ایران دیدبان، بیست و هفتم اوت 2017:… اما مسئله مهم این است که گردانندگان باند بدنام رجوی، با جمع بندی این وضعیت به این نتیجه رسیده اند که اولاً این نیروها نباید با جامعه آلبانی ارتباطی داشته باشند، نباید امکان تماس و حضور در شبکه های اجتماعی را داشته باشند و سر آخر این که نباید با خانواده ها ارتباط داشته باشند و در همین راستا تلاش آنها برای جلب رضایت دولت آلبانی جهت انتقال اعضا به مقری خارج از تیرانا …
دیدار با مقام وزارت کشور آلبانی (تعداد نجات یافتگان در آلبانی از ۲۴۰ نفر گذشت)ا
چرا دوباره مجاهدین به اردوگاه پناه میبرند؟
سنگوارههایی که فقط باید در غار اشرف منجمد شوند
گروه تروریستی مجاهدین، اردوگاهی را در خارج از تیرانا تعبیه کرده و در صدد است تا با اخذ مجوز از دولت آلبانی، نیروهایش را به آنجا منتقل کند. جایی شبیه اردوگاه اشرف که اعضای گروه در تمام ابعاد تحت نظر باشند.
گردانندگان باند رجوی، بعد از استقرار در آلبانی، در مواجه با شرایطی که آنان را ناگزیر میساخت تا تردد و آمد و رفت اعضا به فضای شهر را قبول کنند و برای پرهیز از مخاطرات تعامل احتمالی مردم با آنان، تلاش نمودند تا شرایط تحمیلی را مدیریت کنند و با شگردهایی مانند پرداخت پول توجیبی به آنان ( پولی که حق پناهندگی آنان است و سازمان ملل به آنها اختصاص داده است و رهبری مجاهدین با منت، اجازه استفاده از بخشی از آن را می دهد) دادن اجازه برای خرید چند نفره و سرانجام دادن گوشی تلفن همراه به برخی اعضای قدیمی برای شرکت در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی و تماس با خانواده ها.
طبیعی است که هر کس که اندک آشنایی با روابط فرقهای و بسته ی مجاهدین آشنایی داشته باشد، از شنیدن این خبر که مجاهدین به اعضایشان تلفن همراه داده باشند تعجب خواهد کرد!
اما واقعیت آن است که گردانندگان مجاهدین با اطمینان از اینکه این افرادی که چندین سال متمادی هیچ ارتباطی با دنیای خارج نداشته اند، شماره شخص خاص وجایی را ندارند که با آن تماس بگیرند، با چند هدف دست به این کار زدند:
– اول اینکه گمان می کردند با ورود این نیروها به شبکه های اجتماعی ایرانیان، میتوانند تبلیغاتی به نفع گروه بکنند.
– دوم اینکه نیروها ازمیان خانوادهها یارگیری کرده و جذب نیرو کنند.
– سوم اینکه بتوانند به بهانه های واهی از آنان پول بگیرند.
– چهارم اینکه از رهگذر این تماسها شرایط امنیتی برای خانواده ها درست کنند تا آنها به اتهام ارتباط با مجاهدین تحت تعقیب قرار بگیرند.
اما در همین مدت کوتاه هم اعضا و هم گردانندگان مجاهدین فهمیدند که :
– مطلقاً هیچ ایرانی در شبکه های اجتماعی وقعی به این گروه نمی نهد و حتی از نام گروه تروریستی مجاهدین متنفر است.
– حتی خانواده آنها نیز به آنها اعتمادی ندارند و حرفهایشان را قبول نمی کنند.
– به نظر میرسد که بسیاری از خانواده ها نیز با شگردها و شیادی باند رجوی برای اخاذی و سرکیسه کردن آنان آشنا باشند و به دام آنها نمی افتند.
– از همه مهمتر اینکه هیچ واکنش امنیتی گزارش نشده که حاکی از آن است که ظاهراً مقامات ایرانی نیز تمایل به برقراری چنین ارتباطی دارند!
نتیجه بلافصل چنین وضعی سرخوردگی شدید اعضایی است که در توجیه تماسها به آنها گفته شده بود که از آنها استقبال زیادی می شود و می توانند خانوادهها و پول زیادی را جذب کنند.
اما مسئله مهم این است که گردانندگان باند بدنام رجوی، با جمع بندی این وضعیت به این نتیجه رسیده اند که اولاً این نیروها نباید با جامعه آلبانی ارتباطی داشته باشند، نباید امکان تماس و حضور در شبکه های اجتماعی را داشته باشند و سر آخر این که نباید با خانواده ها ارتباط داشته باشند و در همین راستا تلاش آنها برای جلب رضایت دولت آلبانی جهت انتقال اعضا به مقری خارج از تیرانا افزایش یافته است.
این وضعیت نشان می دهد که گروه تروریستی مجاهدین و اعضایش به هیچ وجه قابلیت اجتماعی شدن ندارند و بر اثر سالها دوری از اجتماع نه تنها قابلیت برقراری روابط انسانی و اجتماعی ندارند، بلکه مدام با موانع متعدد روبرو می شوند، آنها به مانند فسیلهایی هستند که فقط باید درغار تنهایی خود منجمد شوند.
***
هراس رجوی از نجات یافتگان و اقدامات سرکوبگرانه
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=30847
هدف واقعی “هیات حقیقت یاب امریکایی” در بازدید از کمپ تروریستی مجاهدین خلق در تیرانا
ایران دیدبان، سیزدهم اوت ۲۰۱۷:… بر خلاف تبلیغات باندرجوی که تلاش دارد تا این دیدار را در راستای اهداف ضدایرانی مجاهدین نشان دهد، هدف این هیئت بر اساس موافقت آمریکا، سازمان ملل و دولت آلبانی اطمینان از استقرار اعضای این گروه در این کشور بدون تهدیداتی است که از ناحیه این گروه در عراق وجود داشت. پیش از این نیز باند فریبکار رجوی در فروردین ۹۶ تلاش نمود تا هدف از سفر مک کین به آلبانی را …
Under President Macron, France can play a pivotal role in Western relations with Iran
Debate in the European Parliament ‘What is to be done about the Iranian Mojahedin Khalq (MEK)?’
هدف واقعی “هیات حقیقت یاب امریکایی” دربازدید از کمپ تروریستی مجاهدین خلق در تیرانا
آیا مریم رجوی بازجویی شد؟
بازدید هیئت حقیقتیاب آمریکایی از مقر مجاهدین؛
علیرضا جعفرزاده با سقوط صدام و مرگ مسعود رجوی، امروز در مقابل مریم رجوی و در استخدام هیات امریکایی نشسته است
روز گذشته چهار تن از سناتورهای آمریکایی با سفر به آلبانی دیدارهایی با رئیس جمهور و نمایندگان دولت و اپوزیسیون این کشور داشتند. سفارت آمریکا در تیرانا هدف سناتورهای آمریکایی از سفر به این کشور را مبارزه با تروریسم و افراط گرایی خشونت آمیز اعلام کرد.
خبرگزاری رسمی دولت آلبانی سفر این سناتورهای آمریکایی را در چارچوب هیئتی حقیقتیاب به کشورهای حوزۀ بالکان خواند.
هیئت حقیقت یاب سنای آمریکا پس از دیدارهای رسمی با مقامات آلبانی، در حاشیه از مقر گروه تروریستی مجاهدین نیز بازدید و با مریم رجوی و گردانندگان باندرجوی گفتگو کرد.
بر خلاف تبلیغات باندرجوی که تلاش دارد تا این دیدار را در راستای اهداف ضدایرانی مجاهدین نشان دهد، هدف این هیئت بر اساس موافقت آمریکا، سازمان ملل و دولت آلبانی اطمینان از استقرار اعضای این گروه در این کشور بدون تهدیداتی است که از ناحیه این گروه در عراق وجود داشت.
پیش از این نیز باند فریبکار رجوی در فروردین ۹۶ تلاش نمود تا هدف از سفر مک کین به آلبانی را دیدار با مریم رجوی وانمود کند در حالی که سفر مک کین نیز در همین چارچوب و به بالکان و آلبانی و دیدار با رهبران این کشور بود و بنا بر گزارش خبرگزاری رسمی دولت آلبانی (ATA)برنامه دیدارهای وی با رئیس جمهور، نخست وزیر، وزیر دفاع، سخنگوی پارلمان و رهبر اپوزیسیون این کشور بود.
***
Sitting Down with the MEK (Mojahedin Khalq, Rajavi cult, NCRI, …)
Which occasion is Maryam Rajavi celebrating in Paris? (letter to Emmanuel Macron)
grooming Mojahedin Khalq (MEK, Rajavi cult) in Tirana part of bigger agenda for Albania
The Enemy of My Enemy is NOT Always My Friend…
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=30727
دار و دسته رجوی چه می خواهند؟ – تحلیل محتوا و تناقضات سخنان مریم رجوی
ایران دیدبان، پنجم ژوئیه ۲۰۱۷:… مریم رجوی در تجمع گروه تروریستی مجاهدین در ویلپنت، خطوط اصلی استراتژی باندرجوی را بیان کرد. خطوطی که در ذات خود دچار تناقض و نفاق است و با تحلیل محتوا و شفاف سازی نشان خواهد داد که این گروه در کجا ایستاده، چه میخواهد و برای رسیدن به خواستههایش چگونه زمینه چینی میکند! وابستگان به باندرجوی و حامیان این گروه نیز به …
دستاوردهای بزرگ و بی نظیر کهکشان ویلپنت!؟
دار و دسته رجوی چه می خواهند؟
تحلیل محتوا و تناقضات سخنان مریم رجوی
۱۴ مرداد ۱۳۹۶
مریم رجوی در تجمع گروه تروریستی مجاهدین در ویلپنت، خطوط اصلی استراتژی باندرجوی را بیان کرد. خطوطی که در ذات خود دچار تناقض و نفاق است و با تحلیل محتوا و شفاف سازی نشان خواهد داد که این گروه در کجا ایستاده، چه میخواهد و برای رسیدن به خواستههایش چگونه زمینه چینی میکند!
وابستگان به باندرجوی و حامیان این گروه نیز به اشکال مختلف تحلیل این گروه را منعکس و خط آن را دنبال میکنند، که در قسمتهای مختلف برای شفاف سازی بیشتر از آن کمک گرفته میشود.
مقدمه اول : مریم رجوی مدعی است در ایران «رژیم ناتوان»، «جامعه لبریز نارضایتی» و «جامعه بینالمللی به این واقعیت نزدیک شده که مماشات با رژیم خطاست.» بر اساس همین ادعا نتیجه میگیرد، «سرنگونی ضرورت دارد و در دسترس است» و «یک آلترناتیو سازمان یافته برای بهزیر کشیدن رژیم وجود دارد.»
سپس توضیح می دهد که مرادش از هرکدام از این گزاره ها چیست؟
بر اساس تحلیل و دیدگاه وی حکومت ایران که نه اصلاحی شدنی است، نه تغییر رفتار می دهد و نه امکان مهار آن وجود دارد، باید سرنگون شود. سرنگونی نیز در دسترس است زیرا حکومت ایران «با نارضایتی گسترده اجتماعی محاصره شده است.» یک نیروی جایگزین( مجاهدین) هم وجود دارد که «قدرتش در این است که شرایط بحرانی را بهسرنگونی رژیم بالغ میکند. در سال ۸۸ هسته اصلی قیامها را تشکیل داد و شعارها را از «رأی من کو» به مرگ بر اصل ولایت فقیه رسانید.»
مقدمه دوم : مریم رجوی این جایگزین را قابل اعتماد و به عنوان یک سرمایه و عامل هدایتکننده و تعیینکنندهیی که در زمان شاه وجود نداشت. معرفی میکند و جامعه جهانی را به توجه به آن فرا میخواند.
نتیجه :مریم رجوی براین اساس از ملل متحد، اتحادیه اروپا و آمریکا و کشورهای منطقه می خواهد: «مجاهدین را بهرسمیت بشناسند و رژیم را از ملل متحد و سازمان همکاری اسلامی طرد کنند. سپاه پاسداران را در لیست گروههای تروریستی بگذارید و آن را از سراسر منطقه اخراج کنید، سران رژیم را بهخاطر نقض حقوق بشر در مقابل عدالت قرار دهید.»
با چنین مقدمه چینی و نتیجه گیری باید پرسید اگر حاکمیت در ایران در محاصره نارضایتی عمومی و ناتوانی از پاسخگویی به نیازهای جامعه است و قرار است که قیام از آنجا آغاز شود، چرا مخاطب مریم رجوی دولتهای غربی است؟
سناتور رابرت توریسلی در نشست مجاهدین در آمریکا آنچه که از ادعاهای دار و دسته رجوی می فهمد را بدون آن که به تناقض آن با سخنان مریم رجوی توجه کند، ضمن رد گزینه نظامی یا مداخله خارجی علیه ایران، بیان می کند که: «محتملترین مسیر در پیش رو این است که در یک نقطه، وضعیت در داخل به نقطه انفجار خواهد رسید. چون با وضعیت سیاسی، انسانی، اقتصادی غیرقابل دوامی مواجهیم».
آیا آنچه مریم رجوی از غرب می خواهد مداخله خارجی علیه ایران نیست؟
آیا به رسمیت شناخت مجاهدین، گرفتن کرسی ایران در سازمان ملل و تکرار اتهامات مجاهدین علیه سران حکومت ایران مداخله خارجی در امور داخلی کشور نیست؟
و آیا هدف آن نیست که کشورهای غربی را تحریک به مداخله چه از نوع سیاسی و چه از نوع نظامیاش در ایران بکنند؟
وانگهی این تغییر چه زمانی خواهد بود؟ بیش از سه دهه است که مجاهدین وعده چنین تغییری را میدهند؟
توریسلی خیال مجاهدین و مخاطبین را یکجا راحت می کند و می گوید: «تغییر در ایران غیرقابل اجتناب دانست و تصریح کرد که کار ما این نیست که زمان این تغییر را مشخص کنیم؛ بلکه این مربوط به تاریخ است، کار ما این است که تضمین کنیم وقتی آن روز فرا برسد، یک ساختار آماده برای برخاستن وجود داشته باشد. این مسئولیت خانم رجوی، سازمان مجاهدین و ما بهعنوان حامیان (آنها) است.»
قضیه کمی بودار است، مجاهدین و حامیانشان به این نتیجه رسیده اند که توان سرنگونی ندارند و از قیام مردمی هم خبری نیست، آنها فقط می خواهند یک حاشیه امن برای زندگی رهبری گروه تروریستی مجاهدین فراهم کنند که آخر عمری بدون هراس از تحت تعقیب قرار گرفتن و بدون آن که کسی از آنها راجع به ادعاهای آن سؤال کند چند صباح دیگری را در غرب زندگی کنند!
وانگهی مریم رجوی تصریح می کند که در ایران اعتراضات مدنی و حداقلی است و به عنوان نمونه به سال ۸۸ اشاره می کند که شعار مردم « رأی من کو؟» اما مجاهدین مداخله کردند و تلاش نمودند شعاری ساختار شکن را به جامعه القا کنند. این اعتراف مریم رجوی نشان می دهد که اولاً جنس اعتراض در ایران ضد حکومتی نیست و دوماً گفته های حکومت راجع به دخالت در اعتراضات واقعیت دارد و تلاش ناکامی صورت گرفته است که اصل نظام را هدف داشته است اما با کنار کشیدن معترضان و جداکردن خط خودشان از این جریان رادیکال به شکست انجامیده است.
با این واقعیت آیا غربی ها همین اندازه گیج و پرت هستند که گروهی که خودش درگیر مسائل داخلی است و در محاصره نارضایتی اعضایش قرار دارد و پرونده ای قطور از نقض حقوق بشر در کارنامهاش وجود دارد و از ناحیه مردم ایران مورد نفرت است را به رسمیت بشناسد؟!
________________________
فاکتها از سخنرانی مریم رجوی در تجمع مجاهدین در پاریس
(پایان)
***
زمان اخراج مریم رجوی از فرانسه و پایان دادن به پیام خشونت و ترور فرا رسیده است
لیست سرلابی اروپایی رجوی تحت عنوان “۲۶۵ نماینده پارلمان اروپا” وجود خارجی نداشت و تقلبی بود
حنیف حیدر نژاد، کیهان لندن: فریبکاریهای مریم رجوی
ظهورنیم بند امام زمان در پاریس/دکترعلیرضا نوری زاده
Radicalisation Awareness (Presentation at the ICSA Conference, Bordeaux, July 2017)
از کمین مجاهدین سر کوچه ها برای کشتار مستشاران امریکائی تا گماشتگی برای جنگ طلبان امریکائی
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=29842
مجاهدین بزرگترین بازنده عملیات تروریستی داعش در تهران
سید حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، دهم ژوئن ۲۰۱۷:… بنظر میرسد مریم رجوی مرزهای وقاحت و دریدگی را در غایت خود در هم نوردیده است. چرا که مردم، این جمله را از زبان کسی می شنوید که خود همراه با مسعود رجوی و دیگر گردانندگان مجاهدین بانیان تروریسم و ترویج خشونت از سال ۱۳۶۰ به این سو در ایران بوده است. یعنی کسی عملیات داعش در تهران را محکوم میکند که خود قرار است در ویلپنت …
Fallout from Iran attacks spells trouble to come in wider Middle East
مجاهدین بزرگترین بازنده عملیات تروریستی داعش در تهران
ایران دیدبان
۱۸ خرداد ۱۳۹۶
در پی حمله تروریستی گروه داعش و به خاک و خون کشیدن تعدادی از مردم بی دفاع کشورمان در شهر تهران سازمان مجاهدین با صدور اطلاعیه ای از قول مریم رجوی آن را محکوم کرد؟!
سیدحجت سیداسماعیلی
عضو پیشین شورای مرکزی مجاهدین و کارشناس علوم سیاسی
در بخشی از این اطلاعیه آمده است: « . . . خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، ریختن خون بیگناهان را تحت هر عنوان محکوم کرد . . . »؟!
بنظر میرسد مریم رجوی مرزهای وقاحت و دریدگی را در غایت خود در هم نوردیده است. چرا که مردم، این جمله را از زبان کسی می شنوید که خود همراه با مسعود رجوی و دیگر گردانندگان مجاهدین بانیان تروریسم و ترویج خشونت از سال ۱۳۶۰ به این سو در ایران بوده است.
یعنی کسی عملیات داعش در تهران را محکوم میکند که خود قرار است در ویلپنت پاریس سالگرد تحمیل خشونت و آغاز ترور های کور در ایران را جشن بگیرد؟!
حمله تروریستی داعش به ایران بعنوان کشوری که پیشگام کمک به کشورهای منطقه در مقابله با این گروه تروریستی بشمار میرود، دور از انتظار نبوده و نیست. هرچند خود این اقدام هم هیچگونه ارزش عملیاتی نداشته و یک عمل کور در کشتن مردم بی دفاع در شهر تهران به شمار می رود اما همچنانکه گفتم با توجه به محکومیت آن از سوی فرد سابقه دار و معلوم الحالی همچون مریم رجوی در خور اهمیت بوده و درس های تاریخی زیادی در بر دارد.
باید گفت: راهی که امروز داعش آنرا طی می کند راهی است که مجاهدین سالها پیش پیموده اند. بمب گذاری، عملیات انتحاری، ترورهای خیابانی، شلیک خمپاره و کشتن زنان و کودکان بی گناه در خیابانهای تهران، و . . . از جمله اقداماتی است که مجاهدین از همان فردای روز سی خرداد ۱۳۶۰ که رجوی اعلام جنگ مسلحانه کرد بر علیه مردم بی دفاع چه در تهران و چه در تعداد دیگری از شهرهای ایران انجام داده اند. نهایتا هم پس از شکست و در اوج ضعف و زبونی به صدام حسین پناه برده و در رکاب ارگانهای اطلاعاتی و ارتش این کشور و در نقش ستون پنجم و برای حفظ حیات خائنانه خود به جنایاتشان ادامه داده اند.
اکنون نیز با توجه به تغییر شرایط منطقه ای و بین المللی تفاله این گروه تروریستی به کشور عربستان سعودی رسیده و مجاهدین سعی میکند تا هرچه در چنته دارد زیر چتر سیاسی و مالی این کشور در خدمت ارباب جدید خود قرار دهند.
بدین ترتیب باید گفت:
۱ – مریم رجوی که در تدارک و آماده سازی گردهمائی پاریس برای سرپوش گذاشتن بر شکست جدی این گروه در انتخابات ۹۶ بود ضربه دیگری را دریافت کرده است. چرا که اقدام تروریستی داعش در تهران یادآور خاطرات تلخ مردم ایران در سالهای دهه شصت با اعلام جنگ مسلحانه و ترور های کور مجاهدین است که وی می خواست سالگرد آنرا جشن بگیرد و این در تناقض آشکار با محکوم کردن اقدام داعش است.
۲ – این اقدام باعث شد تبلیغات گسترده منافقین در همسویی با کشورهای حامی تروریسم در منطقه از جمله عربستان سعودی خنثی شود. چرا که آنها سعی می کردند حضور نیروهای مستشاری ایران در عراق و سوریه را زیر علامت سوال برده و آنرا تحت عنوان دخالت در امور داخلی کشورهای عربی و صدور انقلاب و نه مبارزه با داعش و حتی گسترش داعش تبلیغ کنند. بدین ترتیب تبلیغات مجاهدین نه تنها کارآیی خود را از دست داد بلکه باعث شد یک همبستگی ملی در داخل کشور و یک همبستگی جهانی نیز در محکومیت حمله داعش به ایران بوجود آید و نقش بی بدیل ایران در مبارزه با داعش به همگان ثابت شود.
اعلام یک دقیقه سکوت در شورای امنیت سازمان ملل به احترام حادثۀ تروریستی تهران نیز گویای همبستگی بین المللی برای مقابله با تروریسم و نقش ایران در این عرصه است که به نظر میرسد به مزاق مجاهدین خیلی هم خوش نیامده است.
۳ – انزوای هرچه بیشتر مجاهدین بعنوان یک گروه تروریستی از دیگر ثمرات اتفاق تروریستی در تهران است.
راستی دراین اطلاعیه مریم رجوی از چی می نالد؟
وی در بخش دیگری از این اطلاعیه میگوید: « . . . عملکرد داعش آشکارا به نفع ولایتفقیه است و خامنهای برای برونرفت از بنبست و انزوای منطقهای و بینالمللی قویاً از آن استقبال میکند. بانی و حامی شماره ۱ تروریسم، بدینوسیله میخواهد مزورانه جای جلاد و قربانی را عوض نموده و بانکدار مرکزی تروریسم را قربانی جلوه دهد . . . »
از محتوای پیام مریم رجوی در این اطلاعیه چنین بر می آید که عملیات داعش در تهران خاطرات تلخ مردم از جنایات این گروه در سالهای دهه شصت را خیلی خوب زنده کرده است چیزی که مریم رجوی بشدت از یادآوری آن گریزان است. به همین دلیل وی مجبور شده است برخی از حقایق را علیرغم میل باطنی خود در قالب فرهنگ خاص این گروه و در لفافه بیان کند.
سخن آخر اینکه در چنین شرایطی باید به کشورهای غربی مجددا یادآوری کرد، اگر امروز شهرهای آنها عرصه تاخت و تاز گروه های تروریستی مثل داعش است، و اگر امروز سازمانی با آن همه سابقه جنایت و ترور در حق مردم ایران میتواند در پایتخت برخی از کشورهای اروپایی مثل پاریس گردهمائی تشکیل داده و روز اعلام جنگ مسلحانه و آغاز عملیات انتحاری و ترورهای کور این گروه در ایران را پاس داشته و جشن بگیرد چیزی نیست جز برخورد دوگانه با تروریسم، که لاجرم نتایج زیانبار آن به سوی مردم این کشورها باز خواهد گشت.
(پایان)
***
تو را بر این وقاحت ها که عادت داد؟
از قلاده های طلائی صدام تا قلاده های چرمی تل آویو
از کمین مجاهدین سر کوچه ها برای کشتار مستشاران امریکائی تا گماشتگی برای جنگ طلبان امریکائی
حملات تروریستی داعش در تهران و سکوت مجاهدین خلق در فرانسه
International meeting for ISIL in France (Mojahedin Khalq, MKO, MEK, Rajavi cult)
Rajavi cult attack Peace association in Paris
Debate in the European Parliament ‘What is to be done about the Iranian Mojahedin Khalq (MEK)?’
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=29717
شارلاتانیسم مجاهدین پایانی ندارد
سید حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، چهارم ژوئن ۲۰۱۷:… بعد از گذشت چندین دهه از حیات سازمان، از نظر آقای ابرشمچی مشکل این است که تا بحال کسی مجاهدین را نشناخته است. پس نیاز است بیشتر به مردم ایران و جهان معرفی شود؟ و در این میان از آلترناتیو فرهنگی سخن می گوید؟ باید از ایشان پرسید کدام آلترناتیو فرهنگی؟ سازمانی که حیاتش را به جنگ و خشونت و خونریزی سپری کرده و با بدترین دیکتاتورها …
رمز گشایی از نماد «مهدی ابریشمچی»
شارلاتانیسم مجاهدین پایانی ندارد
سیدحجت سیداسماعیلی، عضو پیشین شورای مرکزی مجاهدین و کارشناس علوم سیاسی
۱۳ خرداد ۱۳۹۶
در تاریخ ۱۱/۰۳/۹۶ سایت مجاهدین گفتگویی با مهدی ابریشمچی تحت عنوان «کهکشان ملی و میهنی بزرگ مقاومت؛ اهمیت و ویژگیها» را درج کرد.
در رابطه با این گفتگو برخی نکات قابل ذکر وجود دارد که ذیلا به برخی از آنها اشاره میگردد.
۱- مهدی ابریشمچی در ابتدای صحبت هایش میگوید: « . . . امسال گردهمایی ویلپنت در ۱ ژوئیه (۱۰تیر ماه) حائز اهمیتی است فراتر از همه سالهای گذشته . . . جهان در حال حاضر درد را میبیند، ولی درمان را نمیبیند. خطر را میبیند ولی راهحل را نمیبیند . . . همانطور که خواهر مریم اعلام کردند: «نه مماشات و نه جنگافروزی خارجی»، بلکه راهحل، مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آنان است- این را ما باید به جهان در این گردهمایی معرفی کنیم. . . . یک راهحل مادی واقعی و قدرتمند . . . » ؟ !!
گفتنی است از سال ۱۳۸۲ و بعد از سقوط صدام حسین و شکست استراتژی «جنگ آزادیبخش نوین» ، مجاهدین به یک راه حل جدید برای سرنگونی نظام رسیدند. اگر در گذشته راه حل سرنگونی رژیم ارتش آزادیبخش با حمایت صدام حسین بود، اما در این مرحله راه حل و بقول مجاهدین استمالت و مماشات در برابر نظام برای کسب امتیازات سیاسی رد شده و در عوض اقدام به تهاجم نظامی علیه ایران توسط غرب و خارج کردن نام سازمان مجاهدین خلق از لیست های تروریستی و باز پس دادن سلاح های ارتش آزادی بخش مستقر در عراق ارائه میگردید که مریم رجوی از آن تحت عنوان راه حل سوم نام می برد.
در این راه حل فرض بر این بود که ارتش آزادی بخش بعد از تسلیح و دریافت لجستیک و پشتیبانی لازم از غرب، از عراق حرکت کرده و پس از مقابله با نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به فتح تهران و برقراری حاکمیت مطلوب خود نائل می آمد. البته در سال ۱۳۶۰ هم مجاهدین می خواستند رژیم را ۶ ماهه و با استراتژی «زدن سرانگشتان» این نظام را سرنگون کنند که نشد.
اکنون نیز بنظر میرسد با توجه به تحولات منطقه و جهان بویژه اخراج مجاهدین از خاک عراق و تبعید آنها به آلبانی رویاهای مریم رجوی تحت عنوان راه حل سوم از هم فرو پاشیده و اکنون در اوج استیصال و درماندگی راه حل دیگری تحت عنوان «نه مماشات و نه جنگافروزی خارجی» را مطرح میکند که صرفا با گردهمائی امسال در ویلپنت پاریس محقق خواهد شد؟ !!
۲ – مهدی ابریشمچی در جای دیگری از صحبت هایش میگوید: « . . . من اینجا میخواهم تأکید کنم که دنیای سیاست، فقط دنیای صحبت نیست، فقط دنیای ارائه تئوریها نیست. بلکه دنیای ارائه راهحل مادی و مشخص است، دنیای قدرت است . . . هر چقدر ما بتوانیم روز اول ژوئیه (۱۰تیر) قدرت این مقاومت را جدیتر و واقعیتر نشان دهیم، رژیم هر چه بیشتر ضربه میخورد.»
سوال اینجاست آیا زمانی که مجاهدین با ارتش آزادیبخش تا دندان مسلح و تحت حمایت تمام عیار مالی و تسلیحاتی صدام حسین نتوانستند کاری کنند، حال می خواهند با یک گردهمائی در ویلپنت پاریس که نصف بیشترش را هم دانشجویان و بی خانمان های کشورهای اروپای شرقی تشکیل میدهد؟ رژیم را سرنگون کنند؟!!!
ضمنا در ارتباط با صحبت های آقای ابریشمچی این سوال هم مطرح میشود که ؛ انتخابات ریاست جمهوری بهترین شرایط برای نشان دادن میزان قدرت سیاسی و نفوذ مجاهدین بر مردم ایران بود. حقا مجاهدین هم با تمام قدرت و توان تشکیلاتی و رسانه ای شان برای پیشبرد خط تحریم انتخابات به میدان آمدند نتیجه چه شد؟ نتیجه حضور ۴۲ میلیون ایرانی پای صندوق های رأی بود. و کسی به خط تحریمی مجاهدین توجهی نکرد ؟
مجاهدین حتما حضور چشمگیر ایرانی ها در جلوی سفارت خانه ها و کنسولگریهای ایران در کشورهای اروپایی را هم دیدید که برای رای دادن صف کشیده بودند. البته آنها هم از فحش و ناسزای های عوامل مجاهدین در فضای مجازی بی نصیب نماندند. حال سوال این است مجاهدین وزن و قدرت سیاسی شان را در میان مردم ایران چگونه ارزیابی می کنند؟ آیا فکر نمی کنید اینگونه برخورد مردم ایران چه در داخل و چه در خارج از کشور نتیجه عملکرد شما طی ۴ دهه گذشته است؟ همان چیزی که رهبران مجاهدین تلاش می کنند روی آن را خاک بپاشند؟
با این اوصاف حال می خواهید با گردهمائی در ویلپنت پاریس جمهوری اسلامی را سرنگون کنید؟ !!
۳ – طرح این جمله از آقای ابریشمچی هم خالی از لطف نیست. وی میگوید: « . . . همانطور که عرض کردم، محصول این شرکت کردن این است که ما این بار درمان و راهحل را روی میز میگذاریم. ولی درمانی که فقط جنبه پتانسیل و جنبه بالقوه ندارد. بالفعل است، مادی و قدرتمند است، توان دارد و میتواند ایران را آزاد و این رژیم را سرنگون کند . . .»
یعنی استراتژی جنگ آزادیبخش نوین و چندین سال جنگیدن در کنار نیروهای صدام حسین و کشتن سربازانی که با نیروهای متجاوز عراقی می جنگیدند، پیشنهاد بمباران شهرهای ایران به صدام حسین توسط رجوی و . . . کارساز نبود، حال با عبور از همه این مراحل تازه شما فهمیدید که درمان و راه حل چیست و برای اولین بار می خواهید در ویلپنت پاریس آن را روی میز گذاشته و ایران را آزاد کنید؟ !! جل الخالق به این همه هوش و نبوغ سیاسی و استراتژیکی.
۴ – جمله زیر را توجه کنید. آقای ابرشمچی میگوید: «. . . وقتی ما مجاهدین میگوییم اسلام انقلابی یا وقتی میگوییم آلترناتیو فرهنگی، خب مردم ما الآن این را در صحنه ایران به خوبی میدانند، ولی این را باید در صحنه بینالمللی هم ارائه کنیم تا در گام بعدی به تدریج این مقاومت مورد حمایت قرار گیرد و به رسمیت شناخته شود . . .».
بعد از گذشت چندین دهه از حیات سازمان، از نظر آقای ابرشمچی مشکل این است که تا بحال کسی مجاهدین را نشناخته است. پس نیاز است بیشتر به مردم ایران و جهان معرفی شود؟ و در این میان از آلترناتیو فرهنگی سخن می گوید؟ باید از ایشان پرسید کدام آلترناتیو فرهنگی؟ سازمانی که حیاتش را به جنگ و خشونت و خونریزی سپری کرده و با بدترین دیکتاتورهای منطقه یعنی صدام حسین همکاری کرده و حال در زیر قبای شاه سعودی خزیده و هرگز از عملکرد خود نیز ابراز پشیمانی نکرده و دهها ترور و آدم کشی، سوزاندن اعضای خود، زندان و شکنجه در سازمان را در پرونده خود دارد آیا جایی برای سخن گفتن از آلترناتیو فرهنگی وجود دارد؟
ضمن اینکه باید از ایشان پرسید مگر شما کم لابی گری کردید؟ مگر کم پولها برای بدست آوردن حمایت سیاسی در عرضه بین المللی هزینه کردید؟ آیا می خواهید بیشتر از اینها شناخته شوید؟
۵ – شارلاتانیسم مجاهدین پایانی ندارد. مهدی ابریشمچی می گوید: «. . . اجباراتی که همین خلق و همین مقاومت به خامنهای تحمیل کرده بود، او را مجبور کرد که برود به سراغ رئیسی. چون هیچ جواب دیگری وجود نداشت . . . آنچه که اتفاق افتاد این بود که خامنهای در گامی که میخواست بردارد، شکست خورد . . . بنابراین ما داریم به سمت ویلپنت میرویم. . . ».
ابریشمچی اصلا از این نمی گوید که مردم به هیاهوی تحریمی مجاهدین هیچ توجهی نکردند و علیرغم تبلیغات گسترده تحریم انتخابات، پای صندوق های رای رفتند. ابریشمچی تلاش می کند با سفسطه از کنار موضوع انتخابات بگذرد و «شکست خامنه ای» را مطرح کند. فرض کنیم همین حرف ایشان درست باشد. یعنی خامنه ای می خواست آقای رئیسی را رئیس جمهور کند ولی مردم و به زبان شما خلق این شکست را بر خامنه ای تحمیل کردند. ولی نگفتید همین خلق با شما چه کردند و با حضور گسترده رای خود را به آقای روحانی دادند. شما نگفتید از نظر مردم و خلق چه جایگاهی در این انتخابات داشتید؟
باید گفت شرایط فعلی سردرگمی مجاهدین، ناشی از وضعیت خراب گذشته است که لاجرم آنها را گرفتار سندروم «… و اما پاکستان» و یا بعبارتی سندروم « . . و اما ویلپنت پاریس» کرده است.
۶ – مهدی ابریشمچی میگوید: «. . . وقتی که ما صحبت از شقه در نظام میکنیم، معنیاش یک شکست استراتژیک است. یک شکست جدی که با بود و نبود رژیم رابطه دارد . . . ».
باید گفت رهبران مجاهدین برای شانه خالی کردن از پاسخگویی به انبوه سوالات اعضا و هوادران سازمان در قبال تحولات سیاسی در ایران از یک سو و سرپوش گذاشتن بر شکست های خطی – استراتژیک سازمان از سوی دیگر به عناوینِ همچون ؛ یک سره، دو سره کردن و سه سره شدن حاکمیت و یا “جنگ گرگ ها” ، “جنگ قدرت” و تضاد جناح ها و اکنون شقه در راس نظام متوسل شده و آنها را دستمایه تحلیل ها و پیش بینی های سراب گونه خود قرار میدهد.
اهمیت این دستاویزها و توجیه فضای باز سیاسی بوجود آمده در ایران برای رجوی آنقدر جدی بوده و هست که هر از چندی با تاکید روی این مبنا و یادآوری، تشکیلات را همچنان در مواجه با پرسش های کلیدی مجاب و به سکوت وادار میکند.
اگر بخواهیم خاستگاه تحلیل های سیاسی او را دریابیم باید روی مولفه فریبکاری سیاسی با هدف فرار از پاسخگویی وی انگشت گذاشته شود که در نوع خود بی نظیر است.
در آخر هم ابریشمچی در مقابل این سوال ساختگی که: عده بسیار زیادی از هموطنانمان، بینندگان سیمای آزادی از داخل کشور هستند که بهدلیل خفقان و اختناقی که وجود دارد، نمیتوانند در این گردهمایی شرکت کنند. . . چه نقش و وظیفهیی متوجه آنها میتواند باشد؟ در نهایت عجز و درماندگی میگوید: « . . . هموطنانی که در داخل ایران هستند، به خوبی میتوانند هممیهنان در خارج کشور را تشویق به حضور در گردهمایی کنند. اگر کسی را میشناسند، او را تشویق کنند به اینکه بیاید و در این گردهمایی شرکت کند . . . ».
بنابراین باید گفت وضعیت فعلی و التماس برای حضور حتی یک ایرانی در این گروهمایی ضمن اینکه حاصل چندین دهه خیانت و وطن فروشی و جنایت در حق مردم و اعضای سازمان است ضمنا تلاشی است برای پر کردن خلاء شکست خط «تحریم انتخابات» که با حضور ۴۲ میلیونی مردم ایران محقق شد.
(پایان)
***
نگاهی به گزارش عملیات جاری مهدی ابریشمچی؛ بیمسئولیتی، خیانت و جنایت
مهدی ابریشمچی را بیشتر بشناسیم!
مسعود رجوی، مهدی ابریشمچی، ژنرال حبوش و کشتار اکراد عراقی
رمز گشایی از نماد «مهدی ابریشمچی»
گزارش سحر، ۲۰۰۹: پادگان مریم رجوی (فرانسه) از بیرون و از درون
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=29464
انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ و استیصال رهبران مجاهدین
حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، بیست و یکم می ۲۰۱۷:… مجاهدین که با شعار تحریم انتخابات به میدان آمده بودند و تمام توان تبلیغاتی خود را صرف پیشبرد آن کرده بودند خیلی از واقعیت ها را در مورد مجاهدین و رهبران آن برملا کرد، از جمله: ۱٫ انتخابات ریاست جمهوری بنوعی زورآزمایی مجاهدین با نظام هم محسوب میشد. مردم بی اعتنا به انبوه و دیوانه وار تبلیغات ضدانتخاباتی و تحریم آن از سوی این گروه پای صندوق های رای رفته و رای دادند …
باز هم سرفصل انتخابات (نامه وارده، تیرانا، آلبانی)ا
انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ و استیصال رهبران مجاهدین
انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ خیلی از واقعیت ها را در مورد مجاهدین به نیز نمایش گذاشت و آنان را بیش از پیش در نزد مردم ایران و ایرانیان خارج از کشور بی آبرو کرد.
حجت سیداسماعیلی عضو سابق شورای مرکزی مجاهدین و کارشناس علوم سیاسی
مجاهدین که با شعار تحریم انتخابات به میدان آمده بودند و تمام توان تبلیغاتی خود را صرف پیشبرد آن کرده بودند خیلی از واقعیت ها را در مورد مجاهدین و رهبران آن برملا کرد، از جمله:
۱٫ انتخابات ریاست جمهوری بنوعی زورآزمایی مجاهدین با نظام هم محسوب میشد. مردم بی اعتنا به انبوه و دیوانه وار تبلیغات ضدانتخاباتی و تحریم آن از سوی این گروه پای صندوق های رای رفته و رای دادند.
۲٫ از نظر مجاهدین هر کسی در انتخابات شرکت کند یا مزدور نظام است و یا حداقل از وابستگان آن محسوب می شود. بنابراین ۴۰ میلیون به حرف رهبران مجاهدین گوش نکردند. بنابراین براساس منطق مجاهدین آنان باید کشته شوند. یعنی مجاهدین باید ۴۰ میلیون ایرانی را اعدام کنند.
۳٫ مجاهدین بخوبی فهمیدند که چقدر در ایران پایگاه اجتماعی دارند. سوال اینجاست اگر هواداران این گروه بدلیل جو امنیتی و پلیسی نمی توانستند در خیابانها عرض اندام کنند آیا نمی توانستند رای سفید دهند؟ و یا اصلا رای ندهند و براساس خط آنان انتخابات را تحریم کرده و در خانه هایشان بمانند؟
۴٫ ایرانیان خارج کشور هم با حضور در پای صندوق های رای در سفارتخانه ها و یا کنسولگری های ایران در خارج کشور رای خود را به صندوق ها ریختند که در اوج ناباوری با بدترین فحش و ناسزاهای اعضا و عناصر این گروه که تعداد آنها به چندین نفر می رسید در مقابله با این موج در مقابل سفارت خانه ها جمع شده بودند مواجه شدند. یعنی در منطق مجاهدین صحبت از دموکراسی آزادی این است که فقط آنان یکطرفه حرفهایشان را بزنند اگر کسی برخلاق میل آنها عمل کند مزدور است؟!
آیا خود این عمل حاکی از این نیست که رهبران مجاهدین هرگز معتقد به آزادی و دموکراسی نیستند؟ یعنی مرگ خوب است برای همسایه.
در اینجا یک سوال دیگر نیز مطرح میشود و آن اینکه چرا از «ایرانیان آزاده»ای که به گفته مجاهدین با جمعیت های یکصد هزاری نفری در کنفرانس های ویلپنت و بورژه پاریس شرکت کرده بودند در این انتخابات و برای مقابله با رای دهندگان در جلو سفارتخانه های «رژیم» خبری نبود؟
***
زمین گیر شدن مریم رجوی در آلبانی و واکنشی از سر استیصال
Elona Gjebrea përgëzon Marjam Raxhavin për mbajtjen e skllevërve modernë në Tiranë
جشن نوروزی در تیرانا، در هیاهوی مریم مهر تابان
شهید فروشی (اهدای کتاب شهدای مجاهد خلق به جان مک کین)ا
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=28659
نگاهی به جایگاه زنان در تشکیلات مجاهدین – به بهانه روز جهانی زن
سید حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، اول مارس ۲۰۱۷:… حال اگر فارغ از هر تعصبی و از دید یک ناظر بی طرف و البته منصف اگر بخواهیم وضعیت زنان در جمهوری اسلامی ایران و تشکیلات فرقه ای مجاهدین را مقایسه کنیم آیا غیر این است که بگوییم زنان در ایران هزار بار بهتر از زنان در بند مجاهدین زندگی می کنند؟ بدین ترتیب باید گفت مناسبت ۸ مارس و بزرگداشت …
هشتم مارس روز جهانی زن یادواره ی تمام زنان مظلوم دنیاست
مصاحبه خانم مریم سنجابی با مسعود خدابنده. وضعیت روحی روانی مسعود و مریم رجوی
نگاهی به جایگاه زنان در تشکیلات مجاهدین
به بهانه روز جهانی زن:
مریم رجوی هر ساله تلاش میکند با دادن پیام های غرب پسندانه بمناسبت روز جهانی زن مناسبات بغایت ارتجاعی و فرقه ای درون مجاهدین را ماله کشی سیاسی کند.
سیدحجت سیداسماعیلی، عضو پیشین شورای مرکزی مجاهدین و کارشناس علوم سیاسی،
۱۱ اسفند ۱۳۹۵
هشتم مارس، روز جهانی زن در بسیاری از کشورهای جهان گرامی داشته می شود. ۸ مارس روزی است که زنان جهان بدون توجه به گرایشات مختلف فکری، عقیدتی،نژادی و… به یادآوری موفقیت ها و دستاوردهایشان می پردازند.
شرایط کاری سخت و غیر انسانی با دستمزد کم کارگران زن در اوایل قرن بیستم آنان را وادار به مبارزه علیه این بی عدالتی به شکل سازمان یافته و منظم نمود تا چنین روزی خلق و گرامی داشته شود.
اگر در آن زمان تنها استثمار نیروی کار زنان عامل بی عدالتی و قیام آنان شناخته میشد، در قرن حاضر اما با ظهور فرقه های خطرناکی از جمله سازمان مجاهدین، داعش، بوکوحرام و… بیش از پیش زنان را در معرض انواع تجاوزات و فشارهای روحی و روانی و جنسی و مالی قرار داده است که بسا هولناک تر از گذشته شلاق بی رحمی رهبران فرقه گرا را بر تن زنان فرود می آورد.
در تاریخ معاصر ایران نیز تشکیلات فرقه ای مجاهدین، برگی تاریک و سیاه از رفتارهای جنون آمیز و جنایتکارانه آنان بر زنان در بند این گروه محسوب میشود.
مریم رجوی هر ساله تلاش میکند با دادن پیام های غرب پسندانه بمناسبت روز جهانی زن مناسبات بغایت ارتجاعی و فرقه ای درون مجاهدین را ماله کشی سیاسی کند.
امسال نیز همانند سالهای قبل وی تلاش کرد در تعریف و تمجید از جایگاه زنان در تشکیلات فرقه ای مجاهدین پیش از پیش فرافکنی کند.
در همین رابطه پیام مورخه ۱۰/۱۲/۹۵ مریم رجوی به شرکت کنندگان گردهمایی روز جهانی زن در پارلمان انگلستان از جمله عوام فریبی های کلیشه ای و تکرار مکررات هر ساله وی محسوب میشود.
ولی طنز تلخ تاریخ در این است، همان کسی که عامل اصلی این همه ظلم و جنایت بر علیه زنان اسیر در بند این فرقه است حال خود را یک فمنیست و پرچمدار آزادی زنان در ایران می داند.
در بخشی از پیام مریم رجوی آمده است: «… زنان بهطور سیستماتیک (در ایران) سرکوب میشوند… بهدلیل عدم رعایت حجاب اجباری دستگیر میشوند. بر اساس قانون، زنان باید تابع همسرشان باشند، از حق طلاق محروماند …»
(آیت اله) خامنهای، در شهریورماه امسال در بیانیهای اعلام کرد که «نقش زنان مادری و خانهداری است و نقش مردان پدری و اقتصادی است. وی همچنین خواستار تقویت سیاستهای دولتی برای افزایش فرزندآوری مادران شد.»
وی سپس ادامه میدهد: « …در برابر این وضعیت ما برای برابری زنان با مردان بهپاخاستهایم… . ما برای آزادی و حق انتخاب آزادانه زنان در رابطه با پوشش، ازدواج و حق طلاق برخاستهایم …»
در اینجا این سوال مطرح میشود؛
آیا تشکیلاتی که در آن حجاب اجباری وجود دارد، و حتی زنان غیر مذهبی هم باید حجاب داشته باشند، آیا در تشکیلاتی که طلاق اجباری بر زنان و مردان آن اعم از مذهبی و غیر مذهبی تحمیل میشود، آیا در تشکیلاتی که هیچگونه مزدی در قبال انجام کار دریافت نمی شود، در تشکیلاتی که خانواده هیچ مفهومی ندارد و ازدواج یک عمل زشت و قبیح شناخته میشود، آیا در تشکیلاتی که زنان بطور سیستماتیک مورد تجاوز جنسی رهبر فرقه قرار میگیرند، آیا در تشکیلاتی که مادر بودن جرم محسوب شده و حق دیدن فرزندان خود را ندارند، در تشکیلاتی که خانواده اعضای در بند این گروه مزدور و دشمن خطاب میشوند، جایی برای ادعاهای مریم رجوی وجود دارد؟
ضمن اینکه باید گفت؛ اگر در پیام مریم رجوی بیش از هر موضوع دیگری بر حق طلاق زنان از مردان تاکید شده است، باید علت آنرا در آموزه های ایدئولوژیکی این فرقه براساس «انقلاب ایدئولوژیک» که روی طلاق اجباری تاکید دارد، جستجو کرد.
حال اگر فارغ از هر تعصبی و از دید یک ناظر بی طرف و البته منصف اگر بخواهیم وضعیت زنان در جمهوری اسلامی ایران و تشکیلات فرقه ای مجاهدین را مقایسه کنیم آیا غیر این است که بگوییم زنان در ایران هزار بار بهتر از زنان در بند مجاهدین زندگی می کنند؟
بدین ترتیب باید گفت مناسبت ۸ مارس و بزرگداشت هر ساله آن از سوی مریم رجوی ، ابزاری برای پیش برد اهداف فرقه گرایانه و نقابی برای مخفی کردن جنایات این گروه بر علیه زنان اسیر در بند مجاهدین است.
نگاه ابزاری و لذت جویانه رهبر مجاهدین به زنان که از ایدئولوژی فرقه ای این گروه نشئت می گیرد به مراتب بدتر و هولناک تر از ظلمی است که در اوایل قرن بیستم در حق زنان کارگر اعمال میشد.
اگر در آن روزگار تنها نیروی کار زنان در مقابل پولی اندک مورد استثمار واقع میشد، در تشکیلات مجاهدین اما، علاوه بر نیروی کار، که هیچ مزدی در قبال آن دریافت نمی شود، جسمشان، عقایدشان ، احساسات و عواطفشان هم مورد استثمار قرار میگیرد.
به بیان بهتر، در ایدئولوژی فرقه ای مجاهدین؛ لذتگرایی از زنان از یک سو و نیروی کار، فکر، احساسات و عواطف آنان از سوی دیگر مورد استثمار تمام عیار رهبران مجاهدین قرار میگیرد که هولناک ترین نوع نگاه به موجوی بنام زن در تشکیلات مجاهدین است که می توان گفت در تاریخ ایران بی سابقه است.
رهبران فرقه مجاهدین به بهانه هویت بخشیدن به زن و برقراری تساوی حقوقی متناسب با جنس مرد، زیر نقاب «انقلاب ایدئولوژیک» و برای رسیدن به اهداف کثیف فرقه ای این گروه، عملا هویت انسانی را از زن گرفته اند. و از او ابزاری دوگانه ساخته اند تا به مانند یک کالای سرگرم کننده جنسی در قالب «شورای رهبری» برای مسعود رجوی و عاملی برای سرکوب در پائین هرم تشکیلاتی بکار گرفته شود. به گونه ای که زنان در تشکیلات مجاهدین دیگر نه آن جایگاه زن بودن را دارا هستند و نه حتی در خیلی از موارد، جایگاه یک انسان را. و این هم به دلیل لگد مال شدن ارزشهای اخلاقی و انسانی در این گروه است.
این یعنی برده داری نوین از زن در قالب یک ایدئولوژی فرقه ای در قرن بیست و یکم که هنوز ابعاد هولناک آن زیاد برای مردم ما روشن نیست و به نظر میرسد حتی زنان جدا شده از «شورای رهبری» این فرقه هم بدلیل حجب و حیایی که در زنان جهان سومی بویژه از نوع ایرانی آن وجود دارد نتوانسته اند تمامی زشتی های انجام شده در حق زنان در بنده این گروه را به روشنی بیان کنند.
طلاق های اجباری، به بند کشیدن احساسات زنانه و حس مادری و دور ساختن مادران از فرزندانشان ، مجبور کردن آنان برای تن فروشی در دکان مکاره رهبری این گروه، درآورن رحم زنان برای رساندن آنان به آنچه که در مجاهدین «قله رهایی» خوانده میشود، مجبور ساختن آنان به پوشیدن لباس های یکدست، اجتناب از هرگونه آرایش و نظافت شخصی که به زیبایی آنان ختم میشود، جداسازی جنسیتی شدید از جمله؛ نگهداری زنان در قلاعی که اطراف آنها با سیم های خاردار پوشانده شده، ضابطه تردد دو نفره زنان، ورزش کاملا در مکان های سرپوشیده، اجباری بودن انجام کارهای سخت و یدی زمخت و خشن بودن زنان بنحویکه باید از آنها چهره ای مردانه ساخته شود، اجبار برای داشتن برخوردهای خشن با مردان، داشتن محل جداگانه در سالن های غذاخوری، ممنوعیت سوار شدن زنان به خودروی مردان و بالعکس و نهایتا تلاش برای ملیتاریزه کردن زنان، از جمله قوانین سخت و طاقت فرسایی است که طی بیش از سه دهه گذشته به زنان در تشکیلات مجاهدین تحمیل شده است.
بدین ترتیب با عرض پوزش از مخاطبین این نوشتار، باید گفت یکی از عوارض جانبی این گونه محرومیت ها و محدویت ها، علاوه بر بیماریهای روحی و روانی و جسمی، از جمله سرطان، رواج نگهداری سگ و گربه در بین زنان فرقه جهت رفع مشکلات جنسی و یا رونق هم جنس گرایی و برخی روابط پنهانی با مردان طی سالهای برپایی قرارگاه اشرف در خاک عراق بوده است.
بنابراین همچنانکه قبلا هم گفته ام؛ هر چند سرطان اصلی ترین عامل مرگ و میر زنان و همچنین مردان طی سالهای اخیر در تشکیلات مجاهدین بوده است ولی باید گفت قبل از آن که آنان با این بیماری ها دست و پنجه نرم کنند براساس آموزه های ایدئولوژیکی رهبران فرقه گرای مجاهدین در مسیری قرار می گیرند که بطور سیستماتیک به کام آن فرستاده می شوند.
حال مریم رجوی هرچقدر دنبال صدور اطلاعیه های پر طمطراق در روز جهانی زن و قبل از آن باشد و تلاش کند با فرافکنی و دروغ به دفاع از حقوق زنان، نه تنها در ایران بلکه در جهان مشغول شود و بطور وارونه یک ترقی انحصارگرایانه از مکتب و فرقه این گروه را به جهانیان عرضه کند ولی در مقابل؛ آنقدر سند و مدرک ثبت شده و شاهدان زنده در این رابطه وجود دارند که هرگز اجازه نخواهند داد تا جنایات رهبران مجاهدین در حق زنان در بند این گروه به فراموشی سپرده شود.
بعنوان حسن ختام در رابطه با وضعیت فلاکت بار زنان در درون تشکیلات مجاهدین به یک سند که توسط پایگاه “ویکی لیکس” [Wikileaks] در سال ۲۰۰۸ افشاگری شده اشاره می کنم.
پایگاه “ویکی لیکس” [Wikileaks] که به افشاگری موارد محرمانه دنیای سیاست مشهور است ، در گزارشی به افشای مذاکرات دولتمردان آمریکایی پرداخته است که در آن اشارات زیادی به نقض فاحش حقوق بشر در مناسبات مجاهدین بویژه در ارتباط با زنان دارد که در خور توجه است.
در بخشی از این اسناد محرمانه تحت عنوان « ادامه ابقای سازمان مجاهدین در لیست گروههای تروریستی (FTO) از سوی آمریکا (۸ ژانویه ۲۰۰۸)» آورده شده است:
” …با اینکه سازمان خود را علنا جایگزین دموکراتیکی برای رژیم کنونی تهران معرفی میکند اما خصوصیات فرقه ای این سازمان در سؤ رفتار جسمی و روحی با اعضای خود، عکس این ادعا را نشان میدهد. سازمان ، تحت رهبری تیم زن و شوهری مسعود و مریم رجوی، سازمانی بشدت تحت مدیریت زنان است که از تساوی حقوق زن و مرد دم می زند ، اما در احترام به حداقل های حقوق انسانی اعضایش، چه زن و چه مرد، ناکام مانده است . طبق قوانین نظامی سازمان، اعضا به اجبار طلاق گرفته اند و داشتن دوستی های عادی زن و مرد و یا هرگونه دوستی شخصی برایشان ممنوع است در حالی که خود مسعود و مریم با هم ازدواج کرده اند. در اردوگاه اشرف هیچ کس زندگی نمی کند. اعضای فراری سازمان ، از جلسات منظم اعتراف، ارعاب، برداشتن اجباری رحم، شستشوی مغزی و جداسازی از اعضای خانواده، حکایت ها دارند …”
پایان
***
نامه سرگشاده به خانم ها سوزانا کلاین و کارولاین هاوارت، خیریه “زنان در جهان”
روز جعلی زن در ویترین مردانه مریم رجوی (از جعل تاریخ تا توهین به زنان ایرانی)
بمناسبت ۸ مارس (روز جهانی زن) و خشونت طلبی های مریم رجوی
فرانسه و آلبانی از برنامۀ روز زن فرقۀ رجوی در سالنهای عمومی جلوگیری کردند (۲۰۱۶)
افشای دروغ بزرگ باندرجوی در باره لایحه دفاعی کنگره آمریکا
تابلوی ورود ممنوع پارلمان انگلیس مقابل منافقین
همچنین:
۲۰۱۷/۰۶/۰۴ شارلاتانیسم مجاهدین پایانی ندارد
سید حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، چهارم ژوئن ۲۰۱۷:… بعد از گذشت چندین دهه از حیات سازمان، از نظر آقای ابرشمچی مشکل این است که تا بحال کسی مجاهدین را نشناخته است. پس نیاز است بیشتر به مردم ایران و جهان معرفی شود؟ و در این میان از آلترناتیو فرهنگی سخن می گوید؟ باید از ایشان پرسید کدام آلترنا
۲۰۱۷/۰۵/۲۱ انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ و استیصال رهبران مجاهدین
حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، بیست و یکم می ۲۰۱۷:… مجاهدین که با شعار تحریم انتخابات به میدان آمده بودند و تمام توان تبلیغاتی خود را صرف پیشبرد آن کرده بودند خیلی از واقعیت ها را در مورد مجاهدین و رهبران آن برملا کرد، از جمله: ۱٫ انتخابات ریاست جمهوری بنوعی زورآزمایی مجاهدین با نظام هم محسوب م
۲۰۱۷/۰۳/۰۱ نگاهی به جایگاه زنان در تشکیلات مجاهدین – به بهانه روز جهانی زن
سید حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، اول مارس ۲۰۱۷:… حال اگر فارغ از هر تعصبی و از دید یک ناظر بی طرف و البته منصف اگر بخواهیم وضعیت زنان در جمهوری اسلامی ایران و تشکیلات فرقه ای مجاهدین را مقایسه کنیم آیا غیر این است که بگوییم زنان در ایران هزار بار بهتر از زنان در بند مجاهدین زندگی می کنند؟ بدین ترتیب باید گفت منا
۲۰۱۶/۱۰/۲۵ ۳۰ مهر ۱۳۷۲ و داستان ریاست جمهوری مریم رجوی، سرپوشی برای ماهیت خشونت طلبی مجاهدین
سید حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، بیست و پنجم اکتبر ۲۰۱۵:… سازمان مجاهدین طی سالهای گذشته تلاش کرد با به اتمام رسیدن عمر سیاسی مسعود رجوی با هیاهو و جنجال های تبلیغاتی از مریم رجوی (قجر عضدانلو) با پست بی محتوای ریاست جمهوری اش که با تکرار طرحهای کهنه دگماتیستی در قالب «شورای ملی مقاومت» و شعارهای بشدت
۲۰۱۶/۰۴/۲۹ «رهبر» سازی مجدد، تلاش بی حاصل باند رجوی
سید حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، بیست و نهم آوریل ۲۰۱۶:… بنظر میرسد منفوریت شدید مجاهدین در میان مردم بویژه نسل جدید در ایران بواسطه افشاگریهای انجام شده از یک سو و عدم حضور طولانی مدت رهبر این گروه در انظار عمومی بواسطه ترس از دستگیری از سوی دیگر، مجموعا باعث شده است تا رهبران این گروه به این نوع از تبل
۲۰۱۶/۰۴/۱۳ روز جهانی کارگر و بازیهای تبلیغاتی مجاهدین
سید حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، سیزدهم آوریل ۲۰۱۶:… با تکیه بر انبوه تجربه در سالیان گذشته و شناخت کافی از مجاهدین، باید گفت: تبلیغات مجاهدین از آنجائیکه صرفا برای مصرف داخل تشکیلات است و مردم ایران هیچ نقشی در آن ندارند، همیشه از خود مجاهدین شروع و به خو
۲۰۱۶/۰۴/۰۹ گروه تروریستی مجاهدین در سال۹۴، باندرجوی درماندهتر از همیشه!
سید حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، نهم آوریل ۲۰۱۶:… نتیجه اینکه : ۱ – تغییر فاز از موضوع فعالیتهای هستهای به بحث حقوق بشر در ایران از فردای توافق وین توسط مجاهدین را میتوان تنها بهانه برای ادامه فعالیت تبلیغاتی این گروه در مقابل بر باد رفتن آرزوی ده سالهی در گرفتن
۲۰۱۶/۰۴/۰۶ محمد اقبال، محصول ایدئولوژی رجوی
سیدحجت سیداسماعیلی، ایران اینترلینک، ششم آوریل ۲۰۱۶:… هر چند استفاده از افراد لمپنی مثل آقای محمد اقبال توسط رهبران مجاهدین بر علیه منتقدین خود، ناشی از پیسی و درماندگی این گروه است. ولی فرهنگ بکار گرفته شده توسط این شخص درخور توجه و البته مایه تاسف و ابراز شگفتی
۲۰۱۶/۰۳/۲۶ شعار جدید مجاهدین در سال ۱۳۹۵، «سرافرازی» بجای «سرنگونی»
سید حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، بیست و ششم مارس ۲۰۱۶:… به همین دلیل و برای کاستن از آبرو ریزی بیشتر ، یک سین دیگر تحت عنوان «س= سرفرازی» به سفره هفت سینش اضاف کرد تا ضمن کمرنگ کردن شعار سرنگونی، خود را نیز از زیر بار قول سرنگونی به اعضا و هواداران این سازمان خلاص کند. البته نا گفته
۲۰۱۶/۰۳/۱۱ صورت مجاهدین با آتش چهارشنبه سوری هم سرخ نمیشود
سید حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، یازدهم مارس ۲۰۱۶:… ولی آنچه قابل تامل است تناقض آشکار در رفتارهای دیوانهوار این گروه است. مجاهدین به خوبی میدانند که برگزاری مراسمهای ملی و آئینی و باستانی هیچ نقطه تلاقی با مشروعیت نظام حاکم ندارد. ولی بدلیل نیازِ مبرمِ درون گروهی، رهبران
۲۰۱۶/۰۳/۰۳ سرنگونی ؛ استراتژی یا وسیله فریب اعضا
سید حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، سوم مارس ۲۰۱۶:… «سرنگونی»، سال هاست که به یک شعار بی مصرف و بی محتوا که توسط رهبران نادان این گروه سر داده میشود تبدیل شده است و چیزی که از آن باقی مانده تنها یک نوشته بر روی یک تکه کاغذ است که هر سال بر سفره هفت سین مجاهدین تحمیل میشود. ت
۲۰۱۶/۰۲/۲۷ وقتی که قافیه برای رهبران مجاهدین تنگ میآید
سید حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، بیست و هفتم فوریه ۲۰۱۶:… اکنون این سوال پیش میآید اگر واقعاً اینطور بود و رهبران مجاهدین چنین پیشبینی را در خصوص انتخابات میکردند و چنین اخباری بدست آنان میرسید، چرا با صدور اطلاعیهای آنرا رسماً تحریم نکردند تا نتایج بهتری از این ه
۲۰۱۶/۰۲/۱۵ نخ نما شدن خط تحریم انتخابات؛ بی اعتباری سیاسی باندرجوی
سید حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، پانزدهم فوریه ۲۰۱۶:… حال در ورای همه این بازی های کودکانه و عوام فریبانه این سوال پیش می آید که چرا رهبر کوتوله و خود خوانده مجاهدین در آستانه انتخابات ایران اطلاعیه ای رسمی صادر نکرده و شخصا آنرا تحریم نمی کند و به جوانان خط نمیدهد که ش
۲۰۱۶/۰۲/۱۲ یافتن بهانه برای اضمحلال تاریخی مجاهدین؛ چوبهای زیر بغل رجوی چه می گویند؟
سید حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، هشتم فوریه ۲۰۱۶:… بدین ترتیب رجوی سعی کرد با پاک کردن صورت مسئله بر اشتباهات تاریخی اش سرپوش بگذارد.البته کار بدین جا ختم نشده، تازه به دوران رسیدههایی هستند که می خواهند بعنوان چوب زیر بغل رجوی عمل کنند و خطاهای دهههای گذشته …
۲۰۱۶/۰۱/۲۱ مجاهدین و برجام؛ پایان عمر سیاسی باند رجوی
سید حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، بیست و یکم ژانویه ۲۰۱۶:… اجرای برجام بایان عمر سیاسی مجاهدین نیز هست چرا که جایگزین کردن یک حرکت تاکتیکی مثل موضوع حقوق بشر با موضوع هسته ای – که سرمایه گذاری عظیم چندین ساله استراتژیکی سازمان برای شروع جنگی دیگر در منطقه بوده – یک فریب سیاسی بیش نیست و صرفا مص
۲۰۱۵/۱۲/۰۹ روز دانشجو و وضعیت فلاکت بار مجاهدین
سید حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، نهم دسامبر ۲۰۱۵:… و بالاخره روز ۱۶ آذر هم رسید و کسی به فریب کاریهای مجاهدین گوش فرا نداد و هیچ اتفاق خاصی هم که مجاهدین وعده آنرا می دادند نیفتاد و یک بار دیگر رهبری مجاهدین بور شد. وضعیت مجاهدین به مثابه آن کبکی است که سرش را زیر برف کرده و فکر میکند ک
۲۰۱۵/۱۰/۱۸ هیولایی که در مکتب مجاهدین پرورش یافت
سید حجت سید اسماعیلی، ایران اینترلینک، هجدهم اکتبر ۲۰۱۵:… اگر آنچه را که مجاهدین در این اطلاعیه مدعی اند، رژیم بر سر خانواده مثنی آورده است باید دید خود مجاهدین چه بلایی بر سر تنها عضو حاضر از این خانواده در تشکیلات مجاهدین آورده اند. البته ممکن است خانواده این فرد هنوز ندا
۲۰۱۵/۰۹/۱۳ آب در آسیاب رجوی (پاسخی به نوشتار آقای هادی افشار)
سید حجت سید اسماعیلی (بهرام)، سیزدهم سپتامبر ۲۰۱۵:… انگار این آقایان از همکاری های اطلاعاتی، جاسوسی و مزدوری مجاهدین برای صدام حسین و دیگر کشورها بی خبر بوده و هیچ حرفی برای گفتن ندارند. امیدوارم خدای ناکرده اروپا نشینی ، پز مبارزه با رژیم دادن و با ذره بین دنبال فاکت ها و دلایل عبور از مرزبندی
۲۰۱۵/۰۸/۱۸ کمپین حمایت از صلح برای ایران و سکوت ذلت بار مجاهدین
سید حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، هجدهم اوت ۲۰۱۵:… آنچه در خصوص کمپین حمایت از صلح برای ایران و سکوت رسانهای معنیدار مجاهدین قابل ذکر است اینکه ؛ مبتکران این کمپ
۲۰۱۵/۰۷/۲۹ چرخ و دندهای توافق وین و جیغ های بنفش مسعود رجوی
سید حجت سید اسماعیلی، ایران دیدبان، بیست و نهم ژوئیه ۲۰۱۵:… رجوی به شدت از توافق وین سرخورده شده است و به برخورد دوگانه غرب در خصوص وضعیت عراق و ایران اشاره میکند و اینکه چرا آمریکا بر سر تسلحیات عراق به این