علیرضا نصراللهی، یاران ایران، ششم می 2021:… مزدبگیر و حرام لقمه جمشید پیمان،که در قالب شعر صحبت از امان نامه و دولا شدن کسانی که با هزاران دلیل و مدرک و سند از سازمان مجاهدین که در چهار دهه گذشته به کشور و مردم خیانت کرده اند،و راهی وطن خود شده اند را خیانت می نامد ولی هزاران جرم این فرقه را از جلوی چشمانشان رد می شود را چشم پوشی می کنند فقط برای اینکه ماهانه آنها از طرف مریم قجر قطع نشود جمشید وطنفزوش، جرم تو از رهبری این فرقه بیشتر می باشد چون تو آگاهانه و با دانستن این همه جرم و جنایت برایشان تا کمر خم می شوی و از مریم قجر امان نامه میگیری . وطنفروشی مریم رجوی و نعل وارونه در شعر جمشید پیمان
بخشش از منظر رجوی و مریدش جمشید پیمان
وطنفروشی مریم رجوی و نعل وارونه در شعر جمشید پیمان
فرقه رجوی با تعدادی آدم دیوانه همچون جمشید پیمان،میخواهد وطنفروشی مریم رجوی را به جداشدگان نسبت دهد
«علیرضا نصراللهی،انجمن یاران یاران،چهارم،مِی،۲۰۲۱»
چندی پیش در یکی از سایت های مزدبگیران فرقه رجوی،شعری از شاعری دیوانه و خل،که هوادار فرقه رجوی می باشد به نام جمشید پیمان نظرم را جلب کرد،راستش وقتی داشتم شعر این مردک وطنفروش،و بی نام موس را میخواندم بارها از خداوند سئوال کردم که پروردگارا چرا واقعآ در این دنیا که تو مجری و حاکم آن می باشی چنین افرادی به این راحتی به خاطر یک مشت دلار و یورو،خانواده و زن و بچه های خودشان را همچون رجوی،به معرض فروش می گذارند.
الان دیگه روزگار قدیم نیست تا مردم بخواهند برای آگاه شدن از اخباری ساعت ها صبر کنند در این دوران همه ی مردم با دنیای مجازی آشنا شدند،و به راحتی میتواند به هر اخباری که دوست داشته باشند،دست پیدا کنند.
پس دروغ گفتن نه جایی دارد و نه میتوان از آن استفاده کرد،ولی مشکل اینجاست که چرا فرقه رجوی به این راحتی به این کار خودش ادامه می دهد،این فرقه چنان به دروغپردازیهایش شاخ و برگ می دهد که در بعضی از مواقع خودش هم باور می کند که این خبر راست است.
در حال حاضر،هم خود فرقه رجوی از این موضع آگاه هست،و هم مردم ایران به خوبی شناخت کافی از این گروه تروریستی پیدا کرده اند،ولی اگه سفری کوتاهی به این سایت های دروغپرداز رجوی داشته باشید،خودتان هم مثل من کمی گیج می شوید،که شخصی که خودش را رئیسجمهور موقت می نامد قبل از روی کار آمدن شروع کرده به دروغ،تهمت،تهدید و تمام صحبتهایی که همه ی ما به خوبی از آن آگاه هستیم.
تمام کسانی که در حال حاضر دست به قلم هستند برای این گروه خطرناک،به خوبی می داند آن چیزی را که می نویسند هیچ سندیدتی ندارد و فقط برای دریافت دلار و یورو بیشتری دست به چنین خیانتی می زنند،و جالبتر از همه اینجاست که همین حرامزادها تمام کثافتکاری های خودشان را به اعضای جداشده از این فرقه نسبت می دهند.
این خائنین به کشور و مردم واقعآ از این همه جنایت و خیانت مسعود رجوی به تمام ایرانیان بی خبر هستند؟امکان ندارد!!!!!
همین آقای مزدبگیر و حرام لقمه جمشید پیمان،که در قالب شعر صحبت از امان نامه و دولا شدن کسانی که با هزاران دلیل و مدرک و سند از سازمان مجاهدین که در چهار دهه گذشته به کشور و مردم خیانت کرده اند،و راهی وطن خود شده اند را خیانت می نامد ولی هزاران جرم این فرقه را از جلوی چشمانشان رد می شود را چشم پوشی می کنند فقط برای اینکه ماهانه آنها از طرف مریم قجر قطع نشود جمشید وطنفزوش، جرم تو از رهبری این فرقه بیشتر می باشد چون تو آگاهانه و با دانستن این همه جرم و جنایت برایشان تا کمر خم می شوی و از مریم قجر امان نامه میگیری ولی اعضای جداشده برای اشتباه و خطای رهبری این فرقه فقط امان نامه می گیرند،و خوشا به غیرت آنهایی که مثل مسعود رجوی آنها را اعدام و شکنجه نمی کند.
تمام مردم ایران که نه،تمام مردم دنیا این فرقه را به وطنفروشی و خیانت با ایران و ایرانی می شناسند،از عراق گرفته تا فلسطین و آلبانی تا فرانسه همه به خشونت و کارهای خطرناک این فرقه آگاه می باشند و هیچکدام از این کشورها و بسیار دیگری اصلا دوست ندارند این فرقه در کشورشان پایگاهی داشته باشد.
در همین فرانسه شما در یک سرشماری میتوانید پی ببرید که مردم فرانسه حتی آنهایی که زمانی با این فرقه ارتباط داشته اند الان دیگه حاضر به آن رابطه نیستند،این فرقه در زمان دستگیری مریم رجوی،ترس و دلهره را در دل مردم فرانسه کاشت با آن خودسوزی های وحشتناک و پر از ترس برای جامعه ای همچون فرانسه
الان موقعیت و جایگاه فرقه رجوی اصلا قابل قیاس با چند ساله گذشته نیست حتی دولت فرانسه هم تمام امتیازها و پناهندگی های افراد فرقه را باطل کرده و اگه یکی از آنها بخواهد وارد این کشور شود،تا نفهمند هدف و ورود آن فرد برای چیست برایشان ویزا صادر نمی کنند.
مریم رجوی بعد از جابجایی اعضای دربندش،از عراق به آلبانی فکر کرد میتواند که هم از توبره و هم از آخور،برای همین تصمیم گرفت برود آلبانی تا با دولت کاملا ضعیف و شکنده تیرانا به توطئه علیه ایران و اعضای جداشده وارد مذاکرات شود که به راستی هم در این کار فرقه رجوی کاملا استاد می باشد،چون تجربه اینکار را قبلا در کشورهای دیگر بدست آورده بود و می دانست از چه رهایی وارد شود تا بتواند در این کار به پیروزی برسد.
مریم رجوی فکر می کرد دنیا و زمانه همیشه به همین شکل باقی خواهد ماند،و دونالدترامپی،عربستانی،و فرانسه ای همواره برای فشار بر روی دولت ایران با آنها مماشات خواهند کرد،و تا آخر از او و فرقه ی تروریستی او حمایت خواهند کرد،ولی همه شاهد بودند که معادلات جهان بعد از رفتن دیوانه ای به نام ترامپ بهم ریخت و همه ی کشورها به یکباره خواستار مذاکرات با تهران شدند،و اصلا تام سازمان همچون رجوی به باد فراموشی سپرده شد.
دوستان در داخل پرانتز برایتان موضوعی را باز می کنم که گفتن آن خالی از لطف نیست،بعد از سرنگونی صدام،آمریکا با فرقه رجوی بارها و بارها مصاحبه کرد و به آنها بارها متذکر شد که ماندن آنها در عراق اصلا به صلاحشان نیست،و مطمن بودند که به غیر از دولت ایران اولین خطر،برای آنها دولت عراق و مردم آن هستند،و علت آنهم به خوبی روشن بود،در عرض این چند دهه که اینها یعنی فرقه رجوی در عراق مستقر بود،بارها در امور داخلی عراق دخالت مستقیم داشتند،تازه به غیر از دخالت،فرقه رجوی در جنگ خلیج با کشتار کُردهای عراق باعث سرنگون نشدن صدام هم شده بود،پس ماندن در عراق برای آنها مساوی با خودکشی بود.
علارغم همه ی بلوفی که اعضای سیاسی و رهبر فراری این فرقه در صحنه ی سیاسی می زدند پشت پرده همه ی زد و بندها زده شده بود فقط تعدادی شعار مسخره بود که به ظاهر عنوان کنند که راضی به خروج از عراق نیستند.
آمریکا به خوبی می دانست که برای خروج سازمان مجاهدین از عراق احتیاج به مشروعیت این فرقه را دارد،برای همین مجبور شد نام این سازمان را از لیست تروریستی آمریکا بردارد،تا بتواند برای جابجای آنها اقدام کنند،در غیره این صورت هرگز تن به چنین ریسکی نمی داد،به عبارتی اجبار باعث این خروج شد.
و از طرفی،آمریکا هرگز نمی خواست این فرقه را وارد آمریکا کند،وگرنه احتیاجی نبود که با اروپا ماه ها بر سر میز مذاکره بنشیند تا آنها هم این سازمان را از لیست سیاه خود خارج کنند،برای همین در اقدام دوم اروپا هم نام این فرقه را از لیست تروریستی خارج کرد،و همه شاهد بودیم چنان جشن گرفتند که انگار قرار است فردا صبح به تهران برسند در صورتی که تمام این موضوعات را یک به یک برای آنها شرح داده بودند،که طبق این امان نامه شما به خاطر حابجا شدن باید اول از لیست تروریستی خارج شوید وگرنه هیچ کشوری جاضر به پذیرفتن گروه تروریستی نمی باشد.
و اگر خاطرتان باشد آن درگیری که بین ارتش عراق و فرقه رجوی که پیش آمد سر آمد طوفانی بود که اگه این فرقه از عراق خارج نمی شد،الان خیلی از دوستان جداشده در میان ما نبودند و همه با هم در این آتش که رجوی در شکل گیری آن نقش اول را ایفا می کند،سوخته بودند.
حالا مریم قجر فکر می کنند همه ی آدم ها از کارها و زد و بندهای پشت پرده ی این فرقه بیخبر می باشند،خانم رجوی مزدور و خائن تو و تمام کسانی هستید که با جان و ناموس این کشور بازی کردید،خانم رجوی امان نامه را تو و نفرات تو قبلا از اعضای جداشده اول از امریکا بعد از اسراییل و بعد از اروپا و بعد از عربستان دریافت کرده اید،شغل شریف خودتان را به ما نسبت ندهید.
خانم رجوی این تا کمر خم شدن ها همه کار شورای رهبری تو بود که در مقابل سربازها و درجه دارهای آمریکایی،روسرهای خودشان تا فرق سر پایین می کشیدند و تا ساعت ها با آنها لاس میزدند،به راستی تمام این تهمت ها را با ما روانه کن تا اربابانت بلکه گوشه چشمی به تو بکند،و بلکه طلاها و دلارهای بیشتری بهتان بدهند،چاکری تو و سازمانت الان دیگه زبان زد خاص و عام شده است ار نوکری اربابانت.
اعضای جداشده اگه روانه ایران شده اند و امان نامه گرفته اند و تا کمر خم شده اند و راهی این شهر و آن شهر شده اند خوشا به شرفشان که در مقابل ملت و دولت خودشان سر کج کرده اند نه جلوی آن کسانی که این فرقه زمانی آنها را امپریالیسم،و دوشمن خلق می نامید،خاک دو عالم بر سرتان،که از شماها بی وجدانتر و بی غیرتتر پیدا نمی شود.
در آخر جمشید پیمان ای انگل اجتماع که برای چند دلار بیشتر همه ی ایران و ایرانی را فروختی به زودی خواهی دید که همین فرقه که با دروغ سنگ آن را به سینه میزنی،خودت را هم خواهد فروخت دیر نیست آن روز
روانشناسی خود شیفتگی رجوی ها (واکنش عصبی مریم رجوی به کتاب عکس)ا
این شعر را حرام زاده ای به نام جمشید پیمان برای خشنودی اربابش سروده تا بلکه جیره و مواجب آن را بیشتر کند.
آن بَبو را ببین چه در سر داشت
دیگران را چو خود بَبو پنداشتبه پناهنده ی سیاسی گفت
بشنو از من اگر چه گویم مفت:“رو امان نامه گیر از مُلّا
پیش او تا کمر بشو دولّا“رجوی” را بزن دو صد تهمت
تا که ملّا کند تو را رحمتدهدت پاس و پول و شیرینی
می کِشد ماله هرکجا ر..یسوی ایران تو را کند راهی
راهی ساری و قم و شاهی”!آن پناهنده در جوابش گفت :
“مفت گفتی ولی نگویی مفتبا پلشتان چه زود گشتی جفت
کِی، کجا و چگونه شورَت خفت؟کی، کجا و چقدر بگرفتی
که کنی چاکری به این سِفتی؟خودفروشی کنی، بکن، امّا
نسخه ات را به دیگران منماشربت شیخ نوش جانت باد
از دهانت مده زیادی باد!ای سراپات ننگ و رسوایی
بوی گندَت گرفته دنیاییخود فروشیت را مکن حاشا
این دکان جای دیگری بگشا “!
وطنفروشی مریم رجوی و نعل وارونه در شعر جمشید پیمان
***
سفسطه یا مغلطه جمشید پیمان درسایت آفتابکارن
میثمی: رجوی را نمیدانم ولی سازمان مرحوم است
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/ایرج-مصداقی-و-مجاهدین-خلق/
ایرج مصداقی و مجاهدین خلق – دلیل دستپاچگی مریم رجوی چیست؟
علیرضا نصراللهی، یاران ایران، پاریس، بیست و چهارم آوریل 2021:… آقای ایرج مصداقی بعد از خارج شدن از زندان آنچه که بر او گذشته بود را بیان نمود و به عبارتی می توان گفت ایشان بخشی از خاطرات خودش را بصورت مصاحبه و بخشی را بصورت کتاب و بخش دیگری را بصورت ویدیویی انتشار داده است. هر کسی می تواند خاطرات خودش را هر جور که دوست دارد منتشر کند ولی بر اثاث واقعیت های اتفاق افتاده. آقای ایرج مصداقی در بخشی از خاطرات خودش در زندان نوشته بود که او را بالای سر جنازه های خیابانی و اشرف برده بودند. حالا به هر دلیل. چرا به شما فشار آمده است؟ ایرج مصداقی و مجاهدین خلق .
ایرج مصداقی و مجاهدین خلق – دلیل دستپاچگی مریم رجوی چیست؟
1- دستپاچگی و سراسیمه عمل کردن مریم رجوی بابت ایرج مصداقی و سایر جداشدگان
«علیرضا نصراللهی،انجمن یاران یاران،بیست و چهارم،آوریل،۲۰۲۱»
دوستان و همراهان عزیز و مهربان یاران ایران
خبرهایی که در این روزها در سایت جاسوسی و خبرچینی فرقه رجوی منتشر می گردد نشانه از یک دسپاچگی و چپ و راست زدن فرقه برای اینکه فقط جوابی داده باشد نمایان می باشد.
آقای ایرج مصداقی بعد از خارج شدن از زندان آنچه که بر او گذشته بود را بیان نمود و به عبارتی می توان گفت ایشان بخشی از خاطرات خودش را بصورت مصاحبه و بخشی را بصورت کتاب و بخش دیگری را بصورت ویدیویی انتشار داده است.
هر کسی می تواند خاطرات خودش را هر جور که دوست دارد منتشر کند ولی بر اثاث واقعیت های اتفاق افتاده. آقای ایرج مصداقی در بخشی از خاطرات خودش در زندان نوشته بود که او را بالای سر جنازه های خیابانی و اشرف برده بودند. حالا به هر دلیل. چرا به شما فشار آمده است؟
بتول سلطانی: ۳۰ فروردین ۱۳۵۱، یادآور چهل و چهارمین سال خیانت مسعود رجوی به بنیاگذاران سازمان
اگر آقای ایرج مصداقی دروغ هم گفته باشد، به نظر من این عکسالعمل های شما فقط یک معنی دارد و آن این است که تمام حرفهای ایشان حقیقت دارد. چون با دستپاچگی و سراسیمه عمل کردن شما در مورد آقای ایرج مصداقی هر کسی به این نتیجه می رسد که چرا سازمان مجاهدین این ماجرا برایش حیاتی شده؟ تا آنجا که بیانیه جمع می کند و بابت آن به هر یک از اعضای خائن و مزدورش دستور می دهد که باید در رابطه با ایشان مطلب بنویسند و مرز بندی خودشان را اعلام کند و تازه تمام حرف های ایشان را دروغ محض بنامند.
تازه داستان به اینجا هم ختم نمی شود و وارد مرحله جدیدتری می شود که با تحت فشار گذاشتن محمد رجوی فرزند مسعود رجوی توسط کارفرمای خارجی خودش که اگه به درخواست فرقه تن ندهد باید برای همیشه با کارش خداحافظی کند. جالب اینجاست که محمد رجوی تازه متوجه این موضوع می گردد که این شرکت مطلق به فرقه می باشد و آن کارفرما فقط مترسکی بیش نیست و اگر بخواهد کارش را حفظ کند باید مطلبی بنویسد و فرقه رجوی منتشر کند که ایرج مصداقی مامور وزارت اطلاعات ایران می باشد و این یک دستور می باشد و نه یک درخواست و نه یک خواهش!!!
درست است که این پسر همان پدر هست و فرقه در همه ی موارد او را تحت کنترل دارد ولی بالاخره هر کسی یک وجدانی دارد،و تا آنجا که من یادم هست محمد در اکثر نشست ها تناقض داشت و همیشه آخر نشستها می ایستاد،ولی خوب به خاطر پدر او را آزادتر می گذاشتند.ولی الان چی،محمد رجوی به هر دلیل نمیخواهد،تن به این ظلت دهد و نصمیم گرقته که در مقابل این حریان ایستادگی کند و ماجرا کمی حالب شده،چون اگه به همین روال پیش رود که من بعید میدانم بگذارند چنین شود،شاید محمد بتواند ما را به حقایقی عمیق تر برساند،ولی اگه مریم زن بابای اون هست او را رام می کند،ولی تو رو خدا نگاه کنید چگونه می خواهند که آدمها برایشان شهادت دهند،محمد رجوی می گوید من ایشان را نمی شناسم و نمیتونم بدون دلیل بهش مارک مامور وزارت اطلاعات بزنم اینان می گویند ما بهت میگیم تو هم بگو.
ماجرا به این هم ختم نمی شود و کار به ملاقات با هزار و پانصد زندانی در داخل زندان های ایران کشیده می شود، و خیلی جالب است که تمام این ۱۵۰۰ نفر یک دل و هم صدا تمام خاطرات آقای ایرج مصداقی را دورغ می پندارند،و به گفته تمام زندانیان و سازمان مجاهدین ایشان ( آقای ايرج مصداقی ) اصلا رَده و صلاحیت این را نداشته که آقای لاجوردی بخواهد با او هم کلام شود و او را به عنوان یکی از نفرات ارشد سازمان مجاهدین قبول کند،چون به قول گفته خود فرقه کسانی چه بسا بالاتر از مصداقی وجود داشته چرا باید فقط او را انتخاب کنند و این هم یکی از دلیل های رد خاطرات ایشان بوده است.آخه مریم و مسعود باید برای آقای لاجوردی حکم صادر می کردنند که با چه کسانی از فرقه رفت و آمد کند
لطفاً به این نوشته که از سایت خود فرقه براشته ام توجه کنید.
« ایران افشاگر »
یک تناقض آشکار
بردن مصداقی بهمثابه یک زندانی هوادار ۲۱ ساله بهتنهایی بر سر پیکر شهیدان ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ آنهم در شرایطی که هزاران زندانی با ردههای بالاتر در اوین بودند و هرروز و هر ساعت بر شمار آنها افزوده میشد، بههیچوجه قابل توجیه نیست، با کس دیگری هم این کار را نکردهاند، افراد زیادی را در آن روز در گروههای چند ده و چند صدنفره بر بالای سر پیکر شهیدان بردند و کسانی که با احترام با این پیکرها برخورد کردند را زیر شکنجه برده یا سر ضرب اعدام کردند.
من واقعآ خیلی خوشحال هستم که در این زمان فرصتی پیش آمد و پروردگار تقدیر را چنان چرخاند که سازمان مجاهدین از قدرتی که صدام به آنها عطا فرموده بود بیرون بیایند،و سرنوشت برای این خائنین نوشت هر چه کرده اید دیگه بس است حالا باید از درون دل خودتان آدم هایی بیرون بیایند تا تاریخ زنده بماند و مردم و تاریخ ایران هیچگاه فراموش نکنند که ایران به دست یک مشت حرامزاده به تاراج رفت.
ما نفرات و اعضای جداشده از این فرقه از اینکه یک زمانی خودمان هم درون این گروه بوده ایم شرم داریم و این یکی از کابوس های بد تاریخ زندگیمان هست،ما در پیش مردم و خداوند همیشه سرمان افتاده و پایین است،ولی به خداوند بزرگ سوگند ما ندانسته و اجباری در این فرقه بودیم،ما برای آزادی رفته بودیم ولی خودمان اسیر شدیم.منظورم از ندانسته اطلاعات کافی از این فرقه می باشد.
سعید شاهسوندی: محاکمه علی زرکش دراقامتگاه رجوی در حومه پاریس. صدور حکم اعدام برای او و عکس العمل من
همه اعضای جداشده از این فرقه،در پی فرصتی برای جبران گذشته می گردنند،و می خواهند بلکه با انتشار تجربیات و آزادی اسیران در بند اسارتگاه رجوی،بلکه با شاد کردن اعضای خانواده ای شاید از بار گناهان شان کاسته شود،بله دوستان ما همه گناهکاریم.
گناه ما این است که می گذاریم این فرقه هر غلطی که دلش می خواهد بکند و هر حرفی که دوست دارد بزند واقعیت اینست که ما هیچ پشتیبانی نداریم و از طرف هیچ دولتی هم ساپورت نمی شویم و هیچکس هم تا به حال نیامده به ما دلار و یوروی بدهد. راستش من کاملا تعجب می کنم وقتی مطالب سایت فرقه را می خوانم و در آن مطالب نوشته می شود فلان شخص از ماموران اطلاعات بابت این موضوع دویست هزار یورو و به آن شخص چهار صد هزار یورو از آقای ایکس دریافت کرده اند. پس چرا ما تا بحال از این پول ها ندیده ایم؟
ولی هم ما و هم شما یک موضوع را خوب می دانیم،تمام این بازی که شما برگذار می کنید،بازنده اصلی آن خود شما هستید،نه ما.
به راستی چرا وقتی به خودتان می رسد زندان و زندانیان همه راستگو و درستکار می شوند ولی وقتی به ما می رسد ماها همه دروغگو هستیم،اگر آقای ایرج مصداقی از اعدام و زندان عبور کرده،و انگ همکاری بهش میزنید،میتوانید در یک سند کاملا شفاف و خالی از دروغ از دستگیری تا آزادی مسعود رجوی در زندان شاه را منتشر کنید؟
تازه آن موقع همه متوجه خواهند شد که ایشان ( مسعود رجوی ) در آدم فروشی هم قهار هستند،و با فروختن همرزمانش جان خودش را خرید،و این سند همکاری با سواک تا ابد در پیشانی این مرد صد هزار رنگ چسبانیده شده است.همانند خانه ی زعفرانیه،دیگه همه داستان عشق مسعود رجوی به همسر و فرزند را می دانند،که اول جان خودش را نجات داد و بعد گفت گور پدر زن و بچه و همه ی کسانی که در خانه زعفرانیه بودند،نه خانم قجر؟
آخه مریم قجر شماها به کدام تپهی…. خودتان افتخار می کنید؟ چه دستاوردی بزرگی در طول این چند دهه به ارمغان آورده اید؟ جز اینکه از زمان شاه تا به الان جز ترور و خیانت و جنایت و دشمن شاد کردن و عزادار کردن خانواده ها و همکاری با گروه ها و سازمان های جاسوسی دستاورد دیگری هم داشته اید؟
چون با دولت ایران مشکل دارید و از آنها خوشتان نمی آید و آنها دست و پا شما را از حکومت کوتاه کرده اند باید به هر کثافتکاری تن دهید؟
سی فروردین ۱۳۵۱، یادآور چهل و چهارمین سال خیانت مسعود رجوی به بنیاگذاران سازمان
به خدا قسم اگر دولت ایران در آن زمان به شما گوشه چشمی نگاه می کرد و شما را در دستگاه های دولتی می پذیرفت،الان شماها خدا را بنده نبودید،همانطور که مسعود رچوی را فقط یک شخص به خوبی شناخت،و آنهم خودت رهبر انقلاب ایران در سال ۱۳۵۹ که گفت من اگر می دانستم و آگاه می شدم که شماها یک در هزار از آنچه که در آینده به آن دست خواهید زد دست بر می دارید،با شماها به تفاهم می کردم.
من واقعآ تحسین میکنم کسی را که این چنین خیلی زود دست مسعود رجوی و همدستانش را رو کرد،آنها وقتی دیدند که دیگه فریبکاری راه به جای نمی برد ماهیت اصلیشان رو شد،و فکر می کنم لازم به گقتن نیست چون تمام ماجرا را همه ی مردم ایران به خوبی یادشان هست و آنها که کوچکتر بودن از پدران و پدر بزرگانشان شنیده اند که گروهی از اعتماد و حسننیت مردم ایران سواستفاده کردند،و بزرگترین خیانت تاریخ را به مردم و کشور عزیزمان یعنی ایران کردند.
حالا صحبت از حقوق بشر و حقوق زن و مرد و دلسوزی برای مردم ایران می کنند!!!مردمی که خود فرقه رجوی درباره آنها اطلاعات جمع آوری می کند،و به موساد و داعش و دگر گروه های تروریستی می دهد تا آنان بیاید با همدسی با فرقه رجوی آنها را ترور کنند!!!
برای همین ترورها و آدم فروشی هایت هست که خودت را در نشست های مختلف جر می دهی؟و کاسه داغ تر از آش می شوی؟و با تعدادی سیاستمدار بازنشسته لب گور همانند خود حقوق بشر را به چالش می کشید و میخواهید برای مردم ایران آزادی به ارمغان بیاورید؟
خانم مریم قجر،تو خودت را با دیگران قیاس نکن،به قول خودت در نشست ها می گفتی قیاس کردم حرام است،ولی چون میدانم در هنگام خواب به رویاهای زیادی فکر می کنی،خواستم بهت تذکر دهم تو هرگز در خواب هم به رویاهای مسعود نخواهی رسید،چه برسد به بیداری،ریاست جمهوری بر ایران لیاقت می خواهد،و در ضمن مثل اینکه شماها آلزایمر دارید چون کسی که می خواهد ریئس جمهور کشوری شود باید قسم بخورد که به کشور وفادار بوده است،آیا شما به کشورتان وفادار بوده اید؟
بگذریم خانم قجر،من نمی دانم که در سر و فکر پلید شماها چه می گذرد،ولی بیایید،کمی با مردم و یا حداقل با خودتان رو راست باشید،بیا و برای آخرت خودت کمی ثواب کن تا بلکه از غذاب جهنم ت ذره ای کاسته شود،خانم مریم قجر خون گربیانت را خواهد گرفت،یادت هست که در یکی از نشستها با شوهرت فریاد می زدی که همه ی گناهانتان برای مسعود،پس باید منتظر باشی که هم در این دنیا و هم در آخرتت،آه و اشک مادران و پدران آن بچه هایی که تو باعث نابودی آنها شدی گریبانت را بگیرد.
مسعود رجوی،از سال ۱۳۵۷ تا به الان که۱۴۰۰ می باشد باعث و بانی تمامیه خون های به ناحق ریخته شده این سال ها می باشد،چون اگه این آقا سودای رهبریت به ایران را بر سر نداشت،چه بسا الان کشورمان در تاریخ به شکل دیگری رقم میخورد،هر چی بود از الان صد هزار مرتبه بالاتر بود.
یک دشمن خانگی از هزار تا دشمن خارچی بدتر است،باور کنید در قرن های آینده مردم ایران همه ی ما را مقصر خواهند دانست که چرا ما تنوانستیم این گروه را از گردونه مدار ایران خارج کنیم.
مریم رجوی بجای مسعود رجوی. ترکی الفیصل بجای صدام حسین. مجاهدین خلق ایران اینبار در استخدام در موساد
در انتهای مطلبم خانم مریم عضدانلو،با این همه دروغ و کلاهبرداری به خدا دستت به هیچ جایی نخواهد رسید،مردم را بی شعور فرض نکن،بی شعور خودتان هستید که فکر می کنید با چاپ چند تا عکس و چند تا مقاله به دروغ از اینو آن سر همه را زیر آب می کنید،تا کی میخواهید به این مزخرفات ادامه دهید و به همه مارک مامور و یا پادو و یا گماشته وزارت اطلاعات را بزنید؟
اگر در وجود بی وجوتان ذره ای انسانیت و شرف وچود دارد که اصلا محال است که باشد،خواهش می کنم آن کسانی که می خواهند به آغوش گرم خانواده هایشان برگردنند آزاد کنید،مادران و پدران آنها دیگه پیر و فرسوده شده اند،و دیگه طاقت فراق را ندارند،و عمرشان به امروز و فرداست پس بیا برای دل خوشی دل این عزیزان درب زندان را باز کن و آنان آزاد کن.
لابد الان می گویی اینان خودشان انتخاب کردنند بماند ما جلوی کسی را به زور نگرفته ایم،که اگه چنین هست دست از پشت پرده دولت آلبانی بردار،و به لابی هایت دلار نرسان تا دولت آلبانی همانند گذشته برای خانوادها ایرانی ویزا صادر کنند بعد از ملاقات با خانوادها اگه دیدی کسی دیگه تقاضای دیدار و ملاقات داشته باشد. چون دیگه کسی در اشرف سه نمی ماند که بخواهد نقاضای ملاقات داشته باشد.
هر آنچه که شرط بلاغ بود گفتیم…
ایرج مصداقی و مجاهدین خلق – دلیل دستپاچگی مریم رجوی چیست؟
–
2- مصادره ی یک جنبش، توسط یک بریده و خائن به مرکزیت
انجمن نجات مرکز آذربایجان شرقیسهشنبه 31 فروردین 1400
اخیرا سازمان، سلسله مقالاتی را در مورد ایرج مصداقی شروع کرده است و بشدت تلاش می کند که او را یک خائن به جنبش مجاهدین نشان بدهد که در زندان رژیم، دست به خیانت گسترده ای زده و افراد بسیاری را لو داده که منجر به اعدام یا شکنجه ی آنان شده است!
این تلاش سازمان دراین حد و اندازه ، که بر روی یک فرد ، متمرکز شده است، مشکوک است و می تواند نشانگر یک آدرس غلط و به حاشیه بردن خیلی از مسائل کلیدی باشد!
اگر فرض کنیم که آقای ایرج مصداقی ، همان شخصیتی را دارد که رجوی ها تلاش به نشان دادن آن دارند، باز هم نیاز به چنین واکاوی های گسترده ای نیست! این تلاش های مشکوک دو خاستگاه می تواند داشته باشد :
نخست اینکه او را علنا و بصورت گسترده نقره داغ می کنند ، تا حساب دست بقیه بیاید وهمه ی کسانی که در صحنه ی رویاروئی با مجاهدین به میدان آمدند را فراری دهند.
یا اینکه با این گرد و خاک ها، روی خیانت های یک خائن بزرگ در زندان ساواک خاک بپاشند و آنرا به باد فراموشی بسپارند.
شخصا از وضعیت قبلی و فعلی آقای ایرج مصداقی که سوژه ی اصلی کمیسیون قضائی شورای کذائی رجوی قرار گرفته است، خبر ندارم، اما از آنجائی که 6 ماه در زندان های انفرادی سازمان ، شبانه روز سرو کارم با این قضائیه ی جلادان رجوی بوده است ، به یقین می توانم بگویم که خزعبلات ادعا شده توسط این کمیسیون قضائی شیطانی، کذب بوده و یک بزرگنمائی به قصد به انحراف کشاندن اذهان است.
ایرج مصداقی: مکاتبات من با ابوالقاسم رضایی از مسئولان مجاهدین خلق + («بدون شرح» اما با شرحي مفصل)
از نظر نگارنده، هر شخصی که قدما یا قلما، در مسیر افشای جنایات شخص مسعود رجوی ، قدمی بردارد ، یا مطلبی بنویسد، یک انسان با وجدان، شجاع، سیاسی، متعهد و مومن است که علیه یک سیستم بسیار فاسد و کثیف به نام سازمان مجاهدین خلق و یک رهبر خائن، با پرداخت بهای سنگین به میدانی آمده است که هر کسی را توان پرداخت چنین بهائی نیست.
از قبل سلسله مقالاتی در کوبیدن شخصی که چیزی برای از دست دادن ندارد، محکوم و باطل است و آب در هاون کوبیدن است که فقط در فرقه ی رجوی مصرف داخلی دارد و هرگز هیچ کسی در دنیای آزاد که دسترسی آزادانه به اخبار دارند و مجاهدین را می شناسند، پشیزی ارزش ندارد!
اگر در تاریخچه ی سراسر ننگین سازمان مجاهدین نظری بیافکنیم، یک خائن اصلی وجود دارد که باعث دستگیری و اعدام بنیانگذاران این سازمان و سپس به انحراف کشاندن آن سازمان شده است و آن خائن کسی نیست جز مسعود رجوی !
چه کسی مسعود رجوی را رهبر این سازمان نامیده است؟
این رهبر خود منتسب خائن ، چه خیانتی را در زندان می توانست انجام بدهد ، که نکرده است ؟
از کروکی کشیدن تا سوار شدن و رفتن به محل هایی که منجر به دستگیری بهترین دوستانش شده است تا خیانت به همسر و فرزند خود!
امروز دیگر اظهرمن الشمس است که مسعود رجوی عامل اصلی اعدام بنیانگذاران سازمان وهمچنین جا گذاشتن اصلی ترین مهره ایدئولوژیک سازمان یعنی موسی خیابانی و همسر و فرزندش در ایران بوده است که منجر به مرگ همسر و اصلی ترین مهره ی سازمانی شد ! تا یکه تاز صحنه ی سازمان مجاهدین شود و رهبری آنرا شش دانگ مال خود کند!
اسناد خیانت مسعود رجوی و همکاری های گسترده اش با ساواک، اسنادی نیست که بتوان آنان را کتمان کرد.
وصف شجاعت های مسعود رجوی در زندان شاه را نیز بسیار شنیدیم که به یک نمونه از زبان عباس داوری (عضو ارشد کنونی سازمان مجاهدین ) بسنده می کنم :
” عباس داوری” ، در سال 1360 در فرانسه ، زمانی که عضویت دفتر سیاسی سازمان را یدک می کشید ، داستان مسعود رجوی در زندان را که هم بندش بود ، به یکی از دوستان شورائی ! سازمان این طور روایت می کند :
این مردک ( مسعود رجوی ) ، که امروز این طور هارت و پورت می کند ، بس که موذی بود در زندان حتی یک چوب هم نخورد ! آن قدر مرتاض بازی در می آورد و غذا نمی خورد و رنگ و رویش زرد بود ، هر وقت که ساواک سراغش می آمد غش می کرد و از حال می رفت و هر جا که سمبه را پر زور می دید ، پیشاپیش کروکی خانه حنیف نژاد و دیگران را بر روی کاغذ می کشید و آن را دست ساواک می داد تا آنان از سر تقصیراتش بگذرند !!!
عباس داوری و مسعود رجوی ، ایدئولوژی مجاهدین خلق
اکنون به پیشینه ی این رهبر فرزانه (مسعود رجوی خائن ) نگاهی بیافکنیم تا ببینیم چه چیزهائی در چنته داشته است که اکنون به آنها می نازد و به دیگران (از جمله ایرج مصداقی ) ابلهانه می تازد:
دستگیری و اعدام رهبران اولیه مجاهدین خلق درسال 1350 و به دنبال آن مارکسیست شدن برخی از اعضای شاخص باقیمانده سازمان باعث خلأ در کادر رهبری شد و بسترهای لازم را برای عرض اندام فردی به نام مسعود رجوی فراهم کرد. کسی که بعدها با اتخاذ تصمیمهای اشتباه در غلتیدن هر چه بیشتر سازمان مجاهدین خلق در تباهی نقش مؤثری داشت. هرچند تاریخنگاران درون سازمان در دهههای اخیر سعی کردهاند از رجوی شخصیتی مبارز و مقاوم در دوران پهلوی بسازند، محک این ادعاها براساس خاطرات افرادی که در آن موقع با او آشنایی داشتند، بیشتر و بهتر مشخص می گردد.
بهمن بازرگانی از سؤالات مسئلهدار رجوی خبر داده و گفته است:
«رجوی در اوایل سال 1346 که من مسئولش بودم، میپرسید امام زمان چگونه با علم جور درمیآید؟ چرا پیغمبر در بیشتر جنگها بیمار بود و در میدان نبرد نبود؟ من هم بهش گفتم: اصلا برام جواب اینها مهم نیست. اگر برایت مهم است، تو را تحویل مسئول قبلی بدهم؟ رجوی گفت: نه این کار را نکنید؛ برای من هم مهم نیست».
بهمن بازرگانی: رفتار مسعود رجوی در زندان و بعد از آزادی
نگاه منفی به رجوی منحصر به مسئولان او نبود، بلکه در آن زمان رهبران اولیه مجاهدین خلق نیز با مشاهده رفتارهایش به او ایراداتی وارد میکردند؛ به عنوان مثال حنیفنژاد گفته است: «رشد مسعود بادکنکی است. در اثر زیادی مطالعه غرور پیدا کرده است». اصغر بدیعزادگان هم به رجوی انتقاد داشت و میگفت که غرور مسعود به او ضربه خواهد زد.
ایرج قهرمانلو که در مقعطی رجوی مسئول او بوده دربارهاش گفته است:
«رجوی مفهوم انتقاد را درک نمیکند. فکر میکرد به او توهین شده و یا او نفی میشود اگر انتقاد را بپذیرد»، سپس میگوید: «رجوی همچون کودک شروری بود که نه تنها اسباببازیهایش بلکه شیشههای در و پنجره را هم میشکند. مسعود وارد یک پروسه هرج و مرج شده بود که دیگر توانایی دیدن دنیای پیرامونش را نداشت؛ ازاینرو او هرگز نمیتوانست هیچ انتقادی را بپذیرد».
محمد محمدی، از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق که مدتی با رجوی در زندان بوده، درباره او میگوید:
«معتقد بودم رجوی ضعف تئوریک دارد. درباره اینکه خدا در تئوری سازمان نقشی ندارد، او جواب مشخصی نداشت. در مقابل میگفت: ما یک ملت را نجات دادیم. چیزی که تو میگویی در برابر آن ارزشی ندارد. اگر اشکال هست، باشد؛ موردی ندارد».
علاوه بر این ضعف نشان دادن در زمان زندان و لو دادن بسیاری از مبارزان یکی دیگر از مواردی است که در خصوص رجوی در دوران پهلوی روایت شده است. عزتشاهی دراینباره میگوید: «رجوی وقتی در شهریور 1350 دستگیر شد تا سال 1353 اصلا شکنجه نشد و صحنهآراییها و دفاعیات وی در دادگاه به گونهای بود که همه فکر کنند او یک قهرمان است. احکامی که در حق مسعود صادر شد خیلی تأملبرانگیز بود. برای او ابتدا اعدام بریدند، ولی در تجدید نظر این حکم به حبس ابد تنزل یافت و رجوی با حکم ابد روانه زندان شد».
پرویز ثابتی، مدیر امنیت داخلی ساواک، هم همکاری رجوی با آنها را تأیید کرده و میگوید:
در بازجویی همکاری میکرد. خبر یک درجه تخفیف او را که دادیم به روزنامهها نوشتیم که رجوی در جریان بازجویی همکاری کرده و شامل یک درجه تخفیف میشود. او معترض شد که من چه همکاری داشتهام؟ این در حالی بود که مسعود در بازجویی خیلی آدم معرفی کرده بود».
پرویز ثابتی : چرا مسعود رجوی اعدام نشد
پرویز معتمد، مأمور عملیاتی ساواک، نیز از همکاری رجوی با این سازمان خبر داده و میگوید:
«مسعود رجوی را با ماشین گشت میبردم توی خیابان که آدرس نشان بدهد. خانه محمد حنیفنژاد، رهبر مجاهدین، به اتفاق محمد حیاتی را او لو داد. من رنگ خانه را دقیق یادم هست. من در دستگیری حنیفنژاد شرکت داشتم. به خاطر همین همکاریها بود که با تلاش مسئولان ساواک رجوی تخفیف گرفت. چرا ساواک برای بقیه این تخفیف را نگرفت؟
روایت پرویز معتمد مسئول تیمهای تعقیب و مراقب ساواک از مسعود رجوی
بررسی خاطرات افرادی که در زندان با رجوی در ارتباط بودند نشان میدهد که او در آن دوران شخصیت جاهطلبی داشته؛ ازاین رو توانسته با استفاده از مشکلات به وجودآمده در سازمان، خودش را در کادر رهبری قرار دهد. محمدی درباره رجوی میگوید: «از نظر من اطلاعات رجوی درخصوص منابع دینی مثل قرآن و نهجالبلاغه و تاریخ اسلام ضعیف بود و توان نظر و استنباط قوی را نداشت، اما در حوزه تعلیم مارکسیسم و خصوصا تشکیلات، خوب کار میکرد و مسلط بود. من به او میگفتم: تو مرد همیشه پیروز تاکتیک و همیشه شکستخورده در استراتژی هستی؛ یعنی پیروزی کوتاهمدت به دست میآوری، اما در درازمدت شکست میخوری».
اکنون در دراز مدت یعنی پس از حدود چهل و اندی سال ، حرفهای آنروز محمد محمدی، از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق که مدتی با رجوی در زندان بوده، کاملا درست از آب درآمده است با این تفاوت که مسعود رجوی همیشه هم در تاکتیک و هم در استراتژی ، در کوتاه مدت و در دراز مدت یک بازنده و یک شکست خورده است، رهبری که حتی به یاران خود نیز رحم نکرد و همه را شکنجه و زندانی کرد، رهبری که هرگز به هیچ کس بهائی نداده است، باید هم که برای همیشه در سوراخ موش روزگار گذرانده و در حسرت آفتابی شدن دق مرگ شود . . .
فرید
ایرج مصداقی و مجاهدین خلق – دلیل دستپاچگی مریم رجوی چیست؟
وطنفروشی مریم رجوی
***
همچنین:
علیرضا نصراللهی، یاران ایران، پاریس، بیست و چهارم آوریل 2021:… آقای ایرج مصداقی بعد از خارج شدن از زندان آنچه که بر او گذشته بود را بیان نمود و به عبارتی می توان گفت ایشان بخشی از خاطرات خودش را بصورت مصاحبه و بخشی را بصورت کتاب و بخش دیگری را بصورت ویدیویی انتشار داده است. هر کسی می تواند… وطنفروشی مریم رجوی و نعل وارونه در شعر جمشید پیمان
علیرضا نصراللهی، یاران ایران، نوزدهم آوریل 2021:… آیا به جای اینکه ایشان بیایند و برای شما رابین هود شود، بهتر نبود بهش اجازه می دادید که با خانواده ی خودش تماس بگیرد و آنها را از نگرانی بیرون بیاورد؟ و بهتر بود به جای این چرندیات ،به واقعیت ها درون مناسبات خودتان اشاره ای می کردید،که چگونه با تهدید و… وطنفروشی مریم رجوی و نعل وارونه در شعر جمشید پیمان
علیرضا نصراللهی، یاران ایران، پاریس، پانزدهم آوریل 2021:… این برادران و خواهران که با من مخندیدند و با من گریه می کردنند و غم و شادی من غم و شادی آنان بود چه شد که به یکباره چهره عوض کردنند و از آن چهره مهربان تبدیل شدند به کسانی که هرگز نمی شود لحظه ای با آنان دمخور شد. و… وطنفروشی مریم رجوی و نعل وارونه در شعر جمشید پیمان
علیرضا نصراللهی، یاران ایران، پاریس، ششم آوریل 2021:… الان فرقه رچوی لب تیغ است اگه با اعضای در بند خودش بخواهد به همین نحوه ادامه بده دیر یا زود به جواب که انتظار آن را ندارد خواهد رسید امسال سال یکهزار و چهارصد سال آخر بردگی اعضای در بندش خواهد بود الان در حال حاضر به چکنم چکنم هادی ثانی… وطنفروشی مریم رجوی و نعل وارونه در شعر جمشید پیمان
علیرضا نصراللهی، یاران ایران، پاریس، نوزدهم مارس 2021:… اخیرا فرقه رجوی یک جوان بنام هادی ثانی خانی را هدف اعمال ضد انسانی اش قرار داده و او را را به تهدید و ارعاب وادار به امضا بیانیه ها و اطلاعیه های جعلی اش تحت عنوان کمیسیون امنیت و ضد تروریست با مسئولیت شخصی بنام مهدی ابریشمچی کرده است. بیش از… وطنفروشی مریم رجوی و نعل وارونه در شعر جمشید پیمان
علیرضا نصراللهی، یاران ایران، پاریس هفدهم مارس 2021:… انجمن های بیان حقایق،نجات از فرقه ها، و یاران ایران،طی یک کار انسان دوستانه در رابطه با ربايش آقاي هادی ثانی خوانی توسط فرقة رحوي در آلبانی با تنظيم و تكثير اطلاعيه و عكس های شخص مذكور و افشا دروغ پردازی های فرقه مافيايی رجوی بصورت گسترده در بخش های مختلف پاريس… وطنفروشی مریم رجوی و نعل وارونه در شعر جمشید پیمان
یاران ایران، پاریس، سیزدهم مارس 2021:… وطنفروشی مریم رجوی روز جمعه ۱۲مارس ۲۰۲۱ برابر با ۲۲/اسفند/۱۳۹۹، آقایان عیسی آزاده. علیرضا نصرالهی و غفورفتاحبان با حضور در سفارت آلبانی در پاریس مجموعه از نامه و اسناد پیرامون حضور مخرب فرقه تروریستی رجوی در ابن کشور خطاب به آقای ادر راما نخست وزیر به آقای سفیر داده شد مسئولین سفارت ضمن خوشامدگویی به هیئت ایرانی… وطنفروشی مریم رجوی و نعل وارونه در شعر جمشید پیمان
علیرضا نصراللهی، یاران ایران، پاریس، پنجم مارس 2021:… وطنفروشی مریم رجوی سازمان مجاهدین تنها گروهی در دنیاست که تمام ساختار و سنگ بنای او از اوّل کج و تا آخر هم کج خواهد ماند به این دلیل که مسعود رجوی بعد از اعدام بنیانگذاران سازمان که خودش را رهبر این گروه اعلام کرد از ابتدا فردی وطنفروش و آدم فروش و همکار سواک… وطنفروشی مریم رجوی و نعل وارونه در شعر جمشید پیمان
علیرضا نصراللهی، یاران ایران، پاریس، بیست و ششم فوریه 2021:… وطنفروشی مریم رجوی من خود در گونه های مشابه که آقای هادی ثانی خانی را مورد اذیت و آزار قرار داده اند شاهد اذیت های روحی روانی دیگر دوستانم بوده ام و خودم از جمله نفراتی بودم که در جایگاه متهم ردیف دوّم بودم و کاوه همدانی دوست و رفیق من که در… وطنفروشی مریم رجوی و نعل وارونه در شعر جمشید پیمان
علیرضا نصراللهی، یاران ایران، پاریس، بیست و سوم فوریه 2021:… وطنفروشی مریم رجوی سازمان مجاهدین در طول چهار سال ریاست جمهوری دونالدترامپ هر چه می توانست کرد و هر چه را که قدرتش نمی رسید واگذار می کرد به دو توله سگ وفادار پول یعنی جان بولتون و رودی جولیانی و از طریق آنها میتوانست بر روی ماهیت ضد ایرانی بودن ترامپ مسلط… وطنفروشی مریم رجوی و نعل وارونه در شعر جمشید پیمان
علیرضا نصراللهی، یاران ایران، پاریس، بیست و یکم فوریه 2021:… وطنفروشی مریم رجوی در کنفرانسی دوستانه بین مدیر انجمن یاران ایران علیرضا نصرالهی با انجمن های مختلف حقوق بشر و دولتمردان فرانسه در پاریس و بعد ارائه مدارک و مستندهای ” ویدئویی”و جنایت های فرقه رجوی از ابتدای شکل گیری انقلاب اسلامی ۱۳۵۷و نقش مخرب سازمان مجاهدین در آستانه بهم ریختگی اوضاع مملکت… وطنفروشی مریم رجوی و نعل وارونه در شعر جمشید پیمان
علیرضا نصراللهی، یاران ایران، پاریس، شانزدهم فوریه 2021:.. وطنفروشی مریم رجوی .آنها گفتند ما اصلا نمیتوانیم درک کنیم که چرا میخواهد با زدن این مارک به شماها به خودش توهین کند. زدن این مارک به اعضای خودش یعنی توهین به آرمان های خودش هست، نه به شما/ باور کنید برای اولین بار یک جمله جدید شنیدم. زدن مارک ماموران و زارت اطلاعات به اعضای… وطنفروشی مریم رجوی و نعل وارونه در شعر جمشید پیمان