انجمن نجات، مرکز آذربایجان شرقی، بیست و یکم ژوئن 2020:… ترکیب اولیه وغیر مجاهد شورا، ثابت میکند که این اعضاء که هیچکدام حقی به صدام درجنگ موجود نمیدادند، تصمیم نمیگرفتند که رئیس خود را دراختیار صدام قرار دهند واین تصمیم خائنانه وزبونانه ی رجوی، صرفا وصرفا کار او بوده وانداختن اتخاذ این تصمیم خائنانه که بمنظور بازکردن جبهه ی جنگ دیگری علیه ایران بود ودرعین حال رجوی را ازانتقاد اعضای غیر مجاهد شورا مصون ویا دور نگه میداشت و اهرمی برای کنترل همه جانبه ای براعضای سازمان به او میداد ، فقط وفقط کار خود مسعود رجوی بوده که در سایه ی دیکتاتوری صدام که نهادهای نصف ونیمه ی حقوق بشری هم قدرت وارد شدن به عراق رانداشتند، هرچه را که لازم بداند برسر اعضاء وتشکیلات بیآورد که عملا چنین هم شد. مهاجرت رجوی به عراق ، خودزنی دوم و تعیین کننده مجاهدین خلق
آنها نه تنها شکست خوردند که سقوط اخلاقی کردند (به مناسبت درگذشت عبدالرضا نیک بین رودسری – عبدی)ا
مهاجرت رجوی به عراق ، خودزنی دوم و تعیین کننده مجاهدین خلق – قسمت سوم و چهارم
مهاجرت به عراق، خودزنی دوم و تعیین کننده ی مسعود رجوی – قسمت سوم
در ادامه ی این داستانسرائی ها که بمنظور تبرئه ی مسعود رجوی درمورد خیانت بزرگش دایر به پیوستن علنی به صدام بپا شده، در نوشته ی مشروح مورد نقد چنین آمده است :
” یکهفته پساز آخرین باری که عوامل رژیم با حمایت سرویسهای فرانسوی برای حادثهسازی به اطراف اقامتگاه آمدند، بهاتفاقآرا تصمیم گرفت که مسئول شورا بهمنظور خنثیکردن توطئههای رژیم و برای سازماندادن نیروهای نظامی مقاومت، بهجوار خاک میهن در کشور عراق عزیمت کند “.
ترکیب اولیه وغیر مجاهد شورا، ثابت میکند که این اعضاء که هیچکدام حقی به صدام درجنگ موجود نمیدادند، تصمیم نمیگرفتند که رئیس خود را دراختیار صدام قرار دهند واین تصمیم خائنانه وزبونانه ی رجوی، صرفا وصرفا کار او بوده وانداختن اتخاذ این تصمیم خائنانه که بمنظور بازکردن جبهه ی جنگ دیگری علیه ایران بود ودرعین حال رجوی را ازانتقاد اعضای غیر مجاهد شورا مصون ویا دور نگه میداشت و اهرمی برای کنترل همه جانبه ای براعضای سازمان به او میداد ، فقط وفقط کار خود مسعود رجوی بوده که در سایه ی دیکتاتوری صدام که نهادهای نصف ونیمه ی حقوق بشری هم قدرت وارد شدن به عراق رانداشتند، هرچه را که لازم بداند برسر اعضاء وتشکیلات بیآورد که عملا چنین هم شد.
مریم رجوی، کنگره امریکا، اخراج از اروپا و بازنشر تبلیغات پارسال لابی های اسرائیل در واشنگتن
این مهاجرت شوم از بابت خوشگذرانی و ازمیدان به در بردن رقبای احتمالی ، برای مسعود رجوی ایده آل بود ولی درعوض بقایای افکار نیمه انقلابی- نیمه آنارشیستی سازمان مجاهدین خلق را ازبین برد وازاین تشکیلات ، فرقه ای مستبد، منحط و وطن فروش ساخت.
بازهم :
” در بیانیه اجلاس فوقالعاده ۲۳اردیبهشت سال۱۳۶۵، شورای ملی مقاومت بااشاره به « توطئههای پنهان و آشکار رژیم و حامیان بینالمللیاش … آمده است: درواقع آنچه شورای ملی مقاومت را برای دشمنان رهایی ایران غیرقابلتحمل میکند ، وفاداری شورا به اصل استقلال و سرسختی و پافشاریش در دفاع از اینآرمان والاست “.
بعضی ازاعضای غیر مجاهد شورا آرمان هایی داشتند و بزودی دریافتند که این شورا که دراولین جلسه اش عکس مسعود بر در ودیوار نصب شده بود ، تشکیلاتی نخواهد بود که فکرش را میکردند وخام خیالانه امیدهایی بدان بسته بودند و ازاین رو بزودی صفوف آنرا ترک کرده وهرکس به فراخور حال خود ، حاضر به تایید نگرش متوهمانه و ضد مردمی رجوی نشد.
بقیه ی اعضای شورا که مجاهد بودند، بزودی تحت تاثیر القائات مسعود رجوی وکار چاق کنی های مریم وبخصوص درهراس از شکنجه وزندان های مخوف صدام ، بتدریج تسلیم شده واگر درگذشته به استقلال و …، علاقه ای داشتند، این علاقه را طلاق دادند!
سپس :
” نظربه همه اینملاحظات ، برای خنثیکردن توطئههای دشمن ازیکسو و پاسخگویی بهالزامهای مرحله جدید تدارک قیام ازسویدیگر، محل اقامت آقای مسعودرجوی، مسئول شورا، از اروپا به خاک کشور عراق منتقل میشود. شورای ملی مقاومت در بیانیه خود تأکید کرده بود که شورا اینانتقال را برای گسترش و سازماندهی نیروی نظامی مقاومت لازم میداند “.
این قیام جدید چگونه تدارک دیده شد ونتایجش چه بود؟
جز ازدست دادن دوستان شورایی غیر مجاهد که بکار رجوی در فرانسه میخورده و احزاب اروپایی را به رجوی نزدیک تر میکرد وسبب حمایت بعضی ها از رجوی میشد واین حمایت ها او را قادر میساخت که تظاهراتی برپا کرده وعرض اندام نماید.
ضمنا اعضای استخوان دار وغیر مجاهد شورای ملی مقاومت وحتی خود بنی صدر که قرار بود رئیس جمهور منتخب این شورا برای آینده ی ایران باشند ، هرگز موافق اینگونه کسب آمادگی نظامی ( با توسل به صدام) نبودند و پرواضح بود که با اتخاذ این تصمیم از طرف رجوی ، اصول اخلاقی حکم میکرد که نام این شورا را لغو کرده ونام خودشان را بر روی این شورای استحاله شده میگذاشت که البته رجوی رابطه ای با اخلاقیات ندارد و من توقع بیجایی ازاو نمودم!
همچنین :
“قسمتهایی از پیام تودیع رهبرمقاومت بههنگام ترک فرانسه :اگر بپرسید برای چه میروی، در یککلام میگویم که برفروزم آتشها بر کوهستانها… مگر شرایط ما و انقلابیون، شرایط عادی است. تا آنجاییکه من بهیاد دارم، در نقاط عطف در سر بزنگاههای خطیر و تاریخی همیشه اینطور بود، شب سیخرداد اینطور بود، شب پرواز به پاریس همینطور بود و خیلی شبها و روزهای دیگر. ما در کشاکشیم با مهیبترین نیروی ارتجاعی افسارگسیخته تاریخ ایران… ایناز نظر داخلی. از نظر بینالمللی هم وقتی که ما شروع کردیم، در شرق و غرب عالم هیچکس با ما نبود و هیچکس انقلاب و قیام جدیدی را بر مردم ایران روا نمیدید. هیچکس خواستار دگرگونی بنیادی در میهن بهخونتپیده ما نبود و اینخواست خلق و اراده شهدا و اسرا و رزمندگان مجاهدخلق بود که سرانجام برشورید “.
وبجای برافراختن آتش ها درکوهستان ها، دردشت های عراق هیمنه ها برافروخته وریشه ی عاطفه وانسانیت را درصفوف کسانی که اغلب خود را مجاهد خلق میدانستند ورفته رفته وبا سرعتی بی نظیر به مرید های رجوی تبدیل شدند ، سوزاندید!
رجوی ندانسته دراین سخنان به نکته ی مهمی اشاره کرده است :
اولا: تقریبا کسی خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی- درداخل وخارج- نبود و این میرساند که شرایط ذهنی برای انقلابی که مسعود برافروخته بود، مهیا نبوده است.
ثانیا ، جمهوری اسلامی قادر بود که اکثریت قاطبه ی اهالی ایران را با خود همراه سازد ومعنی این حرف در تئوری های انقلاب این است که شرط ” عینی انقلاب ” هم مهیا نبوده است.
با این وضع ودر شرایطی که رجوی ها ادعا دارند که سر از ” تئوری های انقلاب ” درمیآورند و گاها آنرا به رخ ماها هم میکشند ، چرا دست به این اقدامات خونین زد که شرایط تحقق نداشت؟!
چرا به امثال من که این مسائل را مطرح کرده و سعی در بازگشائی راز ورمز های شکست مجاهدین خلق دارد میتازید و سازشکار و ترسویمان معرفی میکنید؟!
همینطور :
“چهکسی در هرکجای اینکشور و اینمیهن از تهران تا اقصینقاط کردستان وقتی که حقی از کسی تضییع میشد، پرچم حقطلبی برمیافراشت، از زنهایی که میخواستند آنها را بهزور وادار به حجاب اجباری بکنند تا آلونکنشین و اقلیتهای مذهبی؟ چهکسی سینه سپر کرد؟ که بود که بهدفاع از حقوق زنان برخاست؟ “.
بیش از آنکه پرچم حق طلبی ازطرف شما برافراشته شود ، شما این حق را منحصر به رجوی دانسته وانقلاب بهمن 1357 را دزدیده شدن حق رهبری رجوی که از سر توهم ویا انحصار طلبی فکر میکردید ، متعلق به اوست میدانستید وسایر کارهایتان درمورد کردستان و … بازی های سیاسی بیش نبوده و سنگ مردم کرد را به سینه زدن بیشتر ازبابت سر مرز بودن آنها بود که امکاناتی برای فرار بشما تهیه میکرد و شما درزمانی که احتیاج به آنها نداشتید ، به نیروهای آنها حمله کرده وکشت وکشتار براه انداختید.
درمورد مخالفت با حجاب اجباری تشکل های دیگری وجود داشتند که فعال تر شدند و تظاهراتی در25خرداد 1360 ( 5 روز قبل از اعلام قیام مسلحانه ی شما ) براه انداختند .
شما خیال نکنید که با این گستردگی تبادل معلومات تاریخی ، میتوانید چشم درچشم مردم نهاده وبه آنها دروغ بگویید!
گذشت آن زمانی که زانسان گذشت…
صابر
–
مهاجرت به عراق، خودزنی دوم و تعیین کننده ی مسعود رجوی – قسمت چهارم
رجوی درادامه ی یاوه گویی ودروغ پراکنی هایش مینویسد :
” روز سیخرداد نقطهعطف بود، مرزبندی .. بود. کار بسیار لازمی بود اما کافی نبود. علاوهبراینها اینکار عظیم ایدئولوژیکی و تاریخی، سرانجام در سالگذشته در تمامی سال۶۴ بهداخل مجاهدین، سازمان محوری و پیشتاز انقلاب نوین ایران هم راه برد و بهیک انقلاب عظیم درونی منجر شد. صفوف ما را بسا پاکیزهتر و تصفیهتر کرد و مطهرتر و پولادینتر، بههیچوجه مبالغه نمیکنم “.
شما بطور مزورانه ای ، فرقی بین خودتان و ” همگان ” نگذاشته اید.
صف بندی ازطرف شما برعلیه حکومت بود وآنهم نه بخاطر منافع ” همگان ” که برای گرفتن قدرت انحصاری بدست خودتان بود که امری ناممکن مینمود وشما بعد از گذشت 4دهه و بدست آمدن تجارب تلخ وپرهزینه ، هنوز هم براثر خودشیفتگی خود ، دست ازاین اصطلاح بر نمیدارید.
ضمنا ، هدف ازانجام این کار ایدئولوژی ، چیزی جز سرگرمی های آنچنانی با منشی خود بنام مریم عضدانلو نبود و نقشه کشیدن برای بی اثرکردن نقش مردانی در حد خودت؟
کاری که عیاشی شمرده میشد درکنار ارتقای ظاهری این منشی به سطح خود که زمینه ی طلاق گرفتن او از مهدی ابریشمچی وسپس ازدواج رسمی با او را فراهم کرد تا بعنوان زن وشوهر درکنار هم ، نقشه های تصرف کامل سازمان را کشیده واجرا نمایید!
تمامی این کار عظیم؟! ایدئولوژی همین بود که من بسادگی بازش کردم ونگذاشتم که احتیاج به اینهمه پرگویی باشد و بازهم نفهمیدم که کجای این هرزه گرایی در کنار توطئه چینی تو برعلیه نزدیک ترین دوستانت از طهارت و پاکیزگی حکایت دارد؟!
تودهنی هنرمندان به رجوی ، سانسور مطالب در سایتهای سریالی مجاهدین خلق
بازهم :
” یادتان هست چه کسها و چه ناکسها در فرنگ دموکرات شدند و فخر دموکراتیزم و آزادیخواهی بهپاکباختگان میدان فدا و آزادی فروختند ؟ به مجاهدین پز دموکراسی دادند ، مستقیم یا منغیرمستقیم دستدردست دشمن نه، مشغول پرپرکردن پروبال فرشتهی خونینبال آزادی بودند… “.
یعنی با انتقاد ازکار زشت وبی نظیر شما که اینگونه ازدواج کردن قبیح بود و ودرحد متلاشی کردن سازمان ، بشما پز دادند؟
اینها چه کسانی بودند وچرا این تذکر دوستانه ی شان بشما ، به پر پر کردن فرشته ی خونین بال آزادی کمک کردند؟
مگر آزادی مانند سرکوب همکاران نزدیک وازدواج مفهومی اینقدر مفتضح دارد که شما با پیشاهنگ بودن دراین عرصه، حسادت رقبای خود را برانگیختید.
همینطور :
“والا اگر دنبال مصالح پراگماتیک خودمان بودیم، همانبهتر که با اما و اگر و کجدارومریز طوری و یکطوری کنار میآمدیم و چهکسی نمیخواست با مجاهدین کنار بیاید؟ همه “.
شما بعنوان یک مرشد فرقوی وبا طرزتفکر ” هیچ یا همه چیز ” نمیتوانستید رفتار کج دار ومریزی داشته باشید وهمه ی قدرت را صرفا وصرفا برای خود میخواستید والبته هیچکس با چنین گروهی نمیتوانست ونمیتواند کنار بیآید!
سوگند دروغ مسعود رجوی :
” سوگند بخورم که آگاهانه و عالماً و عامداً به وحدت صوری تن ندادیم.اگر منهم اینجا مینشستم و بههمه لبخند میزدم ، برای تصاحب هر چه سریعتر قدرت. ایناز مجاهدخلق شایسته نبود“.
ابتدا متحدین شما قول های انقلابی وآزادیخواهی شما را پذیرفتند اما خصلت فرقوی شما باعث شد که بزودی سفره ی خود را از شما جدا کنند و سازمان درحال استحاله ی مجاهدین بهمراه تنی چند از تن لش ها که عرضه ی نان درآوردن را نداشتند ، ترکیب شورا را پرکردند واین فرقی با وحدت صوری ندارد!
تشکیل مجدد این شورای قلابی، اتفاقا کار مجاهدینی مثل مسعود رجوی است.
مجددا :
” برافراشتن پرچم صلح عادلانه، چیزی که ما همیشه بر آنافتخار میکنیم. امروز وقتی مردم ایران …جانشان بهلبشان رسیده، وقتی جوانها را خانواده قایم میکنند که خمینی اونها را بهزور نبرد …اینوظیفه ما بود و هست که بر اساس طرح صلح شورای ملی مقاومت، طومار جنگ رو درهم بپیچیم “.
این پرچم متعلق به آن بود که صدام و سران کشورهای دیگر حاکمیت شما را برایران برسمیت بشناسد وآنگاه صلحی بین ایران وعراق برقرارگردد که پشتیبان منطقی و مادی لازم وکافی نداشت وازاول هم این طرح محکوم به شکست بود وزندگی نادرستی این توهمات را با سرعت زیادی نشان داد.
مسعود رجوی درحملاتش به اپوزیسیونی که هژمونی اورا نپذیرفتند، زیاد حرف زده واز جمله گفته است :
” کسی نخواسته، نه شورای ملی مقاومت نه مجاهدین، که با آنها مخالف نباشید که با آنها ناسازگار نباشید که انتقاد نکنید که دشنام ندهید. این برای خودتان هم خوبه، خودتان تازه خواهید فهمید که کسانی که راههای پرفرازونشیبتر را درنوردیده و بازگشودهاند، چه کشیدهاند. و با چه مشکلات و مخاطراتی روبرو بودهاند. هرچه میخواهید به مجاهدین دشنام بدهید، نقد کنید، تحلیل کنید، بزنید…”.
شما با چسبیدن به تئوری ” با ما یا بر علیه ما ” این گفته ی خود را نقض کرده اید!
مجاهدین خلق همواره حق اظهار نظری به هیچکس بغیر ازخود قایل نیستند وهمواره مایلند که دیگران به آنها کمک کنند واینها با بیسوادی کشنده ای که در مقایسه با سایر نیروهای اپوزیسیون دارند ، از تئوری های وهم انگیز مجاهدین پیروی کنند.
ما درجریان انتخابات 58 و59 بخوبی مشاهده کردیم که همه ی اپوزیسیون به کاندیداتورهای مجاهدین خلق رای دادند و دربرابر ، حتی یک عضو مجاهد رایی بنفع این یا آن نامزد اپوزیسیون به صندوق رای نیانداخت.
بلی این مردم و آن اپوزیسیون درهمان سال های اولیه شما را شناختند وتنها با نگه داشتن حرمت بنیانگذاران اولیه ی مجاهدین قربانی شده ، دندان روی جگر گذاشته وآنچنان که باید وشاید ، اعتراض کوبنده ای بشما نمیکردند وشما این مسامحه کاری آنها ازاین بابت رابحساب قدرت و محبوبیت خود گذاشتید ونتیجه ی این حماقت خود را هم دیدید!
صابر
مهاجرت رجوی به عراق ، خودزنی دوم و تعیین کننده مجاهدین خلق – قسمت سوم و چهارم
***
همچنین:
لینک
مهاجرت رجوی به عراق ، خودزنی دوم و تعیین کننده مجاهدین خلق – قسمت اول و دوم
انجمن نجات، مرکز آذربایجان شرقی، دهم ژوئن 2020:… بمناسبت فرارسیدن 17 خرداد، روزی درسال 1365که رجوی در اسارت توهمات خود که جنگ ایران وعراق براین توهمات دامن میزد، به عراق سفر کرد تا با استفاده ازموقعیتی که برای خود بی نظیر میدید ، به آرزوی چندین ساله ی خود که کسب تمام وکمال قدرت درایران بود، جامعه ی عمل بپوشاند که زندگی نشان داد که چه اشتباه مهلکی برعلیه تشکیلات تحت امرش کرده است. بمناسبت این حادثه که باند رجوی تلاش وافر دارد که آنرا یک حادثه ی بزرگ تاریخ معاصر ایران معرفی کند، مقاله ی مبسوطی نوشته که من قصد دارم به قسمت های مهمتر آن برخوردی داشته و درک واقعیات از کشکیات را برعهده ی خواننده ی محترم بگذارم.. مهاجرت رجوی به عراق ، خودزنی دوم و تعیین کننده مجاهدین خلق
سازمان مجاهدین خلق، منفورترین در طول تاریخ ایران
مهاجرت رجوی به عراق ، خودزنی دوم و تعیین کننده مجاهدین خلق – قسمت اول
16/03/1399
بمناسبت فرارسیدن 17 خرداد، روزی درسال 1365 که رجوی در اسارت توهمات خود که جنگ ایران وعراق براین توهمات دامن میزد، به عراق سفر کرد تا با استفاده ازموقعیتی که برای خود بی نظیر میدید ، به آرزوی چندین ساله ی خود که کسب تمام وکمال قدرت درایران بود، جامعه ی عمل بپوشاند که زندگی نشان داد که چه اشتباه مهلکی برعلیه تشکیلات تحت امرش کرده است.
بمناسبت این حادثه که باند رجوی تلاش وافر دارد که آنرا یک حادثه ی بزرگ تاریخ معاصر ایران معرفی کند، مقاله ی مبسوطی نوشته که من قصد دارم به قسمت های مهمتر آن برخوردی داشته و درک واقعیات از کشکیات را برعهده ی خواننده ی محترم بگذارم.
درپاراگرافی ازاین متن مطول آمده است :
” روز هفدهم خرداد یادآور شکست توطئهیی است که در دهه۶۰ علیه مقاومت ایران و بهویژه علیه رهبر این مقاومت در فرانسه طراحی و بهمرحله اجرا گذاشته شده بود. رژیمخمینی در آنزمان با بندوبست با دولت دستراستی فرانسه برای خودش کیسهها دوخته بود و چشمانتظار اینبود که با حذف رهبرمقاومت، نفس راحتی بکشد و رؤیاهای توسعهطلبانه رژیمش را برای برپایی امپراطوری موردنظر خمینی و بلعیدن عراق ، محقق کند. اما مقاومت ایران ، با پروازی برای صلح و آزادی، همه خواب و خیالهای خمینی و رفسنجانی را برای بهدامانداختن و ازبینبردن رهبری اینمقاومت در فرانسه ، باطل کرد “.
البته حکومت وقت فرانسه میدانست که ارتباط با حکومت ایران بهره های صدها بار بیشتر از نگه داشتن رجوی که اتهامات ثابت شده و پرشمار تروریستی دارد وکم کم داشت عذر رجوی را میخواست ورجوی که ترسو تشریف دارد و اندک اندک خطر خالی شدن پشت اش را میدید ، چاره ای جز مذاکره با نمایندگان صدام وانتقال نیروهایش ازکردستان ، ایران واروپا به عراق را نداشت.
گرچه او بخوبی میدانست که دولت ایران در تنگدستی وفشارهای مالی زیادی بسر میبرد اما اینقدر شعور نداشت که بفهمد صدام مایل به ادامه ی جنگ نیست وآمریکا که با دامن زدن به جنگ هردوطرف را به تنگنا انداخته ، انگیزه ی خود درادامه ی جنگ را ازدست داده بود وجمهوری اسلامی ایران ، براحتی میتوانست ارتش رجوی را درهر جا که بخواهد درهم بشکند و با آگاهی از حماقت رجوی، اینقدر صبر کرد که خودش ارتش خودش را به گرداب تند وتیزنیروهای ایران بیاندازد.
رجوی وقتی فرمان حمله به ایران را صادر کرد که آتش بس ازطرف هردو کشور قبول شده بود و بیهوده تلاش میکند که بگوید او بود که با شکست خوردن خود در نوار مرزی ایران، آتش بس را به ایران تحمیل کرد!
همچنین :
” ..سرانجام مسعودرجوی در بعدازظهر روز ۱۷ خرداد مقارن با عیدفطر ، از فرودگاه اورو (evro) در شمال پاریس ، با یک هواپیمای کوچک ۶ نفره در پروازی عازم خاک عراق گردید تا در جوار خاک میهنش مستقر شود. مقاومت ایران در تمام این سالیان از اینسیاست بهعنوان راهبندی برای آزادی و رهایی مردم ایران صحبت کرده است و از دنیا خواسته است که دست از حمایت فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران که تهدید بزرگ جهانی است، بردارند و بهخواستهای آنتن ندهند”.
وبدین ترتیب او خود را باتمام نیروهایش دراختیار صدام قرار داد و بعنوان ستون پنجم دشمن وارد جنگ برعلیه ایران شد.
در شناسائی مواضع نیروهای ایران به صدام کمک کرد. محل اصابت موشک های عراق درایران را با شیوه های مختلف شناخت واطلاعات لازم را دراختیار دشمن قرار داد تا در موعد دیگر این موشک ها دقیق تر به اهداف خود ضربه زده ومردم ایران را بیشتر کشته وخسارات عمده تری ببار آورد.
ضمنا کسی که به کشتن مردم ایران ونابودی آن به دشمن کمک میکرد، عملیات ایذائی متعددی درمرزهای یک کشور جنگ زده وتازه انقلاب کرده انجام میداد نمیتوانست میلی به آزادی مردم ایران داشته باشد وکارهای خودش جنبه ی فاشیستی تمام عیار داشت با این فرق که تنها مردم کشور خود را میکشت ویا اسیر میکرد.
بازهم :
“حقیقت مسلم این است که بهای سیاست امداد غیبی و استمالت از دیکتاتوری وحشی حاکم بر ایران را مردم و مقاومت ایران و بهویژه مجاهدین، با رنج و خون و گوشت و پوست خود میپردازند “.
این حرف را زمانی میتوان معتبر دانست که به لیست کشورهای کمک کننده به عراق و ایران نظری افکنده وآنگاه بگوییم که از حکومت ایران حمایت شده است یا برعکس. دشمن ایران همواره ازلحاظ سلاح ومواد غذایی تامین کافی میشد والبته شما این مسئله را از کیفیت سلاح ها وخورد وخوراک ارتش عراق ببینید که دیده اید و مطرح نمیکنید که مبادا نادرستی ادعاها و تئوری هایتان برملا شود!
همینطور :
” اکنون اما، بهنظر میرسد که در اطراف و اکناف جهان ، پاسخ متقابل ملت ایران و صدای مقاومت و مجاهدانش که در طول اینسالیان با فدیه و فدا و پاکبازی حداکثر، جسارت و ریسکپذیری هرچهبیشتر و رسم پایداری تابهآخر همراه بود، گوشهای شنوای بسیاری پیدا کرده است “.
صحبت ازکدام دنیاست ؟ دنیای تک قطبی را که شما اینقدر بر روی آن سرمایه گذاری کرده بودید ، لو لو برد.
باند رجوی بیگانه ازمردم ایران ودشمن آنها در دنیای خواهان استقلال، آزادی وعدالت اجتماعی به وطن فروشی، قساوت واستبداد رای معروف است وآیا شما باین صفتی که با ریسک زیاد کسب کرده اید، افتخار میکنید؟
وایضا :
” در آنزمان رژیم جنگافروز خمینی تافرقسر در منجلاب جنگ ضدمیهنی فرو رفته بود و سیاستهای پیروزمند صلح شورا و مقاومت قهرآمیز مجاهدین، طناب دار را بر گلویش هرروز تنگتر میکرد. رژیم که تنها چاره را در خاموش و خنثیکردن قلب جنبش مییافت، فشار سیاسی و تروریستیش را برای استرداد رهبرمقاومت و حداقل محدودکردن کامل و جلوگیری از فعالیتهای بدونوقفه او، متمرکز کرده بود “.
رجوی طرفدار صلح نبود بلکه بطور خام خیالانه میخواست قاطی نیروهای عراقی شده، ایران را تسخیر وبعنوان رهبر بلامنازع ایران با عراق صلح کند که عراق روی خوشی باین خواست نداد وتنها حاضر شد چند روزی از رجوی حمایت کند تا برسر میز مذاکره ازدستآوردهای رجوی بنفع خود استفاده کند که دریکی دوروز اول دریافت که اینکار شدنی نیست و لشکر رجوی آن نیست که بتواند ایران را درموضع ضعف قرار دهد وبنابراین پشتش را خالی کرد ورجوی درتنگه ی اسلام آباد زمینگیر ونیروهایش تار ومار شدند.
صابر
ادامه دارد
–
مهاجرت به عراق، خودزنی دوم و تعیین کننده ی مسعود رجوی – قسمت دوم
“ تظاهرات و فعالیتهای مقاومت ایران علیه جنگطلبی و سرکوبگری در داخل کشور و گامهای بلندی که مقاومت ایران در عرصه بینالمللی، در ایندو زمینه، علیه دیکتاتوری مذهبی برداشت، بهراستی طاقت و تحمل را بهپایان رساند و رژیم بیشازاین، تاب تحمل اقامت و فعالیت رهبرمقاومت را در فرانسه نداشت. از اینرو تصمیم گرفت که … هر طور شده، مانع فعالیتهای مسعودرجوی در فرانسه گردد. ایناقدامات بهخصوص وقتی جدیتر شد که رژیم پساز ۲۶بار توطئه برای ترور رهبرمقاومت بهایننتیجه رسید که اینکار امکانپذیر نیست و فقط از طریق فشارگذاشتن برروی دولت دستراستی، میتواند اینخواسته خود را عملی سازد “.
شما غم مردم وکشور را نداشتید واین تحرکات تان منبعث از تحلیل احمقانه ی خودتان بود که برمبنای آن میگفتید که جنگ است که سبب بقای رژیم میشود وبنابراین با قطع آن رژیم سرنگون شده وشما بجای آن برایران حاکم میشوید که زندگی تشتت فکری وناتوانی شما ازاوضاع را بنحو بی رحمانه ای بشما نشان داد. دیگر اینکه هیچ دولتی تظاهرات ضدحکومتی را به راحتی و با روی باز نمی پذیرد. نمونه ی اخیر آن همین اعتراضات مردم در امریکا بر علیه قتل بی رحمانه جورج فلوید توسط پلیس و گرایش نژادپرستانه و غیرانسانی دولت امریکا که مردم را به ستوه آورده است.راستی در فرقه ی خودتان چقدر تاب و تحمل اعتراض و اعتصاب دارید؟
در ضمن من به عنوان عضو سابق سازمان شما اطلاعی از این 26 بار اقدام به ترور بر علیه رجوی ندارم. لطفا به طور دقیق و با ادله روشن بیان کنید تا ما هم معلوماتمان زیاد شود. البته اگر این هم همچون دیگر مسائل ناشی از توهمات فرقه ای تان نیست!
درادامه :
” در ۲۶دی، هفتهنامه فرانسوی VSD در مقالهیی تحتعنوان «تهران خواستههایش را افزایش میدهد، بهای هولانگیز گروگانهای فرانسوی در لبنان» نوشته بود: فعالیتهای سیاسی تبعیدیان محدود خواهد شد و حتی برخی از آنها قربانی خواهند گردید. بهعنوان مثال، مسعودرجوی، رهبر مجاهدین خلق، که تا بهحال توسط دو اسکادران ژاندارم در محل اقامتش در اورسوراواز حفاظت شده است، اینخطر وجود دارد که یکی از نخستین کسانی باشد که بدوندفاع میماند “.
اینکه حرف های ایران درلبنان خریدار داشت ودارد، واقعیتی است.
فرانسه هم که میخواست گروگان های خود در لبنان را آزاد کند، احتیاج به کمک ایران داشت واینجا بطور معمولی معامله ای صورت میگرفت و درمعاملات هم هرطرف میکوشد که سود تاحد امکان بیشتری ببرد و این روزنامه ی فرانسوی که چنین حرفی را زده، ازاین مقوله آگاهی داشته ومیدانسته که ایران همکاری مفتی با فرانسه نخواهد کرد وخود نتیجه گرفته بود که دراین داد وستدها ممکن است پشت رجوی خالی شود .
ضمنا ، این دو اسکادران ژاندارم ، صرفا برای مسعود نبود واساسا بنی صدر بعنوان رئیس جمهور سابق ایران وکسی که نفوذی در بین روشنفکران فرانسوی از قماش سوسیال دموکرات ها داشت ، بیشتر مد نظر بود .
بعبارت دیگر، رجوی ازقبل زیر بال یک رئیس جمهور سابق ایران رفتن بهره میبرد و اینطور نبود که فرانسه اهمیتی بیشتر به رجوی بدهد و محتمل که بهم خوردن روابط مسعود رجوی وبنی صدر، بعنوان کاتالیزور فشار ایران در رانده شدن رجوی ازفرانسه عمل کرد.
همینطور :
” در ۱۳ فروردین، شبهنگام، بمبی در چند صدمتری اقامتگاه اورسورواز، منفجر گردید. فردای آنروز خبرگزاری فرانسه در گزارش خود، درباره انفجار بمب «در چندصدمتری اقامتگاه تحتمراقبت مسعودرجوی، رئیس شورای ملی مقاومت ایران، نیروی اصلی اپوزیسیون رژیم»، خبر داد “.
واین موضوع که عاملش روشن نشد ، رجوی ترسو را بیشتر ترساند وقانع اش کرد که به دستور دولت فرانسه جدی تر عمل کرده وخاک آنجا را برای غرق شدن درباتلاق عراق ترک کند.
رجوی هرعیبی که داشته باشد، پا به فرار خوبی دارد واهل ریسک وپایداری نیست!
این مشخصه ی مسعود، باو کمک کرد که درنگ را جایز نداند.
مجددا :
” در ۲۶فروردین، رژیم از طریق ارگان رسمی خود، روزنامه اطلاعات، خطاب بهدولت فرانسه تصریح نمود: اگر فرانسویها میخواهند در رابطه با ایران تجدیدنظر کنند، پایگاههای منافقین را برچینند. چرا فرانسویها اسیر آمریکاییها بشوند؟ شما منافقین را از کشورتان اخراج کنید، آمریکا خودش میداند آنها را کجا ببرد… در چنین صورتی است که مردم ما باور خواهند کرد که فرانسه یککشور دوست است “.
داشتن توقع اخراج مخالفان مسلح ازکشوری که دارای روابط با کشور دیگر است ، توقع بیجایی نیست وآیا طبیعی بود که ایران به فرانسه بگوید که دست شما ازبابت بازگذاشتن وسیع مخالفان مسلحش که تا آن موقع حدود 17 هزار ایرانی را ترور کرده بودند ، درد نکند وما بدون توجه باین مسئله با شما مناسبات حسنه ای خواهیم داشت؟!
دراین مورد، توقع شما ازدولتین ایران وفرانسه بوده که احمقانه شمرده میشود.
” بهموازات انفجار بمب در نزدیکی محل اقامت و دستباز پیداکردن ایادی رژیم ، تحریکات و مراجعات افراد یکگروه مارکسیستی بهنام اقلیت، در اطراف اقامتگاه جریان داشت که در اتحادعمل آشکار با یکسرویس فرانسوی، فعالان راست افراطی و سفارت رژیم، بهحادثهسازی و جنجالآفرینی روزمره علیه رهبرمقاومت در اطراف اقامتگاهش مبادرت میکردند “.
اقلیت برای چه این کارها را میکرد؟
آیا دراطراف مقر شما شعار میدادند ودرخواست ها واعتراضاتی به عملکرد شما داشتند؟
این درخواست ها و تظاهرات چی بود وچرا ازکم وکیف آن صحبتی نمیکنید تا خواننده را به قضاوت و ادارید و چه بسا دراین قضاوت حقی بشما داده شود؟!
راز ورمز این پنهانکاری های شما چیست؟
ونیز :
” درست مشابهاقدام شکستخوردهیی که در سالهای اخیر، وزارت اطلاعات رژیم انجام داد و مزدورانش را بهاطراف مقر رئیسجمهور برگزیده مقاومت فرستاد تا سروصدا بهپا کنند، در آنزمان هم آنها در یک توطئه مشترک رژیم و فرانسه به آنجا گسیل شده بودند تا علیه حضور رهبرمقاومت عربده بکشند “.
این موضوع برای کسانی که معلوماتی از سازمان دارند ، روشن است و شما بجای ابهام گویی بهتر بود که برای یکبار هم که شده اصل مسئله را که عبارت بود از تجمع چند نفر ازاعضای ارشد جدا شده ی سازمان یا اعضای خانواده های گرفتار مناسبات رجوی بود که به عملکرد سازمان درتمامی زمینه ها اعتراض داشتند و با تاسف زیاد دربرابر چشمان بیدار پلیس فرانسه ، مورد ضرب وشتم قرار گرفتند.
درجریان این یورش سبعانه ی چماقداران رجوی باین چند معترض، آقای مصطفی محمدی که یک عضو سابق وفداکار سازمان مجاهدین بود وحالا هم گروگانی بنام سمیه محمدی دردستان خون چکان مسعود ومریم رجوی دارد، کارش به بستری شدن دربیمارستان انجامید!
بلی! مجاهدین خبرها را اینگونه منعکس میکنند!
صابر
ادامه دارد…
مهاجرت رجوی به عراق ، خودزنی دوم و تعیین کننده مجاهدین خلق – قسمت دوم
***
قتل مستشاران امریکایی توسط مجاهدین خلق ایران فرقه رجوی
Saddam’s Private Army
How Rajavi changed Iran’s Mojahedin from Armed Revolutionaries to an Armed Cult
The Life of Camp Ashraf
Mojahedin-e Khalq – Victims of Many Masters
By Anne Khodabandeh (Singleton) and Massoud Khodabandeh
Albania: MEK rebrands by assassinating unwanted members
The MEK’s man inside the White House (Maryam Rajavi cult, Mojahedin Khalq)
US Forces Albania To Take IS Fighters After Hosting MEK
MEPs discuss Mojahedine-E Khalq (MEK) Threat in #Albania
گردهمایی سالانه سازمان مجاهدین در پاریس با ایرج مصداقی و مسعود خدابنده و علیرضا نامور حقیقی
همچنین:
صابر تبریزی، ایران اینترلینک، سی ام می 2020:… همین چند صد نفر ازاعضای سابق مجاهدین رجوی که جدا شده وبه آغوش گرم خانواده درمیهن خود بازگشتند ، تکلم بزبان آذربایجانی برای آنها سخت بود وحالا هم که سالیان زیادی از ورود آنها به میهن میگذرد، هنوز هم این مشکل را با شدت کمتری با خود حمل میکنند. خلاصه اینکه، کمپ… مهاجرت رجوی به عراق ، خودزنی دوم و تعیین کننده مجاهدین خلق
صابر تبریزی، ایران اینترلینک، بیست و ششم می 2020:… رحمان کریمی این حرف ها را مطرح میکند تا خواننده نداند که مجاهدین خلق استحاله شده بازدوبند کامل با سلطه گر اعظم جهانی وایادی اش – که تجربه نشان میدهد حاصلی برای فرقه ی رجوی ندارد – احتیاجی به مردم وتئوری بافی وکشف تئوری های مبارزاتی دارد که چنین نیست و… مهاجرت رجوی به عراق ، خودزنی دوم و تعیین کننده مجاهدین خلق
صابر تبریزی، ایران اینترلینک، هجدهم می 2020:… به هنگام غرق شدن مشکوک تعدادی از تبعه ی افغان که بقصد کار به مرزهای ایران آمده بودند، بموقع خود نوشته بودیم که بدلایل منطقی مسئله آن نیست که رسانه های باند رجوی وتمامی تلویزیون های زنجیره ای وابسته به صهیونیزم وامپریالیزم مطرح میکنند تا برعلیه ایران پرونده سازی کنند. توصیه ما، پیشه… مهاجرت رجوی به عراق ، خودزنی دوم و تعیین کننده مجاهدین خلق
صابر تبریزی، ایران اینترلینک، چهاردهم می 2020:… سینا دشتی مینویسد: ” تیز کردن تیغه ى خنجر جلادان ولایت بر عهده مزد خون بگیرانى مثل مصداقى و شیطان بنده و رذل هاى همپالگى شان گذاشته شده است! .. ” – ایرج مصداقی برعلیه هردو- حکومت وشما – مینویسد ومن موضع مشخصی درمورد کارهای او ندارم وفقط میتوانم بگویم که ازتمام رهبران… مهاجرت رجوی به عراق ، خودزنی دوم و تعیین کننده مجاهدین خلق
صابر تبریزی، ایران اینترلینک، هفتم می 2020:… شما بعنوان نمونه های بارز زوائد ضدانقلاب جهانی ، نمیتوانید به انقلابیون دیگر کشورها پیام دهید که دشمن شمایند وحرفتان را بگوش نمیگیرند! لبنانی ها و … بیشتر بخاطر فساد اجتماعی بپا خاسته اند که کاری برعلیه ایران شمرده نمیشود و آیا از جوانان افغانی هم میخواهید که برعلیه فساد به خیابان ها… مهاجرت رجوی به عراق ، خودزنی دوم و تعیین کننده مجاهدین خلق
صابر تبریزی، ایران اینترلینک، سوم می 2020:… اما دلخوری وعصبانیت رجوی واربابی که معلوم نیست سر بزنگاه پشتش را بنفع احمد چلبی های دیگر ایرانی خالی نکند ، نشان میدهد که این همکاری ها بنفع مردم هردو کشور یوده وقابل حمایت هرانسان شرافتمندی میباشند. همچنین : ” مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا پنجشنبه ۱۱اردیبهشت در توئیتی نوشت: بزرگترین دزدهای جهان… مهاجرت رجوی به عراق ، خودزنی دوم و تعیین کننده مجاهدین خلق
صابر تبریزی، ایران اینترلینک، بیست و نهم آوریل 2020:… رجوی میگوید: “جد بابین در پایان مقاله خود در واشینگتن تایمز نتیجه میگیرد که: برای جبران خطاها، ما باید انقلابیون واقعی ایران را حمایت کنیم تا بانکدار اصلی تروریسم جهان را سرنکون کنند “. جد بابین نباید موافق هر عمل، فرد وتشکیلات انقلابی باشد واین جمله مسلما ازاو نیست وازتک تک… مهاجرت رجوی به عراق ، خودزنی دوم و تعیین کننده مجاهدین خلق
صابر تبریزی، ایران اینترلینک، بیست و ششم آوریل 2020:…تلاش فرقه ی رجوی برای گرفتن ماهی از آب کثیف و متعفنی که کرونا بوجود آورده ، همچنان بصورت غیر ممکن وابلهانه ای ادامه دارد. این بار به کنفرانس ویددئویی درپاریس روی آورده وهمراه چند تن از مریدان رجوی در حق ما دلسوزی کرده و اظهار نظر و ارائه ی طریق نمودند!… مهاجرت رجوی به عراق ، خودزنی دوم و تعیین کننده مجاهدین خلق
صابر تبریزی، ایران اینترلینک، بیست و دوم آوریل 2020:… درادامه گفتار ” من آنم که رستم بود پهلوان” این مقاله نویس فرقه ی رجوی آمده است : ” هنگامی که مسعود رجوی شنید که حکم اعدامش در اثر تلاشهای پیگیر دکتر کاظم، با یک درجه تخفیف به حکم ابد تبدیل شده چه با اسف از آن یاد کرد: بهعنوان یک… مهاجرت رجوی به عراق ، خودزنی دوم و تعیین کننده مجاهدین خلق
صابر تبریزی، ایران اینترلینک، بیست و یکم آوریل 2020:… سازمان مجاهدین با تکیه بر کدام تحلیل درست ازاوضاع باین نتایج وحشتناک دست یافته بود؟ آیا اساسا سازمان مجاهدین ساختار اقتصادی واجتماعی کشور و جهان را بدرستی تجزیه وتحلیل کرده بود که دست به این انتحار بزرگ زد؟ با مشاهده ی تعداد قابل توجهی دانش آموز درحول وحوش خود که بجای… مهاجرت رجوی به عراق ، خودزنی دوم و تعیین کننده مجاهدین خلق
صابر تبریزی، ایران اینترلینک، نوزدهم آوریل 2020:… مقاله ی مبسوطی از طرف فرقه ی رجوی د روبسایت اصلی اش منتشر شده که با سوء استفاده ازاعدام ها ی دهه ی 1350خواسته است ، با نشاندن باند رجوی بعنوان سازمان مجاهین سال 1351 واعلام دوستی با دیگر جریان چریکی- جریانی که بسیار قوی تر از مجاهدین بود والبته آنهم بدلایل شرایط… مهاجرت رجوی به عراق ، خودزنی دوم و تعیین کننده مجاهدین خلق
صابر تبریزی، ایران اینترلینک، پانزدهم آوریل 2020:… درراستای نوشتن مطالب متعدد، این فرقه ی ضدبشری بار دیگر دست به دامن پارلمانتر های ازنوع فاحشه های سیاسی افتاده که بار جنگ روانی خود برعلیه مردم ایران را پرمایه تر کند. سفاهت این گروه ضد ملی، بیشتر ازاین جنبه است که به سراغ روسپیان سیاسی ایتالیا که تا چند روز پیش گرفتارترین… مهاجرت رجوی به عراق ، خودزنی دوم و تعیین کننده مجاهدین خلق