فرامرز دادرس، صفحه فیسبوک، بیست و هشتم اکتبر 2017:… در ژوئیه ۲۰۱۶، ترکی الفیصل، شازده سعودی که سال ها رئیس سازمان استخبارات عربستان سعودی بود در گردهمایی مجاهدین در حومه پاریس دو بار مریم رجوی را زوجه مرحوم ! مسعود رجوی نامید و به این وسیله مرگ مسعود رجوی را اعلام کرد. خلاف خواسته سرکردگان کنونی این گروه که مایلند مرگ رهبر تاریخ سازشان را پنهان نگهدارند،شماری …
نگوئید کشته شدند ؛ بگوئید رجوی به کشتن داد !
مروری مختصر بر فرقه های مخرب کنترل ذهن (۱۰) – قسمت پایانی
چرا مسئولین سازمان مجاهدین از برگزاری مراسم ختم مسعود رجوی جلوگیری می کنند.
آیا مسئله تقسیم ارث و میرآث در کار است؟
در ژوئیه ۲۰۱۶، ترکی الفیصل، شازده سعودی که سال ها رئیس سازمان استخبارات عربستان سعودی بود در گردهمایی مجاهدین در حومه پاریس دو بار مریم رجوی را زوجه مرحوم ! مسعود رجوی نامید و به این وسیله مرگ مسعود رجوی را اعلام کرد.
خلاف خواسته سرکردگان کنونی این گروه که مایلند مرگ رهبر تاریخ سازشان را پنهان نگهدارند،شماری از اعضای مجاهدین و همسران بیشمار مرحوم رجوی این حق را دارندکه در سوگ او عزاداری کنند و هر ساله مراسمی در بزرگداشت مرحوم متوفی برگزار کنند و بر پایه باور های مذهبی خود حتی به سینه زنی و زنجیر زنی بپردازند.
بجز باور های اسلامی و شیعه ، در فرهنگ ایرانیان عزاداری و بدرقه شخص متوفی از جایگاه ویژه آی برخوردار آست.
خاک سپاری، مجلس ترحیم، هفته، چهلم، سال و…از مسائل عادی بشمار می روند و در همه ادیان مراسم خاص خود را دارند.
سال ها است مسعود رجوی از انظار عموم پنهان است، و هیچ یک از اعضای این سازمان یارای پرسیدن در باره سرنوشت رهبر تاریخی خود را ندارند.
تا اینکه تابستان گذشته ترکی الفیصل یکی از منابع مالی سازمان مجاهدین در یک گرد همایی عمومی در برابر چند هزار شرکت کننده که اغلب آنان خارحی بودند ، مرگ مسعود رجوی را اعلام کرد.
حال پرسش آین است ؛ چرا سازمان مجاهدین از تایید سخنان ترکی الفیصل خود داری می کند ؟
چرا سازمان مجاهدین به خانواده مسعود رجوی ، فرزندش و همسران وی که همگی از اعضای این سازمان می باشند اجازه سوگواری نمی دهد ؟
آیا مسئله تقسیم ارث و میراث وی در کار است؟
می دانیم که کلیه اموال، املاک و میلیون ها دلار دارایی های سازمان به نام مسعود و بستگان وی می باشد.
در صورت اعلام رسمی مرگ مسعود رجوی دولت فرانسه و دولت هایی که اموال آین سازمان در خاک آنان واقع آست با بهره گیری از مالیات بر ارث می توانند مالیات کلانی از میلیون ها دلار از دارایی های مرحوم مسعود رجوی درخواست کنند.
***
مرگ مسعود رجوی
The death of Massoud Rajavi
https://youtu.be/CBJ3XiaQwT4
سرود تروریستی”سر کوچه کمینه” سازمان مجاهدین خلق
(سروده شده بعد از انقلاب، بیاد بود ترور افسران امریکایی)
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=30897
برخی ذاتا خودفروش و برخی سواری دهنده و خودفروش نفهم. (بوقلمون مسخره شده)ا
آریو برزن پیروزنیا، صفحه فیسبوک، پانزدهم اوت ۲۰۱۷:… بیشک در این قماش, بیشتر از هر گروه دیگر, بوقلمون دعوت شده به مجلس ذبح و خورده شدن خویش، از یک سو مجاهدین و باند همواره خود فروش رجوی میباشد، که در فقدان مقبولیت در میان ایرانیآن و نداشتن هیچ آینده آی بدون بیشتر در لجن روسپی گری رفتن, چاره آی برایشان نمانده؛ و دیگری اندسته از ایرانیان میباشد که بیشتر واکنشی و تفکر …
شما رجوی ها را دست انداخته اند ، باور کنید!ا
حامیان غربی صدام هنگام اعدام وی با طناب کشتی امریکایی کجا بودند؟
برخی ذاتا خودفروش و برخی سواری دهنده و خود فروش نفهم..
مثالی در فرانسه وجود دارد که به آن “بوقلمون مسخر شده” میگویند؛ و جریان از این قرار است که شخص یا گروهی دعوت به ضیافت صرف خوراک میگردند و از بابت آن بسیار خوش حال نیز میباشند، حال آنکه سیاه بخت های نادان خبر ندارند که در حقیقت خود آنها هستند که قرار است خورده شوند..
در این راستا، هر بار که تعدادی از هم میهنان را میبینم, که، دچار توهم, از برای بیگانه دست میزنند و برای آن نامه نگاری نیز میکنند و دوان دوان راهی اتاق های اجاره آی مجالس خارجی میگردند (تا شاید تکه گوشت گندیده آی جلوی آنها پرتاب گردد تا روزی خود را در آورده و تازه صاحب نام نیز گردند)، و یا مشتی در عالم هپروت های واکنشی آی را میبینم که ندانسته آب به آسیاب آن خارجی هایی میریزند که تازه خود سر سپردگان اسرائیل و عربستان (یعنی این دشمنان بقای ایران) میباشند و باور پوچ را دارند که اینها میخواهند آزادی برای ایران و ایرانی آورند (که در حقیقت آنچه بر سر عراق و لیبی و سوریه آوردند را از برای ایران نیز در نظر دارند) ، نمیدانم که آیا میبایست به این همه حماقت و نادانی خندید و یا گریست؟
بیشک در این قماش, بیشتر از هر گروه دیگر, بوقلمون دعوت شده به مجلس ذبح و خورده شدن خویش، از یک سو مجاهدین و باند همواره خود فروش رجوی میباشد، که در فقدان مقبولیت در میان ایرانیآن و نداشتن هیچ آینده آی بدون بیشتر در لجن روسپی گری رفتن, چاره آی برایشان نمانده؛ و دیگری اندسته از ایرانیان میباشد که بیشتر واکنشی و تفکر خرده بازاری فرصت طلب بوده و سالهاست که برخی از آنها، بدون داشتن درکی از مسائل ژئوپلیتیک، مغز خود را دربست اجاره داده و مثلا سنگ سینه چه حزب دمکرات در آمریکا و چه حزب جمهوری خواه آن را به سینه میزنند و گمان میکنند که آزادی را آنها برایشان به ارمغان میاورند..
بدتر از آنها نیز مشتی از دوستان سابق خود من میباشند که در دره حماقت تمام سقوط کرده و از سواحل امن و به گمان اینکه فرصتی برای آنها برای بازگشت شاید نمانده باشد، به دامنه حماقت جمعی و مشتی که بهتر نمیدانند، دامن زده; و با هر بار بزرگ کردن یک تازه قراضه جاه طلب و عوام فریب دیگر (که اکثر آنها نیز خط های غلط انداز را از دیگران و بدون یا باور داشتن به آنها و یا درک آنها ، همانند چه آرمان مقدس منافع ملی و چه گام پیشرو نوزایی، کپی کرده و لیکن درست خلاف آنها عمل میکنند); و یا اسطوره ساختن از دولتمردان خود مورد نقد در کشور خودشان (هم از برای بی سیاستی های آنها و هم پایین بودن سطح اخلاق آنها مثل ترامپ)، وی را شیردل نیز مینامند، میباشند..
از سوی دیگر چند روز پیش شنیدم که یکی از رسانه ها, که تازه دست در فروش پرچم ملی سه رنگ شیر و خورشید نشان نیز دارد که این خود کار خوب و حرکت درستی میباشد ، یا با عدم درک عملکرد بد خود و یا وقیحانه اعلام کرده که “یک موسسه نظر خواهی امریکایی تلویزیون آنها را مامور کرده تا نظر ایرانیان را در مورد وقوع احتمالی جنگ با آمریکا” جویا شود..
این اعلام بد آموز و اقدام بد دیگر، مرا به یاد چند سال پیش انداخت که اکثر رسانه های لوس آنجلسی به صورت بیشرمانه آی آگاهی هایی از سوی منابع اسراییلی پخش میکردند و در آن وعده پرداخت تا ده میلیون دلار را در برابر اطلأعات در مورد یک خلبان اسراییلی مفقود شده در لبنان میدادند.. این یعنی در انتها ترویج خود فروشی و خبر آوردن برای بیگانه در برابر پول..
بیشک غرض پول دهندگان تنها آن خلبان سرنگونه شده، آنهم بیش از یک دهه قبل کمتر میبود، تا مخاطب یافتن در میان مشتی آماده به خود فروشی از برای انواع اطلأعات گوناگون دیگر..
مجموع روسپی یافتن هایی که بیشک نتایج آنها ترور دانشمندان و محققان گوناگون مثل موشک سازی و نیروی هسته آی و یا خربکاری های گوناگون دیگر بود که سراسر جهان دست اسرائل را در آنها میبینند..
حال گمان کنم که هر چند چندین نسل دیر و از برای نسل های کنونی نیز گیجی کشنده به درازای عجیب شرم آور و خانمان سوزی کشیده، به هر روی آن همیشه سوال اینجاست که ” تا کی یا خود فروشی کنیم و یا تا کی خود فروشی به آیندگان بی اموزیم؟ “
آیا خسته از حماقت های ویرانگر پی در پی و خود خود زدن خویش و خود کشی های دست جمعی و درب بازکردن سلمان فارسی وار از برای بیگانه و اثرات سیه آن نشده ایم؟ تا کی میخواهیم همان حرکت های ابلهانه و به خود لطمه زن را که در طول تاریخ بارها و بارها انجام داده ایم و همواره خود را بیچاره و بیچاره تر کرده و فردایی ها را بدبخت تر از خود کرده ایم ، ادامه دهیم؟
میگویند فرق میمون با انسان در نداشتن قدرت انتقال تجربه به آیندگان میباشد.. آیا از این پسر و دختر عمو های دور خود نیز کمتر گشته ایم؟
آری، براستی که فرصت طلبی و کم اخلاقی و بد آموزی را تا کی ما مردم میخواهیم ادامه دهیم و هر نسل گمان کنیم که علیرغم استفاده از همان شیوه های ناجور، بار دیگر نتیجه دیگر به دست خواهیم آورد ….مگر نمیبینیم و درک نمیکنیم که اگر زمان و پوسته فرق دارند، بطن عملکرد های غلط نسل در نسلی ما مردم همان مخرج مشترک اشتباه را درند؟؟
کی قرار است که انسان ایرانی گردیم؟؟
انسانی که نه برده سرنوشت و غلام و یا روسپی خارجی، که یک سازنده خود و میهن خود گردیم؟
از حقارت های خود بر سر خود آورده خسته نشده ایم؟
پس کی؟ کی میخواهیم درست گردیم؟ کی میخواهیم سر خود را در میهن خود و بر روی پای خود بالا کنیم و خود را ارزش گذاریم؟
آخ که چقدر زجر کشید تا چه درست گفت مادر انسان گرایی و نوزایی ایران نوین ، زنده یاد پروین اعتصامی، که “از ماست که بر ماست!”
به آنروز که افزایش و پیشرفت سطح آگاهی و خرد اجتماعی و درک مفاهیم راستین و معنا آزادی، مردم سالاری یا دموکراسی و به ویژه منافع ملی و نیاز پاسداری از آن، موجبات پیروزی و نهادینه گشتن آنها را در ایران پدید آورده ؛ و دیگر نه کعبه، نه واتیکان و نه تل اویو و هایفا و یا لندن و واشینگتن و یا مسکو و پکن قبله هر آنکس که خود را ایرانی باور دارد نگردند!
پاینده ایران!
***
از “مراسم تدفین رجوی توسط شازده سعودی” تا “سیدالرئیس و ستون پنجمش”
زمان اخراج مریم رجوی از فرانسه به آلبانی فرا رسیده است
Under President Macron, France can play a pivotal role in Western relations with Iran
Debate in the European Parliament ‘What is to be done about the Iranian Mojahedin Khalq (MEK)?’
How do you explain this to the families of over 4000 US servicemen Killed in Iraq?
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=28799
شکستن رکورد وقاحت توسط مجاهدین خلق بدلیل سکوت ماست (نفوذ تروریسم به قلب کنگره امریکا تحت لوای “نوروز”؟!)ا
آریو برزن پیروزنیا، صفحه فیسبوک، شانزدهم مارس ۲۰۱۷:… لذا بجاست که هم میهنان حواس خود را جمع کرده به جای خوش حالی الکی خوشی و ندانسته ، چه راجب اصل جریان و چه عوابق دهشتناک آن، به صورت گسترده به این عوام فریبی جدید این گروهک خود فروخته و جنایتکار اعتراض کرده، و با تماس با این نمایندگان آمریکا ، مثل همین مک کین که خود این …
درمقابل اقتدای رجویه به جان مک کین ، دیگران چه مطرح میکنند!ا
استراتژی جدید مریم قجر عضدانلو ( فاز تهاجم سیاسی ) این بار به دست یک امریکائی به ثمر رسید
از کمین مجاهدین سر کوچه ها برای کشتار مستشاران امریکائی تا گماشتگی برای جنگ طلبان امریکائی
شکستن رکورد عوام فریبی و وقاحت خود, تنها توسط خود مجاهدین, و آنهم به دلیل سکوت ماست که امکان پذیر میباشد:
برای اطلاع دوستان و یاران، این گروه که تحت نام ایرانیان آمریکا عمل کرده و این برنامه را راه اندخته است ، چیز دیگری جز یک از نام های تازه ساز مجاهدین و فرقه رجوی، یعنی همان مارکیست-اسلامی های دوران انقلاب و سپس مزدوران صدام و حال مترسکان سعودی که زوزه تجزیه کردن ایران را نیز به تازگی و برای دریافت جیره و مواجب بیشتر سر داده اند, نیست !
آری، در راستآی همان روند تزویر و ریای همیشگی، این معلوم ال حالان که از عناصر اصلی بدبختی ایران و ایرانی بوده و هستند، پس از بین رفتن صدام، ارباب قبلی خود، به هر رنگ خود را بزک کرده، و از پرچم شیر و خورشیدی را که زمانی به آتش میکشیدند، تا به کار گرفتن پناهنده های خارجی و یا خارجیسن محتاج برای چاق کردن جمعیت در تظاهرات خود (که بارها باعث آب روزی شده), تا به زیر عکس ستار خان و باقر خان و مصدق که اگسر زنده بودن این ها را به دلیل وطن فروشی آق میکردند رفته، و گویا که همه کر و کور هستند و کمپ های خمر سرخ گونه اینها در عراق و حال البانیا را نمیدانند و از نحوه عقب مانده کیش شخصیتی و مراسم عاشورا به راه اندازی و قرآن به سر گذاشتن و تفکر اونیفرمیزه اینها حتی تا حد طلاق و ازدواج های دستوری ایدئولوژیک خبر ندارند، شعار سکولاریسم و آزادی سر میدهند و با نشخوار کردن تز های خارجی در راستای پاره پاره کردن ایران، همصدا با تجزیه طلب های بی سواد هم آخور به تازگی سخن از مقوله پوچ “ملل” به جای “ملت” ایران نیز میزنند….؛ اکنون چند سالیست که با این کلک در بسیاری از نقاط آمریکا و کانادا مشغول جا انداختن اعضأ خود و در نهایت مجاهدین به عنوان نمایندگان ایرانیان در آمریکا شمالی می بشاند.
این را نیز در هوا نمیگویم و اطلأع دقیق دارم.
http://www.oiac-us.com
لذا بجاست که هم میهنان حواس خود را جمع کرده به جای خوش حالی الکی خوشی و ندانسته ، چه راجب اصل جریان و چه عوابق دهشتناک آن، به صورت گسترده به این عوام فریبی جدید این گروهک خود فروخته و جنایتکار اعتراض کرده، و با تماس با این نمایندگان آمریکا ، مثل همین مک کین که خود این جریان را خوب میداند و در رویای ایجاد یک لیبی یا سوریه دیگر بدست مجاهدین و رجوی میباشد، از طریق نوشتن در فیسبوک وی و یا حساب تویتر وی، که بسیاری دیگر خواهند دید، این دسیسه جدید را رسوا کنند!
خیر مجاهدین زیر هر نام کیلویی و یا چتر پوششی نیز باشند، نماینده من و اکثریت نه تنها ایرانیان در آمریکا که اکثریت محض ایرانیان داخل نبوده و نمیباشند و آنها اگر از آخوند بدتر نباشند، دست کمی از آن، ندارند!
لطفا و چون هر حرکتی به سرنوشت تک تک خودمان و همه ما ایرانی ها ربط داشته و دارد، ولو اگر در سبک خیالی خود را یا بی خیال یا غیر سیاسی بپنداریم (چون بلاخره از تاثیر بر سرنوشت بی خیال ترین خودمان نیز که باشد، نمیتوانیم بگذریم چون گمان کنم زجر های زیاد کشیده ایم.) متن این نوشته را یا به اشتراک گذارید ، یا متن آن و لینک ها را کپی و پیست در فیسبوک خود کنید.. تا لاأاقل روزی بخود بگویید، ولو غیر سیاسی هم که بودم، انگشتی به اشاره اعتراض به اینکه به نام خود من نوعی معجون مرگ به خورد خود و فرزندانم عده آای ندهند، در جایی اعتراض کردم..
با سپاس از برای خودتان، خانواده خودتان، فرزندانتان، من برادر کوچکتان و آن ایرانی که میهن شما و من است و دست مردم آن کوتاه میباشد و به من و شما چشم کمک دارند تا دیگر بدتر سرشان نه آید!
–
کامنت ها:
Comments
Aryo Barzan Pirouznia https://mobile.twitter.com/SenJohnMcCain
https://m.facebook.com/johnmccain/


خبر نفوذ تروریستها فرقه رجوی به کنگره امریکا تحت نام مستعار و انجمن های پوششی به بهانه نوروز:
جشن نوروز ۱۳۹۶ در کنگره آمریکا برگزار شد
ایرنشهر، چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ – Wednesday March 15 2017
لینک به منبع
در آستانه نوروز، جشنی به مناسبت گرامیداشت این آیین باستانی ایرانی در کنگره آمریکا به دعوت یک گروه ایرانیآمریکایی که میکوشد به نفع آنچه منافع مشترک آمریکا و مردم ایران میداند، تحت عنوان «جوامع ایرانیان آمریکا» فعالیت کند، برگزار شد.تبلیغات در خبرگزاری ایرانشهر
در مراسم نوروز به میزبانی جوامع ایرانیان آمریکا، برخی قانونگذاران و سناتورهای آمریکایی حضور یافتند.
از جمله سخنرانیهای مراسم نوروز در کنگره آمریکا، جان مک کین، سناتور جمهوریخواه از ایالت آریزونا است که درباره ایران بارها موضع گیری کرده است. گروه جوامع ایرانیان آمریکا که خواستگاهش از همین ایالت است از پشتیبانان سناتور مک کین در انتخابات گذشته بود.
جوامع ایرانیان آمریکا که از ۲۰۱۲ تاسیس شد، می گوید مشوق حقوق بشر و آزادی دموکراتیک برای مردم ایران است. رئیس سیاسی این گروه مجید صادقپور است و معتقد است رژیم سیاسی کنونی ایران قابل اعتماد برای معامله با آمریکا نیست.
در مراسم نوروز به میزبانی «جوامع ایرانیان آمریکا» سفره هفت سین و نمادهای ایرانی در یکی از سالهای کاخ کنگره برپا و به مهمانان در همین باره توضیحات مفصلی ارائه شد.
–
خبر حمایت مالی تروریستهای فرقه رجوی از جان مک کین در سال ۲۰۱۶ تحت نامهای مستعار و انجمن های پوششی:
حمایت یک تشکیلات فعال ایرانیان آمریکا از برنامههای انتخاباتی سنتاتور مک کین در ایالت آریزونا
ایرانشهر جمعه ۲۵ تیر ۱۳۹۵ – Friday July 15 2016
لینک به منبع
سازمان «جامعه ایرانیان آمریکا» (Organization of Iranian-American Communities-US: OIAC-US) که خود را نماینده هزاران ایرانى-آمریکایی معرفی میکند، از نامزدى جان مک کین براى سناتور شدن از ایالت آریزونا حمایت کرده است.
سناتور جان مک کین که به عنوان نماینده آریزونا در مجلس سناى آمریکا حضور داشت، براى انتخاب مجدد اعلام نامزدى کرده است. سناتور جان مک کین به دلیل فعالیتهایش در مبارزه با دیکتاتورى در خاورمیانه و کشورهایی چون سوریه و ایران شهرت فراوانى دارد. او در سنای ایالات متحده، ریاست کمیه نیروهای مسلح را به عهده داشته است.
سازمان جامعه ایرانیان آمریکا OIAC-US در اطلاعیه خود گفته که به عنوان نماینده هزاران ایرانى-آمریکایی که بسیارى از آنها براى فرار از حکومت دیکتاتورى ایران راهى آمریکا شدهاند، حمایت خود را از انتخاب مجدد سناتور جان مک کین اعلام میکند.
این سازمان همچنین از فعالیتهاى سابق این سناتور در راستاى افشاى حقایق موجود در خاورمیانه قدردانى کرده است.
در هیئت مدیره OIAC-US نامهایی مانند احمد میعنمنش، امیر عمادی، بابک دادوند، مجید صادقپور، سیروس صامت، بتول میرزایی، حمید یزدانپناه، هاجر مجتهدزاده و حمید علامهزاده به چشم میخورد.
این سازمان که به گفته نزدیکان آن در بیش از ۴۰ ایالت آمریکا نمایندگی دارد، یک سازمان غیر انتفاعی و مستقل مدنی است که با هدف تاثرگذاری بر سیاستهای ایالات متحده و جهان برای توسعه دموکراسی در ایران تشکیل شده است
***
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=27390
تمرین مجاهدین نوحهخوان و سینهزن برای رقص «تانگو» با «عمو ترامپ»!ا
رضا تقی زاده، کیهان لندن، شانزدهم نوامبر ۲۰۱۶:… یکی از دلایل اصلی امیدواری مجاهدین برای همکاری با دولت ترامپ، ارتباط نزدیک با شماری از چهرههای بازنشسته سیاسی، نظامی و امنیتی آمریکایی است که تا چند ماه قبل کوچکترین بخت بازگشت به کار دولتی در آمریکا برای هیچیک از آنها متصور نبود. اگر حضور شاهزاده ترکی فیصل در پاریس و لو دادن موضوع …
تمرین مجاهدین نوحهخوان و سینهزن
برای رقص «تانگو» با «عمو ترامپ»!
– یکی از دلایل اصلی امیدواری مجاهدین برای همکاری با دولت ترامپ، ارتباط نزدیک با شماری از چهرههای بازنشسته سیاسی، نظامی و امنیتی آمریکایی است که تا چند ماه قبل کوچکترین بخت بازگشت به کار دولتی در آمریکا برای هیچیک از آنها متصور نبود
– اگر حضور شاهزاده ترکی فیصل در پاریس و لو دادن موضوع مرگ مسعود رجوی در طول روزهای برگزاری اجتماع مجاهدین خبرساز بود، حضور سه میهمان آمریکایی دیگر، رودی جولیانی شهردار پیشین نیویروک، نیوت گنگریچ رییس پیشین مجلس نمایندگان آمریکا در کنار جان بولتون نماینده اسبق آمریکا در سازمان ملل، زمانی خبرساز شد که پیروزی دونالد ترامپ بر هیلاری کلینتون قطعیت یافت
۲۵ آبان ۱۳۹۵
رضا تقیزاده (+عکس، ویدیو) چند روزی از انتشار فیلم نوحهخوانی و سینهکوبی سال جاری مجاهدین خلق، به مناسبت «عاشورای حسینی» نگذشته بود که پیروزی غیر منتظره ترامپ و چشمانداز یافتن جای پایی تازه در واشنگتن، غم از دل سوگوار آنها زدود، و در صفوف «ارتش ازادیبخش» موج شادی خلق کرد.
پیش از ۸ نوامبر، مجاهدین خلق، همسو با سعودیها، اسرائیلیها و حتی لابی جمهوری اسلامی در واشنگتن، خود را برای «تعامل» با دولت هیلاری کلینتون آماده میساختند، در حالی که امروز، امیدوارانه به توسعه روابط دوستانه با کاخ سفید و حتی تجهیز و گسترش «دفتر نمایندگی سیاسی» در واشنگتن فکر میکنند.
یکی از دلایل اصلی امیدواری مجاهدین برای همکاری با دولت ترامپ، ارتباط نزدیک با شماری از چهرههای بازنشسته سیاسی، نظامی و امنیتی آمریکایی است که تا چند ماه قبل کوچکترین بخت بازگشت به کار دولتی در آمریکا برای هیچیک از آنها متصور نبود. بر پایه این تصور که صاحبان عله بیش از دیگران، خودشان پذیرفته بودند، به کار شریف «سخنرانی در مقابل مزد مناسب» مشغول و به هر دعوتی پاسخ مثبت میگفتند.
شکست شگفتانگیز هیلاری کلینتون در انتخابات آمریکا و به قدرت رسیدن غیر متصور ترامپ را شاید بتوان برنده شدن در قرعهکشی بختآزمایی و رسیدن به جایزه بزرگ لاتاری برای مجاهدین تلقی کرد.
تظاهرات مجاهدین در برابر کاخ سفید، ۱۱ نوامبر ۲۰۱۳
ضمن قبول این اصل که «در سیاست تقریبا هیچ رویدادی اتفاقی نیست»، رسیدن مجاهدین به «جایزه بزرگ»، نه در نتیجه محاسبه دقیق آنها از سود و زیان یک طرح و یا اطلاع از تحولات پشت صحنه سیاست واشنگتن، و یا مرتبط بودن با حلقههای پنهان قدرت در جهان، که در حاشیه تلاش برای استفاده از صحنه حیرتانگیز سیاست داخلی آمریکا و بهره برداری تبلیغاتی از نامها و عنوانهای کسانی قرار دارد که در گذشته مقامی داشتند.
به این منظور مجاهدین دعوتنامههای نان و آبدار خود را برای شماری بازنشستگان دولتی و یا انتخابی، از چپ میانه (اعضای حزب دمکرات)، تا راست افراطی از (حزب جمهوریخواه) بعلاوه شماری از افسران بازنشسته نیروهای مسلح و کارکنان امنیتی (روسای سابق سیا و اف بی آی) روانه ساختند.
طی یک گردش پیشبینی نشده در وضعیت داخلی آمریکا، ناگهان شماری از بازنشستههای مورد دعوت قرار گرفته که پیشتر در مقابل دریافت وجه، به شانه گرفتن تابلوهای تبلیغاتی مجاهدین را پذیرفته بودند، خود را در قدرت و قلب دولت آمریکا یافتند.
روابط اوباما با مجاهدین خلق
دولت اوباما طی چهار سال نخست استقرار در کاخ سفید سیاست «استفاده ابزاری از مجاهدین خلق» را که دولت بوش اختیار کرده بود (افشاگری پیرامون مراکز هستهای جمهوری اسلامی در سال ۲۰۰۲ از زبان مجاهدین)، با هدف اعمال فشار سیاسی علیه جمهوری اسلامی ادامه داد.
طی دور دوم رییس جمهوری، و به دنبال دریافت نشانههای مثبت از تهران، طی مذاکرات محرمانه نمایندگان وزارت خارجه آمریکا و کاخ سفید با فرستاد گان جمهوری اسلامی، و روشن شدن «آمادگی مشروط» تهران برای متوقف ساختن برنامه دست یافتن به ظرفیت ساخت بمب اتمی، اوباما سیاست «حمایت و تقویت دولت تهران» را، با هدف تغییر تدریجی حکومت و مستقر ساختن دولتی معتدل در تهران، جانشین سیاست « اعمال فشار علیه جمهوری اسلامی» ساخت.
یکی از نتایج تغییر سیاست اوباما در قبال حکومت اسلامی تهران، منزوی ساختن سیاسی و رسانهای تمام شاخههای اپوزیسیون و مسدود ساختن مسیرهای ارتباط نمایندگان آنها با دولتهای قدرتهای بزرگ بود.
رسانههای فارسی زبان پر بیننده و پر شنوده خارج از ایران، که با هزینه قدرتهای بزرگ غربی اداره میشوند مسئولیت رسانهای اجرای این سیاست و برنامه به بازی نگرفتن و منزوی ساختن اپوزیسیون (بخصوص مشروطهخواهان و مجاهدین) را به صورت هدایت شده ولی نامحسوس، بر عهده داشتهاند.
اندکی پیش از تغییر سیاست واشنگتن در رابطه با حکومت ایران، هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا، روز ۲۹ سپتامبر سال ۲۰۱۲ نام مجاهدین خلق را از لیست تروریستها خارج ساخت و مجاهدین تحت نام «شورای ملی مقاومت» دفتر کوچک خود را در واشنگتن به امید رونق یافتن در آینده، رسمیت دادند.
در سال ۱۹۹۷ و زمان رییس جمهوری بیل کلینتون، و به عنوان دستمزد به خوشروییهای محمد خاتمی و سیاست «تنشزدایی او در مناسبات خارجی»، نام مجاهدین در لیست گروههای تروریست قرار داده شده بود.
مجاهدین خلق طی دور دوم رییس جمهوری اوباما با مسدود دیدن راه تماس با دولت آمریکا، با وجود دو بار اخراج از فرانسه و حتی زندانی شدن مریم رجوی در آن کشور، کارهای تبلیغاتی و روابط عمومی خود را در پاریس افزایش داده، و به منظور کسب اعتبار تبلیغاتی، ضمن جمعآوری شمار بزرگی شرکت کننده (از هفتاد و دو ملت) در تظاهرات پاریس، تعدادی چهرههای شناخته را نیز برای سخنرانی و اعلام پشتیبانی از خودعوت کردند.
سخنرانان خوش اقبال
در لیست میهمانان مجاهدین در پاریس نامهای عرب، اروپایی و آمریکایی، از هر دو حزب سیاسی بزرگ آن کشور، بعلاوه مسئولان بازنشسته امنیتی و جاسوسی، همچنین افسران پایان خدمت یافته دیده میشوند.
جان بولتون در برابر سازمان ملل با مجاهدین تظاهرکننده صحبت میکند، نیویورک، ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۱
شاید بحثانگیزترین میهمان سال جاری گردهمایی مجاهدین در پاریس ترکی فیصل، رییس سابق سازمان اطلاعات عربستان سعودی، و خبرسازترین موضوع اجتماع، مطرح ساختن مرگ مسعود رجوی بود.
بجز محمود عباس رییس دولت خود گردان فلسطین، برنارد کوشنر وزیر خارجه و فرانسوا فیون در زمان رییس جمهوری سرکوزی، و شماری آمریکایی نیز در پاریس حضور یافتند.
جیمز ولسی و پورتر گاس دو رییس پیشین سازمان سیا نیز از جمله دعوت شدگان به گردهمایی مجاهدین در پاریس بودند که اولی در دولت بیل کلینتون به مدت دو سال خدمت کرد و دومی در دولت اول جورج بوش. دیگر دعوت شدگان لوئیس جی. فری مدیرکل سابق افبیآی، تام ریچ وزیر امنیت ملی در دولت جورج بوش، مایکل بی. موکاسی دادستان کل سابق و ژنرال جیمز جونز اولین مشاور امنیت ملی در دوره باراک اوباما.
ادوارد رندل، فرماندار پیشین ایالت پنسیلوانیا آمریکا نیز که به نفع خروج نام مجاهدین از «فهرست گروههای تروریستی» فعالیت داشت در همایش طرفداران این سازمان سخنرانی کرد و دریافت مبلغ ۲۰هزار دلار به عنوان «حق سخنرانی» به نفع این سازمان را نیز تأیید کرده است.
اگر حضور شاهزاده ترکی فیصل در پاریس و لو دادن موضوع مرگ مسعود رجوی در طول روزهای برگزاری اجتماع مجاهدین خبرساز بود، حضور سه میهمان آمریکایی دیگر، رودی جولیانی شهردار پیشین نیویروک، نیوت گنگریچ رییس پیشین مجلس نمایندگان آمریکا در کنار جان بولتون نماینده اسبق آمریکا در سازمان ملل، زمانی خبرساز شد که پیروزی دونالد ترامپ بر هیلاری کلینتون قطعیت یافت.
سه چهره یاد شده و شماری از نزدیکان آنها از جمله کسانی هستند که انتظار میرود در دولت ترامپ به شغلهای کلیدی برسند.
تغییر لباس به سرعت شعبدهبازها
سازمان مجاهدین خلق یک سازمان «تروریستی مارکسیست – لنینیست» و «اسلامگرا» معرفی میشود که مشخصه اول را با حنیف نژاد داشت، دومی را با تقی شهرام و هویت پررنگتر اسلامی را، با موسی خیابانی و مسعود رجوی. سازمان مجاهدین و بازوی سیاسی آن که «شورای ملی مقاومت» نامیده میشود با مریم رجوی، آمیزهای پیچیده از هر سه مشخصه را دارا است.
در گذشته، شاید به استثنای دورهای که حنیف نژاد و شهرام آن را هدایت میکردند، سازمان همیشه تقاضای بازار را برای عرضه کالا مقدم بر هر مولفه دیگری شمرده است.
با این پیشفرض که اسلامگرایی، بدون جمهوری اسلامی نیز در ایران دارای خریدار است، مجاهدین بعد از به اصطلاح ترک فعالیتهای تروریستی، منحل ساختن مبارزه مسلحانه و تعطیل «ارتش آزادیبخش» نیروهای خود را به جای سرود خواندن پادگانی برای نوحهخوانی و ترتیب دادن موزیکال سینهزنی تمرین و آرایش میدهند.
نوحهخوانی و سینهزنی ظاهرا نیاز بازار داخلی را برای توجیه داشتن باورهای مذهبی نزد مجاهدین تامین میکند، اما، برای جلب حمایت خارجی، بخصوص از دولت تاجرپیشهای مانند ترامپ، آنها نیازمند داشتن کالای بهتری هستند.
بدون شک کسانی مانند جولیانی، گینگریج و بولتون، در داخل و حتی خارج از گروه همکاران رسمی دونالد ترامپ، میتوانند برای مجاهدین سرپلهای ارتباطی مناسبی باشند.
اما، برای ساختن پلها، تامین هدفهای بزرگتر، و طرف معامله شدن با دولت تازه واشنگتن، تکیه بر آشنایی و داشتن روابط کاری با سه مشاور ترامپ کافی نیست؛ ترامپ تاجری است که پیش از معامله، کیفیت کالا و بهای مناسب آن را با هم میسنجد و در بازار، عرضهکنندههای دیگر نیز، از جمله جمهوری اسلامی، خود را برای فروش عرضه خواهند کرد.
***
Former U.S. Officials Make Millions Advocating For Terrorist Organization (2011)
The Life of Camp Ashraf,
Mojahedin-e Khalq Victims of Many Masters
Link to the full description of Mojahedin (MEK, MKO) Logo (pdf file)
Remember.Mojahedin Khalq (MKO, MEK, Rajavi cult) was one of the excuses of US attacking Iraq
(Rajavi cult or MKO aslo known as Saddam’s Private Army)
Sydney hostage-taker was affiliated with Mojahedin Khalq (MKO, MEK, Rajavi cult)
Document on Mojahedin Khalq released by RAND (The Mujahedin-e Khalq in Iraq, A Policy Conundrum)
Wondering at those Americans who stand under the flag of
Mojahedin Khalq (MKO, MEK, NCRI, Rajavi cult) only to
LOBBY for the murderers of their servicemen
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=25657
صحبت از چه رمزی وکدام جاودانگی برای باند رجوی است؟!
ایران قلم، بیستم ژوئن ۲۰۱۶:… وقتی صحبت از استحاله ی یک جریان سیاسی – نظامی کشور بنام مجاهدین خلق است ، موصوف کردن این جریان به ماندگاری و …، چه صیغه ای میتواند باشد، من عقلم بجایی نمی رسد و لازم است که دراین مورد، خود مصادره کنندگان سازمان توضیح دهند! واینکه طبق کدامین دلیل ومدرک، فرقه ی رجوی که مصادره کننده واستحاله گر سازمان مجاهدین ، هرروز که میگذرد قوی تر میشود ، کار …
اول قرارشان بود که “مبارزه مسلحانه” شان علیه “امپریالیسم” باشد
مهندس میثمی: مسعود رجوی کجاست؟
صحبت از چه رمزی وکدام جاودانگی برای باند رجوی است؟!
ارسال شذه توسط آقای حمید تبریزی ـ با تشکر از ایشان ۳۰/۰۳/۱۳۹۵
“سرسخن ” ( سر مقاله) ی رسانه ی اصلی رجوی ” رمز جاودانگی “ نام دارد که بدون توسل به مقدمه، مستقیما وارد مطلب شده و نگاهی به این نوشته میاندازیم.
درابتدای این سرمقاله آمده است:
” «اصالت» و «صلاحیت» بنیانگذاران مجاهدین را در ماندگاری نسلی میتوان دید که از خود بهیادگار گذاشتهاند. .. تصادفی نیست که یک جریان مخالف، زیر «بیسابقهترین سرکوب فاشیستی معاصر» و «بیشترین مساعدت بینالمللی ممکن به دشمنانش» هرروز قویتر از قبل بیرون میآید، ولی یک قدرت حاکم با دارا بودن «امکانات رسمی»، «ثروتی بیحساب» و «بالاترین حمایتهای بینالمللی از سوی غارتگران نفتی»، هرروز متشتتر در مسیر ریزش و فروپاشی میغلتد “.
وقتی صحبت از استحاله ی یک جریان سیاسی – نظامی کشور بنام مجاهدین خلق است ، موصوف کردن این جریان به ماندگاری و …، چه صیغه ای میتواند باشد، من عقلم بجایی نمی رسد و لازم است که دراین مورد، خود مصادره کنندگان سازمان توضیح دهند!
واینکه طبق کدامین دلیل ومدرک، فرقه ی رجوی که مصادره کننده واستحاله گر سازمان مجاهدین ، هرروز که میگذرد قوی تر میشود ، کار ” سعدی ” است که بررسی آنرا به ” عاقلان ” سپرده است!!
غارتگران نفتی چه حمایتی ازمردم ودولت ایران کرده اند؟
آیا جز این ست که درسربزنگاه ها، ایران راازدسترسی به ارز حاصل ازفروش آنها که میتوانست کمک به توسعه ی کشور واقلا جلوگیری از خوابیدن کارخانه های موجود باشد ، محروم کرده اند؟!
اگر این ظلم ها وخیانت ها ، حمایت همه جانبه محسوب شود، پس کارشکنی وعدم حمایت چیست؟
آیا براستی وقت آن رسیده است که فرهنگستان زبان ایران ، به بررسی مجدد واژه ها پرداخته و آنها را طوری تعریف کند که باادبیات خاص رجوی همخوانی داشته باشد؟؟!!
درادامه:
” چهل و چهار سال بعدازآن سحرگاه خونین که در انگاره تفکر جلادان حاکم، اینطور انتظار میرف…بهاینترتیب در آن بر خاک افتادنها، ارزشهایی عقیدتی و سنن مبارزاتی برخاست که سرآغازی نوین در تاریخ آزادی مردم ما شد. سنت «فدای بی چشمداشت برای مردم» و «وفای به آرمان آزادی به هر قیمت»، سرچشمه رودی شد که این جنبش را در برابر ضربات و سختیهای سهمگین راه، بیمه و «شکستناپذیر» ساخت… “.
اولا این فدا کردن، یک خونریزی یک طرفه ایست که مدام ازطرف اعضای فریب خورده بسوی رهبری خودشیفته بنام مسعود رجوی ادامه داشته وما هرگز وفای بی چشمداشت را ازسوی این رهبر حقیر و کوتوله ی سیاسی که شرایط زمانی ومکانی بنفع اوو عامل مهم موفقیت اش بود ، ندیده وسراغ نداشته ایم وبرعکس آنچه بوده جذب یک طرفه وخودخواهانه ای بوده که بنفع رجوی ادامه داشته ودارد وراست آنست که این بیمه شدن به قیمت ازدست رفتن محتوای سازمانی شد که بنیانگذارانش باوجود صداقت ستودنی ، آنرا بوجود آورده بودند که البته زندگی نادرستی این خط مشی را اقلا در کشوری بنام ایران ، به اثبات رسانید!!
ضمنا توضیح نداده اید که مقام وموقعیت رجوی دراین فدا شدن ها وایثار چه بوده است!
اقامت در قصرهای افسانه ای، استفاده ازامکانات رفاهی شاهانه، تصاحب صدها زن متعلق به رفقای خود، هم سفرگی با صدام و …، چرا باید وفا و فدا شدن باشد وعکس آن صادق نباشد؟!
نکند میخواهید بگویید که رجوی با انجام این کارها – که چاره ای درانجام ندادنشان نداشت؟؟! – فداکاری کرده و سپس دچار شماتت وجدان میشد وزجری را تحمل میکرد که حکم فدا شدن وصداقت وایثار داشت؟؟!!
همچنین:
” … حل تضاد واقعی و پرداخت قیمت از خود بهخصوص در نقطه رهبری آن جریان است که یک جنبش را «متحد» یا «متشتت» میسازد…”.
اولا ، وجود رهبر بلا منازع در سازمانی، حتما به معنی قدرت و انسجام منطقی صفوف آن نیست وچه بسا که از برکت !! قحط الرجالی ویا عقب ماندگی تاریخی آن باشد!
ثانیا، جداشدن نزدیک نصف یک جریان سیاسی ازاین نوع رهبر ، بمعنی تشتت اگر نیست پس چیست؟!
بخصوص اینکه باید درنظر گیریم که جدائی ازفرقه ی رجوی ، شبیه جدایی های معمولا محترمانه ای نیست که در سازمان های سیاسی نرمال وکم وبیش معتقد به خرد جمعی ، انجام میگیرد!
جدائی ازباند رجوی که شما عادت کرده اید کماکان آنرا سازمان مجاهدین خلق بنامید، ممکن است درمواقعی به قیمت جان عامل تمام شود و اگر این جدا شونده عامل خوش شانسی باشد، میداند که همواره باید درانتظار لجن پراکنی های مداوم برعلیه خود باشد!!
حمید تبریزی
***
همچنین:
مصاحبه سبحانی با سیاوش رستار آخرین فرد جداشده از مجاهدین در آلبانی ـ قسمت چهارم



