا
۲۰۱۶/۰۱/۲۸ ادامۀ انعکاسات فعالیتها و نامه های خانواده ها در رسانه های عراق
بنیاد خانواده سحر، بغداد، بیست و هشتم ژانویه ۲۰۱۶:… طی روزهای گذشته فعالیتها و نامه های سری سوم خانواده های متحصن در جلوی کمپ لیبرتی در بغداد در تلاش برای دیدار با عزیزان اسیرشان در دست فرقۀ رجوی که سران آن اجازۀ دیدار خانوادگی به افراد را نمی دهند
۲۰۱۶/۰۱/۲۸ سری سوم خانواده ها در لیبرتی – گزارش چهارم (+ بیانیه خواهران ایران پور)
بنیاد خانواده سحر، بغداد، بیست و هشتم ژانویه ۲۰۱۶:… به قرار اطلاع سران فرقه رجوی که به شدت از حضور خانواده ها به وحشت افتاده بودند دست به دامان سفارت آمریکا در بغداد شدند تا به عراقی ها فشار بیاورند تا مانع از حضور خانواده ها در مقابل اردوگاه لیبرتی بشوند. ظاهرا سفار
۲۰۱۶/۰۱/۲۷ سفرنامه رنج و دلتنگی (قستهای اول، دوم و سوم)
راحله ایرانپور، بنیاد خانواده سحر، بغداد، بیست و هفتم ژانویه ۲۰۱۶:… ساعت ۹ صبح است. به همراه پدران و مادران پیر و دلخسته و خواهران مظلوم و غمگین عازم لیبرتی می شویم. ساعت کمی از ۱۰ گذشته است. از دیوارهای بتنی تو در تو و پیچ در پیچ می گذریم، خدایا برادران غریب
۲۰۱۶/۰۱/۲۶ حضور خانواده ها در جمع جداشدگان در بغداد (+ مدارک تطمیع از طرف رجوی و انعکاس مطبوعاتی)
بنیاد خانواده سحر، بغداد، بیست و ششم ژانویه ۲۰۱۶:… خانواده های دردمند و رنج کشیده اعضای مجاهدین خلق که برای دیدار با عزیزان گرفتارشان در فرقه رجوی در اردوگاه لیبرتی به بغداد سفر کرده اند امروز به هتل مهاجر، محل استقرار جداشدگان فرقه رجوی مراج
۲۰۱۶/۰۱/۲۶ مطالبی از خانواده ها. هنوز بدنبال یک ملاقات. دوازده سال پس از سقوط صدام
بنیاد خانواده سحر، بغداد، بیست و ششم ژانویه ۲۰۱۶:… آسمان قدم های ما را تر کرد و بر غریبی ما گریست، باران زیبا و پر باری می بارید. جاده های ویرانه و خیابان های گل آلود ما را به بغداد و کاظمین رساندند تا در