ادوارد ترمادو، وبلاگ ترمادو، دهم آوریل 2021:… رضا قریشی نه سیگاری بود و نه بیماری خاصی داشت و در ضمن بسیار سرحال و اهل جنب جوش هم بود، مرگ رضا قریشی به دلیل ایست قلبی برای من کمی عجیب است. در زمانی که اینجانب در اردوگاه اشرف بودم قریشی را از نزدیک می شناحتم و در دوره ای که از فرقه جدا شدم و به زندان فرقه منتقل شدم وی در اسکان که محل زندانی کردن اعضای جدا شده بود مسئولیت بند مرا به عهده داشت، از برخورد و رفتارش با اینجانب معلوم بود که با فرقه و تشکیلات زاویه دارد اما از ترسی که از فرقه رجوی داشت نمی توانست اعتراض کند. رضا قریشی راحت شد
رضا قریشی راحت شد
رضا قریشی از اعضای قدیمی فرقه رجوی در آلبانی در گذشت و راحت شد
وبلاگ ادوارد 10.04.2021
رضا قریشی از اعضای قدیمی فرقه رجوی روز ۱۹ فروردین ۱۴۰۰ در آلبانی در گذشت، فرقه رجوی مرگ وی را ایست قلبی اعلام کرد، وی متولد سال ۱۳۲۹ در تهران بود و در دوران پهلوی توسط ساواک شاه دستگیر شد و به مدت چهار ماه در زندان شاه بود.
لازم به توضیع است که رضا قریشی نه سیگاری بود و نه بیماری خاصی داشت و در ضمن بسیار سرحال و اهل جنب جوش هم بود، مرگ رضا قریشی به دلیل ایست قلبی برای من کمی عجیب است.
در زمانی که اینجانب در اردوگاه اشرف بودم قریشی را از نزدیک می شناحتم و در دوره ای که از فرقه جدا شدم و به زندان فرقه منتقل شدم وی در اسکان که محل زندانی کردن اعضای جدا شده بود مسئولیت بند مرا به عهده داشت، از برخورد و رفتارش با اینجانب معلوم بود که با فرقه و تشکیلات زاویه دارد اما از ترسی که از فرقه رجوی داشت نمی توانست اعتراض کند و اعتراض وی به تشکیلات در برخورد و رفتارش برایم گویا بود.
رضا قریشی هر روز دم دم های غروب وارد اتاق من می شد و تقاضای چای می کرد، وقتی برایش چای می ریختم روی زمین مقابل تلویزیونی که خودش برایم آورده بود دراز می کشید و دستش را زیر سرش می گداشت و می گفت فلانی کانال عراق را بگیر کمی حال کنیم، کانال تلویزیون عراق هم معمولآ پر بود از رقص های عربی نیمه عریان، برای اینکه کسی هم بهش مشکوک نشود هر از گاهی از اتاق خارج می شد و بازمی گشت و می گفت صدای تلویزیون را کم کن تا از بیرون شنیده نشود، وی همیشه به من می گفت اگر چیزی نیاز داشتی تنها به من بگو به کسی دیگر مراجعه نکن، من هم همین کار را می کردم و هر آن چیزی که نیاز داشتم به او مراجعه می کردم و به سرعت برایم تهیه می کرد، آخرین روزی هم که داشتم آنجا را ترک می کردم مرا در آغوش گرفت و با بغضی در گلو گفت: فلانی برو و پشت سرت را هم نگاه نکن.
اگر تا به امروز به این مورد و موارد مشابه نپرداختم به این دلیل بوده که رضا و امسال رضاها در درون تشکیلات بوده و هستند و نام بردن از آنان برایشان دردسر بزرگی در درون تشکیلات دیکتاتوری رجوی ایجاد خواهد کرد.
اما حالا پس از مرگی وی و هر عضو دیگری در تشکیلات، فرقه رجوی از جسد بیجانشان هم نمی گذرد و برای پیشبرد اهداف کثیف خود حماسه سازی می کند و تا می تواند دست به تبلیغات می زند، این رسم فرقه رجوی بوده و هست.
در یک کلام رضا قریشی و کسانی مثل وی در تشکیلات رجوی بوده و هستند که از ترس فرقه رجوی صدای اعتراضشان را در گلو خاموش می کنند، از نظر من در آن مقطع قریشی از فرقه رجوی متنفر بود اما جرآت ابرازش را نداشت و این ترس در فرقه ها و در بیت افراد معترض به طور معمول وجود دارد، اما چقدر خوب می شد که او و امثال او جرآت بیان اعتراض را داشتند و خود را از فرقه ای که زندگی شان را نابود کرده رها می کردند ر در دنیای آزاد به زندگی آزاد و بدون داشتن آقا یا خانم بالا سر ادامه می دادند، به امید رهایی تمام دوستان عزیز از تشکیلات استالینی و عنکبوتی رجوی.
(پایان)
رضا قریشی راحت شد
***
ادوارد ترمادو اسیر جنگی صدام و رجوی
از شکنجه در عراق تا فرار از قرارگاه رجوی
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/مرگهای-خاموش-در-فرقه-رجوی/
مرگهای خاموش در فرقه رجوی
حمیرا محمد نژاد، بسوی آزادی، اول ژانویه 20201:… آنچه که الان قابل توجه میباشد افراد فرقه یکی پس از دیگری در حال از بین رفتن میباشند، این خود نشان باز و سادهای از سیاست های غلط سازمان حتی در سیاست درمانی میباشد. البته خودمان به وضوح میدانیم که جان انسانها در سازمان هیچ وقت ارزش نداشته و مرگ این افراد هم فقط به دلیل اینکه سازمان استفاده سیاسی از آنها نمیتواند بکند، سازمان را ناراحت کرده والا از بین رفتن افراد هرگز برای این فرقه مهم نبوده و نخواهد بود. بدین ترتیپ با گذشت هر روز میتوان مشاهده کرد که ماهیت اصلی این سازمان یک ماهیت غیر انسانی بیش نیست و ما به نوبه خودمان از تمامی سازمانهای بشر دوستانه تقاضای رسیدگی به امور بهداشتی سریع این فرقه را خواستاریم.. مرگهای خاموش در فرقه رجوی
سرلشگرهای ارتش آزادیبخش آنلاین در آلبانی – فرقه رجوی دوران ترامپ و انتخابات امریکا
مرگهای خاموش در فرقه رجوی
آنچه که الان قابل توجه میباشد افراد فرقه یکی پس از دیگری در حال از بین رفتن میباشند، این خود نشان باز و سادهای از سیاست های غلط سازمان حتی در سیاست درمانی میباشد. البته خودمان به وضوح میدانیم که جان انسانها در سازمان هیچ وقت ارزش نداشته و مرگ این افراد هم فقط به دلیل اینکه سازمان استفاده سیاسی از آنها نمیتواند بکند، سازمان را ناراحت کرده والا از بین رفتن افراد هرگز برای این فرقه مهم نبوده و نخواهد بود.
بدین ترتیپ با گذشت هر روز میتوان مشاهده کرد که ماهیت اصلی این سازمان یک ماهیت غیر انسانی بیش نیست و ما به نوبه خودمان از تمامی سازمانهای بشر دوستانه تقاضای رسیدگی به امور بهداشتی سریع این فرقه را خواستاریم. در غیر این صورت فاجعه مرگ افراد بیشتری را با خود در پیش خواهد داشت.
انتخابات ریاس جمهوری آمریکا و ربط آن با سازمان مجاهدین: اول باید دید چرا انتخابات امریکا برای سازمان این درجه اهمیت دارد؟ از انجاییکه سازمان مجاهدین نه پایگاهی در داخل ایران و نه خودش اهرمی برای مبارزه با رژیم ندارد بنا بر این تماما چشم به تحولات سیاسی و بخصوص امریکا دارد بلکه بقول خود رجوی تغاری بشکند و کاسه ای برای لیسیدن به وی برسد، اما مهمتر و نقدتر تاثیر این تحولات بر تشکیلات فرسوده و خسته سازمان است. هنگامیکه ترامپ از قرارداد برجام خارج شد سازمان در داخل و خارج تشکیلات در بوق و کرنا تغییر دوران اعلام کرد که دوران مماشات تمام شده … و برای صدمین بار زمانبندی سرنگونی آن هم بر اساس گفته یکی از حقوق بگیران ثابت یعنی جان بولتون که گفته بود رژیم چهل سالگی خود را نخواهید دید اعلام کرد. همه و همه برای امید دادن به نفرات ولو برای چند صباح بود. در واقع تمام رویاها و حسرت رجوی برای قدرت در ترامپ گره خورده بود بطوریکه با کشتن قاسم سلیمانی دیگر رجوی عنان از کف داد و بعد از سالیان در پیام گفتاری با صدای لرزان که نشان از تشدید بیماری دیابت وی بود برای دیگر مقامات رژیم شاخ و شانه کشیدن و تهدید کردن خنده حضار، بایستی به وی یاداوری میشد که مثل اینکه عمل را کس دیگری انجام داده بهر حال از طنز داستان بگذریم. اما باید یادآور شد که در شکاف تضاد ترامپ با رژیم سازمان هم چندان بی نصيب نماند چرا که دولت البانی خودش را با سیاست روز امریکا تنظیم میکند و در این میان سازمان توانست میزانی پیش برود و میخ هایش را در میان دستگاه سیاسی البانی تثبیت کند از جمله دستاوردها که کم هم نبودند از دور خارج کردن کمیساریای پناهندگی که حامی جداشدگان بود همچنین اخراج سفیر ایران و محدودیت سفر برای اتباع ایران و مهار ریزش ها که سیگنال های آشکاری از فروپاشی میداد در اوج آن تاسیس اشرف۳ با همان ویژگی های اشرف در عراق یعنی حصارکشی و ایزوله کردن و قطع ارتباط با دنیای بیرون. اولین نتایج نظرسنجی ها که نشان از برتری جو بایدن میداد ناگهان پیامی منسوب به رجوی منتشر شد که با ترامپ بی ترامپ سرنوشت رژیم بدست مردم و در خیابان های ایران رقم میخورد!!! عجب! پس شما در خیابانهای اروپا و البانی چکار میکنید؟ البته مخاطب افراد درون تشکیلات هستند که به هیچ منبع مستقل و آزاد رسانه ای دسترسی ندارند و آماده سازی اذهان به هدف مهار ریزش های ناشی از پیروزی جو بایدن و در پی آن سلسله نشست های ماراتن وار که بله پیروزی بایدن اتفاقا به نفع سازمان خواهد بود و بازگشت به برجام بعد از کشتن قاسم سلیمانی امکان پذیر نیست … در هر صورت سازمان را از یک موج دیگر ریزش گریزی نخواهد بود
کرونا در زندان آلبانی و مرگی دیگر – محترم قنواتی نماد درد و رنج و مصیبت در فرقه رجوی بود
موضوع دیگر مرگ و میرهای روز افزون در تشکیلات است که بد نیست اشاره ای به رسیدگی های پزشکی و درمانی در سازمان و تنظیم رابطه با کرونا بکنم. از حدود یک سالی که از پدیداری و گسترش ویروس کرونا میگذرد تعداد زیادی از اعضای سازمان درگذشته اند اسامی و تعداد را دقیقا در دست نیست. و حتی احتمال آن میرود که همکنون سرد خانه های سازمان پر بوده و سازمان با زمانبندیه فاصله دار اونهارو اعلام میکنه و این در حالیه که البانی کمترین تعداد مبتلایان را تا بحال داشته اما سازمان نهایت بهره برداری را برای محدود کردن و در حصار نگه داشتن اعضا کرده و میکند . تا قبل از ان تهدید های امنیتی از جانب رژیم را بهانه میکرد و فعلا از برکت ویروس کرونا دیگر بهانه لازم نیست از قرنطینه کردن شاید لازم به سخن نباشد چون سازمان تا امروز اگر از سال ۱۳۷۰ در نظر بگیریم ۳۰ سال است اعضا را در قرنطینه نگه داشته. عمر عمده افراد درگذشته بطور متوسط بین ۵۰ تا ۶۰ میباشد که میتوان گفت مرگ این افراد غیرعادی و خارج از سن عادی مرگ و میر است و گزارش هایی دال بر ابتلا به کرونا بوده. در اینجا اشاره ای به سوابق امر باید کرد. درمان پزشکی همواره در تشکیلات مجاهدین یک اهرم برای کنترل و فشار و در مواردی از بین بردن مخالفان و ناراضیان بوده است. کمی به عقب برگردیم زمانی که نوری المالکی پرونده قرارگاه اشرف در عراق را از ارتش آمریکا تحویل گرفت یکی از موضوعات پر تنش کنترل امور پزشکی و درمانی بود. حرف مالکی این بود که هر مرکز درمانی در عراق باید تحت پوشش وزارت بهداری عراق باشد و بیمارستان اشرف هم باید تحت پوشش اداره بهداری استان دیالی، استانی که قرارگاه اشرف در آن واقع شده است باید قرار گیرد و این موضوع یکی از پرتنش ترین موضوعات بود، اما دلیلی که سازمان زیر بار نمی رفت با وجودیکه میدانست حرف مالکی به لحاظ قانونی درست است چه بود؟ علت این بود قرار گاه اشرف دیر یا زود بسته میشد و دیگر کنترل اشرف گونه بر اعضا ممکن نبود بنا براین عده ای را بایستی به هر ترتیب از بین می برد بطور مشخص میتوان از مهدی افتخاری که نام تشکیلاتی وی فرمانده فتح الله بود. سالیان وی بیمار بود و تنها از وی پوست و استخوانی باقی مانده بود ولی نیاز به کشتن هنوز نیاز به کشتن او نبود تا روزهای پایانی اشرف که ناگهان فوت کرد،چرا که اگر چنین افراد ناراضی به لیبرتی میرسیدند جدایی انها از تشکیلات قطعی بود. و از حذف چنین مواردی با اهرم پزشکی بسادگی با کم زیاد کردن دوز دارو یا داروهای تاریخ گذشته ویا کارکرد عکس و دیود کردن قرارپزشکی ها بسادگی امکانپذیر بود بدون اینکه کنترلی روی آن باشد یا ردی به جای بگذارد از طرف دیگر سازمان از وجود افراد با بیماریهای مختلف نه تنها زیان نمی کند بلکه بسیار سود میبرد چرا که افرادی که بیماریهایی دارند از ترس اینکه از عهده درمان بیماریهایی خود بر نمی آیند مجبورند تا پایان عمر در سازمان بمانند از طرف دیگر پزشکها ی درون مناسبات هم بجز مواردی معدود اغلب دانشجوی پزشکی بوده اند خودشان اختیار ارائه هیچ درمان یا پروسه درمانی ندارند بلکه اول باید با مسوولان تشکیلاتی هماهنگ کرده و بعد از آن به بیمار نگونبخت ابلاغ کنند. میبینید که همه و همه قبل از اینکه با سلامتی افراد تنظیم شود با تشکیلات تنظیم میشود و این طور بود که تعداد زیادی در اشرف عراق و همچنین در البانی براحتی به مرگ هدایت میشوند بحران جهانی کرونا هم در تشکیلات مجاهدین از قاعده بالا مستثنی نیست.
در عراق تشکیلات تشخیص میداد که بهتر است افراد شهید شوند تا تحت درمان در درمانگاه عراقی قرار بگیرند بعدها که تعدادی به لیبرتی منتقل شدند طی مصاحبه ها مقامات کمیساریای سازمان ملل را نسبت به این موضوع آگاه کردند و فضاحت انقدر بالا گرفت که کمیساریا در یک نامه برای مژگان پارسایی نوشت: خانم پارسایی درمان پزشکی حق طبیعی هر انسان است و شما مجاز نیستید مانع شوید از ان به بعد تعدادی افراد دستچین شده را به درمانگاه لیبرتی میفرستادند حتی به همین افراد هم اعتماد نداشتند و قبل از رفتن و بعد از آمدن از درمانگاه عراقی بازرسی بدنی میشدند که مبادا ملاتی خارج یا وارد شود. بعد از اعلام قرنطینه کرونایی سازمان از آن بسیار استقبال کرد اول و قبل از همه بدلیل ویژگی فرقه ای ش چون همانطور که گفتم دیگر نیاز به بهانه ها ی امنیتی که دستمایه سخره افراد میشد نبود و دهان ها را می بست. خیلی خنده آور است که گاه بیگاه بهانه می آورند که از وزارت کشور البانی گزارش هشداری امده که تروریست های رژیم دنبال ضربه زدن هستند بنابراین تا اطلاع ثانوی هیچگونه ترددی به بیرون صورت نخواهد گرفت.( البته فراموش نشود که فقط رفتن به بیرون ممنوع شده ولی افراد پایین تر همچنان در آسایشگاه های جمعی زندگی کرده و بصورت تنگاتنگ با هم زندگی میکنند) چون برای یک تردد چند ساعته به بیرون از روز قبل باید درخواست داد و کروکی راهپیمایی داد که مثلا در چه مسیرهایی می خواهند تردد کنند چون از مستمری بگیران خواسته شده بود که هرجا نفرات درون مناسبات را دیدید زمان و مکان را اطلاع دهید و اگر نفری بجز مکان گذشته دیده و گزارش شود مورد بازخواست قرار میگیرد همچنین بررسی میشود که آیا همسر سابق فرد فردا بیرون هست تردد یکی از انها کنسل میشود.. ملاحظه میکنید که این تشکیلات تمام وقتش صرف جنگ نفراتش خودش میشود و بر خلاف ادعایش جنگی با رژیم ندارد یعنی رمقی برایش باقی نمی ماند و از اینجا میتوان فهمید که قرنطینه کرونایی چه باری ازش سبک میکند. علاوه بر ذات فرقه ای که مهمترینش هست از بقیه جهات دیگر هم سازمان مجبور هست محکمتر از سیستم دیگری خودش را قرنطینه کند یکی از ان زندگی تنگاتنگ جمعی ست هر گونه بیماری ویروسی به سرعت چندین برابر معمول در تشکیلات سرایت میکند چون از اسایشگاهها تا سالن غذاخوری و سرویس های بهداشتی همه و همه جمعی هستند. دلیل دیگر سالخوردگی اعضای سازمان که با توجه به فشارهای روحی و بیماریهای مختلف جراحت های ناشی از عملیاتهای مرزی سالیان قبل بیش از پیش انها را آسیب پذیر تر میکند. یک نکته جالب هم بد نیست اشاره کنم اینکه در تشکیلات مجاهدین برای فرار از بیگاریها و نشست های اعصاب خرد کن تمایل دارند بیمار باشند و بیمار شناخته شوند در همین رابطه یک بحث مهم و مطرح در درون تشکیلات به نام تمارض وجود دارد که حتی رجوی بارها در کتاب خودنوشته تشکیلات در برخورد با افراد به آن استناد میکند آنهم » هرگونه رسیدگی به بیمار داریم اما مجاهد بیمار فلان ابن فلان نداریم» این را میگوید تا پیشاپیش به هرگونه بیماری مارک تمارض بزند و این هم یک دلیل دیگری از مرگهای زودرس در تشکیلات وجود دارد چون علی رغم توصیه های پزشکی مسوولان تشکیلاتی افراد را زیر فشارهایی فیزیکی و روانی قرار میدهند و دلیل آن هم این است که اگر بخواهند به بیماریها میدان بدهند وقت تمام اعضای سازمان را در بر میگیرد در ادامه قرنطینه میدانید که تمامی تبادلات پولی سازمان حتی در ابعاد میلیونی دستی و نقد صورت میگیرد هدف هم رد ندادن مسیرهای پول شویی می باشد حتی در البانی از این هم گذشتند و از نفرات خواستند که حساب بانکی باز کنند و مستمری ماهیانه را از بانک دریافت کنند . این برای سازمان ساده نبود چرا که پرداخت هزینه ماهانه بهانه ای بود برای تحت فشار گذاشتن نفرات برای تخلیه اطلاعاتی و فردی که برای دریافت حدود ۲۴۰ یورو میرفت گاها یک ساعت طول میکشید و نفر باید امضا داده و از سازمان بخاطر اینکه از خون شهدا هزینه میکند تشکر کرده و هرچه اطلاعات از نفرات جدا شده دارد تقدیم کند.
مسخ شدگان کمپ آلبانی ، رجوی حتی مرگتان را هم دیگر اعلام نمی کند. به خود آیید، حرکت کنید
در رابطه با انتخابات امریکا تا مدت ها که دل اعضا را خوش کرده بودند که بایدن با تقلب انتخاب شده و ترامپ برنده واقعیست بعد از اینکه ترامپ شکست را پذیرفت دل افراد را به این خوش کردند که ترامپ در تدارک حمله نظامی ست و باید به آماده باش سرنگونی رفت. بلکه چند صباحی هم اینطور سپری شود.
آنچه که الان قابل توجه میباشد افراد فرقه یکی پس از دیگری در حال از بین رفتن میباشند، این خود نشان باز و سادهای از سیاست های غلط سازمان حتی در سیاست درمانی میباشد. البته خودمان به وضوح میدانیم که جان انسانها در سازمان هیچ وقت ارزش نداشته و مرگ این افراد هم فقط به دلیل اینکه سازمان استفاده سیاسی از آنها نمیتواند بکند، سازمان را ناراحت کرده والا از بین رفتن افراد هرگز برای این فرقه مهم نبوده و نخواهد بود.
بدین ترتیپ با گذشت هر روز میتوان مشاهده کرد که ماهیت اصلی این سازمان یک ماهیت غیر انسانی بیش نیست و ما به نوبه خودمان از تمامی سازمانهای بشر دوستانه تقاضای رسیدگی به امور بهداشتی سریع این فرقه را خواستاریم. در غیر این صورت فاجعه مرگ افراد بیشتری را با خود در پیش خواهد داشت.
حمیرا محمد نژاد
مرگهای خاموش در فرقه رجوی
***
همچنین:
ادوارد ترمادو، وبلاگ ترمادو، هشتم آوریل 2021:… به شورایی ها بایستی گفت که بهتر است حضرات چشمانشان را باز کنند و سرشان را از آخور فرقه بیرون کنند و ببینند که آیا آب و خاک ایران و نیز فرهنگ و جوانان ایران برای رجوی ارزشی داشته؟ آیاشما از هم پاشاندن خانواده ها را در اردوگاه اشرف ندیدید؟ آیا طلاق های… رضا قریشی راحت شد – مرگ مجاهدین در آلبانی
ادوارد ترمادو، وبلاگ ترمادو، چهارم ژانویه 2021:… در سایت مزدور ایران افشاگر بخوانید( فشارگر) مطلبی چاپ شده تحت نام پشت پرده درغ پراکنی علیه مجاهدین، در این مطلب سراپا متناقض تلاش شده تا فرقه رجوی را از زیر تیغ انتقادات اعضای سابق به در ببرد و تمامی آنان را چونان گذشته با ترفند سوخته چهار دهه گذشته مزدور رژیم معرفی… رضا قریشی راحت شد – مرگ مجاهدین در آلبانی
ادوارد ترمادو، وبلاگ ترمادو، چهاردهم ژانویه 2021:… چرا فرقه رجوی بجای این همه اربده کشی و تفرقه افکنی در درون جامعه ایران و دروغ پردازی در مورد واکسن وووو فکری به حال اعضای دربند خود نمی کند؟ چرا به جای اشک تمساح ریختن برای مردم ایران برای اعضای خود که در گیر این ویروس کشنده هستند دستی بالا نمی زند؟… رضا قریشی راحت شد – مرگ مجاهدین در آلبانی
کانون آوا (مردم تی وی)، نوزدهم دسامبر 2020:… آقایان محمد رزاقی از فرانسه، رحمان محمدیان از آلبانی، ادوارد ترمادو از آلمان، حسن حیرانی از آلبانی، ازاعضای سابق سازمان مجاهدین دررابطه با – بحران کرونا و مرگ مستمراعضای سازمان مجاهدین در آلبانی – انتقال تشکیلات سازمان مجاهدین از آلبانی به آفریقا صحبت کردند. مجری برنامه آقای پارساسربی مدیر تلویزیون مردم بودند.… رضا قریشی راحت شد – مرگ مجاهدین در آلبانی
ادوارد ترمادو، وبلاگ ترمادو، هشتم دسامب 2020:… مریم قجر اخیرآ پیامی ارسال نموده که ای داد و بیداد مادری که برای ملاقات با فرزند خود به اوین رفته بود اجازه ملاقات به وی داده نشد،( یاداوری کنم در اردوگاه اشرف هم حتی اگر کسی می خواست اعضای خانواده خود را ببیند برایش دردسر درست می شد و تهمت می خورد… رضا قریشی راحت شد – مرگ مجاهدین در آلبانی
کانون آوا (مردم تی وی)، هجدهم نوامبر 2020:… آقای پارسا سربی مدیر تلویزیون مردم روز جمعه 20 نوامبر (ساعت 11 صبح به وقت نیویورک ، ساعت 17 عصر به وقت آلمان وساعت 19:30 شب به وقت تهران) یک مناظره آنلاین را بمدت 3 ساعت در تلویزیون MardomTV.com انجام می دهد. این برنامه بطور مستقیم از فیس بوک و یوتیوب پخش… رضا قریشی راحت شد – مرگ مجاهدین در آلبانی
کانون آوا، سی ام اکتبر 2020:… مستند «ادوارد» به کارگردانی آفای محمد باقر شاهین، روایتی از زندگی پرفراز و نشیب شخصیتی به نام ادوارد است که 38 سال از زندگیاش را در غربت و اسارت گذرانده است. او در سال 1359 یعنی اوایل جنگ ایران و عراق اسیر میشود و ۹ سال از عمر خود را در زندانهای عراق سپری… رضا قریشی راحت شد – مرگ مجاهدین در آلبانی
ادوارد ترمادو، وبلاگ ترمادو، شانزدهم اکتبر 2020:… وقتی که فرقه از شجریان توپوزی خورد صدای ایشان هم ممنوع شد، فرماندهی داشتم که علاقه فراوانی به شجریان داشت، روزی ساعت ده صبح که برای صرف میان وعده ای رفته بودیم او نیامد و من هم پس از اتمام وقت میان وعده ای به آسایشگاه رفتم تا از کمدم سیگار بردارم، دیدم… رضا قریشی راحت شد – مرگ مجاهدین در آلبانی
ادوارد ترمادو، وبلاگ ترمادو، چهارم اکتبر 2020:… فرقه رجوی فیلمی از خانواده های اعضای گرفتار در تشکیلاتش که برای ملاقات با عزیزانشان در مقابل زندان اشرف درعراق تجمع کرده اند را پخش کرده که در آن مادر یکی از اعضای گرفتار در گفتگو با خبرنگاری می گوید که آنها را اطلاعات ایران فرستاده، همین موضوع را هم فرقه تبدیل به… رضا قریشی راحت شد – مرگ مجاهدین در آلبانی
مزدا پارسی، انجمن نجات، مرکز فارس، اول اکتبر 2020:… سران تشکیلات مجاهدین خلق برای حفظ نیروها در چارچوب هرم تشکیلاتی فرقه، نیاز دارند که به طرق مختلف از سرایت طنز و خنده در میان اعضا جلوگیری کنند. ربات هایی با ذهن شستشو شده و خلاقیت نابود شده به سادگی می توانند از قدرت مطلق رهبری مسعود رجوی تبعیت کنند. آن… رضا قریشی راحت شد – مرگ مجاهدین در آلبانی
ادوارد ترمادو، وبلاگ ترمادو، اول اکتبر 2020:… سایت کثیف به اصطلاح افشاگر که جیره خور فرقه منحوس رجوی است در برنامه ای مضحک و مشمئز کننده و سراسر دورغی به نام پرونده سالهاست که با وقاحت تمام تلاش در تخریب چهره اعضای رها شده از فرقه پلید رجوی دارد و تمامآ تلاش می کند با توسل به دروغ و شانتاژ… رضا قریشی راحت شد – مرگ مجاهدین در آلبانی
ادوارد ترمادو، وبلاگ ترمادو، بیست و ششم سپتامبر 2020:… بسیار خوشحال هستم، خوشحال از اینکه فرقه رجوی با چاپ نامه ای از تنها 123 نفر باقیمانده از اسیران پیوسته که آن هم طبق معمول به زور و اجبار از آنان امضاء گرفته، با زبان خود به ریزش نیرو در فرقه و شکست انقلاب کاذب و ویرانگر ائیدولوژیک استسماری علنآ اعتراف… رضا قریشی راحت شد – مرگ مجاهدین در آلبانی