محمد کرمی، وبلاگ عیاران، بیست و چهارم آوریل 2017:… زمانی که مسعود رجوی کتاب لیست شهدا را به امام حسین می داد صحبتی داشت با این مضمون: «ای سرور شهیدان این لیست به شما تعلق دارد، شما در این راه سرمشق ما بودی و بسیاری با یک ستاره مشخص شده اند و… حالا من ومریم آن را آوردیم به شما تقدیم می کنیم». ولی اکنون در سال 1396 مریم قجر عضدانلو بدون حضور مسعود رجوی با همان مضمون همان …
The Enemy of My Enemy is NOT Always My Friend…
مغازه ای سه نبش به اسم شهدا!!!

محمد کرمی
فرقۀ رجوی سالها است که مغازه ای چند نبشه به اسم شهدا باز کرده است. به معنای واقعی اگر این مسأله را بخواهیم کنکاش کنیم فرقۀ رجوی خونخوارترین و کثیف ترین گروه روی زمین است. از یک سو به عمد اعضای خود را به کشتن می داد که فقط عرض اندام کنند و بگویند اینها وجود خارجی دارند. از سوئی دیگر اعضای معترض ومخالف خود را به شکل های مختلف به قتل می رساند یا به کشتن عمدی می داد که از شر انها خلاص شود و بعد هم از خونشان استفاده می کرد. به عنوان نمونه در عملیات موسوم به فروغ جاودان و عملیات های راهگشائی در چندین مرحله بخصوص بعد از 1372 عملیات های راهگشائی که اجرا می کردند موقع برگشت تیم های عملیاتی مسیر برگشت نفرات را به عمد بدون کد می گفتند که در نتیجه نفرات اکثرا در موقع برگشت کشته شدند. به کشتن دادن افراد بعد از سقوط صدام به بهانه عدم ترک قرارگاه اشرف سابق هم این فرقه را در واقع به عنوان بی هویت ترین وبی پرنسیب ترین گروه یا فرقه در جهان نشان داد.
برای تکمیل کتاب شهدا و هرچه قطورتر کردن آن، اسامی شهدای گروه های سیاسی دیگری را مانند حزب دموکرات، کومله ،حزب توده، فدائی ها و دیگر جریان های مارکسیستی و نیز جریانهای مذهبی مانند گروههای طرفدار دکتر شریعتی که بخاطر اهداف و عقاید خودشان کشته شدند بدون اجازه این سازمان ها واحزاب و یا جریانها دزدیده و در این کتاب درج کرده اند ولی با کمال بی شرمی همۀ آنها را موقع صحبت از این کتاب یا لیست شهدا و یا تقدیم آن به فلان شخصیت برای جلب حمایت او به عنوان شهدای مجاهدین خلق که «اعدام شده اند» معرفی می کنند!! در حالی که بسیاری از آنان کشته شده های عملیاتهای جنگی احمقانه و دیوانه وار و رودرروی خود فرقۀ رجوی می باشند. عامل اصلی تمام این خون های ریخته شده شخص مسعود رجوی است و از سال 1364 به این سو نفر بعد از او یعنی مریم قجر عضدانلو می باشد که باید روزی به خاطر این خون های به ناحق ریخته شده محاکمه شوند.
موضوع اصلی که در اینجا می خواهم بحث آن را باز کنم در رابطه با این کتاب یا لیست شهدا است که مسعود رجوی وقتی در سال 1365 به عراق رفت برای اولین بار این لیست را تقدیم صدام حسین پدر معنوی خود کرد. بعدا که به زیارت کربلا رفت به همراه مریم قجر عضدانلو این لیست به اصطلاح شهدا را تقدیم امام حسین کرد. پس از آن هم وقتی به زیارت سرداب امام زمان رفت این لیست را به آنجا تقدیم کرد . سپس آن را در زیارت کاظمین تسلیم آن دو امام نمود…. به هر حال تا زمانی که عراق بودند هر سال این لیست قربانیان سیاستهای خودشان را به حرم یکی از امام ها تقدیم می کردند.
اما از سال 1382 به بعد یعنی بعد از سقوط پدر مادی و معنوی شان صدام حسین خط امام بازی آنها تمام شد و شروع کردند به تقدیم این لیست قربانیان به امامان جدید خود یا به قول مسعود رجوی به «صاحبخانۀ جدید» شان یعنی سیاست بازان امریکائی و اروپائی.
زمانی که مسعود رجوی کتاب لیست شهدا را به امام حسین می داد صحبتی داشت با این مضمون: «ای سرور شهیدان این لیست به شما تعلق دارد، شما در این راه سرمشق ما بودی و بسیاری با یک ستاره مشخص شده اند و… حالا من ومریم آن را آوردیم به شما تقدیم می کنیم». ولی اکنون در سال 1396 مریم قجر عضدانلو بدون حضور مسعود رجوی با همان مضمون همان لیست شهدا را به سناتور جنگ طلب یعنی جان مکین تقدیم می کند سناتوری که در جنگ ویتنام هزاران نفر را با بمب کشت. همین سناتور جنگ طلب که دستانش به خون آلوده است در جریان یک سخنرانی در آوریل 2007 در یک جلسه پرسش و پاسخ در ایالت کارولینای جنوبی شروع به خواندن آواز کرد: «به روی ایران بمب ،بمب، بمب، بمب بریزیم»!!. در واقع ذلت و خواری فرقۀ رجوی به جایی رسیده که اکنون برای سرپا ماندنش از این مغازه سه نبش کتاب لیست شهدا برای التماس درخواست به درگاه هر جنایتکاری استفاده می کند و کاری ندارد که یک بار سی سال پیش آن را تقدیم به امام حسین کرده و متعلق به او دانسته است، زیرا همان شوی مسخره نیز تنها برای جلب نیرو و فریب افراد سادۀ مذهبی و کشاندنشان به عراق بود. عکس های زیر مشتی از خروار استفاده از این دکان چند نبشه است:
ببینید چگونه از نام و عکس این کشته شده ها و قربانیان حماقتهای خودشان بهره برداری می کنند؟!
خون ما در هم گره خورده است . امنیت شما ، امنیت ما است و سرنوشتمان باهم گره خورده است در این راه از هیچ کاری کوتاهی نخواهیم کرد. قسمتی از صحبت مسعود رجوی در ملاقات با صدام 1370 بعد هم همین مجاهدین به ارتش امریکا محل اختفا او را لو دادند .
سقف اعظم فنلاند یوکا یارما
اسقف بریتانیا جان پریچاردی – ادرین نیومن
سنای فرانسه
محمود عباس
نماینده سابق پارلمان انگلیس
گروه دست ساز فرقه رچوی . ژرارد دپره رئیس گروه دوستان ایران آزاد در پارلمان اروپا
شهردار شهر لوپن
سناتور جان مکین : به روی ایران بمب بمب بمب بمب بریزیم.
محمد کرمی yoanyoldash@yahoo.com
***
grooming Mojahedin Khalq (MEK, Rajavi cult) in Tirana part of bigger agenda for Albania
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=28643
رهائی دوست عزیزمان مصطفی ابودردا از فرقۀ رجوی را تبریک می گویم
محمد کرمی، وبلاگ عیاران، بیست و هشتم فوریه ۲۰۱۷:… آری، دوست عزیزمان برات درست وقتی که مریم قجر در آلبانی نشست های افسونگری و دجالی و فریبکاری راه انداخته بود بر تمامی اجبارات و افسونها لگد زد و دیوارهای هفت حصار رجوی را شکست و پا به دنیای آزاد نهاد. این تولد جدید و شروع یک زندگی نوین بر دوست عزیزمان آقا مصطفی (برات) مبارک باد …
مصاحبه با آقای عباس محمد پور (۲۷ سال در اسارت و یک سالش را هم در آلبانی بودم)
رهائی دوست عزیزمان مصطفی ابودردا از فرقۀ رجوی را تبریک می گویم
آقای مصطفی ابودردا
همزمان که مریم قجر عضدانلو در آلبانی برای اسیران فرقه رجوی نشست برگزار کرده بود تا با داغ ودرفش و مکر و حیله و دروغ این اعضای اسیر را در چنگال خود نگه بدارد، همرزم سابق و دوست عزیزمان آقای مصطفی ابودردا ( معروف به برات صنایع ) از فرقۀ رجوی اعلام جدایی کرد.
رهائی مصطفی ( برات ) از بند اسارت فرقۀ رجوی و قدم نهادن وی به دنیای آزاد را به او و خانواده اش تبریک می گویم و آرزو دارم این اقدام مبارک او راه رهایی را پیش پای دیگر اسیران که در مقابل این زن افسونگر تسلیم نشده اند هموارتر سازد.
آری، دوست عزیزمان برات درست وقتی که مریم قجر در آلبانی نشست های افسونگری و دجالی و فریبکاری راه انداخته بود بر تمامی اجبارات و افسونها لگد زد و دیوارهای هفت حصار رجوی را شکست و پا به دنیای آزاد نهاد.
این تولد جدید و شروع یک زندگی نوین بر دوست عزیزمان آقا مصطفی (برات) مبارک باد. باشد تا راهگشای دیگر اسیران گردد که تسلیم نیرنگ و افسونگری مریم قجر نشده و راه زندگی خود را انتخاب کنند.
از این فرصت استفاده می کنم تا به تمام دوستانمان که هنوز اسیر فرقه رجوی در آلبانی هستند بگویم: پشم و پیله و یال و کوپال این فرقه ریخته است، ترس را کنار بگذارید و باور کنید در دنیای آزاد بیرون شمایان می توانید روی پای خودتان زندگی را به شادی و خوشی بگذرانید.
(پایان)
***
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=28534
چرا مریم قجر عضدانلو در خاک سپاری محمد علی جابرزاده شرکت نداشت؟!ا
محمد کرمی، وبلاگ عیاران، پاریس، بیستم فوریه ۲۰۱۷:… واقعیت این است که تشکیلات این باند تبهکار وضعیتش آنقدر خراب است که نتوانسته اند حتی دو سه روز نشست هایی را که در آلبانی راه اندازی کرده اند متوقف کنند و برای شرکت در تشییع و تدفین یکی از سران جنایت کار فرقه که در تمامی کشتار ها و تصفیه های درون تشکیلاتی یکی از پایه های اساسی آنها …
این مسیر رجوی به بدتر ازناکجا آباد منتهی شد!
چرا مریم قجر عضدانلو در خاک سپاری محمد علی جابرزاده شرکت نداشت؟!
واقعیت این است که تشکیلات این باند تبهکار وضعیتش آنقدر خراب است که نتوانسته اند حتی دو سه روز نشست هایی را که در آلبانی راه اندازی کرده اند متوقف کنند و برای شرکت در تشییع و تدفین یکی از سران جنایت کار فرقه که در تمامی کشتار ها و تصفیه های درون تشکیلاتی یکی از پایه های اساسی آنها بود به فرانسه برگردند یا فقط مریم قجر و یا حداقل یکی از این زنان که از سران محسوب می شوند به عنوان نمایندۀ او در این مراسم شرکت می کرد.شاید هموطنان و دوستانی که این عکس ها را می بینند از خود بپرسند چرا مریم قجر عضدانلو در مراسم تدفین محمد علی جابرزاده شرکت نداشت؟!. واقعیت این است که مریم قجر نزدیک سه هفته است که برای جمع و جور کردن اوضاع آشفته و درهم ریختۀ تشکیلات فرقۀ رجوی در آلبانی بسر می برد. علاوه بر خود وی برخی دیگر از زنان که از سران این فرقه محسوب می شوند و از خدم و حشم مریم هستند مانند زهرا مریخی جانشین وی، شهرزاد صدر حاج سید جوادی رئیس دفتر او ، سروناز چیت ساز، کبری رحیمی، صونا صمصامی، دولت نوروزی، زهره شفائی و… همگی در آلبانی هستند.
موضوع دیگر در این رابطه عدم انتشار مراسم خاک سپاری محمد علی جابرزاده است که در هیچ یک از سایت های اصلی و جانبی منتشر نشده است؟ چرا؟ آیا جابرزاده برای فرقۀ تبهکار رجوی این قدر بی ارزش بود؟! آیا دختر مرضیه یا خود مرضیه که از فرقه هم دور شده بودند ولی با اینهمه برای هر چه بیشتر بهره برداری کردن از نام مرضیه خود مریم قجر با اعوان و انصارش در مراسم تشییع و تدفین آنان شرکت کرد و این مراسم تماما از تلویزیون و تمام رسانه ها و سایتهای فرقه پخش شد از جابرزاده «مجاهد یار غار ۴۵ سالۀ مسعود» (به قول خود مریم) به فرقه نزدیکتر بودند؟! یا اینکه وضعیت فرقه آنقدر آشفته و لرزان و خراب است که نتوانستند آن را بویژه بدون حضور مریم قجر پوشش خبری بدهند؟
ایا ارزش محمد علی جابرزاده به اندازه همان ۱۰ خطی بود که مریم قجر برای وی پیام داده بود؟!
آیا تجلیل از کار هایی که وی برای کل این تشکیلات انجام داده همین قدر ارزش داشت که فقط در پیامی از آن ذکر خیری بشود؟!
این عملکرد باند تبهکار رجوی با تیتر پیام مریم قجر که در آن از جابرزاده به عنوان مجاهد کبیر نام برده آشکارا در تضاد است و چگونه می خواهند آن را توجیه کنند؟!…
چه شده برای کشته شدگان سوریه و فرانسه و… مراسم و برنامه های عزاداری آنچنانی در اورسوراواز می گیرند و روز ها در سایت هایشان تبلیغ کرده و انتشار می دادند اما برای یکی از سران فرقه که به او لقب مجاهد کبیر داده شده این طور بی سروصدا برنامه مختصری برگزار می کنند؟. آیا اینهمه نشان از قرارگرفتن فرقۀ جوی در آستانۀ اضمحلال و فروپاشی نیست؟
سؤالات و چراهای بسیاری دیگر وجود دارد که کل تشکیلات و مناسبات این باند تبهکار را زیر علامت سوال برده است. اما قانون این فرقه است که به هیچ سؤالی جواب ندهند ولی خبرها و واقعیتها و پاسخ های واقعی، این روزها از درون تشکیلات اروپا یا آلبانی بیرون می زند.
***
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=28525
مریم قجر در آلبانی: اگر چهار نفر وفادار واقعی داشتم رژیم را سرنگون می کردم!!ا
محمد کرمی، وبلاگ عیاران، پاریس، نوزدهم فوریه ۲۰۱۷:… بعد از این نشست مریم قجر، نشست های موسوم به پروژه خوانی افراد یعنی همان نشستهایی که قبلا معروف به «دیگ» (برای جوشاندن و شکنجۀ روانی سوژۀ نشست) بود بار دیگر به راه افتاده است. مریم قجر در این نشست خود در آلبانی مفصلا به موضوع خانواده ها پرداخته و باردیگر تاکید کرده که …
نجات یافتگان در آلبانی اقدامات تروریستی مجاهدین در تیرانا را محکوم می کنند
مریم قجر در آلبانی: اگر چهار نفر وفادار واقعی داشتم رژیم را سرنگون می کردم!!
طبق اخبار رسیده از درون تشکیلات آلبانی ، هفتۀ گذشته مریم قجر برای وصله پینه زدن به تشکیلات رو به اضمحلال فرقه اش مجددا به آلبانی رفته و کماکان در آنجا می باشد . هدف اصلی رفتن وی این بوده که تمام تلاش خودش را به کار ببرد تا بتواند این تشکیلات رو به اضمحلال را هر طور شده جمع و جور کند. در واقع داستان از اینجا شروع می شود که بعد از رفتن وزیر خارجۀ آلبانی به ایران، افراد اسیر این فرقه حدس می زنند که خانواده ها میخواهند برای ملاقات بیایند زیرا تا به حال چند خانواده به ملاقات عزیزانشان رفته و علیرغم مشکلات و موانعی که سران فرقه پیش آوردند موفق به دیدار با آنها شده اند.
در واقع این تشکیلات لرزان به شدت سست تر از قبل شده است. در این نشست که مریم قجر در آلبانی برای اسیران فرقه برگزار کرده وی با تهدید و توپ و تشر به افراد گفته: چرا خودتان را ول داده اید؟ مگر چی شده؟! فیل بعضی هایتان یاد هندوستان کرده و به یادخانواده افتاده اید؟. وی همچنین گفته که اگر من چهار نفر آدم درست حسابی «واقعا انقلاب کرده» (یعنی کاملا وفادار و مورد اعتماد) داشتم رژیم را سرنگون می کردم!!.
اینجا باید گفت این خانم یا سرنگون کردن یک رژیم را نمی داند چیست؟! یا واقعا آنقدر تشکیلاتش داغان است که به قول معروف سگ صاحبش را نمی شناسد. این خود نشان دهندۀ وضعیت رو به تلاشی این تشکیلات است که مریم قجر را وادار کرده شخصا وارد شود و ضمن سفر به آلبانی و گذاشتن نشست با افراد این طور صحبت کند. ( نزدیک سه هفته است که در البانی مستقر شده است )
در واقع می توان نتیجه گرفت که از سویی اوضاع فرقه این روزها خیلی درام است و کسی در داخل تشکیلات آن هم به خط و خطوط و تحلیلهای تکراری و غیر واقعی سران فرقه پشیزی ارزش قائل نیست، و از سوی دیگر صدامی هم در کار نیست که پشتیبان زندان و شکنجه و قتل در داخل تشکیلات فرقه باشد.
اخبار رسیده از آلبانی حاکیست که بعد از این نشست مریم قجر، نشست های موسوم به پروژه خوانی افراد یعنی همان نشستهایی که قبلا معروف به «دیگ» (برای جوشاندن و شکنجۀ روانی سوژۀ نشست) بود بار دیگر به راه افتاده است.
مریم قجر در این نشست خود در آلبانی مفصلا به موضوع خانواده ها پرداخته و باردیگر تاکید کرده که دیدار با خانواده ها مرز سرخ سازمان است.
بنابراین طبق این اخبار رسیده اکنون در آلبانی نشست های «دیگ» جریان دارد و نیز موضوع خانواده ها تبدیل به کابوسی در تشکیلات فرقه شده است. حالا این وظیفه مریم قجر و دیگر سران این فرقه است که توضیح بدهند چرا خانواده ها تبدیل به کابوسی برای آنها شده؟ از چه چیزی می ترسند؟!
خبر دیگری که مهم و جالب است می گوید همان زمان که نشستهای مریم قجر در آلبانی جریان داشته در عرض یک هفته دو نفر از اعضای با سابقه و دو نفر از اعضای عادی از تشکیلات فرقه جدا شده اند و این امر نشان می دهد که دیگر نشست های خود مریم هم کارایی و تأثیری در حفظ افراد در تشکیلات ندارد و اینجا باید گفت گذشت آن زمان که با یک توپ و تشر وتهدید کردن می توانستند افراد را به سکوت وادارند. اکنون دیگر افراد برای سران فرقه و حتی برای خود مریم قجر هم تره خورد نمی کنند.
واقیعت این است که بعد از خروج از عراق و مستقر شدن در آلبانی، تشکیلات فرقه به شدت لرزان شده و با هر خبر سیاسی به تنش می افتد. دیگر حرف سران و فرماندهان برد و ارزش چندانی ندارد. به همین دلیل است که سران، این فرقۀ بی صاحب را دارند به زور با خود یدک می کشند بطوریکه مریم قجر مجبور است خودش پا به میدان بگذارد.
به طور کلی شرایط روحی اسیران فرقه در آلبانی بویژه با برگزاری این نشست های تهدید و توهین از جمله نشستهای فحش و فحاشی معروف به «دیگ» خیلی خراب است و وضعیت فرقه و تشکیلات آن روز به روز آشفته تر می شود.
***
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=28245
أغاز فروپاشی فرقۀ رجوی در آلبانی (ورود مستقیم کمیساریا از ژنو)ا
محمد کرمی، وبلاگ عیاران، پاریس، بیست و هشتم ژانویه ۲۰۱۷:… به دنبال دیدار وزیر خارجۀ آلبانی از تهران، کمیساریای عالی پناهندگی وارد عمل شده و به سران فرقه برنامۀ کاری اش را ارائه داده است مبنی بر اینکه می خواهند با تمامی افراد کمپ در آلبانی مصاحبه کنند و استاتو (موقعیت) این افراد را مشخص سازند. سران فرقه در آلبانی موضوع را به رهبری آن در پاریس احاله کرده اند …
مجاهدین دیگر به هدف نمی رسند و مبارزه شان به پایان رسید
این مسیر رجوی به بدتر ازناکجا آباد منتهی شد!
أغاز فروپاشی فرقۀ رجوی در آلبانی
کمیساریای عالی پناهندگان از ژنو مستقیما وارد مصاحبه برای مشخص کردن استاتوی افراد در کمپ آلبانی می شود
برنامه ها و برخوردهای رهبری فرقه در آلبانی با لایه های مختلف برای جلوگیری از فروپاشی کامل
بعد از آنکه کل تشکیلات فرقۀ رجوی در آلبانی مستقر شد به دنبال رویدادها و فعل و انفعالات سیاسی زیادی که اتفاق افتاد، اکنون این فرقه در شرایط بسیار دشواری قرار گرفته بلکه روند فروپاشی آن آغاز شده است. مهمترین این رویدادها دیدار اخیر وزیر خارجۀ آلبانی از ایران در رأس هیئتی سیاسی و اقتصادی و گفتگوهای این هیأت با مقامات ایرانی در تهران می باشد. آنها ابراز تمایل کرده اند که سفارت آلبانی در ایران راه اندازی شود. بنابراین اکنون دقیقا شرایط و موقعیت سیاسی به سود افراد اسیر در فرقه و به زیان تشکیلات فرقه می باشد.
به دنبال دیدار وزیر خارجۀ آلبانی از تهران، کمیساریای عالی پناهندگی وارد عمل شده و به سران فرقه برنامۀ کاری اش را ارائه داده است مبنی بر اینکه می خواهند با تمامی افراد کمپ در آلبانی مصاحبه کنند و استاتو (موقعیت) این افراد را مشخص سازند. سران فرقه در آلبانی موضوع را به رهبری آن در پاریس احاله کرده اند. نمایندۀ کمیساریای عالی پناهندگی از ژنو با محمد سید المحدثین مسئول روابط خارجی فرقۀ رجوی در پاریس تماس گرفته و برنامۀ خود را به او بیان کرده است. سران فرقه ابتدا با این برنامه به شدت مخالفت میکنند، اما وقتی می بینند موضوع جدی است آن را می پذیرند به شرط اینکه مصاحبه ها مانند عراق در داخل کمپ فرقۀ رجوی انجام شود. مسئولین کمیساریا به هیچ عنوان این را نمی پذیرند و می گویند تمام مصاحبه ها باید در مقر کمیساریا به صورت تک تک و مستقل صورت بگیرد و افراد هم باید تنها باشند. در این رابطه تمام سنگ اندازی ها و کار شکنی های فرقه به شکست انجامیده و می پذیرند که افراد مصاحبه کنند.
اما ببینیم با توجه به این شرایط در درون تشکیلات رجوی در آلبانی چه می گذرد و فرقه با دستپاچگی چه تدابیری را برای جلوگیری از این روند فروپاشی اتخاذ کرده و می کند:
در درجۀ اول سران فرقه می خواهند هر طور شده اخبار این فروپاشی بیرون درز نکند و یک تعداد ولو اندک هم باشد در کادر تشکیلاتش نگهدارد تا به ترامپ بگویند به ایران حمله کن ما نیروی جنگی! آماده داریم چرا که اکنون در آمریکا همۀ لابیهایشان را برای کار روی دولت جدید آمریکا به ریاست ترامپ بسیج کرده اند ولی خود همین کار حتی افراد رده بالا و قدیمی خودشان را که از مواضع و شعارها و سرودهای اصیل و ریشه ای ضد آمریکایی سازمان مجاهدین خلق اطلاع دارند بیشتر هم مسأله دار می کند و حتما هم در محفلها و اذهان پر تناقض خودشان از رجوی می پرسند پس چه شد آن شعر و شعار تحت عنوان اصل «کس نخارد»! (اشاره به شعر: کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من)؟؟!!…
در این شرایط سران فرقه برخوردهایشان با لایه های مختلف تشکیلات را با توجه به وضعیت هر لایه به صورت زیر تنظیم کرده اند:
لایۀ اول: نیروهای دارای ردۀ «ام جدید» (M به معنی معاون بخش یا ستاد ردۀ صوری بی پایه که به افراد دارای سابقۀ سالها برای نگه داشتن آنها در تشکیلات می دهند) که سابقه آنها در تشکیلات زیر بیست سال است به علاوۀ عضو ها – ردۀ O – و بقیه (مانند KO یعنی کاندید عضویت) که برخورد کلی با افرادی از این رده ها که اکنون دیگر یا جزء نیروهای تشکیلاتی نیستند و به اصطلاح سازمانی مسأله دار شده و یا به نحوی از تشکیلات جدا شده ولی زیر چتر حمایت فرقه هستند اینگونه است که به آنها می گویند در مصاحبه ها با کمیساریا بگویند که میخواهند بروند کشورهای دیگر اروپایی دنبال زندگی کردن و… و در این رابطه خیلی هم آنها را تشویق می کنند زیرا این افراد دیگر تبدیل به موی دماغ تشکیلات شده و در صورت ادامۀ حضورشان در تشکیلات تأثیر منفی هم بر روی دیگر افراد میگذارند لذا باید هرچه زودتر آلبانی را ترک کنند. به قول معروف می خواهند از شر آنها خلاص شوند. در تشویق کردن این افراد به آنها پیشنهاد می کنند که بروید آلمان یا سوئد که ما در آنجاها هم تشکیلات داریم و به هر کس از شما که بخواهد در کنار ما باشد کمک می کنیم.
لایۀ دوم: افرادی هستند که دارای ردۀ ام (M) قدیم به بالا می باشند یعنی بالای بیست سال سابقۀ تشکیلاتی دارند و تا به حال هم ظاهرا به اصطلاح مسأله دار نبوده اند اما اکنون به بهانه های مختلف از تشکیلات و مناسبات تشکیلاتی و نه از سازمان جدا شده اند ولی می خواهند فقط همراه آن باشند. به این افراد کمک می کنند و برایشان مطرح کرده اند که شما از افراد خود ما هستید و اگر رفتید برای مصاحبه بگویید که ما کماکان سازمان را قبول داریم و می خواهیم با سازمان باشیم و به هیچ وجه آلبانی را ترک نمی کنیم. برای تعدادی از این افراد وسایل و امکانات زندگی در بیرون هم تهیه کرده اند.
لایۀ سوم : افراد بالاتر از رده های فوق و از نیروهای تشکیلاتی فرقه هستند که کماکان سازمان را قبول دارند. اینها اکثرا از افراد و مسئولین باسابقه و وفادار می باشند که سران بالاتر فرقه تلاش می کنند از هر بابتی هوای اینها را داشته باشند که مبادا آنها هم مسأله دار شده و زمزمۀ جدایی از تشکیلات سردهند که در این صورت افراد تحت مسئولیت آنها هم دچار همان وضعیت خواهند شد.
به افراد از قشرها یا لایه های دوم وسوم که در وضعیت یادشده هستند گفته اند که «شما ها بچه های مسعود هستید، شما بچه های سازمان می باشید چون یا در سازمان بزرگ شده اید و یا بیشتر عمرتان را در سازمان سپری کرده اید… خوب بعضی وقتها بچه ها هم در خانه باهمدیگر بگو مگو می کنند، گاهی به هم پرت و پلا می گویند و پرخاشگری می کنند»!!.
برای این نیروها دو صفحه بریف (توجیه و دستور العمل) درست کرده اند که در آن آنها را توجیه میکنند که در مصاحبه ها چه بگویند؛ و برایشان این را که بخواهند از سازمان جدا بشوند مرز سرخ کرده اند بخصوص برای قشر سوم رفتن به کشورهای دیگر اروپا و به آمریکا را مرز سرخ قرار داده اند.
برای این دو لایه یا قشر دوم و سوم یک مرز سرخ دیگری هم گذاشته اند وآن اینکه هر کدام از شما ها که می روید بیرون چه مرد و چه زن از آنجا که دنبال مسائل جنسی یعنی بر طرف کردن نیازهای جنسی خود هستید! اولا حق ندارید در این رابطه چیزی به درون تشکیلات بیاورید یا منتقل کنید؛ ثانیا اگر برای شما در این رابطه اتفاقی بیفتد یا مسأله ای در جامعۀ آلبانی پیش بیاورید، هیچ ربطی به سازمان ندارد و ما اعلام خواهیم کرد که شما از افراد ما نیستید!!.
از این رو وضعیت درون تشکیلاتی سازمان اکنون خیلی بهم ریخته و برای سران فرقه بسیار وحشتناک شده است. آنها تمام ترسشا ن از فروپاشی است و به همین علت برای گول زدن افراد اقدام به خریدن موبایل های مدل جدید کرده اند که ۸۰ % آنها سیم کارت ندارد. همچنین با دادن لب تاب و تبلت و امثال آن برای بعضیها می خواهند آنها را راضی نگه دارند. سران فرقه حتی به سراغ بعضی جداشده ها از مناسبات تشکیلاتی که قبلا سرسپردۀ مطلق بودند و جداشدن کامل آنها از سازمان به علت سوابق و اطلاعاتی که دارند خیلی به زیان فرقه است رفته اند و با آنها مفصل صحبت کرده و آنها را به نزد خود و به داخل تشکیلات آورده و همه نوع امکانات در اختیار آنان گذاشته اند تا دوباره هوس بیرون رفتن از تشکیلات نکنند!…
***
نجات یافتگان در آلبانی اقدامات تروریستی مجاهدین در تیرانا را محکوم می کنند
آیا فرقه رجوی می تواند آخرین سنگر تشکیلاتی اش را حفظ کند
Iran-Albania to develop bilateral ties, Mojahedin Khalq (MKO, MEK, Rajavi cult) to open fast food
Yes, We Do Know the MEK (Mojahedin Khalq, Rajavi cult) Has a Terrorist Past
Shqipëri: John Kerry sjell terroristët, John Bernnan paralajmëron rrezikun e tyre
کیهان لندن – خداحافظ بغداد، سلام تیرانا
مسئول واقعی حمله به لیبرتی کیست؟
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=27920
موج اعتراضات و ریزش در فرقۀ رجوی در آلبانی و سراسیمگی سران فرقه
محمد کرمی، وبلاگ عیاران، سی ام دسامبر ۲۰۱۶:… سوال اصلی از سران فرقه بخصوص مریم قجر عضدانلو این است که با این باج دادن ها وبا پول دهن بستن ها تا کی می توانند جنایت های درون تشکیلات خودشان را پنهان کنند آیا برای تمام سالیان می توانند این ریل را ادامه بدهند؟ آیا فکر نمی کنند با این دسته بندی افرادی که سابقه کمی دارند و در عراق تبدیل به گوشت دم توپ …
پس لرزه های سونامی خروج از عراق و هراس فرقه رجوی
موج اعتراضات و ریزش در فرقۀ رجوی در آلبانی و سراسیمگی سران فرقه
بنا بر اخبار دریافتی از درون مناسبات فرقۀ رجوی در آلبانی، سران فرقه با موج سنگینی از معترضین که از مناسبات جدا شده اند مواجه شده اند. همانطور که در مقالات قبلی اشاره کردم بیش از ۲۰۰ نفر از معترضین به فرقۀ رجوی بعد از خروج از عراق از این جریان جدا شدند. این افراد معترض از رده های مختلف تشکیلاتی هستند. در پی تهدید های جدایی که رده های مختلف برای سران فرقه رجوی در آلبانی ایجاد کرده بودند سران فرقۀ رجوی تصمیم گرفتند این افراد معترض را به سه دسته تقسیم کنند: دستۀ اول افراد کم سابقه، عضو و ام جدید می باشند که در مجموع سابقۀ تشکیلاتی آنها در کل زیر ۲۰ سال است. برای این افراد سران فرقه خانه های چند نفره کرایه کرده اند و در این خانه ها سیستم پلیسی برقرار نموده اند تا نفرات راحت نباشند و برای دریافت مبلغ بیشتری برعلیه هم خبر چینی کنند. هزینه کرایه مسکن را برای این افراد حل کرده اند. یک کمک هزینه برای خوراک به این افراد می دهند که کفایت هزینه های کامل آنها یعنی : خوراک، پوشاک، سیگار و پول تو جیبی را نمی کند. سران فرقه به آنها گفته اند بروید کار کنید یا خودتان مسألۀ هزینه هایتان را حل وفصل کنید و به ما ربطی ندارد.
گروه دوم تعدادی از زنان هستند که جدا شده اند.
گروه سوم مردانی هستند که رده تشکیلاتی ام او به بالا دارند یعنی دارای بیش از ۲۵ سال سابقه مبارزاتی می باشند. برای این زنان و مردان دو هتل جداگانه کرایه کرده اند و تمام هزینه های آنها شامل: کرایه محل، صبحانه ، نهار و شام را هم می پردازند و جدا از آن پولی هم بابت پوشاک و غیره به آنها داده می شود. سران فرقه عنوان کرده اند که این دو گروه یعنی زنان و مردان ام قدیم به بالا درست است که از تشکیلات کنار کشیده اند! اما اینها هواداران ما هستند و در کنار ما قرار دارند. درواقع با این باج دادنها می خواهند افراد با سابقه را ساکت داشته باشند تا زبان باز نکنند و واقعیت های درون مناسبات را برملا نسازند.
نکته ای دیگر که در رابطه با این دو گروه وجود دارد این است که سران فرقه می خواهند آن تعداد زنان جدا شده را که هستند به ازدواج این مردان در بیاورند همان شیوه ای که سه سال قبل هم در آلبانی در رابطه با افراد قدیمی با زنان جدا شده انجام دادند.
سوال اصلی از سران فرقه بخصوص مریم قجر عضدانلو این است که با این باج دادن ها وبا پول دهن بستن ها تا کی می توانند جنایت های درون تشکیلات خودشان را پنهان کنند آیا برای تمام سالیان می توانند این ریل را ادامه بدهند؟ آیا فکر نمی کنند با این دسته بندی افرادی که سابقه کمی دارند و در عراق تبدیل به گوشت دم توپ شده بودند الان آیا حقشان است که این طور با این افراد رفتار می کنند؟. سوال آخر از مریم قجر این است که آیا این معنی همان شعارهای دهگانه ای است که د ر ماه ژوئیۀ گذشته سر می دادی؟ حداقل ان شعارهای دهگانه را از سایت های فرقه حذف کنید تا با نیروهایی که تا دیروز با شما بودند تناقض نداشته باشند، آزادی مردم ایران پیش کشتان!!!!
***
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=27907
جدائی سه تن از زنان ارشد شورای مرکزی ( شورای رهبری سابق) از فرقه رجوی در البانی
محمد کرمی، وبلاگ عیاران، پاریس، بیست و هشتم دسامبر ۲۰۱۶:… بنا بر اخباری که از درون تشکیلات فرقه رجوی در البانی به دستمان رسیده است . سه تن از زنان ارشد شورای مرکزی ، دو تن از انها از فرماندهان ارشد این فرقه بودند. بعد از خروج از عراق ، در کشور البانی از تشکیلات مخوف فرقه رجوی جدا شده اند . هر سه این ها در محلی مخفی نگه داری می شوند . خانم فاطمه علیزاده یکی …
ایستادگی ما و پاسخی به جیغ های بنفش مسعودرجوی
جدائی سه تن از زنان ارشد شورای مرکزی ( شورای رهبری سابق) از فرقه رجوی در البانی
بنا بر اخباری که از درون تشکیلات فرقه رجوی در البانی به دستمان رسیده است . سه تن از زنان ارشد شورای مرکزی ، دو تن از انها از فرماندهان ارشد این فرقه بودند. بعد از خروج از عراق ، در کشور البانی از تشکیلات مخوف فرقه رجوی جدا شده اند . هر سه این ها در محلی مخفی نگه داری می شوند . خانم فاطمه علیزاده یکی از این زنان ارشد شورای مرکزی می باشد . (از بردن نام دو تن دیگر فعلا معذور هستیم تا شرایط بازتری پیش بیاید و خودشان در صحنه حضور پیدا کنند .)
از انجائی خانواده خانم فاطمه علیزاده در جریان جدا شدن وی هستند تلاش زیادی کردند که بتوانند با وی تماس برقرار کنند . چندین بار در دنیای مجازی برای خانم علیزاده نامه نوشتن . اما از انجائی که این خانم ها از تمامی امکانات ارتباطی قطع هستند و به نوعی توسط فرقه زندانی شده اند هیچ امکانی برای تماس با دنیای بیرون ندارند . اما از انجائی که نامه های اقای علیزاده، برادر خانم علیزاده خطاب به وی در دنیای مجازی انتشار پیدا کرده است . بخش پرسنلی فرقه رجوی جوابیه های از زبان خانم فاطمه علیزاده خطاب به برادرش درج می کند .که یک مورد از نامه های دست ساز فرقه رجوی به اسم خانم علیزاده ضمیمه می باشد.
موضوع جالب این است که فرقه رجوی هیچ موقع این کلاش بازی ها را در سایت های رسمی خودش انتشار نمی دهد که پاسخگو باشد . همیشه این موارد تقلبی در سایت های جانبی مانند افتابه کاران یا سایت افشاگر که مستقیم زیر نظر بخش پرسنلی فرقه با مسئولیت فرشته یگانه کار میکنند انتشار داده می شود.
سوال از سران فرقه رجوی این است تا کی می خواهند این شامورتی بازی ، زندان کردن نفراتی که می خواهند جدا بشوند ان هم در کشور اروپائی با تهدید اربات و ضرب شتم را ادامه بدهند .
تبریک برای آزادی خانم فرشته هدایتی
نامه سرگشاده به خانم ها سوزانا کلاین و کارولاین هاوارت، خیریه “زنان در جهان”
Mojahedin Khalq thugs beat-up Mostafa Mohammadi and his daughter in Auvers sur Oise (Photos)
In a democracy we don’t beg terrorists not to kill us (Open letter to President Hollande)
***
همچنین:
خبر فوت مسعود رجوی به تمامی اعضا جدا شده وخانواده های اسیران تبریک عرض می کنم



