دنیای اقتصاد، بیست و یکم نوامبر 2021:… فهمیدم هدف اینها درهمکوبیدن فضای آرامشّبخش ایران بعد از انتخابات است و مخصوصاً اینکه منافقین هم نوشتند این جانیِ آدمکش شناسایی شد، دفتر او در فلان جا است، شماره دفتر او هم فلان شماره است و از این چرندیات. فهمیدم چرندیات مجاهدین خلق ، حرکاتِ مسمومِ امپریالیستی منافقین است و ما طبیعتاً از آمریکا و انگلیس و اسرائیل توقع کمک نداریم و آنها با نیروهای انقلابی ما سرجنگ دارند و نه برای من،بنده کسی نیستم که بگویند فلانی را میکشیم! من بارها تا مرز مرگ رفته ام، زمانی که صدام ما را اسیر کرد ده بار تا مرز مرگ رفتیم و الان به دعای ملت نشستیم و داریم خدمت میکنیم، ولی انقلاب اسلامی، رهبر ما، بزرگان ما کسانی هستند که نباید به آنها توهین شود و مورد تعرض قرار بگیرند.
MEK Witness Suffers Dementia – Iran Interlink Weekly Digest – Nov 19, 2021
حسن نوروزی: چرندیات مجاهدین خلق در خرجی های امریکا، انگلیس و اسرائیل
روایت حسن نوروزی درباره اظهارات جنجالی اش/منافقین که دفاتر ما را شناسایی کردند؛ میگویند این جانی شناسایی شد
فارس : عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس با اشاره به حوادث آبان ۹۸ گفت: مجلس برای زندانیان آبان ۹۸ تخفیف و بخشش گرفت.
لینک به منبع (خبرگزاری فارس)
« یکی از آنهایی که آبان ۹۸ به مردم شلیک کرد من بودم!» این جملهای بود که از قول یک نماینده مجلس در فضای مجازی دست به دست شد.
«یکی از آنهایی که به مردم شلیک کرد من بودم، ما کُشتیم. حالا چه کسی میخواهد ما را محاکمه کند؟! طرف آمده بانک را آتش زده است و ما هم او را کُشتیم. چه کسی را میخواهید محاکمه کنید؟» این همان جملهای بود که به نماینده مردم رباط کریم در مجلس منتسب شده بود؛ آنهم در آستانه سالروز حوادث بنزینی آبان ۹۸.
به سراغ حجتالاسلام حسن نوروزی رفتیم و با وی به گفتوگو نشستیم و خواستار بیان اصل موضوع شدیم،
خلاصه ای از مهمترین بخش سخنان نوروزی:
-اصولاً کسانی که من را به حقیقت میشناسند، به صراحت لهجۀ من اعتقاد دارند، من جزء زندانیان سیاسی قبل از انقلاب در زندان وکیلآباد مشهد هستم، من جزء اولین بسیجیان و روحانیون اسیر در جبهه و جنگ هستم که ۱۰ سال اسیر بودم و لذا در این سه دورهای که در مجلس هستم، ضمن صراحت لهجه و عدم مماشات، فعالیتهای من اکثراً در حوزه حقوقی و مسائل اسلامی حقوقی است که توانستیم حدود ۵، ۶ هزار جوانِ در انتظار اعدام را از اعدام نجات بدهیم. با الحاقیهای که به ماده ۴۸ قانون مبارزه با موادمخدر آوردیم، جوانهای زیادی نجات پیدا کردند.
-بنده انقلابی هستم یعنی طرفدار و وفادارِ نظام اسلامی هستم و از نظام دفاع میکنم، من ۷ تا دفتر دارم و ۴۱ کارمند در حوزههای انتخابیۀ پرند، رباطکریم و بهارستان دارم که به نظر کارشناسان بنیاد مستضعفان، حوزه انتخابیهام دو میلیون جمعیت دارد.
– من در طول هفته در مجلس هستم و دوشنبه در وزارتخانهها، شنبه و یکشنبه هم در ادارات شهرستان و با مسئولین شهرستان جلسه دارم، جمعهها هم بعد از اینکه دعای ندبه را برگزار کردیم، هر هفتهای در یک شهر ملاقات عمومی داریم تا نماز جمعه و بعد از نماز با مردم هستیم تا ساعت ۴ و ۵ بعدازظهر.
-جمعه که ما در دفتر نسیمشهر بودیم، یک جمعیت صد نفری پشت در بود و اینها را دعوت کردیم آمدند بالا و کار را شروع کردیم. اکثرا نامهها را خودم مینویسم و برخی نامههای ساده را یکی از دوستان مینویسد، با دست مینویسیم، چه نامههای قضایی باشد، چه نامههای اجتماعی، مالی و اداری باشد و مسئولین هم الحمدلله عمل میکنند.
-در حال انجام کار بودیم که موبایل من زنگ خورد، خبرنگاری درباره دادگاه ۹۸ که در لندن برگزار میشود، سوال کرد و گفت نظرتان را بگویید، من خبر نداشتم نمیدانستم چنین چیزی در لندن است، فکر کردم دارد مسخره میکند، در مورد آدمکشی آبان ۹۸، گفتم چه کسی کشته؟ چه کشته؟! کجا کشتند؟ اگر اینطور باشد اگر بخواهد در لندن باشد، طبیعتاً لندن صدام حزب بعثی را قبول داشت، ایران و امام خمینی را که قبول نداشت، کلی به صدام کمک کرد، کلی جنایت کرد، اگر مسعود رجوی در ایران آدم کشت به لندن و فرانسه پناهنده شد، اگر عزالدین حسینی در کردستان جنایت کردند به آنجا رفتند، حزب خلق مسلمان، همه به لندن رفتند، کسانی که به رهبر ما توهین میکنند در لندن دفتر دارند و کار میکنند، گاهی سفارت ما را اشغال میکنند، خوب اگر اینطور باشد ما هم پس همان آدمکش هستیم! اگر بنا باشد لندن باشد، بعد هم احساس کردم اینها به نحوی شبکههای معاند و منافقین هستند و بعد گفتم شوخی کردم و قطع کرد!
-اینها یکشنبه پروپاگاندای و بمباران تبلیغاتی را شروع کردند و بعضی از کسانی هم که در داخل گاهی به آنها کمک میکنند به این جریان دامن زدند. به هر حال ۶۰ سال از سن من میگذرد، ۱۰ سال اسیر بودم و روحانی هستم و کار قانونگذاری میکنم، ناراحت هستیم که قائلۀ ۹۸، ۸۸ و ۷۸ رخ میدهد، ولی به هر حال کار ما چیز دیگری است، گفتم اگر بنا باشد چنین باشد پس ما همه آدمکش هستیم، ما ۸ در سال دفاع بودیم و رفتیم جنگیدیم و ۱۰ سال اسیر بودیم، به نظر انگلستان ما جانی و آدمکش هستیم. اینها نوشتند که « نوروزی گفته من شلیک کردم!».
-بعد من دیدم آنها گفت وگو را میکس کردند با شو و حرکت پوپولیستیای که در لندن رخ داد! شویی که در آن یک زنی میآید میگوید ۵ نفر به من تجاوز کردند و هر کدام یک چیزی از این چرندیاتی که جور کردند، می گویند.
– فهمیدم هدف اینها درهمکوبیدن فضای آرامشّبخش ایران بعد از انتخابات است و مخصوصاً اینکه منافقین هم نوشتند این جانیِ آدمکش شناسایی شد، دفتر او در فلان جا است، شماره دفتر او هم فلان شماره است و از این چرندیات. فهمیدم اینها حرکاتِ مسمومِ امپریالیستی منافقین است و ما طبیعتاً از آمریکا و انگلیس و اسرائیل توقع کمک نداریم و آنها با نیروهای انقلابی ما سرجنگ دارند و نه برای من،بنده کسی نیستم که بگویند فلانی را میکشیم! من بارها تا مرز مرگ رفته ام، زمانی که صدام ما را اسیر کرد ده بار تا مرز مرگ رفتیم و الان به دعای ملت نشستیم و داریم خدمت میکنیم، ولی انقلاب اسلامی، رهبر ما، بزرگان ما کسانی هستند که نباید به آنها توهین شود و مورد تعرض قرار بگیرند.
-اینها بهنحوی انتقامگیری از حکومت را به من منتسب کردند و سعی کردند انتقام خودشان را از حکومت بهنحوی در رابطه با من عقدهگشایی کنند.بعضی از فراریها هم گفته بودند نوروزی آدمکش نیست و اینها بحث حکومت است، فهمیدم آن جریان فراریها که اینطور حرف میزنند و منافقین که دفاتر ما را شناسایی کردند و میگویند این جانی شناسایی شد و صحبتهای من را با آنچه که در شوی تبلیغاتیشان بهعنوان دادگاه در لندن بود میکس کردند و فهمیدم اینها یک جریان خیلی عمیق بودند.
-الان من جزء کسانی هستم که به خانوادههای کسانی که فرزند و عزیزشان را از دست دادند برای کمک به آنها نامه میدهم که از بیتالمال کمک بشود یا نامه آزادی دادم برای کسانی که زندانی شدند یا برای تخفیف دادگاههای آنها یا اِعمال ماده ۱۴۷۷ آنها، آن کسی که در کمیسیون حقوقی دارد نامه میدهد و کمک میکند بنده هستم، چه برای کسانی که فرزندانَشان را از دست دادند به فرمانداری و غیره نامه میزنیم که کمک کنند و چه کسانی که الان زندان هستند، برای تخفیف مجازاتشان و تجدید در پروندهَشان و اِعمال ماده ۴۷۷ نامه میزنم و من این کارها را انجام میدهم و کسی غیر از من نیست.
-بنابراین حالا ما باید از این به بعد یک مقدار حواسمان جمع باشد که با افرادی که بهعنوان خبرنگار فیک میآیند و خودشان را بهعنوان خبرنگار معرفی میکنند و کسانی که میخواهند از انقلاب انتقام بگیرند یا کسانی که میخواهند آرامشی که بعد از ریاستجمهوری آیتالله رئیسی بر ایران حاکم شده است را بهم بزنند و حالت آنارشیسم در ایران ایجاد کنند، باید حواس ما خیلی جمع باشد، متاسفانه کار زیاد این مشکل را دارد که ما در حال پاسخگویی به مردم، من سعی میکنم موبایلم را خودم جواب بدهم که مردم بین خودشان و نماینده خودشان فاصله نبینند، این اشتباه خاصِ استراتژیک بود که باید وقتی نماینده دارد با مردم صحبت میکند و پاسخ نامه را میدهد دیگر گوشی را جواب ندهد و اگر او ناراحت شود بهتر از این است که یک کشور با این نوع مصاحبهها ناراحت شوند. لذا این مسائل رخ داد و حواس ما باید خیلی جمع باشد.
-(از خانوادههای اتفاقات آبان ۹۸) خانمی از شهر قدس آمدند، خانمی از گلستان آمدند، از تهران آمدند، افراد زیادی آمدند، مثلاً میگویند فرزند ما زندان است، مقصر نبوده، من نامه نوشتم مراعات به تخفیف، بخشش به خاطر عدم سوءپیشینه، به خاطر اینکه متوجه نبوده، کارگر بوده عبور میکرده، چون سوءپیشنیه ندارد دوباره رسیدگی بکنید و دستور به رسیدگی هم دادند یا مثلاً شخصی آمده که بچۀ ما عبور میکرده تیر خورده، به فرمانداری شهرستان نامه نوشتیم که سعی شود به این خانواده کمک شود و ۹۸ درصد نامههای این موارد را من مینویسم.
-در مورد کشتههای آبان ۹۸، آنها چند قسمت هستند مثلاً پلیس امنیت ما در شهر گلستان مثلاً ۳۲ نیرو مسلح داشته، آنها وقتی حمله کردند، بچهها میتوانستند همۀ آنها را از بین ببرند ولی این کار را نکردند، پلیس امنیت را رها کردند به خانه همسایه رفتند و آنها آمدند پلیس امنیت را آتش زدند، پلیس امنیت ما عاقلانه رفتار کرد و تشخیص داد اینها بچههای منطقه هستند و حالا احساساتی شدند، آنها را آزاد گذاشتند و بعد آنها هم آنجا را آتش زدند و رفتند و بعد ما آنجا را درست کردیم و مسالهای رخ نداد.
-مثلاً ما در مجلس، ورودی مجلس درب شمالی را طوری درست کردیم که اگر کسی اعتراض دارد میرود آنجا مکتوب شعار میدهند، رئیس مجلس دستور میدهد به فراخور آن جمعیت از همان کمیسیون مرتبط افرادی میآیند با آنها صحبت میکنند مینویسند و میآیند مشکل را حل میکنند، مثلاً اعتراض معلمین است، افزایش حقوق بازنشستگان است، اعتراض ایثارگران است، هر چه باشد در مجلس انجام میشود؛ موضوع این است که ناراحت هستیم که چرا پمپبنزین، شهرداری و بانک را آتش زدند؟ اینها سرمایه ملی است که از بین میرود ولی آقا هم فرمودند اعتراض و انتقاد درست است ولی اینکه عدهای سلاح به دست بگیرند و مردم را بکشند و بعد در رسانههای بیگانه منعکس کنند و مردم را تحریک بکنند، اینها معنایی ندارد. اعتراض خوب است حالا در شهرها تظاهرات کنند یا بیایند جلوی مجلس، من جلوی سازمان برنامه و بودجه، جلوی وزارت آموزش و پرورش دیدم که میآیند اعتراض میکنند و مسئولین هم گوش میدهند.
-ضمن اینکه از اغتشاش، آن هم پشت سایه که عدهای مثلاً منافق را وارد میکند، معترض هستیم مانند جریان خیابان پاسداران که یکی از دراویش منحرف با اتوبوس روی بچههای ما رفت، ولی کسانی هستند که انتقاد دارند و به مجلس و وزارتخانهها میآیند و ما هم برای حل مشکلاتشان تلاش می کنیم. مثلا ایثارگران آمده بودند، رئیس مجلس دستور دادند من رفتم روی زمین نشستم و با آنها صحبت کردم و تمام شد، ولی سبکی که لندنیسم کار میکند، چه لندنیسم داخلی و چه صهیونیستها و چه خارجی، اینها که با انقلاب سر جنگ دارند را قبول نداریم ولی انتقاد، بحث و غیره، همه کسانی که من را در ایران میشناسند میدانند که ما اهل مذاکره، صحبت هستم مثلاً من همین جمعه در همان شهر نماز جمعه خواندم، بعد از نماز جمعه نه محافظی نه کسی بود روی زمین نشستم و ۵۰ نفر آمدند اطراف من و سوال پرسیدند و من پاسخ دادم، نامه دادند و بعد که همه رفتند من هم بلند شدم آمدم، من نه محافظ و نه خدم و حشم دارم و هر کسی که میخواهد با من صحبت کند من در خدمت هستم.
حسن نوروزی: چرندیات مجاهدین خلق در خرجی های امریکا، انگلیس و اسرائیل
***
Swedish Court In Albania Grinds On
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/دادگاه-حمید-نوری-و-شهادت-مجاهدین-صدام-ح/
وقتی شکنجه گران و قاتلان شاهدان شکنجه و قتل می شوند
محمد کرمی، وبلاگ عیاران، پاریس، چهارم نوامبر 2021:… سوال از خانم مهناز میمنت از شاهدین دادگاه حمید نوری این است که اگر افراد خانواده شما کشته شده اند و شما نام آن را شکنجه می گذارید می شود لطفا بگویید نام نشست هایی را که در تابستان سال 1380 توسط شما و هم شورایتان در ستاد مرکزی سازمان برگزار می کردید چی باید گذاشت ؟ اسم سوژه کردن یک فرد در نشست 500 نفره به مدت 8 ساعت که مورد شدیدترین تهمت ها و دشنام ها همراه با توهین و آب دهان که بر روی فرد پرتاب می کردند را چه باید گذاشت؟ می شود بفرمایید که اینها اگر شکنجه نبودند پس چه بودند؟ رحمت رهبری یا رحمت الهی بودند؟. اسم سلسله نشستهای بیدادگاهی کردن افراد مخالف تشکیلات که مسعود رجوی ترتیب داده بود و شما زن های شورای رهبری در آن نشست فقط شعار اعدام، اعدام می دادید را چه باید گذاشت؟
Swedish Courts, Where MEK Terrorists Are Witnesses
وقتی شکنجه گران و قاتلان شاهدان شکنجه و قتل در دادگاه حمید نوری می شوند
در جریان داداگاه حمید نوری در سوئد، چندی قبل تعدادی از قاتلین مردم ایران و اعضای اسیر در فرقه رجوی و شکنجه گران این فرقه به عنوان شاهد لب به سخن گشودند. در اینجا تنی چند از شقی ترین و رذل ترین های آنها را معرفی می کنم، تا هموطنان عزیز این شکنجه گران و جانیان و قاتلان فرزندان ایران زمین را خوب بشناسند.
این زنک ( مهری حاجی نژاد ) که یکی از فرماندهان ارشد فرقه رجوی است دستانش در زندان های فرقۀ رجوی در عراق تا مرفق به خون اعضای اسیر که مخالف نظرات و عملکردهای
مسعود رجوی ملعون بودند آلوده است. دوستان زندانی در فرقه رجوی به خوبی به یاد دارند که این جلاد زندان های رجوی چه کینه ای بر علیه زندانیان داشت و با چه حرص و ولعی زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار می داد. در بی دادگاه هایی که مسعود رجوی برپا کرده بود این خانم یکی از سرکردگانی بود که دائم مدعی بود این زندانیانان باید اعدام بشوند چون مخالف انقلاب دست ساز مریم قجر هستند. مهری حاجی نژاد بعد از پنج سال که به سازمان پیوست، به علت سرسپردگی و خصلت خون آشامی، در تمامی جنایت ها کمک کار مسعود رجوی بود و مانند علف هرز در دستگاه او رشد کرد و در کمترین زمان ممکن به یکی از فرماندهان ارشد فرقۀ رجوی تبدیل شد. در عملیات های تروریستی که فرقه رجوی با فرستادن تیم های تروریستی از خاک عراق به داخل ایران انجام می داد یکی از فرماندهانی که افراد را برای ترور به داخل ایران می فرستاد مهری حاجی نژاد بود که با همدستی مهوش سپهری این جنایت را انجام می داد.
مدت زمانی هم به عنوان مسئول ستاد اطلاعات و ضد اطلاعات فرقۀ رجوی توسط شخص رجوی منصوب شد. اگر شهادت نامه ای را که نوشته است هموطنان بخوانند متوجه می شوند که چقدر دارد پرت و پلا نشخوار می کند . مثلا این زنک در سال 1365 از زندان ازاد شده است، اما در رابطه با کشتار سال 1367 در زندانها که دو سال بعد از آزادی او از زندان روی داده شهادت می دهد.
( البته ناگفته نماند همانطور که مسعود رجوی ملعون بارها در نشست های درونی سازمان می گفت: تمامی خواهران و برادرانی که در آن سال ها از زندان های خمینی آزاد شدند تا دینش همه با پاسداران همکاری کردند که ازاد شدند! فقط آنهایی همکاری نکردند که اعدام شدند. پس ای خواهران و برادران آزاده شده؛ زندانتان را به رخ دیگران نکشید).
مهناز میمنت، رئیس دفتر مریم قجر عضدانلو وهمردیف مسئول اول فرقۀ رجوی هم یکی دیگر از جلادان و شقاوت پیشگان در ستاد مرکزی این فرقه بود. باید از این خانم سؤال کرد که آیا سوژه کردن یک نفر در نشست های چند صد نفره که هر ناکسی از رباتهای رجوی هر آنچه لایق مریم قجر بود به فرد سوژه می گفت و نفرات بر روی فردی که سوژه شده آب دهن پرتاب می کردند شکنجه به شمار نمی رود و تو خودت با این وصف شکنجه گر نبودی و آیا حیات و زندگی روحی و روانی را از آن فرد نمی گرفتی؟ مگر مردن و کشتن فقط جسمی است؟ تو و همپالگی هایت افراد را روحا به قتل می رساندید که صد بار جنایتکارانه تر از قتل فیزیکی است که فرد از چنین زندگی راحت می شود ولی افرادی را که شما به دستور مستقیم شخص رجوی روان کُشی می کردید تا آخر عمرشان در رنج و عذاب می ماندند. بگذریم که گروهی از چماق داران رجوی هم در همان نشست ها با نظارت و زیر نظر شمایان نفر سوژه را مورد ضرب و شتم و شکنجۀ جسمی هم قرار می دادند و بگذریم که چندین زن عضو شورای رهبری که قصد بیرون رفتن از تشکیلات فرقه ای رجوی را داشتند با اطلاع شما و دیگر اعضای شورای رهبری تصفیۀ فیزیکی هم کرده و به قتل رساندند. این خانم شوهر و مادرش در عملیات تروریستی که فرقۀ رجوی در سال 1367 با حمایت صدام به ایران حمله کرد کشته شدند و برادرش نیز مفقود الاثر شده است.
این نشخوارهای صد من یک کاغذی و بدون مدرک و سند را هر کجا بیان کنند فقط به ریش رهبر اینها می خندند. سوال از خانم مهناز میمنت این است که اگر افراد خانواده شما کشته شده اند و شما نام آن را شکنجه می گذارید می شود لطفا بگویید نام نشست هایی را که در تابستان سال 1380 توسط شما و هم شورایتان در ستاد مرکزی سازمان برگزار می کردید چی باید گذاشت ؟ اسم سوژه کردن یک فرد در نشست 500 نفره به مدت 8 ساعت که مورد شدیدترین تهمت ها و دشنام ها همراه با توهین و آب دهان که بر روی فرد پرتاب می کردند را چه باید گذاشت؟ می شود بفرمایید که اینها اگر شکنجه نبودند پس چه بودند؟ رحمت رهبری یا رحمت الهی بودند؟. اسم سلسله نشستهای بیدادگاهی کردن افراد مخالف تشکیلات که مسعود رجوی ترتیب داده بود و شما زن های شورای رهبری در آن نشست فقط شعار اعدام، اعدام می دادید را چه باید گذاشت؟ در شکنجه های تابوت در زندان گوهر دشت مدعی هستید که مجبور می کردند که دفتر سیاه کنید و بنویسید که غلط کردید. در تشکیلاتی که می خواهد جامعه بی طبقه توحیدی برای تمامی جهان به ارمغان بیاورد!!، شما نفرات را مجبور به تفتیش عقاید می کردید و تحت فشار قرار می دادید که حتما باید بروند انچه در ذهن و ضمیر خود می گذشته و می گذرد را بنویسند و اگر کسی نمی نوشت قیامت را در مقابل چشمانش نمایان می کردید! چگونه این دو عمل کرد را باید مقایسه کرد یکی عمل کرد حاج داود و امثال او که مطلقا با ذهن و رؤیای افراد کاری نداشتند و نمی گفتند باید بگویی که الآن در ذهنت نسبت به من یا رهبری من چه گفتی؟ و دیگری عملکرد شما و شخص رهبر شما که حتی فکر کردن و از ذهن گذراندن مخالفت با رهبری تان و حتی خاطرات فردی گذشته مخصوصا خانواده را کنکاش کرده و فرد را مجبور به نوشتن اینها و خواندن آنها جلوی بقیۀ افراد می کردید.
البته از این نوع موارد خیلی زیاد است و شما بی سبب به عنوان همردیف مسئول اول و رئیس دفتر مریم قجر منتصب نشده بودید؟
سید جعفر میر محمدی با اسم مستعار مفید از مسئولین امنیت فرقه رجوی است. از اوائل سال 1362 تا 1370از مسئولین اموزشی بخش تروریستی فرقه بود . به افرادی که در این ستاد می خواستند به ایران بفرستند اموزش تروریستی می داد . بعد از آن به بخش اطلاعات انتقال پیدا کرد و در قسمت امنیت و ترددات مشغول بود.
در سال 1373-1374 یکی از بازجویان و نفرات زندان فرقه رجوی در قرارگاه اشرف در عراق بود که این نفرات در ضرب و شتم اسیران زندانی هیچ محدودیتی نداشتند. او یکی از عاملان و آمران ضرب و شتم نفرات در نشستهای شکنجه فرقه و در واقع سرکرده گروه چماقداران و نفس بگیران نشست ها بود، بخصوص در نشست شش ماه معروف به نشست طعمه در سال 1380 که نفرات زیادی در آن نشست ها مورد ضرب و شتم و شکنجه و تفباران و شعارهای اعدام خواهی قرار گرفتند. این جلاد خائن که دستش به خون هموطنان در ایران و نفرات مخالف رجوی در داخل تشکیلات آلوده است، اکنون به عنوان شاهد در دادگاه سوئد بصورت انلاین شرکت کرده است و یک مشت لاطائلات و دروغ و دغل نشخوار کرده مبنی بر اینکه اقوام او در کشتار 67 کشته شده اند که وقتی به اطلاعیه ای که به اسم این وحشی منتشر شده نگاه می کنید خنده تان می گیرد که این فرد چقدر مشنگ است و پرت و پلا میگوید.
اگر قرار باشد یک دادگاه واقعی بر اساس قانون هرکشوری که واقعا حقوق مدنی افراد در آن رعایت می شود این جنایت کاران را محاکمه کند، آنها مانند جانیان هیتلر باید سالیان سال به خاطر جنایت هایشان زندانی بشوند و ما به امید ان روز هستیم که این افراد و رهبران آنها و در رأس همه شان مسعود و مریم رجوی و دیگر سران عامل و آمر جنایتهای شکنجه و قتل در داخل تشکیلات این فرقه، در مقابل یک دادگاه قانونی و مردمی و یا بین المللی محاکمه شوند.
وقتی شکنجه گران و قاتلان شاهدان شکنجه و قتل در دادگاه حمید نوری می شوند
چرندیات مجاهدین خلق
***
همچنین:
لینک
دادگاه سیاسی – تبلیغی حمید نوری در آلبانی !؟
حامد صرافپور، انجمن نجات، مرکز فارس، سی و یکم اکتبر 2021:… شاید قریب به یقین بتوان گفت هدف مریم رجوی از این نمایش و سیاهی لشکر، محکومیت حمید نوری بعنوان یک شخص مجرم نیست. هدفِ کوتاه مدت، برجسته کردن و مطرح شدن دوباره سازمان مجاهدین در عرصه رسانه ای-سیاسی است و هدفِ بلندمدت به دام انداختن رئیس جمهور منتخب مردم در موضوع رخدادهای دهه 60 و محکوم کردن ایشان در دادگاه های اروپایی و در نهایت کشیدن پای پلیس بین الملل به این ماجرا و محدود کردن ایشان در تردد به کشورهای غربی است. بازی مریم رجوی با دادگاه سیاسی – تبلیغی حمید نوری در آلبانی !؟
دادگاه حمید نوری از سوئد به آلبانی منتقل شد
بازی مریم رجوی با دادگاه سیاسی – تبلیغی حمید نوری در آلبانی !؟
انجمن نجات مرکز فارسشنبه 8 آبان 1400
از تابستان امسال که مجاهدین و موساد با همراهی چند انجمن و نهاد امنیتی مستقر در اروپا (و برخی شخصیت های شناخته شده ایرانی مرتبط به سعودی که بعد به این قضیه ورود کردند) دسیسه بازداشت آقای حمید نوری را به اجرا درآوردند تا به ایران فشارهای سیاسی و حقوقی وارد کنند، مریم رجوی فعالیت گسترده ای برای مطرح کردن تشکل مجاهدین آغاز کرده تا پروسه دادگاه را به طور کامل تحت اختیار در آورد و رخدادها را به سمتی که می خواهد به پیش ببرد.
با توجه به محدودیت شدیدی که دولت های اروپایی به ویژه فرانسه برای تردد مسئولین مجاهدین و بویژه مریم ایجاد کرده اند، وی با تمام امکانات در دسترس خود درصدد است تا از این بازی سیاسی حداکثر استفاده را داشته باشد تا دوباره در مباحث حقوق بشری و محافل غربی مطرح شود. برگزاری صدها اکسیون خیابانی و چند کنفرانس اینترنتی بخشی از این پازل بود، اما از آنجا که مجاهدین جز هیاهو کردن دستاوردی نداشتند، سناریو به گونه ای چیده شد که بخشی از این دادگاه نمایشی-سیاسی در آلبانی برگزار شود تا توجه رسانه ها به این کشور (و به زوج رجوی) معطوف گردد. برای پیشبرد اینکار، ابتدا تعدادی از اعضای شورای رهبری مجاهدین، با هماهنگی کامل با یکی از قضات تحت نفوذ خود در آلبانی، خود را بعنوان «شاهد»! معرفی کردند تا زمینه ساز کشانیدن دادگاه به آلبانی باشند.
یقیناً اگر مریم و سایر مسئولین سازمان کماکان در فرانسه حضور داشتند و محدودیتی برای ترددشان به سایر نقاط اروپا نبود، ترجیح می دادند هواداران اجاره ای خود را بیش از پیش به جلوی دادگاه استکهلم گسیل کنند. اما با توجه به محدودیت ها، دو عضو کلیدی شورای رهبری مجاهدین در آلبانی (مهناز میمنت و مهری حاجی نژاد) با ورود به این مسئله به ظاهر حقوقی، عملاً راه را برای انتقال دادگاه به آلبانی گشودند تا دست سازمان را برای ایجاد جلب توجه در آلبانی بازتر کنند. سازمان مجاهدین قادر است در آلبانی بردگان خود را به خیابان های تیرانا بکشاند و از آنها تحت عنوان شاهد «شکنجه و اعدام» استفاده کند. با اینحال ورود «مهناز و مهری» و سایرینی که خود را شهود نامیده اند حرکتی کاملاً فریبکارانه است، چرا که آنها شاهد هیچ شکنجه و اعدامی که حمید نوری یا هر کسی در آن نقش داشته باشد نبوده اند. این افراد نهایتاً در حد «شاکی بدون سند» و با «رشوه به دادگاه و خرید وکیل» به دادگاه ورود خواهند کرد تا نقش «سیاهی لشکر» بازی کنند. همانطور که در عراق هم نقش سواره نظام صدام و بعد نقش خبرچین برای پنتاگون را ایفا کردند.
تمامی افرادی که امروز به این بازی کشیده شده اند، یا خود زمانی زندانی امنیتی-سیاسی بوده اند که با ابراز ندامت از کارهای پیشین آزاد شدند و یا برخی اعضای خانواده ایشان اتهامات امنیتی داشته اند، که در هر دو صورت شخصاً هیچ سندی که نشان دهد حمید نوری ارتباطی به زندان آنها داشته باشد ندارند. در واقع این افراد «راوی خبر» هستند نه «شاهد». آنها روایتی را نقل می کنند که سازمان مجاهدین برایشان تدوین کرده باشد. حتی اگر کسی مدعی شود که شلاق خورده و شکنجه شده، باز هم از حمید نوری ماکزیمم فقط یک اسم شنیده و با وی مواجه نشده که بتواند شاهدی علیه او باشد. آنها ربات هایی هستند که سازمان از قبل برنامه هایشان را نوشته و آنها را برای ایفای نقش به دادگاه می فرستد. یک قلم «مهری حاجی نژاد» خود مسئول بخش امنیتی سازمان و مسبب بسیاری از شکنجه ها و زندانی شدن ها بود. لذا خود وی در مظان اتهام قرار دارد و باید به همراه مریم رجوی به جرم انبوه شکنجه های روحی و جسمی معترضین محاکمه شود. همگان می دانند کسی قادر نیست در سازمان مجاهدین مسئول امنیت شود مگر پیش از آن مخالفان و معترضان را در مناسبات سرکوب و منکوب کرده باشد و مورد اعتماد مسعود و مریم رجوی قرار گرفته باشد.
شاید قریب به یقین بتوان گفت هدف مریم رجوی از این نمایش و سیاهی لشکر، محکومیت حمید نوری بعنوان یک شخص مجرم نیست. هدفِ کوتاه مدت، برجسته کردن و مطرح شدن دوباره سازمان مجاهدین در عرصه رسانه ای-سیاسی است و هدفِ بلندمدت به دام انداختن رئیس جمهور منتخب مردم در موضوع رخدادهای دهه 60 و محکوم کردن ایشان در دادگاه های اروپایی و در نهایت کشیدن پای پلیس بین الملل به این ماجرا و محدود کردن ایشان در تردد به کشورهای غربی است.
نگاهی به مطالبی که خود مجاهدین در این زمینه نوشته اند، گواهی آشکار بر دسیسه ای است که مریم رجوی پس از شکست در انتخابات 1400 در پی گرفت و امروز به همان خاطر بشدت در صدد انتقامجویی از مردم ایران برآمده است. مجاهدین می گویند:
“در خرداد امسال با گماشتن ابراهیم رئیسی به ریاست کابینهٔ تحتامر خامنهای، گفته بودیم که بهطور قانونمند به موازات چنین کاری، جنبش دادخواهی تعمیق و گسترش مییابد؛ چرا که یکی از اصلیترین خواستههای جنبش دادخواهی، به محاکمه کشاندن رئیسی میباشد. گفته بودیم مردم ایران از این پس بهطور مستقیم با دشمن اصلی و مظاهر مجسم استبداد ولایت فقیه روبهرو و چنگ در چنگ خواهند شد. اکنون نشانی یکی از چشماندازهای برشمرده شده در چهار ماه گذشته، عینیت یافته است و گواهی میدهد که اصالت جنبش دادخواهی خدشهناپذیر است”.
هدف قرار دادن رئیس جمهور منتخب و تأکید روی «اصلی ترین خواسته مجاهدین»، نشان می دهد که از همان ابتدا این نمایش ها در دستور کار بوده و بالاخره در هماهنگی با نهادهای امنیتی صهیونیستی، کلید آن زده شده است. خیل اخبار منتشره در شبکه های مختلف ضد ایرانی و فارسی زبان که همگی روی تشکیل دادگاه در آلبانی تأکید دارند، نشان می دهد که این خبر با وجود «بی اهمیت بودن» تا چه حد مدنظر انواع رسانه های فارسی زبان است که روی آن متمرکز شده اند.
اما تبلیغات گسترده علیه رئیس جمهور ایران به این محدوده ختم نمی شود، روز گذشته نیز مریم رجوی کنفرانس دیگری برای لابی های صهیونیست خود در آمریکا برگزار کرد که در آن علاوه بر حامیان پیشین مجاهدین (توریسلی، لیبرمن، موکینزی و جیمز کانوی) مایک پنس معاون سابق ترامپ نیز در آن شرکت داشت. قابل توجه اینجاست که همه این «حامیان اجاره ای مریم» روی آقای رئیسی متمرکز شده بودند و نه روی موضوع «دادگاه و آقای نوری». چیزی که عمق سیاسی بودن این بازی را آشکار می کند و سوژه یا هدف اصلی (که این جریان گسترده صهیونیستی-سعودی بدنبال وی هستند) را به ما می شناساند.
در چنین موقعیتی که تمامی دشمنان استقلال ایران بسیج شده اند تا با توسل به یک دادگاه نمایشی، مردم ایران را تحت فشار قرار دهند، وظیفه مهمی بر دوش ایرانیان بویژه هموطنان ساکن اروپا قرار دارد. و در این میان نقش جداشدگان در آلبانی نیز بسیار کلیدی است. در صورتیکه نهادهای امنیتی و وکلای مجاهدین با فشار روی قاضی و توزیع رشوه به بسیاری دیگر موفق به انتقال این دادگاه به آلبانی شوند، حضور آنها در برابر دادگاه و ارائه دادخواست برای بررسی قتل و شکنجه معترضان (در چند شکنجه گاه قرون وسطایی رجوی در عراق) از اهمیت زیادی برخوردار است و بخشی از این دسیسه را در برابر خبرنگاران افشا و خنثی خواهد کرد، و برای مردم سوآل خواهد شد که مریم رجوی با اینهمه جنایت در درون مناسبات خود، چرا نگران حقوق بشر در ایران شده است؟ ظاهراً سازمان مجاهدین هم بشدت نگران همین مسئله است و پیشاپیش روی این نکته تأکید دارد که:
“بی شک نظام آخوندی و نفوذی ها و دست آموزان و لابی هایش تمام تقلایشان را می کنند تا روند دادگاه محاکمه حمید نوری، با اشرف 3 به مثابه یکی از کانون های اصلی جنبش دادخواهی پیوند نخورد. اما بی شک برگزاری دادگاه در آلبانی، تمام دسیسه ها و تمهیدات علیه آن را شکست خواهد داد و به زودی جنبش دادخواهی چند گام دیگر به پیش برخواهد داشت”.
مجاهدین بخوبی می دانند که نقش جداشدگان و خانواده ها در این مسئله بسیار اثرگذار و کلیدی است. اگرچه دولت و نهادهای مختلف آلبانی به دلیل گرفتن رشوه های کلان در مسیر سفر خانواده های مجاهدین و یا خانواده قربانیان ترور سنگ اندازی می کنند، اما افشاگری در هر سطحی که باشد بسیار با اهمیت است. جا داشت قربانیان شکنجه و ترور نیز به دادگاه استکهلم می رفتند و نقشه شیطانی مجاهدین را در انظار عموم افشا می کردند. با اینحال، خنثی سازی این دسیسه از طُرُق مختلف باید در دستور کار هزاران خانواده ایرانی که به هر شکل قربانی سازمان مجاهدین بوده اند قرار گیرد.
حامد صرافپور
بازی مریم رجوی با دادگاه سیاسی – تبلیغی حمید نوری در آلبانی !؟
چرندیات مجاهدین خلق
***
همچنین:
لینک
استفاده از مجاهدین بعنوان شاهدین دادگاه حمید نوری
کلید واژه، بیست و ششم اوت 2021:… با توجه به کیفرخواست حمید نوری آیا دادگاه او و محاکمه وی در سوئد بار حقوقی دارد؟ تا چه اندازه در این پرونده سیاسی بازی شده است؟ بررسی کیفر خواست متهم و صحبتهای دادستان و همچنین شاکیان شاهدان این پرونده تا چه اندازه اهمیت دارد؟ آیا ماهیت دادگاه “حمید نوری” به حق در راستای عدالت خواهی ست؟ یا به قصد اهداف سیاسی و در راستای جنگ نرم رسانه ای به وجود آمده است؟ آیا دادگاه سوئد که سابقه رسیدگی به شکایت علیه “جولیان آسانژ” را در کارنامه ی خود دارد اینبار نیز قرار است یک بازیگر بازی سیاسی باشد؟ استفاده از مجاهدین بعنوان شاهدین دادگاه حمید نوری
ایران: دولت سوئد بخشی از ماشین تبلیغاتی گروهک منافقین شده است
استفاده از مجاهدین بعنوان شاهدین دادگاه حمید نوری
حمید نوری در آلبانی ؟! چرندیات مجاهدین خلق
با توجه به کیفرخواست حمید نوری آیا دادگاه او و محاکمه وی در سوئد بار حقوقی دارد؟ تا چه اندازه در این پرونده سیاسی بازی شده است؟ بررسی کیفر خواست متهم و صحبتهای دادستان و همچنین شاکیان شاهدان این پرونده تا چه اندازه اهمیت دارد؟ آیا ماهیت دادگاه “حمید نوری” به حق در راستای عدالت خواهی ست؟ یا به قصد اهداف سیاسی و در راستای جنگ نرم رسانه ای به وجود آمده است؟ آیا دادگاه سوئد که سابقه رسیدگی به شکایت علیه “جولیان آسانژ” را در کارنامه ی خود دارد اینبار نیز قرار است یک بازیگر بازی سیاسی باشد؟ دادگاه های اروپا در جریان رسیدگی به پرونده های “کودکان خاکستری” ، یعنی کودکان طلاق ایدئولوژیک فرقه رجوی قوانین تصویب شده در کنوانسیون حقوق کودک را بارها زیر پا گذاشته و رای خود را علیه منافع و حقوق کودکان صادر کرده اند. از سوی دیگر آمریکا فقط در جریان جنگ جهانی به ۱۵۰۰ جنایتکار جنگی پناه می دهد و برای آنان زندگی جدید و هویت های جدیدی فراهم می کند و پناهگاه امن مردان هیتلر می شود؛ از زاویه دیگر هم اکنون رهبران طالبان فارغالتحصیل زندان گوانتانامو هستند و از سوی آمریکا سرنوشت یک ملت به آنها سپرده شده است؛ آیا واقعا جنایت جنگی دغدغه و مسئله غرب است؟ این پرسشها و پرسشهای دیگر را با مهمانان این هفته برنامه “کلیدواژه” درمیان گذاشتیم مهمانان این برنامه: سارا زهیری مسعود خدابنده پیمان عارف
استفاده از مجاهدین بعنوان شاهدین دادگاه حمید نوری
***
بی بی سی: آغاز دادگاه حمید نوری متهم کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ ؛ شاکیان تقاضای دریافت غرامت کردند
همچنین
https://iran-interlink.org/wordpressfa/اعدامهای-دهه-60-لیست-جعلی/
اعدامهای دهه 60 – لیست جعلی و بازی رجوی با آمار و ارقام
مسعود خدابنده، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، بیست و نهم دسامبر 2019:… درباره اعدامهای سال 1367، مسعود رجوی در آغاز مدعی شد که تعداد آن، 6400 نفر است اما کم کم این آمار را تغییر داد. از این رو در مرحله بعد ادعا کرد این تعداد 12000 نفر بوده و بعد مدعی شد که 20 الی 30 هزار نفر از اعضای سازمان توسط جمهوری اسلامی اعدام شدهاند. رجوی تلاش میکرد با استفاده از این لیست، در مجامع جهانی علیه جمهوری اسلامی اقامه دعوی کند. درباره لیست تنظیم شده از سوی سازمان امروز میتوان ادعا کرد بسیاری از اسامی مندرج در آن اصلا وجود خارجی نداشتند. تا زمان عملیات فروغ جاویدان، سازمان خیلی از کسانی که در درگیریهای مسلحانه کشته میشدند را لیست میکرد و از آن بهرهبرداری تبلیغاتی مینمود. مسعود رجوی نام این کار را «بانک خون» گذاشته بود و اسمی را که بعدا به لیست اضافه میشد «بهره بانک خون» مینامید. بعد از عملیات فروغ جاویدان، سازمان پی برد که ایجاد لیستهای ساختگی، بازدهی بالایی – به ویژه در مجامع بینالمللی – برای مجاهدین خلق دارد؛ از این رو از آن زمان، این روند تشدید شد تا جایی که «کشتهسازی» جایگاه بالاتری از «تروریسم» گرفت. لیست جعلی اعدامهای دهه 60 – بازی رجوی با آمار و ارقام
مسعود خدابنده: چرا کسی در غرب معمای قتل محمد رضا کلاهی را از مریم رجوی سوال نمی کند؟
اعدامهای دهه 60 – لیست جعلی و بازی رجوی با آمار و ارقام (مسعود خدابنده)
مسعود خدابنده: بازی با آمار و ارقام| پیدا و پنهان لیستِ جعلی اعدامهای دهه 60
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۳ – ۰۸ دی ۱۳۹۸
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ مسعود خدابنده ، عضو سابق شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق و عضو شورای ملی مقاومت، مسئول مستقیم تیم حفاظت استقرار و تردد مسعود و مریم رجوی و فرمانده ارتش آزادیبخش که در سال 1375 از سازمان جدا شد، طی یادداشت اختصاصی که در اختیار پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی قرار داده، به بررسی پروژه کشتهسازی منافقین در دهه 60 میپردازد. خدابنده شواهدی ارائه میدهد که با استناد به آن میتوان پی برد مرکزیت سازمان برای نیل به اهداف خود اعضاء را به کام مرگ میفرستاد. این عضو جداشده سازمان مجاهدین خلق توضیح میدهد چگونه مسعود رجوی لیست جعلی از اعدامیهای سال 1367 درست کرد و آن لیست را به مجامع بینالمللی میفرستاد تا با استفاده از آن لیست، علیه جمهوری اسلامی فعالیت کند.
اهدای کتاب “جعلی” شهدای “جامعه بی طبقه توحیدی” مجاهدین خلق “ضد امپریالیست” به جان مک کین
مشروح یادداشت اختصاصی مسعود خدابنده را در ادامه میخوانید.
درباره اعدامهای سال 1367، مسعود رجوی در آغاز مدعی شد که تعداد آن، 6400 نفر است اما کم کم این آمار را تغییر داد. از این رو در مرحله بعد ادعا کرد این تعداد 12000 نفر بوده و بعد مدعی شد که 20 الی 30 هزار نفر از اعضای سازمان توسط جمهوری اسلامی اعدام شدهاند. او حتی در این راستا کتابی هم منتشر کرد تا عدد 30 هزار نفر اعدامی را ثبت کند. رجوی تلاش میکرد با استفاده از این لیست، در مجامع جهانی علیه جمهوری اسلامی اقامه دعوی کند.
از این رو لیست ارسالی به سازمان ملل همراه با انبوهی از اسامی تنظیم شد و گروهی نیز به عنوان شهود ادعا کردند که آن لیست صحت دارد. اما چندی بعد، تعدادی از افراد که بعدها از سازمان جدا شدند شهادت دادند که حرفهایشان در مورد اعدامها دروغ بوده است.
درباره لیست تنظیم شده از سوی سازمان امروز میتوان ادعا کرد بسیاری از اسامی مندرج در آن اصلا وجود خارجی نداشتند؛ برخی از اسامی کسانی بودند که در سالهای قبل بخاطر جرمهایی مانند قتل و یا قاچاق مواد مخدر اعدام شده بودند و هیچ ارتباطی با سازمان نداشتند؛ تعدادی نیز در این لیست بودند که گواهی فوت آنها نشان میداد بر اثر تصادف مردهاند و تعدادی نیز در درگیریهای مسلحانه سازمان کشته شده بودند. حتی سازمان تعداد بالایی از کشته شدگانِ عملیات موسوم به فروغ جاویدان (مرصاد) را هم به این لیست اضافه کرد.
این لیستسازی اولا: بخاطر پشتیبانی سازمانهای اطلاعاتی ضد ایران از مجاهدین خلق (مشخصا سازمان سیا که رابط آن زمانش سیدمحمد سیدالمحدثین بود) موفق بود. سندسازیها، شهادتهای دروغین و ارقام و اعداد با روشهای اطلاعات شویی در نشریات به اصطلاح معتبر و مراکزی که تحت تاثیر بودند – مثلا کتابخانه کنگره امریکا که این روزها دیگر هر چیزی را تحت نام سند منتشر میکند و استقلالی برایش باقی نمانده – توانست به این شکل مورد استفاده دوائر ضد ایرانی قرار گیرد و ثانیا: نه اولین مورد کشتهسازی بود و نه آخرین آن.
به خاطر دارم اولین نمونه کشتهسازی در همان سال نخستی بود که مجاهدین به عراق رفته بودند؛ حسن جزایری از دوستان آن زمان و محصل در لندن بود که بیماری قلبی داشت. وی برای تعلیمات به همراه عدهای به عراق اعزام شد (سازمان این افراد را تحت عنوان عضو به عراق میبرد و سپس شروع به لیستسازی میکرد چون به ازای تعداد اعضا از صدام سرانه میگرفت) و چندی بعد در زمین مانور «کفری» بخاطر آفتاب زدگی و اهمال در رسیدگی و تشدید بیماری قلبی فوت کرد. (بعد از اینکه جزایری در آن گرما غش کرد، او را در خودرو رهایش کردند و بعد از مانور متوجه شدند که مرده است) جالب است که همسرش لیلا جزایری (نام اصلیاش اعظم ملاحسنی کهنه است که بخاطر خلافهای متعدد مالی مجبور شد نامش را عوض کند) و پسرش (محمد حنیف جزایری) از آن زمان تابه حال در نشریات و مقالات مدعی شدهاند که حسن در ایران اعدام شده است. از این قبیل موارد بسیار زیاد است. مثلا تا زمان عملیات فروغ جاویدان، سازمان خیلی از کسانی که در درگیریهای مسلحانه کشته میشدند را لیست میکرد و از آن بهرهبرداری تبلیغاتی مینمود. مسعود رجوی نام این کار را «بانک خون» گذاشته بود و اسمی را که بعدا به لیست اضافه میشد «بهره بانک خون» مینامید.
بعد از عملیات فروغ جاویدان، سازمان پی برد که ایجاد لیستهای ساختگی، بازدهی بالایی – به ویژه در مجامع بینالمللی – برای مجاهدین خلق دارد؛ از این رو از آن زمان، این روند تشدید شد و این کار سیستماتیک ادامه پیدا کرد تا جایی که «کشتهسازی» جایگاه بالاتری از «تروریسم» گرفت.
یادم هست در سال 1994 م، زمانی که مریم رجوی را بعد از اعلام ریاست جمهوری وی در عراق به پاریس آوردیم (من مسئول انتقال و حفاظت بودم) و هدف هم شروع کار سیاسی و بازکردن جای پا برای مسعود رجوی بود، وی نتوانست کاری کند و فرانسه در سال 1997 او را مجددا به عراق فرستاد. بعد از این ماجرا، مسعود برای جبران این شکست، بلافاصله تیمهای عملیاتی را به ایران اعزام کرد. اما از آنجا که ایران در بالاترین سطوح به اطلاعات دسترسی داشت، تیمها تک تک به محض ورود دستگیر میشدند. مسعود رجوی خوب میدانست که تیمهای عملیاتی به محض ورود به ایران لو میروند ولی باز تعداد بیشتری از افراد را اعزام میکرد. واقعیت آن است که او هدفش ترور نبود بلکه هدف کشتهسازی بود. او میخواست این افراد به محض ورود به ایران دستگیر و اعدام شوند.
مشخصا یادم هست بابک امین آنقدر در تهران خمپاره زده بود که دیگر به لحاظ جسمی توان نداشت ولی باز او را بیرون نمیکشیدند و اصرار میکردند این عمل را ادامه دهد. سازمان از اعضاء میخواست هرچه بیشتر آدم بکشند و بعد نارنجک بیندازند و سپس سیانور بخورند تا خودشان هم کشته شوند. آرش صامتیپور یکی از این افراد بود که با وجود کشیدن نارنجک و خوردن سیانور بخاطر کمک نیروهای امنیتی جان سالم به در برد و البته یک دستش قطع شد.
اهداف ترورها اصلا مهم نبود، بلکه سر و صدا مهم بود. بزرگترین ضربهای که رجوی آن زمان خورد، قطع اعدامها بود. یعنی نیروهای امنیتی ایران و قوه قضائیه هم متوجه شدند که این افراد برای کشتن به ایران نمیآیند بلکه برای کشته شدن اعزام میشوند.
مغازه ای سه نبش به اسم شهدا!!!ا
سازمان منافقین همین استراتژی را در عراق بعد از صدام هم پیاده کرد. به هنگام تحویل کمپ اشرف، سازمان به عراق اعلام کرد که یک سوم شمالی را تحویل میدهد ولی از طرف دیگر اعضاء را بسیج کرد تا در مقابل نیروهای عراقی بایستند. به آنها گفته بودند عراقیها آمدهاند تا شما را دستگیر کرده و به ایران تحویل بدهند. حتی گفته بودند اتوبوسهای ایران منتظرند تا شما را به اوین منتقل کنند تا به محض رسیدن به ایران اعدام شوید. از این رو ابعاد درگیری اعضای سازمان با نیروهای عراق بیشتر شد و به تبع، این درگیری کشتههایی هم داشت؛ کشتههایی که سازمان از آنها علیه دولت عراق استفاده کرد و به عنوان برگ برنده در مجامع بینالمللی علیه عراق به کار برد. از سوی دیگر در داخل هم با «شهید» نامیدن آن کشتهشدگان، الباقی اعضاء را شستشوی مغزی دادند و با احساساتشان بازی کردند.
باید گفت بعد از سقوط صدام با توجه به از کار افتادگی فیزیکی نیروهای سازمانی، ترورها غالبا توسط نیروهای مزدور غیر وابسته به سازمان مجاهدین انجام گرفته و میگیرد ولی تبلیغات آن هنوز به عهده سازمان است. تقسیم کاری ابلاغ شده که ترورها و عملیات ایضایی توسط مامورین تعلیم دیده در کشورهای همسایه انجام میشود ولی غلوها و تبلیغات رسانهای، کلیکها و باز نشرها در شبکههای اجتماعی و تولید فیلمها و عکسهای تقلبی به عهده شبکه سازمان مجاهدین و رابط های عربستان سعودی است.
رد این جریان و کارکرد این «ارکستر ترور و کشته سازی و تبلیغ» را که نتیجه آن در جریان عملیات فروغ جاویدان و اعدامهای دهه شصت مشاهده شد، امروز هم میشود به وضوح در مطبوعات غربی، خروجیهای شبکهها و سایتهای فارسی زبان و ایضا شبکههای اجتماعی ملاحظه کرد. و طبق معمول مصرف کننده نهایی مقامات کشورهای متخاصم هستند که این اطلاعات دستساز و تولیدی را در مجامع بینالمللی علیه عالیترین منافع ملت ایران خرج میکنند.
در پایان اضافه میکنم اگر شخصا کارم مشاوره به سازمان سیا بود حتما اصرار میکردم که این نوع جعل و بزرگنمایی و دروغ سازی بخصوص با پشتوانه نیرویی تروریستی و آبروباخته مثل مجاهدین خلق اگر چه ممکن است در کوتاه مدت به سناریوی ضد ایرانی کمک کند ولی در نهایت به ضرر همان نیروهای ضد ایرانی خواهد بود.
اعدامهای دهه 60 – لیست جعلی و بازی رجوی با آمار و ارقام (مسعود خدابنده)
***
همچنین:

انجمن نجات، تهران، نهم نوامبر 2021:… چرندیات مجاهدین خلق بیش از 1700 نفر از خانواده های چشم انتظار نزدیک به 700 تن از اعضای گرفتار در اردوگاه سازمان مجاهدین خلق در آلبانی، طوماری را خطاب به دادستان دیوان کیفری بین المللی امضا کردند که لیست امضاها برای وی ارسال شد. در حال حاضر نزدیک به 2000 نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق در… چرندیات مجاهدین خلق در خرجی های امریکا، انگلیس و اسرائیل

محمد کرمی، وبلاگ عیاران، پاریس، چهارم نوامبر 2021:… چرندیات مجاهدین خلق سوال از خانم مهناز میمنت از شاهدین دادگاه حمید نوری این است که اگر افراد خانواده شما کشته شده اند و شما نام آن را شکنجه می گذارید می شود لطفا بگویید نام نشست هایی را که در تابستان سال 1380 توسط شما و هم شورایتان در ستاد مرکزی سازمان برگزار می… چرندیات مجاهدین خلق در خرجی های امریکا، انگلیس و اسرائیل

حامد صرافپور، انجمن نجات، مرکز فارس، سی و یکم اکتبر 2021:… چرندیات مجاهدین خلق شاید قریب به یقین بتوان گفت هدف مریم رجوی از این نمایش و سیاهی لشکر، محکومیت حمید نوری بعنوان یک شخص مجرم نیست. هدفِ کوتاه مدت، برجسته کردن و مطرح شدن دوباره سازمان مجاهدین در عرصه رسانه ای-سیاسی است و هدفِ بلندمدت به دام انداختن رئیس جمهور منتخب مردم…چرندیات مجاهدین خلق در خرجی های امریکا، انگلیس و اسرائیل

خبرگزاری تسنیم، تهران، سیزدهم اکتبر 2021:… چرندیات مجاهدین خلق در این پرونده جمعی از جداشدگان از این گروهک بیش از 40 نفر و تعدادی از مردم که دچار آسیب شدند طرح دعوا کردند. دادگاه مراتب را از طریق وزارت امور خارجه به وزارت دادگستری کشورهایی که این گروهک در آنها فعالیت میکند به این گروهک ابلاغ کردهاند. خداییان تصریح کرد: دادگاه حکم پرونده… چرندیات مجاهدین خلق در خرجی های امریکا، انگلیس و اسرائیل

بولتن نیوز، هفتم اکتبر 2021:… چرندیات مجاهدین خلق منافقین (مجاهدین خلق) که ماشین جنگیشان در عملیات مرصاد نابود شد ، تمام نیروهای پیر و فرتوت خود را در ارتشی به نام ارتش سایبری خواهر مریم سازماندهی کرده و بسیاری از پستها و کمپینها و تحلیلهای هدفمند ضد نظام در جهت حمایت از تروریستها و جنایتکارانی که در داخل ایران به درک واصل شده… چرندیات مجاهدین خلق در خرجی های امریکا، انگلیس و اسرائیل

صابر تبریزی، ایران اینترلینک، چهارم اکتبر 2021:… چرندیات مجاهدین خلق عمر سازمان مجاهدین وفادار به آرمان های بنیانگذاران آن را 10 سال ( از 1350 تا 1360) میدانم وبقیه ی ایام به لهو ولهب و خیانت گذرانیده اش را درضدیت کامل با آرمان حنیف ها دانسته و افراد فعال دراین دوران سقوط وسراشیبی را مجاهد نمیدانم. چه آنهایی که ازسر ناچاری درآنجا مانده… چرندیات مجاهدین خلق در خرجی های امریکا، انگلیس و اسرائیل

حامد صرافپور، هشتم سپتامبر 2021:… چرندیات مجاهدین خلق از این نقطه، مسعود کسانی چون فتح الله فتحی، ابراهیم سعیدی، مسعود ضرغامی، محمد(حسین).م ش، مهدی افتخاری، جواد فیروزمند، هادی روشن روان، غلامعلی علیپوریان، اردشیر پرهیزگاری و… را بر روی صندلی محاکمه نشاند و برای هر کدام ساعت های طولانی دادگاه مجزا تشکیل داد. البته برخلاف تمامی دادگاه های جهان، نه از وکیل مدافع خبری… چرندیات مجاهدین خلق در خرجی های امریکا، انگلیس و اسرائیل

غفور فتاحیان، انجمن نجات از فرقه ها، پاریس، بیستم اوت 2021:… چرندیات مجاهدین خلق این همایش نقطه اغازی است برای به محاکمه کشیدن شخص رجوی و تمام سران ریز و درشت این باند جنایتکار و همچینن فریادی است برای بیداری مسئولین جهانی حقوق بشر و سازمانهای بین المللی و هشدار به وجدانهای اگاه و روشن فکر در جهان امروز که به یاری مادران… چرندیات مجاهدین خلق در خرجی های امریکا، انگلیس و اسرائیل

ایران فانوس، آلمان، شانزدهم اوت 2021:.. چرندیات مجاهدین خلق . تا اینجای کار و کار دو دادگاه آنتورپ و استکهلم، که با محکومیت سنگین به نفع مجاهدین خلق به پیش می رود، مشکلی نیست. چون که هر دو دادگاه خود را ذیصلاح در رسیدگی به جرایم چند تن از شهروندان ایرانی می دانند و عمل می کنند اما مشکل این جاست، دادگاه های بلژیک… چرندیات مجاهدین خلق در خرجی های امریکا، انگلیس و اسرائیل

انجمن نجات، دوازدهم اوت 2021:… چرندیات مجاهدین خلق علی مرادی مجری برنامه نیز در پایان اظهار داشت که “در این چند روز سعی کردیم به کمک تعدادی از دوستان و عزیزان جدا شده و بخشی از خانواده ها، گوشه ای از جرم و جنایت فرقه رجوی که در حق مردم ایران و در حق اعضای فرقه روا داشتند را به تصویر بکشیم همچنین… چرندیات مجاهدین خلق در خرجی های امریکا، انگلیس و اسرائیل

انجمن نجات، یازدهم اوت 2021:… چرندیات مجاهدین خلق واکنشی که مسعود رجوی در قبال این موضوع دارد اینست که تلاش می کند طبق معمول مغلطه و سفسطه کند و طبق معمول طلبکاری کند و بگوید که فلان کس و بهمان فرد هم باید در این دادگاه محاکمه بشوند. او می تواند زحمت بکشد و علیه هر کسی که ادعا و شکایت دارد در… چرندیات مجاهدین خلق در خرجی های امریکا، انگلیس و اسرائیل

بی بی سی فارسی، دهم اوت 2021:…. چرندیات مجاهدین خلق گفته میشود حمید نوری در سمت دادیار به آقای ناصریان کمک میکرده و در واقع دستیار او بوده است. زندانیان سیاسی گوهردشت از جمله ایرج مصداقی شهادت دادهاند که ناصریان نام مستعار محمد مقیسه است که به ریاست شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب رسید و پس از دهه ۶۰ شمسی، به دلیل رسیدگی به… چرندیات مجاهدین خلق در خرجی های امریکا، انگلیس و اسرائیل