خبرگزاری تسنیم (به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی)، تهران، نوزدهم می 2021:… تقی شهرام یکی از مرموزترین و جنجالیترین چهرههای سازمان مجاهدین خلق است؛ نام او ابتدا با ماجرای فرار حیرتانگیزش از زندان ساری به همراه زندانباناش بر سر زبانها افتاد و پس از چند سال، با افشا شدن قتلها و ترورهای هولناک داخلی در میان سازمان مجاهدین خلق که به ادعای همین نام دیگر مسلمان نبود و در چرخه تجربه و پویش دچار استحالهای موسوم به “تغییر ایدئولوژی” شده بود، بار دیگر نام تقی شهرام در رأس همه اسمهای مربوط به این سازمان قرار گرفت. مرموزترین چهره سازمان مجاهدین – تقی شهرام بروایت اسناد
ابراهیم خدابنده : مجاهدین خلق – از تقی شهرام تا مسعود رجوی
مرموزترین چهره سازمان مجاهدین – تقی شهرام بروایت اسناد
۲۰۰ سند منتشر نشده درباره مرموزترین چهره “سازمان مجاهدین” پرفروش شد
کتاب جدید مرکز اسناد انقلاب اسلامی با موضوع سازمان مجاهدین خلق به چاپ دوم رسید. این کتاب شامل ۲۰۰ سند منتشرنشده از چهره مرموز این سازمان است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، چاپ دوم کتاب « تقی شهرام به روایت اسناد » منتشر شد. چاپ اول این کتاب در اردیبهشت 1398 روانه بازار نشر شد و اکنون با استقبال مخاطبان به چاپ دوم رسید.
این کتاب به واکاوی زندگی سیاسی «تقی شهرام» از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق میپردازد. شهرام از جمله شخصیتهای مرموز سازمان است که در بازه زمانی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تفکرات او مبنای حرکت سازمان بوده است.
احمدرضا کریمی نویسنده این اثر که شناخت دقیقی از شهرام دارد، با قلمی روان اطلاعات دقیقی درباره تقی شهرام به خواننده ارائه میدهد. این کتاب، مشتمل بر 10 فصل، تحقیقی همهجانبه درباره تقی شهرام محسوب میشود که اهم موضوعات مرتبط با وی را در برمیگیرد. در این کتاب سعی شده همه تأثیراتی که تقی شهرام در زمینههای گوناگون روی سازمان و نیروهای آن داشته است بررسی شود؛ از جمله تأثیری که وی در نحوه عضوگیری و بهکارگیری دختران و زنان گذاشت و روندی را در پی داشت که بسیاری از جریانها آن را برنتافتند و خروج از دایره اخلاقی به معنی اعم آن برشمردند.
آیا مسعود رجوی و مریم عضدانلو خط تقی شهرام و بهرام آرام و وحید افراخته را میروند
نکته مهم درباره «تقی شهرام به روایت اسناد» آن است که در بخش پیوستهای کتاب بیش از 200 سند درباره تقی شهرام وجود دارد که بسیاری از گرههای تاریخی درباره وی را میگشاید.
بر اساس این گزارش، تقی شهرام یکی از مرموزترین و جنجالیترین چهرههای سازمان مجاهدین خلق است؛ نام او ابتدا با ماجرای فرار حیرتانگیزش از زندان ساری به همراه زندانباناش بر سر زبانها افتاد و پس از چند سال، با افشا شدن قتلها و ترورهای هولناک داخلی در میان سازمان مجاهدین خلق که به ادعای همین نام دیگر مسلمان نبود و در چرخه تجربه و پویش دچار استحالهای موسوم به “تغییر ایدئولوژی” شده بود، بار دیگر نام تقی شهرام در رأس همه اسمهای مربوط به این سازمان قرار گرفت.
پس از فرار از زندان ساری، فرآیند تغییر ایدئولوژی و خروج از مذهب، ماجرای تصفیهها و ترورهای داخلی، ترورهای سیاسی، دورانهای نشیب و فراز رهبری در سازمان، دوران زندان در جمهوری اسلامی و نهایتاً اعدام در شامگاه دوم مرداد 1359، فرازهای مهم حیات تقی شهرام است. وی به دلیل نقش محوری در روند تغییر ایدئولوژی سازمان به مارکسیسم و فراز و نشیبهای حیات سیاسیاش، شخصیتی مرموز به شمار میآید که علامت سؤالهای فراوانی پیرامون نام وی دیده میشود.
علاقهمندان میتوانند این کتاب 675 صفحهای را با قیمت 130 هزار تومان از صفحه منشورات سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی تهیه کنند.
لینک به منبع (تسنیم)
لینک به مرکز اسناد انقلاب اسلامی
مسعود خدابنده در گفتوگو با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی (قسمت دوم و پایانی)
مرموزترین چهره سازمان مجاهدین – تقی شهرام بروایت اسناد
***
Tectonic Shift In World Order After Unforced Error By Trump
After Soleimani’s Assassination, There Will Be No Regime Change in Tehran
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/مجاهدین-خلق-از-تأسیس-تا-احتضار/
مجاهدین خلق از تأسیس تا احتضار
عاطفه نادعلیان، انجمن نجات، مرکز تهران، سوم سپتامبر 2017:… انفجار در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی از اقدامات تروریستی این سازمان در 7 تیر 1360 است که در آن آیت الله بهشتی و بیش از ۷۰ تن از مسئولان نظام به شهادت رسیدند. روز هشتم شهریور ۱۳۶۰ نیز محمد علی رجایی که به دنبال عزل بنی صدر به ریاست جمهوری انتخاب شده بود و محمد جواد باهنر نخست وزیر در اثر انفجار بمب در محل دفتر نخست وزیری …
آنها نه تنها شکست خوردند که سقوط اخلاقی کردند (به مناسبت درگذشت عبدالرضا نیک بین رودسری – عبدی)ا
مجاهدین خلق از تأسیس تا احتضار
انجمن نجات مرکز تهران 12 شهریور 1396
15 شهریور سالروز تأسیس سازمان مجاهدین خلق است. مجاهدین خلق، سازمانی تروریستی است که در سال 1344 برای مبارزه مسلحانه با حکومت محمد رضا پهلوی تشکیل شد. محمد حنیف نژاد، سعید محسن و عبدالرضا نیک بین رودسری (معروف به عبدی) از دانشجویان دانشگاه تهران در طی سال های 1334 تا 1339 بودند. دو نفر اول از اعضای برجسته ی انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و هم چنین از اعضای نهضت آزادی ایران و از فعالان بخش دانشجویی آن بودند. فرد سوم نیز از هواداران نهضت آزادی بود که در سال 1341 و در رابطه با فعالیت های سیاسی، دانشکده را رها کرد و با دو نفر دیگر همکاری داشت.
حنیف نژاد از همان ابتدای تشکیل نهضت مرتباً رهبران نهضت آزادی را برای سازشکاری و عدم قاطعیت در برخورد با رژیم شاه مورد انتقاد قرار می داد. این انتقادات به خصوص در مقطع 6 بهمن 1341 بالا گرفت و در مدت زندان و یا پیش آمدن قیام خونین 15 خرداد 1342 عمق بیشتری یافت و موجب گردید تا پس از آزادی محمد حنیف نژاد و سعید محسن در شهریور 1342 از زندان، این دو تن به همراه نفر سوم جمع بندی از وضعیت سیاسی موجود و دلایل شکست نهضت آزادی را به عمل آورند و به این صورت به تشکیل سازمان مجاهدین خلق مبادرت کردند.
حنیف نژاد معتقد بود پرداختن به مبارزه به شیوه مسالمت آمیز جز عافیت جویی انگیزه دیگری ندارد و هرگونه مبارزه قانونی و سیاسی را نفی می کرد. این گروه کوچک می رفت تا نقش گروه بزرگ ترور وخشونت را تمرین و بیازماید. در اوایل سال 46 عبدی از سازمان کناره گیری کرد و جای خود را به علی اصغر بدیع زادگان داد. روند عضوگیری از همان ابتدا به طور جدی دنبال می شد. در سال 1348، به تدریج بر تعداد اعضای مرکزیت افزوده شد و افراد زیر نیز به عضویت مرکزیت درآمدند: علی باکری، بهمن بازرگانی، حسین روحانی، علی میهن دوست، محمود عسکری زاده، ناصر صادق و نصرالله اسماعیل زاده. در بهار سال 1350، چهار نفر دیگر به نام های زیر به مرکزیت راه پیدا کردند: رضا رضایی، محمد بازرگانی، مسعود رجوی و کریم تسلیمی.
سازمان از ابتدا ظاهرا معتقد به ایدئولوژی اسلامی بود، ولی آنچه را که به عنوان ایدئولوژی اسلامی مورد نظر داشت، دارای ویژگی هایی بود که در جریان رشد و به اصطلاح تکامل خود، بیانگر طرز تفکر و عقیده ی خاصی درباره ی اسلام می گردید و در حقیقت، با اسلام و شریعتی که از سوی فقهای برجسته ی اسلامی معرفی گردیده بود، تفاوت اساسی داشت.
این سازمان در استراتژی خود مدعی سرنگونی رژیم شاه به شیوه قهرآمیز بود و بعد از سرنگونی رژیم شاه “کمک نیرویی و نظامی به فلسطینی ها برای بیرون راندن اسرائیل از خاورمیانه و ایجاد اتحاد با تمامی خلق های در زنجیر برای مبارزه خستگی ناپذیر و بی امان با امپریالیست جهانی به سرکردگی ایالات متحده امریکا”، را به عنوان هدف بیان می نمود.
آن ها در آن شرایط با یک گروه کوچک و تازه تأسیس و با یک زندگی مخفی؛ طرح سرنگونی یک رژیم را ریخته بودند که بعد از طی مراحل تدوین تئوری و ایدئولوژی سازمان در حین دست زدن به عمل در سال 1350 به سرعت به دام نیروهای امنیتی رژیم حاکم گرفتار شدند. در این دستگیری بیش از نود درصد از کادرهای مرکزی آن بازداشت و به دلیل پا فشاری بر اصول خود که همان اقدامات خشونت بار بود، به اعدام محکوم شدند.
گروه اول از کادرهای مرکزی در 30 فروردین و گروه دوم شامل بنیانگذاران سازمان در 4 خرداد 1351 اعدام گردیدند.
حنیف نژاد، محسن و بدیعزادگان، به همراه دو تن از اعضای مرکزیت در 4 خرداد 51 اعدام شدند
بعد از 1351 یعنی در سال 1354، پس از آنکه تقی شهرام به دنبال کشته شدن رضا رضایی رهبری سازمان را به عهده گرفت، ایدئولوژی سازمان به خاطر شفاف نبودن آن که نقطه ابهامات زیادی را در بین اعضای خود باقی گذاشته بود دستخوش جراحی ایدئولوژیکی شد که عده ای به رهبری شهرام و بهرام آرام به سمت مارکسیسم گرایش پیدا کردند و عده ای در صف ایدئولوژی “اسلام انقلابی” که اعضای مذهبی پیرو آن بودند باقی ماندند.
در همان زمان عده ای این ایدئولوژی را مارکسیسم ـ اسلامی نامگذاری کردند. علت این نامگذاری گرایش ایدئولوژی سازمان به هر دو سمت بود که سرانجام تشکیلات سازمان دچار انشعاب شد که بلافاصله آرم آن را تغییر دادند و آیه قرآن را از روی آرم آن برداشتند. در آن زمان سازمان این عمل انشعاب کنندگان را یک ضربه اپورتونیستی چپ نما نامید و در واکنش به آن طی اعلامیه ای در 12 ماده بر اصول قبلی خود تأکید کرد و منشعبین را خائن و فرصت طلب اعلام نمود و ایدئولوژی و استراتژی سازمان را بار دیگر به صورت فشرده و خلاصه در اعلامیه یاد شده بیان داشت: “اسلام انقلابی ایدئولوژی مان می باشد که سلاح را تنها ابزار مبارزه می داند و در طیف بندی ایدئولوژیک و سیاسی؛ چپ مارکسیسم قرار دارد و هدف سازمان برقراری جامعه بی طبقه توحیدی برای خلق های جهان است.”
جالب است که در بند 10 این اعلامیه که توسط مسعود رجوی تنظیم شده بود تهدید اصلی “جریان راست ارتجاعی” عنوان شده بود و تأکید گردیده بود که اعلام “تغییر ایدئولوژی” موجب تقویت این جریان گردیده است. در این بند عنوان شده که سازمان با این جریان مبارزه می کند.
تقی شهرام رهبر مجاهدین خلق بعد از رضا رضایی
مجاهدین مارکسیست شده از طرف دیگر به تسویه حساب با برخی از اعضای برجسته سازمان که بر روی اصول اسلامی پافشاری داشتند، پرداختند. از جمله به جان مجید شریف واقفی و مرتضی صمدیه لباف سوء قصد نمودند. شریف واقفی را به شهادت رساندند و لباف را نیز زخمی کرده و نهایتا در دام پلیس انداختند که اعدام گردید.
در هر حال تغییر ایدئولوژی سال ۱۳۵۴، اختلاف های موجود و درگیری های گروه های مختلف سازمان مجاهدین خلق، ضربات مهلکی را بر این سازمان وارد کرد. ساواک در طی مدت زمان کوتاه پس از آن توانست تعداد زیادی از افراد و گروه های پراکنده مارکسیست و مذهبی وابسته به سازمان مجاهدین خلق را به تدریج شناسایی کند و از بین ببرد؛ به طوری که از اواسط سال ۱۳۵۵ دیگر عملا ًسازمانی وجود نداشت.
در بین این افراد فقط مسعود رجوی تنها بازمانده از کادر مرکزی سازمان بود که زنده ماند و با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم شد که در انقلاب 22 بهمن سال 1357 به همراه سایر زندانیان سیاسی از زندان آزاد شد. رجوی تنها عضو مرکزیت بود که از اعدام جان به در برد. چون این نکته در همان زمان نیز بسیار جلب توجه کرد، رجوی و هوادارانش مطرح کردند که کاظم رجوی برادر وی که در سوئیس به سر میبرد و با محافل حقوق بشری رابطه داشت، توانسته است برای وی از این طریق کاری صورت دهد. اما بر طبق اسناد و مدارک متقن بر جای مانده از ساواک، حقیقت چیز دیگری بود. واقعیت آن بود که رجوی در همان آغاز دستگیری با ساواک همکاری کرده بود و تمام اطلاعات خود را در اختیار آن ها گذاشته بود. چنین فردی با خصلت هایی که یاد شد، توانست رهبری جمع زندانیان سازمان مجاهدین خلق را برعهده بگیرد. او با روش منافقانه خود با مارکسیست ها، مارکسیست بود و با مسلمانان، مسلمان. او به اعضای سازمان سفارش می کرد که نماز بخوانند و حتی آنان را پیشنماز می کرد.
30 دی 1357- آزادی مسعود رحوی از زندان قصر
رجوی در اردوگاه های الفتح در اردن آموزش نظامی دیده بود. از همان ابتدای امر برای بعضی از افراد سازمان روحیه و نوع نگاه او به دین مشخص شده بود. دکتر کریم رستگار عضو قدیمی سازمان نقل می کند که یکی از اعضای الفتح از رجوی سؤال کرده بود که اگر میان «مبارزه» و «دین» شما تضادّی پیش آید، شما کدام را ارجح می دانید؟ و رجوی پاسخ داده بود «در هر حال به مبارزه ادامه می دهیم». البته لازم به ذکر است که در سازمان مجاهدین خلق از ابتدای تأسیس همیشه تشکیلات مقدم بر اعتقادات بوده و از اعضا انتظار می رفت تا تابع تام و تمام رهبری سازمان در هر رابطه ای، حتی اعتقادات، باشند.
نام سازمان مجاهدین خلق، پس از متلاشی شدن سازمان، اولین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی دوباره مطرح شد. رجوی و همفکرانش با زرنگی نفرات آزاد شده و اعضای پراکنده گروه را به سرعت جمع و جور کردند و در حقیقت «سازمان مجاهدین خلق ایران» را بار دیگر پایه گذاری نمودند. جالب است که مسعود رجوی تمامی کسانی که در برابر مارکسیست شدن سازمان ایستادگی کرده و تن به تغییر ایدئولوژی نداده بودند را کنار گذاشت. دلیل آن روشن بود چون آنان از اصل “تقدم تشکیلات بر اعتقادات” تخطی کرده بودند.
اولین اقدام سازمان، در اوضاع پر تلاطم روزهای اولیه پیروزی، اشغال محل «بنیاد پهلوی» واقع در خیابان ولیعصر (ساختمان وزارت بازرگانی فعلی)، ایجاد خانههای تیمی نیمه مخفی و مخفی در سراسر کشور و جمع آوری اسلحه و مهمات و اختفای آن ها و از همه مهمتر فرستادن نفوذی در تمامی ارگان های حساس جمهوری اسلامی بود. همچنین در سطح وسیعی به جذب نیرو و عضوگیری به ویژه از بین نوجوانان و جوانان پرداختند.
سازمان با تبلیغات وسیع بر چهره هایی چون مجید شریف واقفی و مرتضی صمدیه لباف به مظلوم نمایی و جلب ترحم و حمایت اقشار مسلمان و مخالف مارکسیسم می پرداخت و در همان حال نیز از محکوم کردن مارکسیست ها به خاطر جنایاتشان در حق این افراد خودداری می نمود.
سازمان بعد از پیروزی انقلاب بارها اعلام کرد که مشکل ما با آقای خمینی بر سر مسأله اسلام است. رجوی مدعی بود که به دنبال اسلام انقلابی است ولی آقای خمینی می گفت انقلاب اسلامی.
این سازمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا خرداد ۱۳۶۰، تلاش داشت خود را همراه مردم و مدافع حقوق آنان و پیروی امام جلوه گر سازد. منافقین در جریان همه پرسی نظام جمهوری اسلامی ایران در 12 فروردین ۱۳۵۸ رأی مثبت دادند اما به طور ضمنی با به زیر علامت سؤال بردن جمهوری اسلامی، اظهار مخالفت می کردند.
منافقین که ایجاد غائله و غوغا را تنها راه موجود برای مطرح کردن خود در اوایل انقلاب می دیدند، دست به ایجاد درگیری ها و آشوب هایی پراکنده و نامنظم در اقصی نقاط کشور و همچنین درگیری با اقشار مختلف مردم و نیروهای انقلابی مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زدند.
مسعود رجوی و موسی خیابانی در دیدار امام خمینی
با انتخاب بنی صدر به ریاست جمهوری، سازمان برای تشدید تضاد درونی حاکمیت و مقابله با امام با استفاده از بنی صدر به همکاری نزدیک با او پرداخت. بنی صدر نیز که برای حذف یاران امام به نیروی منسجم و تشکیلاتی احتیاج داشت به آنان روی خوش نشان داد. در فاصله پیروزی انقلاب تا انتخاب اولین رییس جمهور، یعنی در فاصله کمتر از یک سال در دو انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی و مجلس شورا، کاندیداهای سازمان حتی نفر اول سازمان، یعنی مسعود رجوی نتوانستند موفق شوند. در انتخابات مجلس کاندیدای سازمان نتوانست به مجلس راه یابد با اینکه همه گروه های چپ و راست از حزب توده و چریک های فدایی خلق تا نهضت آزادی از او حمایت کرده بودند. این برای سازمانی که رسیدن به «قدرت» هدف اول آن بود فاجعه بار بود. اما مسعود رجوی که برای رسیدن به قدرت خیلی عجله داشت، نمی توانست صبر کند تا در چرخه حوادث و تحولات آزاد و دمکراتیک و با رآی مردم نصیبی از قدرت ببرد. سازمان مجاهدین خلق برای به قدرت رسیدن تنها یک راه و یک وسیله می شناخت و آن «خشونت» و «اسلحه» بود.
این سازمان رفته رفته به رودررویی مستقیم با نظام جمهوری اسلامی پرداخت و در تاریخ28 خرداد ۶۰ با صدور اطلاعیه سیاسی نظامی شماره 25، رسماً وارد جنگ مسلحانه با نظام شد و برای براندازی حکومت اسلامی از طریق مسلحانه خیز برداشت و این روند را از 30 خرداد همان سال عملا آغاز کرد.
بعد از این تاریخ بود که موج ترورهای گسترده سازمان در نقاط مختلف کشور، اقشار گوناگون مردم و نیز مسئولان نظام را آماج قرار داد. از همین جا بخش عظیم مردم ایران از سازمان فاصله گرفتند، کار به جایی رسید که سازمان تلویحا اعلام کرد که دیگر تضاد اصلیش با امپریالیسم آمریکا نیست، بلکه با جمهوری اسلامی است.
مسعود رجوی، سرهنگ بهزاد معزی، و ابوالحسن بنی صدر بعد از فرار به فرانسه
در ساعت یازده بعد از ظهر سه شنبه ۶ مرداد ۱۳۶۰، بنی صدر و مسعود رجوی با استفاده از عوامل نفوذی سازمان در نیروی هوایی، با یک جت بوئینگ سوخت رسان نیروی هوایی به خلبانی سرهنگ بهزاد معزی خلبان مخصوص شاه، از ایران گریختند. هواپیما در یک فرودگاه نظامی پاریس به زمین نشست و دولت فرانسه به بنی صدر و رجوی و معزی پناهندگی سیاسی داد. هم رجوی و هم بنی صدر تأکید کردند که دو ماه بیشتر به پایان رژیم جمهوری اسلامی نمانده است.
انفجار در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی از اقدامات تروریستی این سازمان در 7 تیر 1360 است که در آن آیت الله بهشتی و بیش از ۷۰ تن از مسئولان نظام به شهادت رسیدند.
روز هشتم شهریور ۱۳۶۰ نیز محمد علی رجایی که به دنبال عزل بنی صدر به ریاست جمهوری انتخاب شده بود و محمد جواد باهنر نخست وزیر در اثر انفجار بمب در محل دفتر نخست وزیری به شهادت رسیدند. این بمب توسط یک عنصر نفوذی سازمان به نام مسعود کشمیری کار گذاشته شده بود.
طی دو سال ۱۳۶۰ و ۱۳۶۱ تعداد ۳۶۶ مورد ترور مردم عادی در استان تهران توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق انجام شد. ۵۳ درصد از این افراد کارمند نهادهای دولتی بودند که ۳۶ درصد آن ها شاغل در سپاه، ارتش، بسیج و شهربانی بودند. بنابراین بقیه ۶۴ درصد ترورشدگان مردمی دارای مشاغل غیرنظامی و آزاد بودند که تنها جرم آن ها داشتن ظاهری حزب اللهی یا قرار گرفتن در تیررس تیم های شکار سازمان مجاهدین خلق بوده است.
تیم های ترور سازمان مجاهدین خلق ائمه جمعه را نیز هدف قرار دادند و شخصیت هایی مانند آیتالله صدوقی (امام جمعه یزد)، آیتالله دستغیب (امام جمعه شیراز)، آیتالله مدنی (امام جمعه تبریز) درحالی ترور شدند که سنین آن ها در دهه هفتاد عمرشان بود.
مریم قجر عضدانلو و مسعود رجوی، سرکرده های اصلی این فرقه هستند که دست های آن ها در پشت پرده تمام جنایات چندین ساله منافقین وجود داشت.
مریم در سال ۱۳۵۸ با مهدی ابریشمچی از مسئولان رده بالای سازمان مجاهدین ازدواج نمود. او در اوایل سال ۱۳۶۴ از همسرش جدا شد و بعد از چند ماه به عقد ازدواج مسعود رجوی درآمد که مجاهدین خلق از این ازدواج به عنوان انقلاب ایدئولوژیک نام می برند.
از زمان اشغال خاک عراق توسط نیروهای آمریکایی کسی نمی داند که مسعود رجوی کجاست و مشخص نیست که آیا رهبر منافقین هنوز زنده است یا نه؟
سازمان مجاهدین خلق پس از انجام عملیات تروریستی متعدد در ایران، در جریان جنگ ایران و عراق، با حمایت حکومت صدام در عراق مستقر شد و البته در آمریکا و کشورهای اروپایی نیز به فعالیت های خود علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه داد. در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، این سازمان با استخبارات عراق، همکاری تنگاتنگی داشته و مأموریت های اطلاعاتی را برای عراقی ها در خاک ایران به انجام می رسانده است.
رجوی در ۱۷ خرداد ۱۳۶۵ وارد بغداد شد و بلافاصله تشکیلات سازمان نیز به بغداد منتقل گردید. از این به بعد رجوی و گروهش به طور کامل در اختیار دستگاه اطلاعاتی عراق قرارگرفتند و به مجری بی چون و چرای اوامر صدام تبدیل شدند که البته تحت حمایت مالی، پشتیبانی و تبلیغی صدام نیز قرار داشتند.
یک هفته پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل از سوی ایران، سازمان مجاهدین خلق در تاریخ سوم مرداد ۶۷، عملیاتی با نام «فروغ جاویدان» را در تجاوز به مرزهای ایران آغاز نمود. در این عملیات که چهار هزار نفر از نیروهای سازمان در آن شرکت داشتند، نیروهای سازمان با استفاده از تسلیحات اهدایی صدام و دیگر کشورهای عربی، از سر پل ذهاب و اسلام آباد غرب آغاز کردند. نیروهای سازمان به زعم خود قصد داشند در مدت ۳۳ ساعت و در ۵ مرحله، خود را به تهران برسانند، ولی با مقاومت نیروهای ایرانی اعم از بسیج و سپاه و … رو به رو شدند. نیروهای ایرانی، طی عملیات مرصاد، مجاهدین خلق را در مناطق مرزی متوقف ساخته و بسیاری از نفرات سازمان را به هلاکت رساندند.
در سال ۱۳۷۷ موج جدیدی از تخریب و ترور به دستور صدام توسط سازمان مجاهدین خلق در ایران آغاز گشت. در اول شهریور آن سال، سید اسدالله لاجوردی دادستان اسبق دادگاه های انقلاب و رییس سابق سازمان زندان ها توسط دو تروریست اعزامی سازمان مجاهدین خلق به شهادت رسید.
در ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ طی یک اقدام تروریستی دیگر، سرلشگر صیاد شیرازی به شهادت رسید.
پس از جنگ خلیج فارس، مجاهدین خلق در سرکوب قیام مردم جنوب عراق و نیز در سرکوب مردم کُرد، شرکت فعال داشتند و به مثابه گارد خصوصی صدام عمل می کردند. رفتار وحشیانه و قساوت آمیز آنان در این عملیات چنان بوده که مردم عراق اعم از شیعه و کرد، ارتش و سازمان استخبارات عراق را فراموش کرده اند ولی مجاهدین خلق را فراموش نکرده اند و کینه ای فراموش نشدنی از آنان به دل دارند. این فرقه پس از سال ها حضور در عراق و همکاری با دیکتاتور سابق این کشور، سرانجام با فشار خانواده های اعضای دربند به خواست ملت و دولت عراق تن داده و به کشور آلبانی رانده شدند.
فرقه تروریستی رجوی که تا به حال بیش از ۱۲۰۰۰ نفر از مردم ایران را به شهادت رسانده و جنایات بی شماری را نیز علیه ملت ایران، مردم عراق و اعضای دربند فرقه انجام داده، روزهای آخر خود را در آلبانی سپری می کند. مجاهدین خلق در حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ تدریجی خود است و این همان عاقبتی است که از ابتدا برای آن ها انتظار می رفت.
تنظیم از عاطفه نادعلیان
***
عملیات فروغ جاویدان، آغاز افول فرقه رجوی
همچنین:
علی شیرزاد، وبلاگ وطنم ایران، دهم سپتامبر 2019:… رهبری جمعی وکادرهای ذیصلاح ، کدامین کادرهای ذیصلاح ، میشود اسم دوتا ازاین کادرهای همه جانبه را نام ببرید معلوم شود چه کادرهایی ساختی ما که هرچی دیدیم درابداع روزانه انواع شکنجه های روحی وروانی وجسمی وکتک وتف باران ملت واقعا کادرهای همه جانبه بودند … وجود این سازمان برای ملت ایران… مرموزترین چهره سازمان مجاهدین – تقی شهرام بروایت اسناد
عبدالکریم ابراهیمی، ایران فانوس، نهم سپتامبر 2019:… در شهريور 1344 سازمان مجاهدين خلق توسط سه تن به نامهاي سعيد محسن، محمد حنيفنژاد و على اصغر بديع زادگان كه از اعضاي نهضت آزادي ايران بودند، تشكيل شد. از سوي ديگر بنيانگذاران سازمان با بررسي دلايل شكست جنبشهاي گذشته و پس از چند سال مطالعه و بررسي سطحي در متون ديني و… مرموزترین چهره سازمان مجاهدین – تقی شهرام بروایت اسناد
عبدالرحمان رحمان محمدیان، نجات یافتگان در آلبانی، نهم سپتامبر 2019:… این فرد یعنی مسعود رجوی با استفاده از فضای ایجاد شده بعد از انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران و میل وافر جوانان به استقلال و رفاه اجتماعی انبوهی نیروهای جوان مملکت را با شعارهایی که به ظاهر اهداف ملی میهنی را دنبال میکرد به خویش جلب کرد و وعده های… مرموزترین چهره سازمان مجاهدین – تقی شهرام بروایت اسناد
میر باقر صداقی، سایت وطنم، سوئیس، نهم سپتامبر 2019:… در گشت وگذاری که در سایتهای مختلف داشتم . یک جا به متن سخنرانی مریم رجوی در آغاز پنجاه و پنجمین سال تأسیس سازمان فرقه رجوی برخوردم . به یاد دوران هواداری خودم از این فرقه افتادم و متاقبا پهنه دامی که این فرقه با بزک کردن القاب و توهم در… مرموزترین چهره سازمان مجاهدین – تقی شهرام بروایت اسناد
صابر تبریزی، ایران اینترلینک، هفتم سپتامبر 2019:… مریم رجوی که عشق اش سخنرانی وپرت وپلا گفتن است بمناسبت سالگرد تحریف شده ی بنیانگذاری سازمان مجاهدین خلق ایران ، بازهم اسرای بیکار ونگون بخت رجوی درآلبانی را جمع کرده وبرای آنها سخنرانی نموده است. دربخش هایی ازاین سخنرانی آمده است : ” بنیانگذاران مجاهدین بن بست مبارزات مردم ایران را شکستند.… مرموزترین چهره سازمان مجاهدین – تقی شهرام بروایت اسناد
خبر آنلاین به نقل از لوبلاگ، سوم ژوئیه 2019:… با وجود تمامی این تلاش های تبلیغاتی، این گروه در داخل ایران و بین مردم ایران از هیچ حمایتی برخوردار نیست. مردم ایران از آنها بسیار نفرت دارند و درصد بسیار اندکی از ایرانی هایی که خارج از ایران زندگی می کنند از آنها حمایت می کنند. اکنون، بین روایت های… مرموزترین چهره سازمان مجاهدین – تقی شهرام بروایت اسناد
لطف الله میثمی، اعتماد آنلاین و سایت کلمه، بیست و پنجم ژوئن 2019:… سال 54 سالی بود که مارکسیستها آن بیانیه تغییر ایدئولوژی را دادند و همزمان مجید شریف واقفی را ترور کردند و به شهادت رساندند. صمدیه لباف را هم ترور کردند، ولی موفق به کشتنش نشدند. محمد یقینی را ترور کردند و بچههای مذهبی را از سر راه… مرموزترین چهره سازمان مجاهدین – تقی شهرام بروایت اسناد
بخشعلی علیزاده، انجمن نجات، مرکز تهران، سوم ژوئن 2019:… اما چرا مسعود رجوی بسته شدن کمیساریا را مترادف با اخراج دیپلمات های ایران از کشور آلبانی می دانست؟ اما سوال بعدی این است که این درب تا به کی روی این پاشنه خواهد چرخید؟ و اما سوال بعدی که چرا آلبانی به این درخواست کثیف و ضد انسانی پاسخ مثبت… مرموزترین چهره سازمان مجاهدین – تقی شهرام بروایت اسناد
قربانعلی حسین نژاد، پیوند رهایی، بیست و نهم می 2019:… در سالگرد 4 خرداد سال 51 درود می فرستیم به روانهای پاک محمد حنیف نژاد راهگشا و بنیانگذار شهید سازمان مجاهدین خلق ایران و یاران وفادارش؛ شهیدان بنیانگذار سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان و دو عضو مرکزیت سازمان، مجاهدان شهید محمود عسکری زاده و رسول مشکین فام؛ الگوهای… مرموزترین چهره سازمان مجاهدین – تقی شهرام بروایت اسناد
علی جهانی، وبلاگ آیینه، بیست و سوم می 2019:… همگان بخصوص اعضای سازمان می دانند که مسبب اصلی اعدام بنیان گزاران سازمان کسی جز رجوی نبوده است و الان با گذشت زمان و تصاحب رهبری سازمان و عملکرد خیانت کارانه رجوی و چرخش صد و هشتاد درجه ای ایشان از مبارزه با امپریالیست جهانی به سرکردگی آمریکا و غلتیدن در… مرموزترین چهره سازمان مجاهدین – تقی شهرام بروایت اسناد
حسن راهی، چشم انداز ایران، پنجم آوریل 2019:… همین ویژگی مسعود رجوی بود که سازمان را به مسیری کاملاً متضاد با اهداف سازمانِ قبل از سال 50 کشاند. نه بیعت او با آیتالله خمینی با معیارهای سازمان همخوانی داشت و نه جنگ خیابانی بعدی او. مسیری که او پس از آن طی کرد از همکاری با صدام تا هم پیمانی… مرموزترین چهره سازمان مجاهدین – تقی شهرام بروایت اسناد
علی شیرزاد، وبلاگ وطنم ایران، سی ام مارس 2019:… برای فرار از پاسخگویی بحث انقلاب را رجوی پیش کشید و دیدیم که بلافاصله علی زرکش و تعدادی را محاکمه و ایزوله کردند و هر کس هم حرفی میزد با عواقب آن روبرو می شد. این تغییر نقطه اشتراک تقی شهرام و دوستانش و رجویست برای حفظ پایه های نظریه خود… مرموزترین چهره سازمان مجاهدین – تقی شهرام بروایت اسناد