.
… فاکتوری که باید به این مسئله اضافه کرد همان آش زهر آگینی است که مدتها است برای این جنبش در حال تهیه بوده و دیروز کامل شد. آشی که دیگش را سخت سران جمهوری اسلامی از یک سال قبل تهیه کرده بودند، آتش آن را اسرائیل بر افروخت، نخود و لوبیا را نومحافظه کاران و صهیونیست ها و سبزیجاتش را سیاست خارجی ایالات متحده امریکا به ترتیب در دیگ ریختند و البته فلفل و نمکی کم داشت که آن را هم حامیان جنگ و عمله کمپانی های تسلیحاتی در واشنگتن و بروکسل و لندن با دست باز تحت عنوان “حمایت علنی از تروریسم” اضافه کردند (آنقدر که به اقرار برخی از میان خودشان آش شورشد). بله. ادویه اضافه شده توسط حامیان علنی و جنجالی اسرائیل و امریکا از تروریسم مجاهدین خلق بر علیه مصالح عالیه مردم ایران طبعا قدم نهایی ولی الزامی بود و مسلما آش تولیدی بدون آن ادویه تروریستی آخر، قابل خوراندن به این مردم نبود …
مسعود خدابنده، مشاورین استراتژی خاورمیانه انگلستان، دوم مارس 2011
http://mesconsult.com
لینک به متن اصلی (انگلیسی)
https://iran-interlink.org/?mod=view&id=9534
امروز، دوم مارس 2011، مجلس ایران گزارشی در مورد تظاهرات 14 فوریه (بیست و پنجم بهمن) ارائه کرد. اعلام این گزارش یکی دو روزی به تاخیر انداخته شد تا مشخصا نتیجه تظاهرات دیروز (اول مارس) که توسط “جنبش سبز” در حمایت از آزادی میرحسین موسوی و مهدی کروبی اعلام شده بود ارزیابی گردد.
نتیجه این تظاهرات طبعا برای برگزار کنندگان آن مایوس کننده تر از انتظارات بود. به جرات می توان گفت که در مقایسه با تظاهرات مشابه یا قبلی، این بار تعداد زیادی به این تظاهرات نپیوستند. متاسفانه عدم حضور تعداد قابل توجه مردم در این تظاهرات نه تنها باعث سرخوردگی در طیف هواداران آپوزیسیون می شود که در کنار آن پیام مشخص خود را برای سران جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت.
میدانیم که بیش از یک سال است که سران حاکم و دستگاههای ذیربط با مانورهای مختلف خود در پی جدا کردن آقایان موسوی و کروبی از بقایای پایگاه اجتماعی و ملاء هوادارانشان در کشور بوده اند. بنظر می رسد با حرکت تدریجی رو به جلوی این خط اکنون پیام این تظاهرات برای پیش برندگان روند فوق این باشد که امروز زمان رسیدن به خدمت آقایان موسوی و کروبی فرا رسیده است. و البته بوضوح قابل رویت است که در پی اعلام علنی امروز گزارش مجلس، تمامی قدم های بعدی راه یکی بعد از دیگری تبئین، تعیین تکلیف و علامت گذاری شده اند.
ولی آیا می توان تقصیر عدم حضور گسترده (و مورد نیاز برای ادامه مخالفت) مردم در تظاهرات دیروز را تماما نتیجه عدم اقبال آپوزیسیون داخلی جمهوری اسلامی دانست؟ مگر واقعیت معلوم این نیست که بسیاری از مردم کشور به هزار و یک دلیل بشدت با حکومت موجود مخالفند؟ و مگر نه این که قرار بود این “جنبش سبز” همه مردم ناراضی را در بر بگیرد؟ چه شد؟
از طرف دیگر انداختن تمامی تقصیر به گردن دولت کنونی نیز نمی تواند عاقلانه باشد. حتی اگر دشمنی آپوزیسیون داخلی رژیم جمهوری اسلامی با دولت کنونی را آنتاگونیستی در نظر بگیریم، بنظر نمی رسد حکومت حداقل در تظاهرات دیروز مجبور به استفاده از سرکوب گسترده شده باشد. اگر چه باز فراموش نمی کنیم که مینیمم کتک زدن و باتوم و گاز اشک آور هم برای هر تظاهر کننده ای در هر کجای جهان که باشد ناخوش آیند است. پس قضیه چیست؟ چه شد؟
شاید فاکتوری که باید به این مسئله اضافه کرد همان آش زهر آگینی است که مدتها است برای این جنبش در حال تهیه بوده و دیروز کامل شد. آشی که دیگش را سخت سران جمهوری اسلامی از یک سال قبل تهیه کرده بودند، آتش آن را اسرائیل بر افروخت، نخود و لوبیا را نومحافظه کاران و صهیونیست ها و سبزیجاتش را سیاست خارجی ایالات متحده امریکا به ترتیب در دیگ ریختند و البته فلفل و نمکی کم داشت که آن را هم حامیان جنگ و عمله کمپانی های تسلیحاتی در واشنگتن، بروکسل و لندن با دست باز تحت عنوان “حمایت علنی از تروریسم” اضافه کردند (آنقدر که به اقرار برخی از میان خودشان آش شورشد).
بله. ادویه اضافه شده توسط حامیان علنی و جنجالی اسرائیل و امریکا از تروریسم مجاهدین خلق بر علیه مصالح عالیه مردم ایران طبعا قدم نهایی ولی الزامی بود و مسلما آش تولیدی بدون آن ادویه تروریستی آخر، قابل خوراندن به این مردم نبود.
آشپزهای آشپزخانه حکومت ایران هم از حق نگذریم خبرگی کافی را داشتند که با بکار گیری الزامات تهیه شده، آش مورد نظر را به بهترین وجه آماده کنند و کردند. عدم حضور دیروز مردم در خیابانها نه بخاطر عدم علاقه آنها به حضور بود و نه بخاطر این که رژیم جمهوری اسلامی از تمامی سرنیزه های موجودش استفاده کرد. در یک کلام مردم به خیابانها نیامدند چون نخواستند مسائلشان را با تحرکات تروریستی و خشونت زای مجاهدین خلق (با آن سابقه) و پشتیبانانش (با سابقه ای نه چندان بهتر) یکی کنند. مردم بخاطر فاصله گرفتن و از ترس نجاست “تروریسم فرقه رجوی که از ینگه دنیا بصورت وارداتی عرضه می گردید” نیامدند
متاسفانه هیچ کس، و به احتمال یقین خود پشتیبانان مجاهدین خلق (فرقه رجوی)، شکی نداشتند و ندارند که به محض افزودن تروریسم مجاهدین خلق تحت حمایت نیرو های خارجی، مردم خیابانها را خالی کرده و از آن فاصله گرفته و می گیرند. چاره ای ندارند. مجبورند انسانیت خود را قبل از مخالفتشان حفظ کنند. مردمند. انساند. با مزدور و وطن فروش و نمایندگی کمپانی تسلیحاتی و قاتل و دزد و قاچاقچی فرق می کنند.
البته باز به کرات مشاهده کرده و دیده ایم که این انسانیت و تلاش بر حفظ آن و دوری از نجاست مذکور فقط مختص داخل کشور نبوده و نیست. به کرات مشابه آن را در تظاهرات علیه جمهوری اسلامی ایران در شهرهای لندن، پاریس، بروکسل و واشنگتن مشاهده کرده ایم که چگونه مردم با دیدن تصاویر یا آرم یا حتی نفرات شناخته شده فرقه رجوی (سازمان مجاهدین خلق) صحنه تظاهرات را خالی می کنند و در چشم به هم زدنی میدان و خیابان می ماند و یک بیچاره مغزشویی شده ای (یا مزدوری روزمزد) با عکس پیرزنی با یک من رنگ و روغن و درحال قمیش.
مسلما تمامی گناه تضعیف تا حد نابودی آپوزیسیون داخلی ایران (که بنام جنبش سبز معروف شده) را نمی توان به گردن جمهوری اسلامی ایران و دولت حاکم انداخت (هر چه باشد قرار نبوده که دولت ایران کمک کار آپوزیسیون خودش هم بشود).
اگر قرار باشد امکان حرکت به جلو محیا گردد باید این واقعیت را پذیرفت که سوجویان و فرصت طلبانی که در تمامی مراحل آماده شدن این آش زهر آگین همکاری و همقدمی کرده اند نیز اگر بیش از جمهوری اسلامی مقصر نباشند (هر چه باشد موضع خود را در طرف مقابل جمهوری اسلامی اعلام کرده و جا زده اند) مسلما تقصیر کمتری هم ندارند.
مسلما ملت ایران و مورخین ایران این قسمت از تاریخ پر پیچ و خم ولی رو به جلوی خود را نیز همچون گذشته بدقت، بدون کم و کاست بصورتی خواهند نوشت که در آینده از خاطره نسل های بعدی زدوده نگردد.
————
همچنین:
https://iran-interlink.org/fa/index.php?mod=view&id=9558
مرندی در سی ان ان: ارتباط بین سازمان تروریستی مجاهدین خلق تحت حمایت امریکا با موسوی و کروبی
.
… دکتر مرندي در پاسخ به سوال مجري شبکه سي. ان. ان. که با اشاره به حوادث اتفاق افتاده پس از انتخابات رياست جمهوري در ايران سعي داشت اين حوادث را با انقلابهاي مردمي منطقه مقايسه کند، درباره ميزان برخورداري مردم از حق آزادي بيان در جمهوري اسلامي تصريح کرد: “مخالفان در ايران همواره از آزادي بيان برخوردار بودهاند، ولي در برخي موارد ما شاهد حمايت گروههايي نظير سازمان مجاهدين خلق و سلطنتطلبها از اين افراد بودهايم.” سازمان مجاهدين خلق براي ايران در حکم القاعده براي امريکاست. آنها بهتنهايي بين 12 تا 13 هزار ايراني را ترور کردهاند، در جنگ هشت ساله عليه ايران، به نفع صدام حسين وارد جنگ شدند. آنها مزدور صدام بودند. ظاهرا دولت امريکا هم قصد دارد فعاليت اين گروه تروريستي را قانوني اعلام کند، کما اينکه در حال حاضر نيز در امريکا دفتر دارند …
ژنرال حبوش: شما آزمایش خود را در سرکوب شورش اکراد در سال 91 پس دادید
(لینک به فایل ویدئویی – 4 مگا بایت)
پرس تی وی، تهران، هفتم مارس 2011
http://www.presstv.ir/detail.fa/168659.html
لینک به متن انگلیسی گزارش
https://iran-interlink.org/?mod=view&id=9557
دکتر محمد مرندي، استاد مطالعات آمريکايي در دانشگاه تهران
دکتر مرندي استاد دانشگاه تهران در مصاحبه با شبکه سي. ان. ان. تحولات اخير در جهان عرب را با بروز مشکلات جدي براي امريکا مرتبط دانسته است.
دكتر سيد محمد مرندي استاد دانشگاه تهران در مصاحبه با شبكه سي. ان. ان. درباره تحولات اخير در منطقه خاورميانه و جهان عرب گفت، به نظر نميرسد دولت امريکا با تغييراتي که در منطقه در حال وقوع است، موافق باشد چون به طور مسلم اولين خواسته مردم مصر، اردن و عربستان سعودي احقاق حقوق فلسطينيان، اجازه بازگشت آنان به سرزمينشان، پايان يافتن محاصره غزه و مسائلي از اين دست خواهد بود و با توجه به سياستهاي جاري امريکا، اين مسائل تنش بسيار زيادي بين اين کشورها و امريکا به دنبال خواهد داشت؛ بنابراين به نظر ميرسد امريکاييها در ماهها و سالهاي پيشرو با مشکلات بزرگي مواجه خواهند بود.
دکتر مرندي در پاسخ به سوال مجري شبکه سي. ان. ان. که با اشاره به حوادث اتفاق افتاده پس از انتخابات رياست جمهوري در ايران سعي داشت اين حوادث را با انقلابهاي مردمي منطقه مقايسه کند، درباره ميزان برخورداري مردم از حق آزادي بيان در جمهوري اسلامي تصريح کرد: “مخالفان در ايران همواره از آزادي بيان برخوردار بودهاند، ولي در برخي موارد ما شاهد حمايت گروههايي نظير سازمان مجاهدين خلق و سلطنتطلبها از اين افراد بودهايم.”
سازمان مجاهدين خلق براي ايران در حکم القاعده براي امريکاست. آنها بهتنهايي بين 12 تا 13 هزار ايراني را ترور کردهاند، در جنگ هشت ساله عليه ايران، به نفع صدام حسين وارد جنگ شدند. آنها مزدور صدام بودند. ظاهرا دولت امريکا هم قصد دارد فعاليت اين گروه تروريستي را قانوني اعلام کند، کما اينکه در حال حاضر نيز در امريکا دفتر دارند.
گروه ديگري که از مخالفان حمايت ميکنند سلطنت طلبها هستند و مخالفان نيزهيچگاه از اين گروهها فاصله نگرفتهاند. اين در حاليست که در ايران نسبت به اين گروهها و سازمانها حساسيت زيادي وجود دارد.
مرندي همچنين در پاسخ به ادعاي مجري شبکه سي. ان. ان. در مورد مقايسه ي حکومت ايران با حکومت قذافي اظهارداشت: ” به نظر من در امريکا دموکراسي و سياست به اين اندازه که شما مي گوييد توام با آزادي نيست. چون من افرادي را مي شناسم، مسلماناني، که از طرف سازمان اف بي آي به شدت تحت فشار هستند. باور کنيد در امريکا مسلمان بودن اصلا ساده نيست.”
وي افزود: ” قطعا تفاوت بسيار زيادي بين حکومت ايران و حکومت قذافي وجود دارد. کافي است روزنامههاي ايراني را ببينيد و محتويات وب سايتهاي داخل کشور را بخوانيد تا متوجه بشويد چه طيف عظيمي امکان فعاليت دارند.”
استاد دانشگاه تهران در ادامه يادآورشد: “در ايران سخنان و ديدگاههاي رئيس مجلس با سخنان و ديدگاههاي رئيس جمهور تفاوت زيادي دارد. در مجلس فراکسيون اصلاحات وجود دارد و بد نيست همينجا اشاره کنم که آنها هم به تازگي برخي رهبران مخالف دولت را محکوم کردهاند. جناح اصولگرايان که اکثريت مجلس را تشکيل ميدهد خود شامل فراکسيونهاي مختلف است که در موارد مختلف با هم اختلاف نظر دارند و بحث ميکنند. بنابراين، در ايران موازنه قدرت وجود دارد. به نظر من مشکل در اينجاست که در امريکا چهره بسيار غيرواقعي و هجوآميزي از ايران نشان ميدهند. ما ادعا نميکنيم ايران مدينه فاضله است، همانطور که امريکا هم نيست. معمولا آنچه به آمريکاييها نشان داده ميشود با آنچه واقعا در ايران رخ ميدهد بسيار متفاوت است. ”
مرندي در پايان در پاسخ به ادعاي مجري سي. ان. ان. درباره عدم وجود آزادي بيان يا صادر نشدن اجازه براي تجمع و اعتراض در ايران، گفت: “پيشنهاد مي کنم شما ترجمه چند سخنراني نمايندگان مجلس را مطالعه کنيد يا به بعضي وب سايتهايي که عليه رئيسجمهور و سياستهاي وي مطلب مينويسند و او را به شدت مورد حمله قرار ميدهند، سري بزنيد. چرا اينها را ترجمه نمي کنيد؟ در اين صورت روشن خواهد شد که آزادي بسيار زيادي در کشور وجود دارد.”
(ادامه عملیات تروریستی فرقه تحت حمایت امریکا بعد از خلع سلاح)
———–
همچنین:
https://iran-interlink.org/fa/?mod=view&id=9527
امریکا واسرائیل تروریست های “صدام نشان ” رجوی را ازعراق به کشورهای خود منتقل نمایند
.
… بنابر آمار منتشرشده حدود پانصد نفراز افراد مستقر دراین قرارگاه دارای نقص عضو ومعلولیت جسمی وذهنی بوده و تعداد قابل توجهی هم مبتلا به بیماری سرطان ودیگر بیماریها می باشند. بنابراین راه حل انتقال این افراد برای مزدوری به کشورهای دیگر به دلائل بالا قابل اقدام نیست. انتقال این تروریست ها به کشورهای امریکا واسرائیل تنها وبهترین راه حل ممکن از آنجایی که دولت اسرائیل ( ازسال 2002) وامریکا ( ازسال 2003) درکنارهم حمایت های بیدریغی را از جهت کمک های مالی _ اقتصادی _ سیاسی وتبلیغی دراختیار این گروه قرار می دهند بجاست یک بار برای همیشه پرده های توری را کاملا کنارزده و این سه هزار نفر را به کشورهای خود منتقل نمایند _ بااین کارهم دست به یک کار انسانی زده وهم …
(ادامه عملیات تروریستی فرقه تحت حمایت امریکا بعد از خلع سلاح)
الف .مینو سپهر، وبلاگ زنان در اسارت فرقه رجوی، دوم مارس 2011
http://www.banafsheh707.blogfa.com/
رابربت گیتس وزیر دفاع دولت امریکا بر خروج کلیه نیروهای آموزشی امریکایی تا تابستان 2011 مهر تاکید نهاد _ چنین تحولی طبعا باعث خواهد شد دست پیدا و پنهان امریکا واسرائیل از حمایت وسرپرستی تروریست های ” صدام نشان ” درعراق برداشته شود واین همان واقعیتی است که سرکردگان فراری فرقه را به وحشت ودرماندگی وترس وهراس کشانده است _ واقعا بااین سه هزار نفر اسیر کهنسال و بیمار وسربار ومعلول ومفلوک چه باید کرد؟
آنچه طبیعی است دولت آقای نوری المالکی ودیگر مسئولین عراقی بر جمع آوری این اردوگاه تروریستی بجا مانده از دوران صدام بارها تاکید نموده اند و اقداماتی راهم دراین باره انجام داده اند که البته تاکنون با موانعی چون حمایت جنگ طلبان و لابی های اسرائیل درامریکا ودست های پنهانشان درعراق مواجه گردیده است .
فرقه تروریستی رجوی وتلاش بی سرانجام برای جلوگیری از فاز نهایی فروپاشی
ازابتدای سال 2009 که پرونده امنیتی وحفاظت از اردوگاه تروریستی رجوی بگونه ای کامل دراختیار دولت وارتش عراق قرارگرفت _ گفتگوهای پیگیری از جانب مسئولین عراقی وسازمانهایی چون صلیب سرخ و کمیساریای سازمان ملل درامور پناهندگان وهمچنین شورای همیاری سازمان ملل ( یونامی ) درجریان است تا راه حلی برای این معضل پیدا نمایند.
کمیساریای سازمان ملل در امور پناهندگان رسما اعلام نموده که حاظر است تقاضای پناهندگی این سه هزار نفر را پس از نفی تروریسم وبه گونه ای جداگانه وانفرادی مورد بررسی قرار دهد ودراین راه کوشش نماید.
دولت امریکا نیز با توجه به حمایت غیرقانونی خود درطی سال های 2003/2008 از این گروه بنوعی خود را درحل این معضل دخیل می داند و تلاش می کند تا با رایزنی با دولت عراق راه حلی هایی برای چگونگی رفع این معضل ارائه نماید _ طبیعی است که تنها مرجع تصمیم گیری درباره جمع آوری این پایگاه دولت عراق است ولذا امریکا واسرائیل نمی توانند دراین مورد وخالت نمایند.
یکی از راه حل هایی که پیشنهاد شده و برخی از آثار آن تاکنون نمایان گردید است _ انتقال بخشی از این تروریست ها به کشور یمن است _ دولت علی عبدالله صالح اعلام کرده است که حاضر است که تعدادی از این افراد را که هنوزدارای قابلیت عملیات نظامی هستند رابعنوان مزدور استخدام نماید تا از آنها برای حمله به شورشیان حوثی استفاده کند _ بنابرخبرمندرج درسایت عدن تایمز دولت یمن دراین مورد دفاتری راهم برای این گروه مزدور در شهر صنعا گشوده است.
دولت سعودی هم اعلام کرده است که حاظر است بخشی از این مزدوران را درکشور خود بپذیرد و همانند دولت یمن از انها جهت حمله به شورشیان حوثی استفاده نماید _هم اکنون نیز گروهی از این افراد به آن کشور گسیل گردیده اند تا دراین مورد با دولت سعودی مذاکره نمایند.
گرچه این گونه راحل ها می توانند بعنوان بخشی از تلاش برای جمع کردن بساط فرقه رجوی از کشورعراق مورد توجه قرارگیرند ولی درمرحله عمل با مشکل مواجه خواهند شد چراکه سن بیش از نود درصد این اسیران بالای 55 سال است وبهمین دلیل این تروریست های کهنسال وبیمار ودرحال مرگ دیگر هیچ نوع کارایی ندارند _
تنها ده درصد این افراد درسنین 25 تا 40 سالگی را می گذرانند که این افراد هم عموما از سال 2003 تا 2008 درزمان سرپرستی امریکا وارد این تشکیلات واین پایگاه گردیده اند وچندان سابقه وتجربه نظامی تروریستی ندارند
بنابر آمار منتشرشده حدود پانصد نفراز افراد مستقر دراین قرارگاه دارای نقص عضو ومعلولیت جسمی وذهنی بوده و تعداد قابل توجهی هم مبتلا به بیماری سرطان ودیگر بیماریها می باشند.
بنابراین راه حل انتقال این افراد برای مزدوری به کشورهای دیگر به دلائل بالا قابل اقدام نیست.
انتقال این تروریست ها به کشورهای امریکا واسرائیل تنها وبهترین راه حل ممکن
از آنجایی که دولت اسرائیل ( ازسال 2002) وامریکا ( ازسال 2003) درکنارهم حمایت های بیدریغی را از جهت کمک های مالی _ اقتصادی _ سیاسی وتبلیغی دراختیار این گروه قرار می دهند بجاست یک بار برای همیشه پرده های توری را کاملا کنارزده و این سه هزار نفر را به کشورهای خود منتقل نمایند _ بااین کارهم دست به یک کار انسانی زده وهم معضلی راکه حل آن هیچ ربطی به دولت های منتخب مردم عراق پس از صدام ندارند را ازدوش این دولت بردارند.
موافقت سرکرده فرقه رجوی با انتقال مشروط.
به نظر می رسد که سرکرده فراری این فرقه هم بااین پیشنهاد موافق باشد ولی برای انجام این اقدام تنها یک شرط گذاشته است و آن اینکه درازای این انتقال تقاضای 200 ملیون دلار باج نموده است که پرداخت این مبلغ هم از جانب آژانس جهانی یهود که سالهاست به کمک دست ودلبازانه به این گروه مشغول است چندان دشوار نیست ومی تواند انجام گیرد.
بنابراین به دولت های اسرائیل وامریکا پیشنهاد می گردد که دریک نگاه انسانی وجهت حل این معضل این پیشنهاد رامورد بررسی قراردهند با همکاری بادولت عراق درحل این مشکل همکاری نمایند.
نتیجه = همه دلائل وشواهد حاکی از آنست که سال 2011 بی شک سال جمع شدن بساط شیادی فرقه رجوی درعراق است _ سرکرده فراری فرقه رجوی هیچ راهی جز پذیرش این نقل وانتقال ندارد ومجبور است که چنین رخدادی را بپذیرد _البته همانگونه که قبلا اعلام کرده است او با اصل انجام این معامله باامریکا واسرائیل موافق است وفقط می ماند مبلغ مورد درخواست که آنهم با کمی بالا وپائین بین طرفین حل خواهد شد.
امید وارم که نماینده گان کنگره امریکا و پارلمان ودولت اسرائیل بجای پشتیبانی های پیدا وپنهان ازاین گروه تروریستی درمراجع قانون گزاری خود مصوبه هایی رابه تصویب برسانند که باعث نجات این درماندگان از کشورعراق و انتقال آنها رابه مکان های امن جهت معالجه ودرمان گردد _ پیشنهاد من اینست که این افراد فرصت داشته باشند تا با اعضای خانواده های خود درمحیطی به دور از فشارهای تشکیلاتی ملاقات نمایند وپس از آن درصورتی که همچنان به ماندن دراین فرقه تروریستی متمایل باشند _ امریکا آنها را جهت معالجه وبازسازی شخصیتی به پایگاه گوانتانامو منتقل نموده وپس ازمعالجه آنها را وارد جامعه متمدن انسانی نماید.
الف .مینو سپهرنویسنده و پژوهشگر وتلاشگر حقوق بشر وزنان … 2011/03/02
————-
(Alejo Vidal-Quadras , Mojahedin Khalq logo, Struan stevenson )
(British Lord!! Corbett promoting terrorism under the Logo of MKO for the pa)
(Izzat Ebrahim and Massoud Rajavi still at large)
———-
همچنین:
https://iran-interlink.org/fa/?mod=view&id=6837

https://iran-interlink.org/?mod=view&id=6789
https://iran-interlink.org/userfiles/File/RAND_August%202009.pdf

(Camp Ashraf)
