محمد رضا روحانی، پژواک ایران، بیست و نهم مارس 2015:… آقای مسعود رجوی افراد تحت امر شما که سایت «همبستگی ملی» را اداره میکنند، متأسفانه با سانسور بخش اصلی مقالهی جان بولتون آن را با عنوان «تاكيد جان بولتون بر لزوم حمايت قوي آمريكا از اپوزسيون ايران» انتشار دادهاند. در حالی که تیتر مقاله جان بولتون در نیویورک تایمز To Stop Iran’s Bomb, Bomb Iran « برای توقف …
آقای رجوی! جان بولتن خواهان بمباران میهنمان شده است
محمدرضا روحانی
آقای مسعود رجوی رهبر عقیدتی مجاهدین
«بدون تردید دموکراسی سکولار و مخالفت جدی با هر نوع بنیاد گرایی ، اعم از شیعه یا سنی راه حل ملت های خاورمیانه و خواسته ای به حق است ، که از طریق مبارزات دموکراتیک به دست می آید.»
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-68544.html
این اولین جمله بیانیهی جمعی از زندانیان سیاسی رجاییشهر است. سندی است انسانی که میهندوستی و آرمانخواهی از تک تک واژههای آن میدرخشد. این شمع روشن که از ظلمات وحشتانگیز دیوارهای بلند شکنجهگاههای ولی مطلقه فقیه گذشته، نور امید و همبستگی میپراکند. برای همهی ما به ویژه برای شما درسآموز است. امضاءکنندگان این سند از خانوادههای مختلف سیاسی هستند و تاریخ آن روز جمعه است.
در عین حال روز پنجشنبه یکی از پشتیبانان و ستارگان اجتماعات «شکوهمند بینالمللی» شما آقای جان بولتون عقاب سرشناس آمریکایی و معرفی کنندهی جنگطلبان درخواست بمباران ایران را مطرح کرده است.
http://khordadnews.ir/news/128465
آقای مسعود رجوی افراد تحت امر شما که سایت «همبستگی ملی» را اداره میکنند، متأسفانه با سانسور بخش اصلی مقالهی جان بولتون آن را با عنوان «تاكيد جان بولتون بر لزوم حمايت قوي آمريكا از اپوزسيون ايران» انتشار دادهاند.
https://www.hambastegimeli.com/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86/56032
در حالی که تیتر مقاله جان بولتون در نیویورک تایمز To Stop Iran’s Bomb, Bomb Iran « برای توقف بمب ایران، ایران را بمباران کنید» است.
http://www.nytimes.com/2015/03/26/opinion/to-stop-irans-bomb-bomb-iran.html?_r=0
آقای رجوی در استعفانامهی ما از شورا به تاریخ ۱۵ خرداد ۱۳۹۲ نوشته بودیم که «نمیتوانیم با این کارها و رویکردها موافق باشیم. میرویم چون دیگر نارضایتی و ندای وجدانمان بر سکوت و صبرمان چیره شد. نمیتوانیم در پیشگاه ملت ایران و افکار عمومی تاریخ به عبارتی دیگر نزد وجدان خویش پاسخگوی سیاستها و رویکردها و کنش و واکنشهایی باشیم که در بحث، تصمیم و اجرای آن مشارکتی نداشتهایم….»
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-52475.html
اینک میهن ما در معرض خطرات جدی است. از شما و همهی اشخاصی که به امر شما ما را «خائن» خواندهاند میخواهم که در برابر درخواست بمباران میهنمان توسط آقای جان بولتون و همچنین بیانیهی زندانیان سیاسی که تصریح میکند «در تجاوز و جنگافروزی و خشونت بر علیه کودکان، زنان، غیرنظامیها و در واقع حقوق بشر و دمکراسی است که قربانی میشود….» موضعگیری کنید. پاسخگو باشید در کجا ایستادهاید؟
آقای رجوی خود شکن آینه شکستن خطاست.
محمدرضا روحانی ۸ فروردین ۱۳۹۴
کریم قصیم: قدر شناسی مسعود رجوی یا…؟ (۱) -(جرم من اعلام دستمزد پاتریک کندی با ذکر منبع بود؟)
اعضای ” شورای ملی مقاومت ” بدانند که چه نانی می خورند؟
مُحَلِّل رجوی ! به استناد مقاله علی بهروز (علی ناظر)
حجت سید اسماعیلی: مجاهدین در گذر تاریخ، مروری بر سی سال استراتژی نبرد مسلحانه
***
همچنین:
https://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=6992
با آقای ناظر (علی بهروز)، کماکان و همچنان درباره رهبری مجاهدین خلق (فرقه رجوی)
بهار ایرانی، مجاهدین دبلیو اس، سوم اکتبر ۲۰۱۳: … این که برای آقای ناظر این تصاویر دلیل قلبی و عقلی کافی برای اثبات چنان ادعایی و در نهایت مستمسک برای تبرئه و سلب مسئولیت از رجوی باشد، موضوعی است که هم به فهم و شناخت ایشان از کل مسئله و بعد به مولفه های اخلاقی ایشان مربوط می شود. ظاهرا مشکل اصلی آقای ناظر همچنان فهم و درک ماهیت مناسبات درونی و مشخصا رابطه بدنه تشکیلاتی با رهبری سازمان است …
با آقای ناظر، کماکان و همچنان درباره رهبری مجاهدین
پیام آقای ناظر بوی معامله و عقب نشینی می دهد..
پیام دو ساعته ۲۷ شهریور ۹۲ رجوی دو محور داشت. یکی تلاش تبری جویانه در قبال قربانیان حادثه ۱۰ شهریور و دیگری واکنش تهدیدآمیز او نسبت به عاملین این حادثه که مستقیما مقامات ایرانی را خطاب قرار داده بود. به این دو موضوع در فرصت مقتضی خواهم پرداخت. بهانه این یادداشت اما تلاش همسویانه آقای علی ناظر برای سلب مسئولیت و تبرئه تمام و کمال مسعود رجوی و نادیده گرفتن نقش او در فاجعه ۱۰ شهریور است. ایشان در بخشی از یاداشت خود با عنوان تعهد ۹۲ مدعی شده ماندگاران در اشرف که منجر به جانباختن ۵۲ نفر آنها گردید به اراده و میل خود در قرارگاه اشرف مانده بودند. وی گفته است:
“ساده اینکه، ماندگاران در اشرف، به تصمیم خود ماندند، و با تصمیم شخصی و ایدئولوژیک خود «فدایی» مسیر راه خود شدند. “
به احتمال زیاد این ادعا به استناد تصاویر و اظهارات پخش شده در پیام ۲۷ شهریور رجوی مطرح شده که طی آن شماری از قربانیان ۱۰ شهریور در نشست موسوم به شب قدر پای ایستادگی در قرارگاه اشرف و دادن تعهد ۹۲ اصرار ورزیده اند!
این که برای آقای ناظر این تصاویر دلیل قلبی و عقلی کافی برای اثبات چنان ادعایی و در نهایت مستمسک برای تبرئه و سلب مسئولیت از رجوی باشد، موضوعی است که هم به فهم و شناخت ایشان از کل مسئله و بعد به مولفه های اخلاقی ایشان مربوط می شود. ظاهرا مشکل اصلی آقای ناظر همچنان فهم و درک ماهیت مناسبات درونی و مشخصا رابطه بدنه تشکیلاتی با رهبری سازمان است. باور اینکه ایشان از نوعیت و اهمیت و کارکرد و همچنین پیامدهای این رابطه عاجز باشند بسیار مشکل است. اما سوال این است که چرا ایشان برای گریز از فهم چنین معنایی خود را به تجاهل می زنند. آیا این ملاحظه کاری را باید در راستای یادداشت ایشان در خصوص اتفاق ۱۰ شهریور تلقی کرد. ایشان در آن یادداشت به استناد برخی نوشته ها که مسئولیت رجوی را در بروز فاجعه ۱۰ شهریور یادآور شده اظهار داشته :
“ اینگونه مطالب، حداقل برای چند روزی، یک خطای سیاسی، یک خطای انسانی، و یک خطای ژورنالیستی است.”
محکومیت فاجعه ۱۰ شهریور تردید بردار نیست. به همان اندازه که تلاش بی ملاحظه برای شناسایی عاملین و آمرین این جنایت.
نقش رجوی را در این فاجعه به هر اندازه و میزان و بسته به درک و شناخت ماهیت مناسبات نمی توان نادیده گرفت. ممکن است امثال آقای ناظر بر این اعتقاد باشند که ماندگاران دراشرف سعی بر آن داشته تا از یک سری تعهدات و باورهای ایدئولوژیک، استراتژیک و حقوقی خود دفاع کنند.
سوال اما این است که این تعهدات و باورهای ایدئولوژیک و استراتژیک و حقوقی در چه بستر و فضا و شرایطی به آنها باورانده شده. آقای ناظر کمی پیشتر از ادعای مورد بحث نوشته اند:
” در این پیام، به عمد مشخص می شود که تصمیم به ماندگاری در اشرف، و فدایی شدن، و تعهد ۹۲، در ۸ مرداد، (حدودا ۱ ماه پیش از جنایت) از سوی جانباختگان اتخاذ شده است.”
تاکید ایشان روی به عمد به چه منظوری است. آیا مترتب است که رجوی تلاش کرده مسئولیت خون جانباختگان را متوجه تصمیم شخصی خودشان کند؟ از این زاویه موضع آقای ناظر متناقض است. معلوم نیست راوی پیام رجوی است یا به نوعی مدافع ادعای رجوی. آقای ناظر از شفاف گویی اجتناب می کند. دلیل اش هر چه باشد قابل دفاع و توجیه نیست. هر انگیزه ای در پی داشته باشد رنگ و بوی احساس جریحه دار شده ناشی از مرگ ۵۲ انسان را نمی دهد. سمت و سوی اش به یک بده بستان می ماند. کاش آقای ناظر به همان اندازه که برای اثبات اشتباه محاسبات رجوی جدی و صریح و شفاف بود، نسبت به نتایج فاجعه بار چنان محاسباتی نیز همچنان صریح و شفاف بودند. آقای ناظر در ارزیابی حادثه ۱۰ شهریور می نویسند:
“جنایت ۱۰ شهریور به لحاظ استراتژیک و در طولانی مدت، عاملی می شود تا مجاهدین با بازسازی خود، و بهره گیری از جوّ ایجاد شده، ریشه های اجتماعی (اسلامی)، سیاسی (بین المللی) و حتی اقتصادی (حل و فصل اموال در اشرف) موقعیت خود را توسعه دهند.»
آقای ناظر به یک معنی مدعی است خون جانباختگان تضمینی برای بازسازی همه جانبه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و تشکیلاتی مجاهدین است! این ادعا آیا معنایی جز مجوز استفاده ابزاری از جان انسان ها برای ادامه و استمرار محاسبات اشتباه رهبری مجاهدین می دهد. اگر غیر از این است آقای ناظر توضیح بدهد.
آقای ناظر در بخش دیگر یادداشت خود مدعی می شود:
“کشتار ۱۰ شهریور نه تنها تکان دهنده بلکه پیام دهنده هم بود.”
آقای ناظر پشت این باد در آستین انداختن ها که هیچ رنگ و بوی محاسبه هم ندارد، چه انگیزه ای نهفته است.
جان کلام: پیام آقای ناظر بوی معامله و عقب نشینی می دهد. پر معلوم است که ایشان همچنان در بند ملاحظاتی است که نادیده گرفتن شان هزینه بردار است. اما صدای درون هیچ ملاحظه ای جز نجات جان انسان ها را تاب نمی آورد.
محمد رضا روحانی: پیراهنی که آید از او بوی یوسفم (قسمت ششم)
مجتبی رشیدی: اجلاس میان دوره یا وحشت از فروپاشی شورای دست ساز رجوی
همچنین:
شکایت از برادر مسعود به امام حسین(ع) ٢
محمد رضا روحانی، سیزدهم دسامبر ۲۰۱۴:… پیام عاشورائى برادر مسعود مرده مال شد. آنرا قایم مى کنند. باید از آقاى همنشین بهار سپاسگزار باشم که زحمت پیاده کردن نوار را کشیدند. با قبول این زحمت بار از دوش برادران برادر مسعود کشیده شد. البته به پاداش این قبیل خدمات آقای همنشین بها�
سینا سپهر، پرونده سیاه، بیست و سوم نوامبر ۲۰۱۴:… بهرروی از آن تاریخ سی و پنج سال گذشته است و از بین افراد مورد اشاره تنها منوچهر هزارخانی است که همچنان طوق جانثاری سرکرده خائن فرقه رجوی را برگر
نفرات رجوی مرغ عزا و عروسی اسرائیل (از محکومیت نفر خودی تا دستور بست نشستن هشت نفره علیه صلح)
خبرگزاری فارس، نوزدهم نوامبر ۲۰۱۴: … مدتی بعد از ادعای صهیونیستها درباره دستگیری جاسوس ایران، یکی از رسانههای داخلی گزارش داد، علی منصوری از جداشدگان فرقه تروریستی منافقین است که تاریخ مصرفش تمام شده و اکنون مسعود رجوی کوشیده با همکاری صهیونیستها و جوسازی رسانهای او را عامل ایران و منتسب به سپاه قدس