پرویز حیدرزاده، نجات یافتگان در آلبانی، دوازدهم می 2019:… رجوی در کتاب تبیین جهان وظیفه ی یک مجاهد را از موضع رهبر عقیدتی میگوید: “ هر رزمنده ارتش آزادی و هر مجاهد خلق اگر از عملیات گریخته باشد و اگر این فرد از جانبازی گریخته باشد زندگی اش ناشی از یک تقصیر است , وقتی که نفس کشیدن و زندگی آدمی ناشی از یک تقصیر باشد، پس نفس اش حرام است, تباه است. مگر اینکه فرد در فکر چاره باشد.” البته هیچ موجودی از مرگ گریزان نیست و این دست اراده خدا است ؛ اما این حرف رجوی یعنی چی؟ فرار مسعود رجوی و مرگ اعضای مجاهدین خلق ایران
علی اکبر کلاته اسیر نگون فرقه رجوی در آلبانی مرد
مرگ اعضای مجاهدین خلق و فرار مسعود رجوی از صحنه، 17 سال مخفی در سوراخ موش و حالا در قبر؟؟
تیرانا، پرویز حیدرزاده، سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ، ایران آزادی ـ 12.05.2019
فرار مسعود رجوی و مرگ اعضای مجاهدین خلق ایران

پرویز حیدرزاده آلبانی
کسی که خودش را همیشه در نوک پیکان مبارزه می دید و به همه گروه ها بر چسب می زد که خزیدن زیر قبای بورژوازی و خبری از مبارزه نیست و نصیحت می کرد که ای آقایون بپائید به دریای مانژ نیافتید.
حال بنگرید حال روز رهبر فرقه مجاهدین خلق را که خودش که در سوراخ موش خزیده و خودش را شیر همیشه بیدار ( البته موش کور ) برای هواداران خودش جا انداخته است تا باز بگوید مرا بپرستید. البته مسعود رجوی کسی است که در طول چهار دهه ی گذشته چنین مسیری را رفته و با استفاده از یک موقعیت پیش آمده در ایران طوری وانمود کرده که شخص ویژه ای برای پیروان و هوادارانش است و بر همه به نوعی تحمیل کرده است که باید او را بپرستند و کسی نباید روی حرف او حرفی بزند و انتقادی بکند جنبه ی تقدس پیدا کرده است. برخلاف شخصیت وجودی مسعود رجوی که خیلی مکارانه حرف های دلچسب و فریبنده می زند از این رو هوادارانش تحثت تاثیر مغزشویی او را انسانی فرازمینی می پندارند و او در این توهم در ابرها سیر میکند و خودش را گم کرده است .
رجوی در کتاب تبیین جهان وظیفه ی یک مجاهد را از موضع رهبر عقیدتی میگوید:
”هر رزمنده ارتش آزادی و هر مجاهد خلق اگر از عملیات گریخته باشد و اگر این فرد از جانبازی گریخته باشد زندگی اش ناشی از یک تقصیر است , وقتی که نفس کشیدن و زندگی آدمی ناشی از یک تقصیر باشد، پس نفس اش حرام است, تباه است. مگر اینکه فرد در فکر چاره باشد.”
البته هیچ موجودی از مرگ گریزان نیست و این دست اراده خدا است ؛ اما این حرف رجوی یعنی چی؟ اگر کسی برای زندگی کردن و ادامه زندگیاش به این خاطر باشد که آگاهانه و به عمد از مرگ گریخته باشد جرم محسوب می شود؟ در دستگاه رجوی البته که جرم است و هم رجوی و مریم قجر رسما می گفتند که همه شما (اعضا و هواداران ) اضافه زنده هستید و شما باید زودتر از این در عملیات ها می مردید ؛ برای چی زنده اید که حق رهبری را بجا نیاوردید و دارید به رهبری ظلم می کنید. آری هواداران نگون بخت که تمام عمر و جوانی خود را برای این شخص خود خواه گذاشتند از یک تشکر خشک و خالی هم برخوردار نیستند .
در تمام این سالها همین شیر همیشه بیدار هیچگاه در سختی نبوده و همیشه در رفاه و آسایش و در امنیت کامل و در سنگرهای بتونی زیر زمینی ضد بمب و موشک بوده و هرگز در معرض تیر و ترکش نبوده مجبور بود که مداوم حرافی کند وگرنه که ول معطل بود .
مهمترین کاری که مسعود رجوی در این سالها انجام داد انتقال این فریبکاری به مریم قجر و دیگر مسئولینش بود که بتوانند از این تشکیلات پوسیده و در خال فروپاشی مدتی جلو گیری کنند، صد البته که این تشکیلات دوام نخواهد آورد و بزودی فرو خواهد ریخت.
فرار مسعود رجوی و مرگ اعضای مجاهدین خلق ایران
(پایان)
***
Former People’s Mujahedin member Gholamreza Shekari (ALESSANDRO INCHES / DER SPIEGEL)
Prisoners of Their Own Rebellion.The Cult-Like Group Fighting Iran
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/دروغ-های-مریم-رجوی-در-مورد-علی-اکبر-کلات/
دروغ های مریم رجوی در مورد زنده یاد علی اکبر کلاته
پرویز حیدرزاده، نجات یافتگان در آلبانی، نوزدهم آوریل ۲۰۱۹:… فرقه مجاهدین اعلام کرده است زنده یاد علی اکبر کلاته در مقابل خانواده ها ایستادگی کرد و مقاوم بود و دروغ های دیگر . من خودم به عنوان یک شاهد زنده باید متذکر شوم که نه او و نه ما خبری از آمدن خانواده ها به لیبرتی نداشتیم و در سانسور خبری کامل قرار داشتیم . فرقه رجوی بر اثر فشارهای خانواده ها و افکار عمومی به ما گفت باید علیه آنها موضع گیری بکنیم .
اگر رجوی این انرژی را بجای مزدوری و دریوزگی، برای مردم گذاشته بود
دروغ های مریم رجوی در مورد زنده یاد علی اکبر کلاته
پرویز حیدرزاده، تیرانا، سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ ۱۸٫۰۴٫۲۰۱۹
انّا لله و انّا علیه راجعون

علی اکبر کلاته اسیر جنگی، گروگان مریم رجوی در آلبانی درگذشت
” علی اکبر در اول فروردین ۱۳۴۴ در خانوادهای زحمتکش در نصرآباد اسفراین بدنیا آمد و فرزند کار و زحمت بود. در نوجوانی به کارهایی چون قالی بافی و مکانیکی پرداخت. در سال ۶۳ به سربازی رفت و در جنگی که خمینی دجال بر ادامه آن اصرار داشت، به اسارت نیروهای عراقی در آمد. ( بخوانید ارتش متجاوز صدام حسین )باز یکی دیگر از دوستانم علی اکبر کلاته در فرقه رجوی جان خود را از دست داد ، ما سه دهه در کنار هم بودیم با اینکه در یک قسمت نبودیم در نشستها همدیگر را می دیدیم ، خیلی پر تلاش و دوست داشتنی بود با اون خنده های شیرینش . اکبر در سال ۶۵ در لشکر ۶۴ ارومیه بود و در حمله ارتش متجاوز صدام حسین به خاک ایران در سال ۱۳۶۵ اسیر شد و بعد به کمپ شماره ۱۰ در شهر رمادی منتقل شد و در سال ۶۸ بدلیل فشار فراوان زیاد در اردوگاهای اسیران جنگی و خلاص شدن از اون جهنم نا خواسته به جهنم دیگری به نام قلعه اشرف وارد شد . فرقه مجاهدین خلق در سایت های تبلیغاتی خود اعلام کرده است که :
در سال ۶۸ با شناختی که از آرمانها و مبارزه مجاهدین پیدا کرده بود برای آزادی مردم و میهنش از چنگال بدترین دشمن ایران و ایرانی به ارتش صلح و آزادی پیوست و از آن پس به گواهی همه یارانش پیوسته و با شور و اشتیاق به انجام مسئولیتها و وظایفش در یکانهای ارتش آزادیبخش همت گماشت. همزمانش سخت کوشی و تعهد او را می ستودند و شیفته صمیمیت و روحیه رزمنده اش بودند.
یکی از فرازهای درخشان رزم علی اکبر مقابله با توطئه های رژیم در دوران پایداری در اشرف و سیرک کثیفی بود که با بیش از ۳۰۰ بلندگو برای شکنجه مستمر روانی و زمینه سازی حملات وحشیانه براه انداخته بود. “… در سالهای پس از بحران جنگ در منطقه و اشغال عراق در سال ۱۳۸۲، بطور مستمر این مجاهد صدیق را با به کار گرفتن برخی اعضای خانواده او در داخل ایران تحت فشار میگذاشتند تا تسلیم شود. اما علی اکبر با ایستادگی بر پیمانش با خدا و خلق هر بار جنگ روانی دشمن را بر سر خودش خراب میکرد و از آزمایش خانواده سر فرازتر بیرون می امد.”
فرقه مجاهدین اعلام کرده است زنده یاد علی اکبر کلاته در مقابل خانواده ها ایستادگی کرد و مقاوم بود و دروغ های دیگر . من خودم به عنوان یک شاهد زنده باید متذکر شوم که نه او و نه ما خبری از آمدن خانواده ها به لیبرتی نداشتیم و در سانسور خبری کامل قرار داشتیم . فرقه رجوی بر اثر فشارهای خانواده ها و افکار عمومی به ما گفت باید علیه آنها موضع گیری بکنیم . من ، زنده یاد علی اکبر کلاته ، غلامرضا خیر آبادی ، حسن شعبانپور ، داوود مراد خانی ، محمد مهدی ثابت رستمی و عبدالحسین آهنگر را در آن مقطع مجبور کردند تا علیه خانواده های خودمان موضع گیری کنیم و به گفته مسعود رجوی آنها را مزدوران ارتجاع بنامیم و ما اجبارا و به زور و تحت تاثیر فشارهای روانی مجبور شدیم که این کار را کنیم، علی اکبر کلاته هم همینطور، ولی او قلبش برای خانواده اش می زد .
او و من و ما همه تحت تاثیر تبلیغات فرقه مجاهدین قرار داشتیم و هرگز نتوانستیم کوچکترین انتقادی بکنیم و از دنیای بیرون بی خبر بودیم .
علی اکبر کلاته کسی نبود که با به اصطلاح انقلاب مریم رجوی ، طلاق و طلاق کشی زنان ومردان از یکدیگر و حتی مجردها ، سر خوشی داشته باشد و همیشه در جمع دوستان و مطمئن می گفت همه مارا سر کار گذاشتند و اینها همش سر گرمی ماست و او این تولد آرمانی که مجاهدین بعد از مرگ به نفر خطاب مکنند را قبول نداشت و این را تحمیلی می دانست که به این شکل بعد از مرگ می خواهند بالا ببرند در صورتی که تا زنده است ارزشی برای فرقه مجاهدین خلق ندارد و ” اسیر جنگی ” محسوب می شود، همان تعابیری که برای همه اعضای جداشده که افتخار سابقه شرکت در دفاع میهنی علیه ارتش مزدور و متجاوز صدام حسین داشته است . علی اکبر بدرود و یادت گرامی
(پایان)
***
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/توطئه-فرقه-مجاهدین-مریم-رجوی-سازمان-مج/
توطئه فرقه مجاهدین (مریم رجوی سازمان مجاهدین خلق ایران) علیه اعضای جدا شده در آلبانی
پرویز حیدرزاده، سایت نجات یافتگان در آلبانی، هفدهم فوریه ۲۰۱۹:… چند ماهی است که کمیساریا عالی پناهندگان اعلام کرده که حمایتهای مالی و کمکهای انساندوستانه افراد جدا شده از فرقه مجاهدین خلق را قطع میکند و این هم در شرف اجرا است از آنجایی تعدادی از جدا شدگان که زیر بار خواستههای فرقه رجوی نرفتند و برای سران فرقه رجوی سر خم نکردند و جاسوسی دوستان خود و حتی جاسوسی اسیران در بند که گاها برای شهر می آیند را قبول نکردند.
Meet Mojahedin Khalq (MEK, Rajavi cult): the Terrorist Cult Supported by Trump Administration
توطئه فرقه مجاهدین علیه اعضای جدا شده در آلبانی
لغو تحصن اعضای جداشده مقابل کمیساریای عالی پناهندگان
پرویز حیدرزاده ، تیرانا ، سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی، ایران ـ آزادی ـ ۱۶٫۰۲٫۲۰۱۹
چند ماهی است که کمیساریا عالی پناهندگان اعلام کرده که حمایتهای مالی و کمکهای انساندوستانه افراد جدا شده از فرقه مجاهدین خلق را قطع میکند و این هم در شرف اجرا است از آنجایی تعدادی از جدا شدگان که زیر بار خواستههای فرقه رجوی نرفتند و برای سران فرقه رجوی سر خم نکردند و جاسوسی دوستان خود و حتی جاسوسی اسیران در بند که گاها برای شهر می آیند را قبول نکردند. این اقدام شجاعانه اعضای جداشده از مجاهدین خلق در آلبانی باعث خشم و غضب دیکتاتور از راه نرسیده رجوی و جیره بگیران آنها قرار گرفتند و در یک توطئه کثیف و همدستی با بعضیها در دولت آلبانی و کمیساریای پناهندگی دست به این جنایت ضد انسانی و ضدبشری زدند و مستمری کسانی که دستشان به هیچ جا بند نیست را دارند قطع می کنند
شعار فرقه رجوی این است یا جلوی من سر خم کن و زانو بزنید و یا اینکه گرسنگی بکشید، باید به سران فرقه رجوی گفت مرگ بهتر سر خم کردن جلو مشتی رذل و بیشرف هایی مثل شماست ۰
در چند روز گذشته با مراجعه به کمیساریای عالی پناهندگان و همکاری کامل با آنها و دولت آلبانی برای یک تحصن آرام برای حق و حقوق افرادی که خودشان به آلبانی آوردند و مجاهدین آنها را شبانه کنار خیابان رها کردند درخواست تحصن کردند و باز با یک زد و بند دیگر تحصن را منتفی کردند تا شاید روزی این تعداد ندامت کرده و به فرقه برای پول مراجعه کنند.
حال خودتان قضاوت کنید اینها چقدر رذل و کثیف هستند و کلمه منافق که حتی بین جدا شده ها تفرقه میاندازند و برای کسانی که هنوز دم شان به اینها وصل هست پیام دادند که اگر کسی در تحصن شرکت کند و یا با این افراد که هیچ پشتوانه مالی ندارند حتی کسی با آنها سلام هم بکند مستمری آنها را قطع میکنیم .
تف بر شما و آن ایدئولوژی کثیف تان.
خوب شد حقوق بشر از نوع رجوی را دیدیم که خود با نام حقوق بشر وطن فروشی هم می کنند و با رذل و دریدگی از آزادی انسانها در ده ماده ایی صحبت میکنند بهتر است یک ماده دیگر مریم قجر به آن اضافه کند” در ایران فردا هر کس با شما مخالف باشد باید گرسنگی و دربدری بکشد و آنرا از همین الان تقبل کند.”
پس فرق شما که ادعا میکنید رژیم ایران بر سر ملت آورده چیست و حالا هرچه میخواهید توطئه کنید خودتان در باتلاق این توطئه فرو خواهید رفت.
از قدیم گفته اند که خدا خر را شناخت که به او شاخ نداد چون از پشت لگد میانداخت و از جلو شاخ میزد.
خدا این فرقه را شناخت که آنها را آواره جهان کرد ،تف بر شما و ایدئولوژی تان.
(پایان)
***
The MEK: a group looking to overthrow the Iranian regime
The shadowy cult Trump advisors tout as an alternative to the Iranian government
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/اعلام-جدایی-پرویز-حیدر-زاده-از-فرقه-مجا/
اعلام جدایی آقای پرویز حیدر زاده از فرقه مجاهدین در آلبانی با سابقه ۳۰ سال عضویت
پرویز حیدر زاده، سایت نجات یافتگان در آلبانی، ایران آزادی، بیست و چهارم ژانویه ۲۰۱۹:… بعد از رفتن خانواده ها هر نفر بایستی خودش را مثلا از خانواده و زندگی طلبی ناشی از آن تطهیر می کرد. یعنی با شرکت در نشستهای جمعی که به همین منظور تشکیل می شد شرکت و لحظات میل و عاطفه به خانواده در خودش را ذکر و تقبیح کند و بقیه هم کلی به او به خاطر داشتن چنین لحظاتی در ذهن ناسزا بگویند …
حسن شهباز: از پیوستگی تا جدایی از مجاهدین خلق در آلبانی
اعلام جدایی آقای پرویز حیدرزاده از فرقه مجاهدین در آلبانی با سابقه ۳۰ سال عضویت ـ ۱۳۶۷ تا ۱۳۹۷
سران فرقه مجاهدین : خود را انکار کنید تا شخصیت مریمی پیدا کنید
پرویز حیدرزاده، تیرانا ، سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ، ایران ـ آزادی، ۲۳٫۰۱٫۲۰۱۹
آقای پرویز حیدر زاده
اینجانب پرویز حیدرزاده نشلی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق بطور رسمی جدایی خودم را از این سازمان اعلام می دارم .
من سال ۱۳۵۸ دربابل – بندپی غربی باخواندن چند کتاب با این سازمان آشنا شدم اما بعد از مدتی ترک تحصیل و در یک کارگاه الومینیوم مشغول کار و بدنبال زندگی خودم بودم.
در تاریخ۱۳۶۶/۱/۱۸ سربازی رفتم. آموزشی را در ۰۶ لشکرک و بعد از آن در تیپ ۴ لشکر ۹۲ زرهی اهواز در خط مقدم بودم . در تاریخ ۱۳۶۶/۹/۱۱ در منطقه کوشک_طلاییه زمانی که همین مجاهدین با کمک و آتشباری ارتش صدام به ما حمله کردند من و تعداد ۲۸ نقر دیگر به اسارت آنها در آمدیم، در لحظه اسارت از آنها خواستم دوستم که مجروح بود را با خودمان ببریم، اما قبول نکردند و گفتند که خودمان او را می آوریم اما هرگز او را نیاوردند.
ما را ۲۰ روز در العماره نگه داشتند و هر روز فرمانده آنجا ( مهدی افتخاری که بعد از تسلط مریم قجر بر سازمان مورد غضب رجوی واقع شد) برای ما صحبت می کرد بعد از ۲۰ روز ما را به اردوگاه اصلی که در دبس نزدیک سلمانیه که تعدادی دیگر از سربازان و افسران ایرانی هم بودند، بردند اما هرگز اسم ما در صلیب سرخ و هیچ ارگان رسمی سازمان ملل ثبت نشد چون آنها نمی خواستند ما ثبت شویم . اینجا هم فرماندهان و مسولین با تشکیل جلسه و برگزاری نشست و نشان دادن فیلم سخنرانی های مسعود رجوی از اهداف سازمان و تشکیلات می گفتند “اصطلاحا نوعی تبلیغ و تصویرسازی مثبت از سازمان مجاهدین و اهداف و عملکرد آن ” تا ذهن مارا شکل داده و به سمت این سازمان متمایل کنند. (البته مغزشویی در کار نبود اینها فقط قصد کمک به ما را داشتند)!!
از آنجایی که من با آنها کمی هم آشنایی قبلی داشتم در این اردوگاه تحت تاثیر تبلیغات آنها قرار گرفته و تمایل من به آنان بیشتر شد، قبل از شروع عملیات فروغ جاویدان(مرصاد)و با وعده هایی که داده بودند اعلام پیوستگی کردم و وارد سازمان شدم ولی با شکست عملیات و برگشت مجدد به داخل عراق به حرفها و وعده های اینان شک کردم، اما تحت تاثیرشانتاژ تبلیغاتی که هر کس برود رژیم اعدام میکند و گردن می زند با شک و دودلی ماندم و جدا نشدم .
مدت ۳۰ سال در این سازمان بودم و در این سالیان با وعده و وعید های مواجه بودیم اما چیزی عوض نمی شد؛ وچقدر دروغ شنیدیم و هرکس هم شک می کرد که چرا نشد بگفته اینها باید خودش را می خواند و علت را باید در کارهای نکرده خودش می دید، تا رهبری سازمان. یا للعجب! بطور واقعی ما در یک زندان بودیم و هر روز برای ما تکرار مکررات بود. نشست پشت نشست و همه تکراری و وقت پرکن، در این نشست ها هر فردباید چند باردرسال خودش را می خواند یعنی داوطلبانه سوژه می شد و کلی به خودش بدو بی بیراه می گفت و بقیه هم هر چه دلشان می خواهد به او بگویند .او حق پاسخگویی ندارد و باید برود و هرچه را باصطلاح جمع گفته است با ذکر فاکت ثابت کند که آنها درست گفته و من گناهگار و روسیاهم. رهبری سازمان می گفت در انقلاب مریم این روسیاهی و بدی، روسفیدی به حساب می آید فرد هرچه خودش را روسیاه کند و اجازه بدهد به او بد و بیراه بگویند انقلابی تر و پاکتر می شود.!
در نشست ها، بالاتر ها به همه فحش و ناسزا می گفتند و اگر کسی برعلیه دوست خود چیزی نمی گفت به او مارک پاسدار و بسیجی که درنگاه اینان بدترین بود می زدند و تحقیرش می کردند. بر این اساس همه مجبور به توهین به هم بودند؛ در سال ۱۳۸۰ سه بار من سوژه چنین نشست ها یی بودم.
در سال ۷۳ بگیرو ببند افراد تحت عنوان نفوذی با ضرب و شتم شروع شد، چند زندان درست کردند و با شکنجه و کتک و تهمت چه اعترافاتی از نفرات گرفتند من دستگیری چندین نفر و چند ماه غیبت تعدادی را دیدم اما دلیل آن را تا سالیان که این موضوع کم کم لو رفت را نفهمیدم ماآنزمان فقط با دفن کردن جنازه افراد در مزار اشرف متوجه می شدیم و یا از طریق دوستان نزدیک متوجه این موضوع می شدیم وکسی نباید در این مورد صحبت و یا سوال می کرد. خانواده بعضی از این افراد ناپدید شده در سال ٨۲ به اشرف آمده و دنبال فرزندان شان بودند اما هیچ ردی از افرادنبود به خانواده ها گفته می شد که این فرد از ما جدا شده و رفته و ما خبری از او نداریم. (به ما هم که گهگاه سوال می کردیم گفته می شد بریدند و رفتند و سازمان کاری می کرد که کسی دنباله این قضیه را نگیرد) کسی نبود که جواب این خانواده ها را بدهد، و این خانواده های دردمند بدون اطلاع یافتن از عزیزان خود به ایران بر گشتند.
“خانواده من در سال ٨۲ دوبار به دیدار من آمدند بار اول اجازه دادند و به دیدار خانواده ام رفتم و خواهر و برادرم را دیدم ، اما در همان سال پدر، مادر و خواهر دیگرم آمدند ولی زنان مسئول فرقه مجاهدین از ما خواستند که نرویم و ما را تحت فشار قرار دادند و نگذاشتند برویم، اما خانواده ام فردا صبح دو باره به اشرف آمدند این بار مرا به همراه چند نفر برای ملاقات بردند اینها کسانی بودند که همراه من آمده بودندکه مبادا خانواده ام مرا بدزدند ! یعنی من تحت الحفظ ملاقات کردم که مبادا چیزی بگویم و یا بشنوم که برای اینان ناخوشایند باشد.
بعد از رفتن خانواده هم هر نفر بایستی خودش را مثلا از خانواده و زندگی طلبی ناشی از ان تطهیر می کرد یعنی با شرکت در نشستهای جمعی که به همین منظور تشکیل می شد شرکت و لحظات میل و عاطفه به خانواده در خودش را ذکر و تقبیح کند و بقیه هم کلی به او به خاطر داشتن چنین لحظاتی در ذهن ناسزا بگویند تا پاک شود” و بدین وسیله شخصیت فرد سرکوب و هر سال با تکرار این گونه نشست ها دیکر فردی بی هویت و سلب الاراده و مطیع می شد . به قول خودشان ” خودش را انکار کرده تا شخصیت مریمی پیدا کند”.
هنگامیکه من در اشرف و لیبرتی بودم از دنیای بیرون هیچ خبری نداشتم و فکرمی کردم که همه چیز در همین اشرف نت و سیمای آزادی آنهاست و همین اخبار هم درست است چرا که هیچ امکان دیگری هم نداشتیم با ورود به آلبانی وارد کمپ کمیساریا شدم آنجا به اتاق اینترنت رفتم و وارد دنیای دیگری شدم و فهمیدم که مثل اصحاب کهف و بی خبر از دنیا بودیم بعد از یک روز آنجا نگهبان گذاشتند و ورود به اتاق را دو نفره کردند تا تضمین همدیگر باشند. بعدا هم که به محل استقرار اصلی مفید رفتیم از این نوع بگیر و ببندها، گوش ایستادنها و محدودیت ها هر روز بیشتر و بیشتر می شد. با دیدن این وضعیت تصمیم گرفتم که خودم را خلاص و از این همه فشار و محدودیت رها کنم.
بعداز نوشتن برگه درخواست خروج از سازمان من را ۱۵ روز در مقرمفید (همان آپارتمانهای واقع شده در منطقه کشار در تیرانا که توسط سازمان ملل برای اسکان ما اجاره شده بود) در اتاقی ـ قرنطینه ـ بودم، حتی اجازه بیرون رفتن را هم نداشتم و برای شام و ناهار هم نمی گذاشتند به سالن برویم، در این مدت با برخورد بد به من توهین می کردند. نهایتا در تاریخ ۱۳۹۶/۹/۱۱از مناسبات آنها جدا شدم و به مدت سه ما از آنها پول گرفتم و بعد از آن دیگر نگرفتم علت هم این بود که هر بار می رفتم باید بر علیه دوستانم برای آنان جاسوسی می کردم و بر علیه آنها حرف می زدم. با خودم گفتم که نیامدم بیرون بر علیه کسی حرف بزنم و مزدوری شماها که عمر وجوانی و هستی و نیستی مرا گرفته اید وبعد آن دیگر به آنها مراجعه نکرده و پول هم نگرفته ام.
در پایان اعلام می کنم که من هیچ ارتباطی با فرقه مجاهدین خلق ندارم و تاکید می کنم به هیچ گروه یا سازمانی وصل نیستم آمدم بیرون که زندگی خودم را بعد از ۳۰ سال از نو احیا و باز سازی کنم. در انتها جدایی خودم را از فرقه جهنمی سازمان مجاهدین رسما اعلام میکنم و تلاش میکنم برای روشنگری بیشتر افکار عمومی، خاطرات حضور خود در فرقه رجوی را برای نسل جوان کشورم بیان کنم تا شناخت بیشتری نسبت به فرقه خشونت طلب مجاهدین داشته باشند.
پرویز حیدر زاده نشلی
(پایان)
اعلام جدایی رسمی آقای موسی دامرودی از فرقه مجاهدین در آلبانی (بیست و دوم اکتبر ۲۰۱۸)
جدایی آقای محمد عظیم میش مست از فرقه مجاهدین خلق در آلبانی (هجدهم اکتبر ۲۰۱۸)
جدایی آقای غلامعلی میرزایی عضو سی ساله مجاهدین از فرقه رجوی (سیزدهم اکتبر ۲۰۱۸)
اعلام جدایی حسن شهباز از فرقه مجاهدین در آلبانی (بیستم سپتامبر ۲۰۱۸)
اعلام جدایی حسن حیرانی از فرقه مجاهدین خلق در آلبانی
همچنین:
کانون آوا (مردم تی وی)، بیست و سوم آوریل 2019:… آقای حسن حیرانی عضو جداشده مجاهدین در آلبانی دررابطه با : 1- شرایط و وضعیت نفرات جدا شده یا افرادی که از فرقه رجوی جدا می شوند و می خواهند از تشکیلات مستقل باشند. 2- بستن قسمتی یا بخشی از کمیساریای پناهندگی درآلبانی که مربوط به جدا شده ها می باشد 3-… فرار مسعود رجوی و مرگ اعضای مجاهدین خلق ایران

پرویز حیدرزاده، نجات یافتگان در آلبانی، نوزدهم آوریل 2019:… فرقه مجاهدین اعلام کرده است زنده یاد علی اکبر کلاته در مقابل خانواده ها ایستادگی کرد و مقاوم بود و دروغ های دیگر . من خودم به عنوان یک شاهد زنده باید متذکر شوم که نه او و نه ما خبری از آمدن خانواده ها به لیبرتی نداشتیم و در سانسور… فرار مسعود رجوی و مرگ اعضای مجاهدین خلق ایران

محمد رزاقی، وبلاگ رزاقی، پاریس، نوزدهم آوریل 2019:… اکبر کلاته از اسیران جنگی هدیه صدام ملعون به رجوی داعشی بود . زمانیکه با اکبر کلاته در یک مقر بودیم اکبر بارها از پیوستن به فرقه رجوی ابراز پشیمانی می کرد و به شوخی می گفت صدام کربلائی بود از دست اش زنده در رفتیم. خدا آخر عاقبت مان را با این… فرار مسعود رجوی و مرگ اعضای مجاهدین خلق ایران

هادی ثانی خانی، نجات یافتگان در آلبانی، شانزدهم آوریل 2019:… رجوي ميگفت که ما با تکیه بر حسین علیه سلام در عراق مانده ایم و باید دندان امریکایی ها را کشید . ولی الان میبینیم که بی شرمانه و با وقاحت مریم رجوی با آنها ملاقات های آنچنانی دارد و پول های کلان برای دیدار با امریکایی ها خرج میکنند به… فرار مسعود رجوی و مرگ اعضای مجاهدین خلق ایران

احسان بیدی، نجات یافتگان در آلبانی، دوازدهم آوریل 2019:… یادم میاد که مسعود رجوی چند ماه بعد از این کشتار که تیرش به سنگ خورده بود دریک نشست جمعی مجاهدین خلق داد و فغان سر میداد که چرا خون لازم را ندادید؟ اگر چه سرفصل 19 فروردین 1390 متاسفانه منجر به ریختن خون تعدادی از رفقا و دوستان ما شد ،… فرار مسعود رجوی و مرگ اعضای مجاهدین خلق ایران

موسی دامرودی، نجات یافتگان در آلبانی، ششم آوریل 2019:… این ابلهان کوته مغز نمیدانستند که زره پوش را آورده اند تا بتواند در سیلاب به مردم کمک کند و مردم هم نه دنبال مقابله با زره پوش بلکه دنبالش بودند تا بیاید وکمکشان کند ، چون ماشینها نمیتوانستند در سیلاب حرکت کنند. آری این فرقه ی منفور. به خیال اینکهفرار مسعود رجوی و مرگ اعضای مجاهدین خلق ایران

صابر تبریزی، ایران اینترلینک، نوزدهم مارس 2019:… در رسانه های رجوی آمده است : ” هیأترئیسه و شورای مشورتی کمیتهٴ آلمانی همبستگی برای ایرانی آزاد تحت هدایت خانم ریتا زوسموت رئیس پیشین مجلس فدرال آلمان از ۲۱تا ۲۳اکتبر ۲۰۱۸به تیرانا سفر کردند تا با اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران که در آلبانی بهسر میبرند، دیدار کنند “. البته این کار عجیبی… فرار مسعود رجوی و مرگ اعضای مجاهدین خلق ایران

غلامعلی میرزایی، نجات یافتگان در آلبانی، هجدهم مارس 2019:… عدس پلو بدون ظرف یک پلاستیک پیدا کردیم .شستیم .غذا را گرفتیم .بردیم داخل سنگر هنوز چند لقمه ای آنهم با دست نخورده بودیم.که صدای شلیک وصدای تانک می آید فکر کردیم کمکی آمده ولی متاسفانه در طرف دشمن بود . آماده باش را دادیم و شلیک ولی تعداد ما با… فرار مسعود رجوی و مرگ اعضای مجاهدین خلق ایران

انجمن نجات، بیست و هفتم فوریه 2019:… اعلام موجودیت تشکل “مادران، قربانیان فراموش شده” در میلاد با سعادت ام الائمه (س). دفتر مرکزی انجمن نجات، میلاد با سعادت حضرت ام الائمه فاطمه زهرا (س)، روز مادر و روز زن را گرامی داشته و به خانواده ها خصوصاً مادرانِ اعضای فرقه رجوی تبریک عرض می کند. همچنین با کمال مسرت و افتخار… فرار مسعود رجوی و مرگ اعضای مجاهدین خلق ایران

احسان بیدی، سایت نجات یافتگان در آلبانی، ایران آزادی، بیست و پنجم فوریه 2019:… حضور رسانه های معتبر بین المللی در آلبانی و تهیه گزارش های مختلف و روشنگری در مورد ماهیت مجاهدین خلق چنان افزایش یافته است که فرقه رجوی را مجبور کرده است در رسانه های تبلیغاتی خود به سوز و گداز بپردازد… تا جاییکه که کار را به… فرار مسعود رجوی و مرگ اعضای مجاهدین خلق ایران

علی اکرامی، انجمن نجات، مرکز خوزستان، بیست و یکم فوریه 2019:… مهدی ابریشم چی (شریف) گوشزد کرده که مقامات امنیتی دولت البانی به گزارش کرده اند که اعضای شما به محض خروج از مقراشرف سه به محل های فروش مشروب و یا ارتباط گیری با جنس مخالف اقدام میکنند. باید مراقب باشید ادامه این کارها ممکن است منجر به بیماری شما… فرار مسعود رجوی و مرگ اعضای مجاهدین خلق ایران

غلامرضا شکری، سایت نجات یافتگان در آلبانی، بیست و یکم فوریه 2019:… زمانیکه خانواده ها از ایلام می امدند متوجه شدم خانواده حمزه هم آمده اند و شما به آنها شماره قبر او در کربلا را دادید و گفتید او شهید شده درحالیکه خودتان او را کشته بودید. آخر دروغ تا کی؟!! شما که روی هرچه آدم کلاش و دروغگو… فرار مسعود رجوی و مرگ اعضای مجاهدین خلق ایران