عماد آبشناس، اسپوتنیک، بیست و نهم مارس 2020:… اینکه تیم رسانه ای سازمان مجاهدین خلق که مورد حمایت مالی عربستان سعودی و حمایت لجستیک و فنی اسراییل و آمریکا است در آلبانی و تعدادی از کشورهای دیگر شدیدا فعال شده و روی این مساله تبلیغات فراوان راه انداخته، خود یک بهانه دیگری برای این حمله بیولوژیک است و جای تاسف دارد برخی که خود را ایرانی معرفی می کنند به جای اینکه ناراحت حال مردم ایران باشند به نوعی خوشحال کشته شده ایرانی ها توسط این ویروس می باشند. دقیقا همانگونه که مخالفان چین قبلا نیز رفتار می کردند. ماموریت مجاهدین سیاهنمایی رسانه ای
مریم رجوی و کرونا . وعده سرنگونی از صدام تا بولتون. از ارتش آزایبخش تا ویروس کرونا
ماموریت مجاهدین سیاهنمایی رسانه ای
سیاه نمایی رسانه های غربی علیه ایران و چین
در حالی که بسیاری باور دارند ایالات متحده منبع ویروس کرونا بوده و رییس جمهوری ماجراجوی آن دستور انتشار آن علیه دشمنان آمریکا را داده مشاهده می کنیم که رسانه های وابسته به آمریکا و متحدین آن سیاه نمایی رسانه ای در ابتدا بر علیه چین و سپس بر علیه ایران راه انداختند.
اسپوتنیک – همسویی رسانه های ایالات متحده و کشورهای متحد آن با این سیاه نمایی را نمی توان یک مساله ساده انگاشت و باید توجه داشت که قطعا هدف آمریکایی ها از پخش این ویروس این بوده که به دشمنان خود آسیب برساند و بدون جنگ رسانه ای امکان آسیب رساندن به دشمنان آمریکا وجود ندارد.
به این ترتیب می توان گفت این جنگ رسانه ای ثابت می کند جنگ بیولوژیک آمریکا، که جزو معدود کشورهای جهان است که معاهده منع تولید سلاح های بیولوژیک را امضا نکرده، واقعا رخ داده.
نکاتی همچون پنهانکاری تعداد مبتلایان و یا مثلا قبلا چین به عنوان منبع ویروس معرفی می شد و امروزه ایران به عنوان منبع ویروس معرفی می شود همه نشان می دهد که کاسه ای زیر نیم کاسه است و بحث انتشار این ویروس خلیل هم تصادفی نبوده.
اینکه تیم رسانه ای سازمان مجاهدین خلق که مورد حمایت مالی عربستان سعودی و حمایت لجستیک و فنی اسراییل و آمریکا است در آلبانی و تعدادی از کشورهای دیگر شدیدا فعال شده و روی این مساله تبلیغات فراوان راه انداخته، خود یک بهانه دیگری برای این حمله بیولوژیک است و جای تاسف دارد برخی که خود را ایرانی معرفی می کنند به جای اینکه ناراحت حال مردم ایران باشند به نوعی خوشحال کشته شده ایرانی ها توسط این ویروس می باشند.
دقیقا همانگونه که مخالفان چین قبلا نیز رفتار می کردند.
در بسیاری از موارد شایعات بدون هیچ زمینه خبری مطرح می گردد و علیرغم اینکه بعدا مشخص می شود که شایعه کذب است ولی پس از مشخص شدن کذب بودن آن هیچ بحثی در مورد نتیجه انتشار این شایعات مطرح نمی شود.
مرجع اصلی تشخیص رفتار و فعالیت کشورها در مساله مبارزه با کرونا و هر نوع مساله بهداشتی سازمان بهداشت جهانی می باشد که رسما تلاش و شفاف سازی حکومت ایران و چین بابت آمار مبتلایان را تایید کرد، و اشاره کرد که علی رغم اینکه اولین فرد مبتلا به کرونا ویروس در چین پیدا شد، منبع ویروس هنوز مشخص نیست؛ این درحالی است که حتی بعضی رسانه های خارجی اعتراف کردند که این ویروس قبل از به وجود آمدن در چین در جا های دیگر دنیا پخش شده است.
از سوی دیگر در تاریخ 21 فوریه دولت ژاپن در برنامه تلویزیونی آساهی، دولت امریکا را به صورت علنی زیر سوال برد. برنامه تلویزیونی آساهی معتقد است که اخیرا در ایالات متحده امریکا تعداد زیادی ویروس کرونا با ویروس آنفولانزا قاطی شده و درحال شدت گرفتن و افزایش یافتن است بسیاری از امریکایی ها در ظاهر بر اثر آنفولانزا مرده اند ولی در حقیقت بر اثر کرونا ویروس درگذشته اند.
همچنین باید توجه داشت اشکال جدیدی از ویروس کرونا بی سر و صدا در جهان گسترش یافته و در بیشتر جاها فقط به عنوان آنفولانزای معمولی تشخیص داده شده است و آن زمان که کرونا ویروس جدید در چین ظاهر شد؛ چین بدون تردید جلو رفت و تمام تلاش خود را برای متوقف کردن و از بین بردن ویروس به کار گرفت و به عبارتی برای تمام جهان زمان را خرید تا بقیه فرصت آن را داشته باشند که در برابر مقابله با این ویروس آماده شوند همچنین ایران هم به دلیل تحریم های آمریکا شدیدا با کمبود کیت های تشخیص ویروس مواجه بوده و هست و به همین دلیل بسیاری از موارد اصابت به ویروس ابتدا آنفلوانزا تشخیص داده شده و حتی پزشکان معالج هم مورد اصابت ویروس قرار گرفتند، و همین بس کافی است تا دست داشتن آمریکا و متحدین اش در این ماجرا و انتشار ویروس و حتی سرایت آن به دیگر کشورهای جهان را اثبات کند.
به هر صورت باید توجه داشت که هم کاری چین و ایران نمونه هم کاری بین مللی در مبارزه با کرونا است.
زمانی که چینی ها در حال مبارزه با ویروس بودند ایرانی ها بدون هیچ درنگی هر آنچه در توان داشتند عرضه کردند و در مقابل چینی ها هم زمانی که ایرانی ها با ویروس مبارزه می کردند نیز به ایران کمک کردند، کمک بین چین و ایران کاملا انسان دوستانه و بدون هیچ پیش شرط سیاسی است نه مثل دولت آمریکا که همه کمک های خود را منوط به مسایل سیاسی می کند وبه هیچ وجه دیدگاه انسان دوستانه در ماجرا ندارد.
مشاهده می کنیم در ابتدای بحران کرونا ، ایران به چین 3 میلیون ماسک رایگان داد و در مقابل زمانیکه کرونا به ایران رسید چین هم به ایران ده ها هزار کیت آزمایش کرونا رایگان اهدا کرد .
ولی ایالات متحده آمریکا همه کمکشان فقط در حد حرف زدن است و به مرحله عمل نمی رسد، و باز کردن مسیر کمک رسانی انسان دوستانه را بر این شرطی سیاسی قرار داد که جاسوسان آمریکایی را در زندان ایران آزاد کنند.
در پایان باید تاکید داشت آمریکا منبع ویروس و مانع اصل هم کاری بین مللی در مبارزه با کرونا است و هر انسانی که بابت این ویروس جانش را از دست می دهد و یا هر انسانی که از این ویروس زجر می کشد، همه این خون ها و زجر ها گردن آمریکا و سیاست مداران آن است.
ماموریت مجاهدین سیاهنمایی رسانه ای
***
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/جشن-کرونای-مریم-رجوی-تنوره-های-اژدهای/
جشن کرونای مریم رجوی – تنوره های اژدهای مرده
حامد صرافپور، انجمن نجات، مرکز فارس، پانزدهم مارس 2020:… عبور از این “تونل وحشت” برای اعضای مجاهدین فرصتی برای به فراموشی سپردن “وحشت نشستهای حوض” بود تا اگر شده چند ساعتی را بدون دغدغه بگذرانند. اما مسعود رجوی در جشن نوروزی هم به ادامه سرکوب معترضان می اندیشید و اجازه نداد این شادی ها، پایان خوشی داشته باشد. در این گیر و دار که همه دوست داشتند چند روزی را بدور از دستورات تشکیلاتی و نشست های ایدئولوژیک بگذرانند، بناگاه سخن از برپایی “نشست دیگ” وحشت و دلهره عجیبی برای ما بوجود آورد. زوج رجوی حتی از نوروز ما هم نگذشته بودند و بلافاصله “تونل وحشت دیگ” را کلید زدند. فروردین 1375 با چنین وحشتی آغاز گردید. سوژه اینبار یکی از فرمانده یگان های رسته مهندسی بود. جشن کرونای مریم رجوی – تنوره های اژدهای مرده
مجاهدین خلق ویروس کرونا و مخفی کاری رهبران فرقه – نامه خانواده ها به سازمان بهداشت جهانی
جشن کرونای مریم رجوی – تنوره های اژدهای مرده
حامد صرافپور ، انجمن نجات مرکز فارس25 اسفند 1398
فرمان آتش
همه ساله در واپسین روزهای سال و نزدیک شدن آخرین جشن های نوروزی، سران مجاهدین خلق که با شادی و آرامش مردم سازشی ندارند، به یاد برهم زدن آسایش خلائق برمی آیند. این اولین بار نیست و طبعاً نباید انتظار داشت که پایانی بر آن متصور باشد.
از پیروزی انقلاب 57 که سازمان مجاهدین دور تازه حیات خود را آغاز کرد تا اواسط دهه 70، یعنی بیش از 15 سال، رهبری مجاهدین هیچگاه از چهارشنبه سوری به عنوان یک جشن یاد نکرد و اساساً در تفکر مسعود رجوی چنین پدیده ای جایی نداشت. وی که خود را رهبر عقیدتی مجاهدین می دانست، با هیچیک از فرهنگ و سنن ایرانی دمخور نبود و به رسمیت نمی شمرد. برای اولین بار نوروز را هم زمانی به عنوان جشن درنظر گرفت که در خارج کشور به فکر سوء استفاده از آن افتاده بود و به تبع آن، چهارشنبه سوری هم زمانی در مناسبات مجاهدین جایگاه خود را پیدا کرد که مریم رجوی خاک عراق و بازی با آتش در میدان جنگ را رها کرده بود و به عنوان “رئیس جمهور برگزیده مادام العمر” به این ضرورت رسیده بود که با زرق و برق جدیدی وارد میدان سیاسی اروپا گردد و ایرانیان خارج کشور را با فریب به سمت خود بکشاند. در چنین شرایطی، بناگاه چهارشنبه سوری جایگاه دیگری در بین مجاهدین پیدا کرد و مریم رجوی نیز لباس سبز نظامی را کنار گذاشت و وارد کارزار مدهای رنگین و آرایش زیبایی گردید.
با استقرار مریم در اروپا و تغییر فرم در نقش یک انسان صلح طلب و دمکراتیک، “فرمان آتش” وی برای پیشروی در میدان جنگ صدام علیه سربازان ایرانی، مبدل به “فرمان آتشسوزی” در هفته پایانی سال گردید تا به جای پرتاب موشک و گلوله به سوی مردم، آنان را با انفجار ترقه و بمبهای دستساز در خیابانهای شهر دچار ارعاب و استرس نماید. گویا این “دیوانگان آتش” قادر نیستند دمی دست از ویرانی وطن و سلب آسایش مردم بردارند.
از سال 1373 که مریم رجوی به باشگاه مد و لباس و زیبایی اندام اروپا پیوست، در قرارگاه اشرف مجاهدین نیز ولوله برگزاری مراسم چهارشنبه سوری شور دیگری گرفت و برنامه های متعددی برای این روز در نظر گرفته شد. قاعدتاً ما به عنوان اعضای این سازمان متوجه دلایل این چرخش نمی شدیم و آنرا بخشی از اهداف سازمان و رهبری آن در مسیر اهمیت دادن به فرهنگ و سنن ایرانی تلقی می کردیم که تاکنون به آن پرداخته نمی شد و حالا مسعود رجوی به دلیل طینت وطنپرستانه اش درصدد احیای آن است. با چنین تصوراتی تلاش می کردیم آنرا باشکوه هرچه بیشتری برگزار کنیم. اسفند 1374 یکی از همان روزهایی بود که همگان برای برگزاری چهارشنبه سوری بسیج شده بودند. با گذار از “سلسله نشست های حوض” که پیشتر به آن اشاره شد، هیچکس جرأت نداشت ذره ای از شادی و نشاط و تلاش کم بگذارد و از ترس اینکه باز هم این نشست ها تکرار شود و سوژه دیگری برای سرکوب شویم، با خنده های تلخ و دلهایی پر درد به برپایی مکان های تفریحی مثل “تونل وحشت و بازارچه” مشغول بودیم.
باز هم در این میان ستاد مرکز فرماندهی 12 پیشتاز ساخت و ساز شده بود. گروه زیادی به رنگ آمیزی ساختمانها و گروهی به ایجاد تونل وحشت مشغول بودند و در نقاط دیگر این مرکز نیز بازارچه سازی و کلاس رقص لری برگزار بود تا برای جشن های نوروزی هم آمادگی لازم کسب شود. سایر مراکز نیز هرکدام مسئولیت های خود را داشتند که از جمله ساخت و ساز بازارچه در محل جایگاه رژه قرارگاه اشرف بود. چهارشنبه سوری در چنین وضعیتی فرا رسید و افراد به تفریح مشغول شدند. تونل وحشت مرکز 12 بسیار دیدنی شده بود لذا از مراکز و ستادهای دیگر هم برای دیدن آن می آمدند. “شهرزاد صدرحاج سید جوادی و عذرا علوی طالقانی” هم در میان بازدید کنندگان به چشم می خوردند.
عبور از این “تونل وحشت” برای اعضای مجاهدین فرصتی برای به فراموشی سپردن “وحشت نشستهای حوض” بود تا اگر شده چند ساعتی را بدون دغدغه بگذرانند. اما مسعود رجوی در جشن نوروزی هم به ادامه سرکوب معترضان می اندیشید و اجازه نداد این شادی ها، پایان خوشی داشته باشد. در این گیر و دار که همه دوست داشتند چند روزی را بدور از دستورات تشکیلاتی و نشست های ایدئولوژیک بگذرانند، بناگاه سخن از برپایی “نشست دیگ” وحشت و دلهره عجیبی برای ما بوجود آورد. زوج رجوی حتی از نوروز ما هم نگذشته بودند و بلافاصله “تونل وحشت دیگ” را کلید زدند. فروردین 1375 با چنین وحشتی آغاز گردید. سوژه اینبار یکی از فرمانده یگان های رسته مهندسی بود. ستاد فرماندهی این مرکز (که به سوله سوخته معروف بود) در خیابان 400 قرارگاه اشرف و در 200 متری “زندان قلعه مروارید” قرار داشت. همان زندان وحشت آفرینی که آقای محمدحسین سبحانی در کتاب “روزهای تاریک بغداد” به آن اشاره کرده و شامل دخمه های تنگ و تاریک برای حبس و شکنجه معترضین به صورت انفرادی بکار می رفت. این زندان مخوف پس از سقوط صدام بکلی ویران گردید تا هیچ نشانه و مدرکی از آن باقی نماند.
با وجود تلخندهایی که بر لب داشتیم، زیر چشمی به ترددات داخل مقر نگاه می کردیم که چطور فرمانده یگان ها و رسته ها در آمد و شد هستند و خود را برای برگزاری “نشست دیگ” آماده می کنند (نشست دیگ که از سال 1374 برای سرکوب مخالفان و منتقدان برگزار گردید و از آن پس مستمر و دوره ای تشکیل می شد، مکانی بود برای سرکوب طولانی مدت سوژه هایی که معترض و یا در معرض جدایی از فرقه بودند. در این جلسه، فرد معترض مورد محاکمه و هجمه گروهی قرار می گرفت تا زمانی که اعتراف کند هرآنچه از سازمان و استراتژی آن مورد انتقاد قرار می داده، ناشی از مشکلات جنسی خودش بوده است).
نشست بسیار محدود و در سطح فرماندهان یگان ها و رسته ها برگزار گردید. نعره ها و فریادهایی که از درون اتاق بگوش می رسید نشانگر حمله لفظی به سوژه بود که ساعت ها به طول انجامید و در پایان، چهره بشدت فروریخته و درهم شکسته وی که از محل به سمت اتاق کار خویش می رفت نشان می داد که تا چه حد زیر ضرب و فشارهای روحی قرار داشته است. او تا مدتها قادر نبود به چشم دیگران نگاه کند و به نظر می رسید در دلش خون گریه می کند. دیدن چهره و نگاه های افسرده و توأم با خشم او، حقیقتاً غم انگیز و ترحم برانگیز بود. سالها بعد که همان شخص را در اسارتگاه آمریکایی ها می دیدم، همچنان افسرده و شکسته می نمود. گناه اش این بود که نمی خواست خود را ریاکارانه در یک بهشت جلوه دهد و در نشست ها برای خودنمایی به کسی هجوم نمی برد تا خود را مدافع “انقلاب مریم” نشان دهد و این نوع مناسبات از نظر مسعود و مریم رجوی غیر قابل تحمل و نشانگر ضدیت با انقلاب! بود… چهارشنبه سوری و نوروز این سال با چنین وحشت و نگرانی به پایان خود نزدیک می شد. وحشت عجیبی در بین دیگر افراد بوجود آمده بود و همه منتظر نشست های بعدی دیگ و سوژه شدن خودشان بودند. با وجود اینکه تظاهر نمی کردیم اما در دلهای ما دلهره عجیبی موج می زد. یادآوری نشست های حوض و رفتن در این دیگ، لحظه ای ما را آرام نمی گذاشت و طبعاً از شیرینی نوروز و شادی تونل وحشت چهارشنبه سوری هیچ اثری باقی نمانده بود.
پس از این نشست، و در حالی که هنوز به “سیزده بدر” نرسیده بودیم، چندین نشست مشابه به ریاست “حکیمه سعادت نژاد” که اخیراً به عنوان رئیس ستاد مرکز انتخاب شده بود، برگزار گردید. در این نشست ها نیز چندین نفر سوژه شدند و سوژه می باید به این نقطه می رسید که وضعیت نابسامان تشکیلاتی اش، ناشی از فساد ذهنی و بی اخلاقی هایی بوده که از درون جامعه با خود به درون مناسبات مجاهدین آورده و آنجا را به لجن کشیده است! فرد باید اقرار می کرد که حضورش در سازمان مجاهدین نشانگر پاکی طینت خودش نبوده، بلکه سازمان مجاهدین دست او را گرفته و از منجلاب فساد بیرون کشیده و با لطف بیکران رهبری، وی را زیر پر و بال گرفته و با انقلاب مریم به این نقطه رسانیده است! لذا جدایی وی از سازمان، چشم اندازی جز همان فساد و بی اخلاقی نخواهد داشت. برای نمونه یکی از سوژه ها تحت فشار مستمر در همان نشست گفت: “من در تهران یک جوان بی هدف بودم که تمام عشق من داشتن یک کیف سامسونت و خودنمایی جلوی دختران بود. و اگر سازمان دست مرا نمی گرفت که از آن زندگی بیرون بکشم، الان مثل همه مردم عادی توی همین مرداب غرق بودم. با اینحال من قدر سازمان را ندانستم و در این مدت همه اش مناسبات را شخم زده ام.”… این مسیر را همه سوژه ها باید طی می کردند، یعنی خود را عنصری ناپاک جلوه می دادند که سازمان آنها را نجات داده است، و اگر از سازمان جدا شوند، دوباره همان عنصر کثیف و فاسد خواهند شد. هدف مسعود رجوی دقیقاً کشانیدن افراد به همین نقطه بود که بگویند انقلاب ایدئولوژیک مریم باعث پاکی آنها شده و خودشان ذاتاً انسان های شایسته و ذیصلاحی نبوده و نخواهند بود. و فردی که به این نقطه می رسید، مدام یک احساس گناه در وجودش زبانه می کشید و تلاش می کرد خود را به منبع پاک و آسمانی چون مسعود رجوی متصل نگه دارد. (توضیح: در این مرحله مسعود رجوی آموزه های اولیه انقلاب مریم را هم زیر سوآل می برد، چون وی آن زمان چنین تفکری را برآمده از دستگاه جنسیت معرفی می کرد که “نظام” منادی آن است. وی در مباحث بند الف انقلاب مدعی بود که انقلاب مریم برآمده از یک “دستگاه توحیدی” است که مجاهد خلق را در گناهان فردی خود فرو نمی برد، چون رهبری مجاهدین خود را معصوم نمی داند. اما در اینجا همه باید تلویحاً معصومیت مسعود رجوی را تأیید می کردند.)
سالها از آن رویداد گذشت و طی این مدت چهارشنبه سوری های متعددی برگزار گردید، اما درست از زمانی که جنگ افروزی رجوی با خلع سلاح به بن بست رسید، آتش چهارشنبه سوزی او در ایران هم زبانه کشید و سالی نیست که وی جوانان ایرانی را به آتش زدن خیابانها و شهرها تشویق نکرده باشد.
تنوره های “چهارشنبه سوزی” اژدهای مرده!
طنزآمیزترین حرکت مجاهدین در چند هفته اخیر، بیرون کشیدن مسعود رجوی از تابوت شکسته و صدور پی در پی فتوا برای مردم ایران است!. این اژدهای مرده که سالهاست حتی یک تصویر جدید از خود به نمایش نگذاشته و چهره او در همان عکس 30 سال پیش منجمد مانده، باز هم تلاش می کند رو به سوی مردم ایران تنوره بکشد و آتش به جان مردم بیندازد، هرچند در این مدت جز مشتی دود از تابوتش بیرون نزده است. فتوا دادن برای عدم شرکت در انتخابات، فتوای نحوه غسل و کفن جان باختگان کرونا و یا فراخوان خیزش در چهارشنبه سوری برای به آتش کشیدن شهرها و ایجاد رعب و وحشت بین شهروندان، بخشی از نمایش این اژدهای گور بگور است. درست در زمانی که مردم برای پایان دادن به پروژه کرونا نیازمند آرامش و آسایش هستند و هزاران تن از مدافعان سلامت در بیمارستان ها برای بهبودی مردم ایران به استقبال خطر رفته اند، این زوج آتش افروز (همانند چهل سال گذشته که آتش کینه، تفرقه، جنگ خیابانی، خودسوزی، بمبگذاری، مردم کشی و خانمانسوزی را به مردم تحمیل کرده بودند) باز هم درصدد افزایش تعداد قربانیان به شیوه ارعاب و وحشت هستند!.
تردیدی نیست که آنچه همیشه برای زوج رجوی در اولویت بوده، سوار شدن بر موج حوادث طبیعی و مصنوعی بوده است تا شاید از طریق آن، با بحران سازی، در مسابقه خیانت و خودفروشی، گوی سبقت از سایر اپوزیسیون وابسته به سعودی-سیا بربایند! و به آرزوی دیرینه شان برای رسیدن به قدرت از طریق ارتش آمریکا نائل آیند و یا حداقل کمک های بیشتری دریافت کنند.
مریم در جشن کرونا!
با شیوع بیماری کووید 19 در ایران، مریم نیز که در دوران جنگ فرمان آتش علیه “مدافعان وطن” صادر می کرد، اینک سوار بر ویروس کرونا در صدد برآمده اینبار “مدافعان سلامت” را هدف آتشباری خود بگیرد، و مردم را قربانی فتنه های جدید خود سازد. در این رابطه وی همه روزه مسابقه افزایش آمار جان باختگان کرونا برپا میکند و به صورت تصاعدی آنرا را افزایش می دهد. در فتنه آبان نیز مجاهدین به صورت شگفت آوری به آمار و ارقام کشته شدگان می افزودند!. اگر به آمارها دقت شود، به طور ثابت توسط مریم رجوی ضریب 8-10 به خود می گیرد.
ظاهراً رنج و درد مردم ایران از این ویروس، جشن بزرگی برای مریم رجوی شده تا عقده شکست های خود را بر سر آنان تخلیه کند، اما گسترش کرونا در آلبانی و اروپا، این شبهه را تقویت می کند که بخشی از مجاهدین بخاطر نمایش های خیابانی و ارتباط نزدیک با یکدیگر به کرونا مبتلا شده باشند، لذا این احتمال وجود دارد که مریم رجوی از این پس مجبور باشد به جای پرداختن به مسائل داخل ایران، به آمار مبتلایان فرقه اش رسیدگی کند، و این مسئله آتش چهارشنبه سوری را به دامان مریم خواهد افکند که بیشتر نیروهای فرقه اش را کهنسالان تشکیل می دهند.
حامد صرافپور
جشن کرونای مریم رجوی – تنوره های اژدهای مرده
***
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/درمان-کرونا-با-اغتشاشات-پیام-شماره-22-مس/
درمان کرونا با اغتشاشات . پیام شماره 22 مسعود رجوی
صابر تبریزی، ایران اینترلینک، یازدهم مارس 2020:… مرحوم مسعود رجوی در پیام شماره 22 خود میگوید: “مبادا در وانفسای کرونا و اینهمه مصیبتها قرار از کف بدهید و آنچنانکه خلیفه ارتجاع میخواهد کنج عُزلت بگزینید و صبر و انتظار انفعالی پیشه کنید. «نهجنگ» راهکار نیست. لازمه پیروزی شورش و جنگ صد برابر است “. یعنی تن به قرنطینه که مهمترین بخش مبارزه با ویروس کرونا است ، نداده، به مسافرت بروید ودر مبادی شهرها با نیروهای انتظامی که بدستور مقامات بهداشتی وبرای جلوگیری ازانتقال بیشتر کرونا مستقرند ، درگیر شوید وحتی با تعدادی ازمردم آن شهر که دردروازه ها مستقر شده ومانع ورود دیگران به شهرشان هستند ، به زد وخورد بپردازید، زخمی وکشته شوید واین ویروس را درسطح گسترده تری منتشر کنید! درمان کرونا با اغتشاشات . پیام شماره 22 مسعود رجوی
مریم رجوی و کرونا . وعده سرنگونی از صدام تا بولتون. از ارتش آزایبخش تا ویروس کرونا
درمان کرونا با اغتشاشات . پیام شماره 22 مرحوم مسعود رجوی
پیام شماره۲۲ مسعود رجوی مخالفت با قرنطینه و دعوت به هرج ومرج است!
20/12/1398
او گفته است :
” مجاهدان پیشتاز آزادی و کانونهای دلاور شورشی با الهام از ابراهیم بتشکن و حیدر جنگاور و صفشکن سوگند خوردهاند … بتهای شرک و جاهلیت زمانه را واژگون کنند و بند از بند این رژیم بگسلند “.
هیچکس باندازه ی شخص مسعود رجوی خود را به بت تبدیل نکرده واگر این مجاهدین سابق چیزی ازخود داشته وصاحب اراده گردند، باید که دروهله ی اول ، مسعود رجوی را بشکنند که ظاهرا آمادگی این کار را زمانی پیدا خواهند کرد که تحت نظر روانپزشکان معالجه شوند وبا ازسرگرفتن روابط خود با دنیا وخصوصا اعضای خانواده ی خود وبدست آوردن حق تعیین سرنوشت خویش وکسب مجال برای مطالعه یآزاد ورها شدن از تکرار طوطی وار آموزش های ضد بشری ، قادر بانجام آن نیستند!
سپس :
“مبادا در وانفسای کرونا و اینهمه مصیبتها قرار از کف بدهید و آنچنانکه خلیفه ارتجاع میخواهد کنج عُزلت بگزینید و صبر و انتظار انفعالی پیشه کنید. «نهجنگ» راهکار نیست. لازمه پیروزی شورش و جنگ صد برابر است “.
یعنی تن به قرنطینه که مهمترین بخش مبارزه با ویروس کرونا است ، نداده، به مسافرت بروید ودر مبادی شهرها با نیروهای انتظامی که بدستور مقامات بهداشتی وبرای جلوگیری ازانتقال بیشتر کرونا مستقرند ، درگیر شوید وحتی با تعدادی ازمردم آن شهر که دردروازه ها مستقر شده ومانع ورود دیگران به شهرشان هستند ، به زد وخورد بپردازید، زخمی وکشته شوید واین ویروس را درسطح گسترده تری منتشر کنید!
هرج ومرج براه بیاندازید تا رجوی که خودش قادر به انجام این کار نیست، به دشمنان خارجی ایران و اربابان رجوی کمک کنید که کشور را با ویروس های دیگر و شورش های کور برباد دهند!
بازهم :
” در هر کوی و برزن فریاد اعتراض سر دهید. ایران فریاد شعلهور است. بگذارید دنیا ببیند و بشنود. ببیند و بشنود که مردم ایران کرونا و آخوند نمیخواهند “.
این کار باعث شیوع هرچه بیشتراین بیماری خطرناک شده واساسا مردم رغبتی باین کار ندارند وهمینکه باندازه ی قابل توجهی به وضع بهداشت عمومی وفردی خود توجه دارند، نشاگر آنست که تا پایان غلبه بر کرونا (با قرنطینه کردن داوطلبانه ی خود ورعایت مسائل بهداشتی )، به خیابان ها نخواهند آمد وعملا نشان داده ومیدهند که کرونا را نمیخواهند!
همچنین :
” امکانات بهداشتی و درمانی را باید از چنگ رژیم بیرون کشید و در اختیار مردم گذاشت “.
هیچ ملتی بدون داشتن دولتی که متولی اصلی بهداشت جامعه است، نمیتواند بدون سازمان یافتگی، با این بلیه ها مبارزه کند ومردم اینقدر احمق نیستند که تشکیلات عملا موجود بهداشتی را ازبین برده وسالها زحمت بکشند که راسا سازمان بهداشت جامعه را مجددا بسازند واجازه دهند که کرونا کار خودش را بکند ودلخوشی به مسعود رجوی بدهد.
ضمنا، امکانات بهداشتی دروهله ی اول دراختیار پزشکان وپرستاران است وما دیوانه نشده ایم که با بیرون راندن آنها، میدان فراخی برای اراذل واوباش جهت غارت کردن اموال عمومی فراهم کنیم!
مجددا :
” انبارهای سپاه و بسیج و انتظامی و ارتش و همه دوایر و مؤسسات حکومت و دولت ولایت فقیه باید شناسایی و به نفع مردم و برای مردم تسخیر و تصاحب شود. پولهای غارت شده مردم در بانکهای سپاه و دولت ولایت فقیه باید به نفع مردم و برای مردم مصادره شود “.
چه کسانی قرار است که این عمل خیر ودموکراتیک؟! را انجام دهد؟
چه تضمینی هست که این اموال غارت شده بدست مردم برسد و ثروتمندان حریص آنها رابه ثمن بخس از اراذل واوباش نخریده وانبار نکنند و وضع دهها بار بدتر از حالا نشود؟!
درادامه :
“مراکز حکومتی به ویژه سپاه، بسیج،دادگاههای ارتجاع و حوزه های جهل و جنایت که تسلیم اراده خلق نمیشوند باید در هم کوبیده شود. حق گرفتنی است. باید برشورید و آنرا از حلقوم آخوندهای ضدبشر بیرون کشید “.
ما نای حرکت از خستگی ناشی از مبارزه با کرونا نداریم پسر!
تو دراین وضعیت میخواهی که ما به تسخیر مراکز قدرت بپردازیم؟
واقعا کم عقلی مسعود وحیف از رایی که یکبار درانتخابات مجلس بتو دادم!
صابر تبریزی
پایان
درمان کرونا با اغتشاشات . پیام شماره 22 مرحوم مسعود رجوی
***
شورش کرونایی در آلبانی – کمپ مجاهدین خلق ، فرقه رجوی
همچنین:

حامد صرافپور، انجمن نجات، مرکز فارس، هفتم فوریه 2020:… اینک، 38 سال پس از “عاشورای مجاهدین”، و 17 سال پس از “بهمن عظیم”، آنچه از سازمان مجاهدین (فرقه رجوی) باقی مانده، ارتشی از سالخوردگان است که چشم امید به ارتش آمریکا و دلارهای سعودی بسته اند. جمعیتی سالخورده در آسایشگاه تیرانا که از یکسو دلخوش به چند پلاکارد نصب شده… جشن کرونای مریم رجوی – تنوره های اژدهای مرده ماموریت مجاهدین سیاهنمایی رسانه ای

حامد صرافپور، انجمن نجات، مرکز فارس، دوم فوریه 2020:… مریم رجوی که طی ربع قرن گذشته خود را “رئیس جمهور برگزیده مقاومت” خوانده و بیشترین ادعای همراهی با مردم فلسطین را از خود نشان داده و بارها با نمایندگانی از جبهه آزادیبخش فلسطین و شخص “عرفات و محمود عباس” دیدار داشته است، عملاً نه تنها به عنوان یک “رئیس جمهور… جشن کرونای مریم رجوی – تنوره های اژدهای مرده ماموریت مجاهدین سیاهنمایی رسانه ای

حامد صرافپور، انجمن نجات، مرکز فارس، نوزدهم ژانویه 2020:… مسعود رجوی که دهه 60 را با خونریزی آغاز و رنگین کرد، در عرض چند ماه تحت عنوان “شهدای مقاومت” آماری ارائه داد که با روز “30 خرداد” (اعلام جنگ مسلحانه و اقدامات تروریستی) همخوانی داشته باشد و مدعی شد که جمهوری اسلامی طی چندسال “30 هزار نفر” را اعدام و… جشن کرونای مریم رجوی – تنوره های اژدهای مرده ماموریت مجاهدین سیاهنمایی رسانه ای

حامد صرافپور، انجمن نجات، مرکز فارس، بیست و یکم دسامبر 2019:… در کمتر از یک هفته، قرارگاه اشرف 3 متعلق به سازمان مجاهدین 3 مرگ را در رده های بالا تجربه کرد که نشانگر آغاز یک سلسله مرگ و میر در تشکل مجاهدین است. به نظر می رسد فاجعه ای که پیدایش آن دور از انتظار نبود فرارسیده و مسئولین… جشن کرونای مریم رجوی – تنوره های اژدهای مرده ماموریت مجاهدین سیاهنمایی رسانه ای

حامد صرافپور، انجمن نجات، مرکز فارس، پانزدهم دسامبر 2019:… لذا پس از آزادی مریم “پولشویی” به شیوه تلویزیونی و بانکی کلیک خورده بود و دولت های اروپایی بخوبی از آن مطلع بودند ولی به خاطر همسویی مجاهدین با خط ایران ستیزی شان، هیچ نظارتی بر آن انجام نمی گرفت و نهاد های امنیتی اجازه نمی دادند که رهبری فرقه در… جشن کرونای مریم رجوی – تنوره های اژدهای مرده ماموریت مجاهدین سیاهنمایی رسانه ای

حامد صرافپور، انجمن نجات، مرکز فارس، هشتم دسامبر 2019:… همکاری مجاهدین با داعش رخداد تازه ای نیست، پس از سقوط صدام گروه زیادی از مدیران استخبارات که همگی عضو حزب بعث بودند، به استخدام مجاهدین درآمدند و می دانیم که بعثی ها هسته اولیه داعش در عراق بودند. انتقال داعش به افغانستان این ضرورت را ایجاب می کرد که بیش… جشن کرونای مریم رجوی – تنوره های اژدهای مرده ماموریت مجاهدین سیاهنمایی رسانه ای

حامد صرافپور، انجمن نجات، مرکز فارس، سی ام نوامبر 2019:… چرا کانون شورشی؟ اگر کمی به گذشته بازگردیم، تعریف “استحاله” از نگاه مسعود رجوی این بود که “سگی مرده در نمکزار به حدی بپوسد که مبدل به نمک شود و از آن پس دیگر نجس نیست بلکه از جنس نمک است”. با این تعریف، میلیشیا (که در گذر زمان با… جشن کرونای مریم رجوی – تنوره های اژدهای مرده ماموریت مجاهدین سیاهنمایی رسانه ای

حامد صرافپور، انجمن نجات، مرکز فارس، شانزدهم نوامبر 2019:… قضیه حمله مریم رجوی به رسانه ها به اینجا هم ختم نشد و چهار هجمه پی در پی به تلویزیون BBC در روزهای 20 و 24 آبان نشان داد که مجاهدین چه بلحاظ سیاسی-اجتماعی و چه از نظر روحی اوضاع مناسبی ندارند. جالب اینکه دو هجمه آنان کاملاً مشابه، و تنها… جشن کرونای مریم رجوی – تنوره های اژدهای مرده ماموریت مجاهدین سیاهنمایی رسانه ای

حامد صرافپور، انجمن نجات، مرکز فارس، نهم نوامبر 2019:… در دل هیاهو و آشوب های عراق، مسعود رجوی نیز از تابوت 15 ساله خود سربرآورده و به همین مناسبت برای مردم عراق پیام می فرستد و برای تحریم هایی که از سوی امپریالیسم به مردم ایران تحمیل می شود، ابراز شادمانی می کند! و مریم رجوی همسو با آمریکایی ها،… جشن کرونای مریم رجوی – تنوره های اژدهای مرده ماموریت مجاهدین سیاهنمایی رسانه ای

حامد صرافپور، انجمن نجات، مرکز فارس، دوم نوامبر 2019:… جاسوسی از این و آن شخصیت، اقدام جدیدی در پرونده مجاهدین خلق نیست و اساساً بدون آن قادر به موضعگیری سیاسی علیه مخالفان و منتقدان و حتی “دوستان کجدار و مریز” خود نیستند. در سالهای اخیر، مجاهدین با همکاری موساد و سرویس های جاسوسی برخی دول اروپایی، دسیسه هایی علیه دیپلمات… جشن کرونای مریم رجوی – تنوره های اژدهای مرده ماموریت مجاهدین سیاهنمایی رسانه ای

حامد صرافپور، انجمن نجات، مرکز فارس، بیست و هفتم اکتبر 2019:… ماموریت مجاهدین سیاهنمایی رسانه ای یک ماه و نیم از سومین سالروز خروج اجباری مجاهدین خلق از عراق می گذرد و دستگاه تبلیغاتی مجاهدین همچنان با تمام قوا می کوشد این خروج را ناشی از تلاش های مریم قجرعضدانلو جلوه دهد. 19 شهریور 1395، آخرین گروه از مجاهدین، کمپ لیبرتی را در حالی به… جشن کرونای مریم رجوی – تنوره های اژدهای مرده ماموریت مجاهدین سیاهنمایی رسانه ای

حامد صرافپور، انجمن نجات، مرکز فارس، بیست و یکم اکتبر 2019:… ماموریت مجاهدین سیاهنمایی رسانه ای به مریم رجوی باید گفت: گیریم که رژه باشکوه تان توخالی نبود و همه آن جنگ افزارها متعلق به خودتان بود و هیچکدام از نیروها نیز جابجا نشدند تا نقش سیاهی لشگر را بازی کنند، و گیریم که ارتش آزادیبخش دارای بالگردهای متنوع بود و خلبانهای عراقی نبودند که… جشن کرونای مریم رجوی – تنوره های اژدهای مرده ماموریت مجاهدین سیاهنمایی رسانه ای